5 دلیل برای ندیدن ماه عسل و دیدن خندوانه : یکی دو ساعت پایانی روز و ساعات منتهی ...
یکی دو ساعت پایانی روز و ساعات منتهی به افطار، تلویزیون یکی از 2 زمان پربیننده خود را می گذراند. زمانی که بیشتر تماشاگران بعد از ساعت ها کار و روزه داری و خستگی دوست دارند به دیدن برنامه ای بنشینند که هم خستگی روز را از تن به در کند و هم برنامه ای مناسب با حال و هوای ماه رمضان و زمان افطار باشد.
امسال تلویزیون سه برنامه پربیننده خود را همزمان از سه شبکه مختلف پخش می کند؛ «ماه عسل»، «محله گل و بلبل (عموپورنگ)» و «خندوانه». هر چند به گفته مسئولان صداوسیما در این نوع برنامه ریزی، قصد ایجاد رقابت داشته اند اما با توجه به کیفیت دیگر برنامه ها که در دیگر ساعت ها پخش می شوند، این کار فقط یک فرصت سوزی است! چرا که تماشاگران مشترک این سه برنامه با انتخاب هر کدام از آنها از آمار بینندگان دو برنامه دیگر حذف می شوند.
در این بین دو برنامه ماه عسل و خندوانه با توجه به جامعه هدف یکسان، رقبای قوی تر اند اما چگونه باید از بین این دو برنامه یکی را برای دیدن انتخاب کرد؟ خندوانه طرفداران بیشتری دارد؟
1- خندوانه با ایجاد فضایی شاد و با چارچوبی که بر اساس خنده بنا شده، می تواند بعد از یک روز سخت کاری تابستانی، غروب دلپذیری را برای تماشاگرانش ایجاد کند اما ماه عسل با ماهیتی عبرت آموز سعی دارد در چند ساعت باقیمانده تا افطار، تلنگری نه چندان کوچک به بیننده بزند و احساسات او را برانگیزد و در قالب اشک جاری کند. هر دو برنامه سعی در تغییر نگاه به زندگی و مشکلات دارند اما با دو روش احساسی کاملا متفاوت. شما کدام را انتخاب می کنید؟ خنده را یا اشک را؟
2- خندوانه علاوه بر فضای شادی که ایجاد کرده، سرشار از انرژی است و درست در زمانی که بیننده بی انرژی و خسته است با اجرای پر هیجان و آیتم های مفرح و متنوع، انرژی زیادی به تماشاگر خود منتقل می کند؛ در حالی که روند برنامه ماه عسل عکس این است. علیخانی با انرژی روی صحنه می آید، می خندد و انرژی دارد ولی در هر قسمت - از آغاز تا پایان - رفته رفته حال و هوای گریه و حسرت و ناراحتی در برنامه حاکم می شود.
هر چند این برنامه سعی در روشن کردن نور امید دارد اما فضای برنامه تداعی کننده غم و احساسات ناشی از آن است؛ تا جایی که آخر برنامه، علیخانی هم به زحمت راه خروج از دکور را پیدا می کند!
3- درست با آغاز ماه رمضان خندوانه یک سوال ویژه و نه چندان تکراری را به بخش گفتگو با مهمان اضافه کرد که رنگ و بوی کار خیر دارد. در این بخش از مهمان سوال می شود برای شاد کردن مردم حاضر است چه کاری انجام دهد؟ و پاسخ اغلب مهمانان کاری خیر و نیکوکارانه است.
این کار خیر به خوبی در دل این برنامه که هدفش شادی آفرینی است نشسته و کاری از جنس خود برنامه است؛ ربطی هم به هدیه موسسه فلان بهمان ندارد و از شعار هم خبری نیست.
4- در هر دو برنامه مهمانان به درستی و با دقت انتخاب می شوند و از جذابیت های برنامه هستند. مهمانانی ویژه که متناسب با فضای برنامه درباره خودشان و موقعیت شان صحبت می کنند اما یکی در فضایی شاد حرف هایش را می زند، رو به دوربین می خندد و دیگری مهمانان عجیبش را به چالش می کشد؛ هرچند این مورد ربطی به مجری ندارد ولی فضای برنامه ها آنقدر تفاوت دارد که مهمانان را به واکنش های متضاد می کشاند.
5- موسیقی در هر دو برنامه جایگاه ویژه ای دارد؛ هر چند تیتراژ ابتدا و انتهای ماه عسل سال هاست توانسته خوانندگان خوبی را به مخاطب معرفی کند و ترانه هایش تا مدت ها بر سر زبان ها افتاده است، با این وجود نقش موسیقی در خندوانه قابل مقایسه با موسیقی ماه عسل نیست.
قطعات و ترانه های خندوانه بار بخشی از برنامه را به دوش می کشد که درست در راستای هدف برنامه یعنی همان ترویج روحیه شادی و نشاط است. شما باشید کدام را انتخاب می کنید؟ «دُوَ دُوَ دُو» و ترانه های جناب خان یا «حال هیشکی تو دنیا بدتر از حالِ من نیست»؟
اخبار فرهنگی - هفته نامه تماشاگران امروز
ویدیو : 5 دلیل برای ندیدن ماه عسل و دیدن خندوانه