عقایدم را با پول معامله نمیكنم : كارلوس لاتوف در سراسر جهان به دلیل ...
كارلوس لاتوف در سراسر جهان به دلیل كاریكاتورهای بحثبرانگیزی كه از سرگذشت رهبران سیاسی آمریكا،اسرائیل و انگلیس همچون جورج بوش، ایهود باراك و تونی بلر خلق كرده، شهرت دارد. او یكی از معدود كاریكاتوریستهایی است كه رنج و درد ملت فلسطین و سایر ملل مستضعف در سراسر جهان را بخوبی درك كرده و آنها را با زبانی طنزآلود اما تلخ و پركنایه، بهتصویر میكشد.
آنچه در ادامه میآید، متن كامل گفتگوی جامجم با كارلوس لاتوف است. این كاریكاتوریست برزیلی، ۳?اثر جدید خود را به صورت اختصاصی برای خوانندگان روزنامه جامجم خلق كرده است.
آقای لتوف، به نظر میرسد بخش عمدهای از كاریكاتورهای شما به صورت آزاد منتشر میشوند و شما در قبال آنها مبلغی دریافت نمیكنید. آیا شما به امرار معاش از طریق طراحی و آفریدن آثار هنری هم فكر كردهاید؟ آیا حاضرید در قبال دریافت مبالغ بسیار هنگفت، كاریكاتورهایی بكشید كه با دیدگاه و رویكرد شما مغایر هستند؟
به هیچ وجه! من آثار هنریام را تنها بر اساس عقاید خودم طراحی میكنم و حاضر نیستم عقایدم را با پول معامله كنم. من از سال ۱۹۹۰ برای رسانههای اتحادیههای كارگری چپگرا كار میكنم و راه امرار معاش من همین است. رسانههای جریان اصلی هرگز برای خلق كردن كاریكاتورهای ضدسرمایهداری و ضدامپریالیستی، پولی به من پرداخت نمیكنند. اما من به فلسفه عملیات هنری اعتقاد دارم و براساس همین باور، كاریكاتورهایم را میكشم و به صورت رایگان برای دسترسی عموم روی اینترنت قرار میدهم. این آثار، كاریكاتورهایی هستند كه دیدگاهی متفاوت با نگاه رسانههای مسلط غربی ارائه میكنند. كاریكاتورهای من به عقیده مایكل مور حقایقی ترسناك را آشكار میسازند. من در گذشته هم از دریافت مبالغی كه در ازای كاریكاتورهایم به من پیشنهاد میشد، خودداری میكردم. همدلی و همبستگی را نمیتوان با دلار اندازهگیری كرد.
آقای لتوف، شما بارها توسط گروههای مختلف رسانهای و نظامی نامههای تهدیدآمیز دریافت كردید و حتی تهدید به مرگ شدید. لطفا كمی برای ما درباره این حوادث توضیح دهید. صادقانه، آیا هرگز به این موضوع فكر كردهاید كه رسالت هنری خود را كنار بگذارید تا سلامتی و جان خود را حفظ كنید؟
در سال ۲۰۰۶، یك سایت اینترنتی وابسته به حزب لیكود به نام لیكودنیك، مقالهای طولانی درباره من، هنر من و حمایت من از مردم فلسطین منتشر ساخت و مرا به عنوان نماینده آنچه كه آنان ماشین تبلیغاتی ایران میخواندند، معرفی كرد. در پایان نیز مرا با تبلیغاتچیهای آلمان نازی مقایسه كرد. نویسنده مقاله این سوال را به میان آورد كه چرا اسرائیل پیشتر به من توجه نكرده بود. او از خوانندگان مقاله درخواست كرد كه علیه من دست به اقدامی بزنند. بگذارید صادقانه بگویم. من اصلا به این تهدیدها اهمیتی نمیدهم. همزمان با دفاع از آرمان ملت فلسطین، من با سازمانهای حقوق بشری در اعتراض به خشونت نیروهای پلیس در برزیل نیز همكاری میكنم. این نوع فعالیتها به خودی خود میتوانند زندگی من را در معرض خطر قرار دهند، اما همانطور كه گفتم، من اصلا اهمیتی نمیدهم. من به پشتیبانی هنری خود از ملت فلسطین ادامه میدهم چراكه اگر صهیونیستها در سراسر جهان از بابت كاریكاتورهای من خشمگین هستند، این نشان میدهد كه من كار خود را به درستی انجام میدهم. درست است كه مرگ میتواند مرا متوقف كند، اما كاریكاتورهایم هرگز متوقف نمیشوند. به همین دلیل است كه من كاریكاتورهایم را به رایگان روی اینترنت قرار میدهم تا در سراسر جهان مورد استفاده قرار بگیرند.
شما اهل یك كشور ثروتمند (برزیل) هستید كه هشتمین قدرت اقتصادی جهان و دهمین شریك تجاری ایالات متحده آمریكا به شمار میرود و روابطی طبیعی با رژیم اسرائیل هم دارد. معمولا هنرمندان، نویسندگان، آفرینندگان آثار ادبی و روزنامهنگاران در چنین كشورهایی كه به هر دلیل با قدرتهای امپریالیستی در ارتباط و شراكت هستند، به سمت حمایت از ملل مظلوم و مستضعف همانند فلسطین، لبنان، هندوراس، هائیتی و... نمیروند. شما چگونه از چنین كشوری برخاستید و به چنین دیدگاهی رسیدید؟
من در حومه ریو دو ژانیرو رشد كردم و والدینم به سختی تلاش میكردند تا برای من امكان تحصیل و یك زندگی ساده، اما شرافتمندانه فراهم كنند. هشتمین قدرت اقتصادی جهان بودن، تفاوتی برای مردم عادی برزیل نمیكند. ما با فقر، فساد، جنایت و خشونت پلیس، زمینداران متنفذ و قدرتمند در ییلاقات، مردمی كه از تب مالت و مالاریا جان خود را از دست میدهند و رسانههایی مواجه هستیم كه همواره در تلاشند تا افكار عمومی را قانع كنند كه سرمایهداری، مناسب و بجاست. به عنوان كسی كه در یك كشور جهان سومی زندگی میكند، من نمیتوانم چشم خود را روی واقعیات سرزمین خودم و سایر نقاط جهان ببندم. سال گذشته من در اردوگاه پناهندگان فلسطینی در اردن و لبنان بودم كه فضاهایی بسیار مشابه زاغههای برزیل داشتند. خیلی سخت نبود كه درك كنم زبان فقر یك زبان جهانی است و در نتیجه همبستگی با مردم نیازمند نیز باید یك آرمان جهانی و فراگیر باشد.
شما با فعالیت مطبوعاتی و رسانهای در كشورهای مختلف جهان از جمله كشورهای اروپایی كه مدعی پایبندی به آزادی بیان و آزادی مطبوعات هستند، از نزدیك دریافتید كه این ادعاها تا چه حد صحت دارند. به خاطر دارید كه گروهی از صهیونیستهای سوئیس در سال ۲۰۰۷ بر علیه رسانه Indymedia شكایتی را تنظیم كردند، با این ادعا كه مجموعه كاریكاتورهای شما احساسات ضدیهودی را ترویج میكند. همچنین انتخاب شما به عنوان نفر دوم مسابقه بینالمللی كاریكاتور هولوكاست، خشم بسیاری از محافل صهیونیست را برانگیخت و حتی كوفی عنان (دبیر كل وقت سازمان ملل) را هم به اظهار نظر واداشت. نظر شما درباره رویكرد دوگانه غرب به آزادی بیان چیست؟
حتی تا امروز هم من را به دلیل اثری كه برای مسابقه بینالمللی كاریكاتور هولوكاست در ایران ارسال كردم، متهم به نفی هولوكاست میكنند. این موضوع خیلی خندهدار است، چرا كه كاریكاتور من، یك پیرمرد فلسطینی را نشان میدهد كه لباس زندانیان اردوگاههای نظامی را پوشیده و این نهتنها وجود هولوكاست را تایید میكند، بلكه مقایسهای بین هولوكاست و رنج امروز مردم فلسطین است. من معتقدم كه این مسابقه، دوگانهگراییهای غرب را بر همگان آشكار كرد. وقتی كه آنها به پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) اهانت و توهین یا مسلمانان را تمسخر میكنند، نام طنز، شوخی و آزادی بیان بر آن میگذارند. در نتیجه زیر سوال بردن مسلمانان و توهین كردن به آنها، كاملا قابل قبول است. اسلامهراسی به طور كامل در ایالات متحده و اروپا، بویژه پس از حوادث ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ محبوب شده است. اما هرگز شما این آزادی كه برای اهانت به مسلمانان و پیامبر آنها وجود دارد را در مورد هولوكاست و اسرائیل نخواهید داشت. اگر شما جرات كنید و یك سرباز اسرائیلی را به تصویر بكشید كه در حال كشتن یك فلسطینی است، به طور خودكار عنوان ضدیهود را به شما خواهند داد. آیا كشتهشدن فلسطینیان به دست سربازان اسرائیل، یك واقعیت نیست؟ در حالی كه كاریكاتورهای اهانتآمیز به حضرت محمد(ص) در سراسر اروپا منتشر شدند و كاریكاتورهای هولوكاست در هیچ مجله اروپایی به چاپ نرسیدند.
آیا رسانههای زنجیرهای آمریكا و انگلیس (از جمله نیویورك تایمز، واشنگتن پست، گاردین و بی.بی.سی) كه بیشترین تاثیر را بر افكار عمومی جهان دارند، هرگز آثار شما را به چاپ رساندهاند؟ چگونه چنین رسانههایی با ادعای گسترش آزادی بیان و تكثر آرا، حاضر نمیشوند انتشار یك دیدگاه مخالف با منافع خود را بپذیرند در حالی كه به راحتی كشورهای جهان سوم را محكوم به نقض آزادی بیان میكنند؟
رویترز در سال گذشته یك مصاحبه با من ترتیب داد و در آن از آثار هنری و دیدگاههای من صحبت كرد. برخی از كاریكاتورهای من در الجزیره و برنامه جورج گالووی در Press TV نشان داده شدهاند، اما اینها درواقع استثناء هستند. اغلب رسانههای عربی هستند كه به دیدگاههای من علاقه نشان میدهند. رسانههای زنجیرهای غربی علاقهای ندارند تا به یك هنرمند چپگرا كه با آرمان مردم فلسطین، عراق و سایر مظلومان جهان همدردی میكند، فضایی برای ابراز عقیده بدهند. اما به هر ترتیب، من فضایی را برای انتشار عقاید و دیدگاههایم و قرار دادن آنها در معرض دید عموم پیدا خواهم كرد. میتوانید ببینید كه به عنوان یك كاریكاتوریست غیرمعروف كه رسانههای بینالمللی او را حمایت نمیكنند، شما و روزنامهتان در مورد من و آثارم اطلاعات زیادی دارید. اینترنت توانسته موانعی كه توسط رسانههای زنجیرهای به وجود آمده را از بین ببرد. من هم برای كسب ۱۵ دقیقه شهرت بینالمللی در یكی از این رسانهها، از عقاید خود صرفنظر نمیكنم و همواره به اصول خود وفادار خواهم ماند.
مردم كشورهایی كه تحت ستم قدرتهای بیگانه قرار میگیرند، از پشتیبانی و حمایت معنوی هنرمندانی همچون شما دلگرم و امیدوار میشوند، چرا كه درمییابند یك هنرمند تاثیرگذار بینالمللی آنها را درك میكند. شما چه نظری در این زمینه دارید؟
من برای صحبت كردن از مردم فلسطین بسیار مشتاق هستم و هرگز مردمی به شجاعت و دلاوری آنها ندیدهام. من خلق آثار هنری درباره فلسطینیان را پس از سفر خود به كرانه باختری رود اردن در سال ۱۹۹۹ شروع كردم و از آن زمان بود كه همدردی و همراهی من با آرمان آنها آغاز شد و جان گرفت. پس از سفر اخیرم به اردن و لبنان كه به دعوت جامعه فرهنگ مردمی الحنونه صورت گرفت، من دریافتم كه ارتباطم با مردم فلسطین تنها یك ارتباط سیاسی نیست. من یك عشق واقعی نسبت به آنها احساس میكنم.
● قهرمان آزادی بیان
او را میتوان قهرمان «آزادی بیان» لقب داد. قهرمانی كه رسانههای چندملیتی و كارتلهای خبری بینالمللی در مقابل هنرش تسلیم شدهاند و یارای آن را ندارند تا از نظرگاه او به جهان اطراف بنگرند، چراكه هنر متعدد او بهگونهای ظریف و خلاقانه از دردها و رنجهای مظلومان و ستمدیدگان در سراسر جهان سخن میگوید. نیویورك تایمز، واشنگتن پست، بی.بی.سی، سی.ان.ان و گاردین هرگز حاضر نمیشوند تا كلامی از او به میان آورند، چه رسد به اینكه آثارش را منتشر كنند. در آثار كارلوس لاتوف، كاریكاتوریست ۴۰ ساله برزیلی، تنها باید ردپای خلاقیت، نوآوری، هوش و آگاهی از معادلات نابرابر و ناعادلانه جهان مدرن را یافت، با این حال، او به همه آنچه كه استحقاقش را داشته، نرسیده است.
كارلوس لاتوف به سال ۱۹۷۰ در حومه ریودوژانیرو متولد شد. از سال ۱۹۸۹ و زمانی كه تنها ۱۹ سال داشت، طراحی و خلق كاریكاتورهای سیاسی را آغاز كرد. او در ابتدا برای یك شركت تبلیغاتی طراحیهای ساده انجام میداد، اما از سال ۱۹۹۰ شروع به همكاری با روزنامههای چپگرا و آزادیخواه آمریكای لاتین كرد و پنجرهای رو به یك دنیای جدید در زندگی حرفهای خود گشود.
سیدایمان ضیابری..../ مصاحبه : جامجم آنلاین
ویدیو : عقایدم را با پول معامله نمیكنم