داستان های کلیله و دمنه
حکایتی بسیار زیبا از کلیله و دمنه
کلیله و دمنه حکایتی بسیار زیبا از کلیله و دمنه درباره زود قضاوت کردن دو کبوتر بودند در گوشه مزرعه ای با خوشحالی زندگی می کردند . در فصل بهار ، وقتی که باران زیاد می بارید ، کبوتر ماده به همسرش گفت : " این لانه خیلی مرطوب است . اینجا دیگر جای خوبی برای زندگی کردن نیست . " کبوتر جواب داد : " به زودی تابستان از راه می رسد و هوا گرمتر خواهد شد . علاوه براین ، ساختن این چنین لانه ای که هم بزرگ باشد و هم انبار داشته باشد ، خیلی مشکل است ." بنابراین دو كبوتر در همان لانه قبلی ماندند تا این که تابستان فرا رسید و لانه آنها خشک تر شد و زندگی خوشی را در مزرعه سپری کردند . آنها هر چقدر برنج و گندم می خواستند می خوردند و مقداری از آن را نیز برای زمستان در انبار ذخیره می کردند . یک روز ، متوجه شدند که انبارشان از گندم و برنج پر شده است . با خوشحالی به یكدیگر گفتند : " حالا یک انبار پر از غذا داریم . بنابراین ، این زمستان هم زنده خواهیم ماند . " آنها در انبار را بستند و دیگر سری به آن نزدند تا این که تابستان به پایان رسید و دیگر در مزرعه دانه به ندرت پیدا می شد . پرنده ماده که نمی توانست تا دور دست پرواز کند ، در خانه استراحت می کرد و کبوتر نر برای او غذا تهیه می کرد . در فصل پائیز وقتی که بارندگی آغاز شد و کبوترها نمی توانستند برای خوردن غذا به مزرعه بروند ، یاد انبار آذوقه شان افتادند . دانه های انبار بر اثر گرمای زیاد تابستان ، حجمشان کمتر ... داستان های کلیله و دمنه
کلیله و دمنه
كلیله و دمنه کلیله و دمنه كتاب «كلیله و دمنه» با تصحیح و توضیح مجتبی مینوی منتشر شده است.كتاب كلیله و دمنه با مقدمهای مفصل به قلم مینوی و دیباچهای از برزویه طبیب و مقدمه ابنمقفع، مترجم عربی كتاب و به اهتمام نیما مهدیكار، به چاپ رسیده است. مینوی در مقدمهی كتاب كلیله و دمنه آورده است: «كلیله و دمنه از مجموعههای دانش و حكمت است كه مردمان خردمند قدیم گرد آوردند و به هرگونه زبان نوشتند و از برای فرزندان خویش به یادگار گذاشتند و در دورههای متمادی گرامی میداشتند و از آن حكمتهای عملی و آداب زندگی و زبان میآموختند. اصل كتاب كلیله و دمنه به زبان «پنچه تنتره» بود كه در پنج باب فراهم آمده بود. «برزویه طبیب مروزی» در دوران انوشروان خسرو پسر قباد پادشاه ساسانی آن را به پارسی برگرداند و بابها و حكایتهای چند بر آن افزود كه اغلب آنها از مآخذ دیگر هندی بود؛ در مبادی دوران فرهنگ اسلامی ابنمقفع آن را از پارسی به عربی نقل كرد و كتاب كلیله و دمنه نام نهاد، از نگارش پارسی برزویه و از ترجمه عربی پسر مقفع «به هر گونه زبان» ترجمه كرده شد. كلیله و دمنه در عصر سامانیان نخستین سخنگوی بزرگ زبان فارسی ابوعبدالله رودكی آن كتاب ابنالمقفع را به نظم فارسی امروزی درآورد. نقل كلیه نسخه بدلها و نشان دادن اختلافات تمامی نسخ در مورد همه كلمات مشكل بود، و كتاب را به پنج برابر آن چه هست میرسانید، زیرا كه بیامانتی نساخ و اعتقاد هر یك از ایشان ...
کشتی نوح و داستانهای حیرتآور کشف آن+تصاویر
اخبار گوناگون - کشتی نوح و داستانهای حیرتآور کشف آن+تصاویر همه ما در مورد کشتی حضرت نوح و مطالبی که در کتابهای آسمانی درباره داستان آن آمده خواندهایم در این مقاله شما را با جزئیات کشف این کشتی بیشتر آشنا میکنیم. به گزارش فارس، داستان کشتی نوح از جمله داستانهایی است که در کتابهای آسمانی در ادیان مختلف خصوصا اسلام و مسیحیت ذکر شده است در اینجا با نکات مهمی از جزییات کشف کشتی نوح بیشتر آشنا میشویم.در ابتدا باید بگوییم قبل از هر چیز باید این نکات مهم را در نظر بگیرید.1. کشتی نوح با جلویی قوس دار و کف به هم پیوسته است.2. طول دقیق این کشتی حدود 515 فوت است.3. این کشتی بر کوههای آرارات در شرق ترکیه قرار گرفته است.4. جنس این کشتی چوبی و دارای فناوری بالا و از آلیاژهای فلزی مانند فلز آلومینیوم و فلز تیتانیوم با دست ساخته شده است.تیرکهای عمودی ساخته شده با چوب در دو طرف این کشتی روساختهای اسکلتی آن را فرا میگیرد.دکتر«بیل شی» باستانشناسی بود که ظروف سفالی باستانی را در 20 یاردی (36 اینچ یا 3 فوت) این کشتی کشف کرد؛ روی این ظروف تصاویر کندهکاری شده از پرنده، ماهی و مردی چکش به دست مشاهده میشد که دستمالی بر سر بسته و «نوح» نام داشت.در دوران باستانی این آیتمها برای فروش به بازدیدکنندگان از کشتی توسط مردم محلی در این روستا ساخته شد. این کشتی به عنوان یکی از جاذبههای توریستی در دوران باستانی و امروزه محسوب میشود.5. این کشتی توسط ...
داستان های کوتاه و آموزنده بهلول دانا
آورده اند که روزی زبیده زوجه ی هارون الرشید در راه بهلول را دید که با کودکان بازی میکرد و با انگشت بر زمین خط می کشید.پرسید : چه می کنی؟گفت : خانه می سازم.پرسید : این خانه را می فروشی؟گفت : آری.پرسید : قیمت آن چقدر است؟بهلول مبلغی ذکر کرد.زبیده فرمان داد که آن مبلغ را به بهلول بدهند و خود دور شد.بهلول زر بگرفت و بر فقیران قسمت کرد.شب هارون الرشید در خواب دید که وارد بهشت شده به خانه ای رسید و چون خواست داخل شود او را مانع شدند و گفتند این خانه از زبیده زوجه ی توست.دیگر روز هارون ماجرا را از زبیده بپرسید.زبیده قصه بهلول را باز گفت.هارون نزد بهلول رفت و او را دید که با اطفال بازی می کند و خانه می سازد.گفت : این خانه را می فروشی؟بهلول گفت : آریهارون پرسید : بهایش چه مقدار است؟بهلول چندان مال نام برد که در جهان نبود.هارون گفت : به زبیده به اندک چیزی فروخته ای.بهلول خندید و گفت : زبیده ندیده خریده و تو دیده می خری میان این دو، فرق بسیار است.منبع:namakstan.ir
باهنر: اصلاحطلبان تخم مرغ های خود را در سبد لاریجانی نمی گذارد؛ آنها داستان لاریجانی و صداوسیما را فراموش نکردهاند
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین گفت: رئیسجمهور میگوید دولت را از معتدلین انتخاب کرده ولی اصولگرای ناب در کابینهاش سراغ نداریم. دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین گفت: رئیسجمهور میگوید دولت را از معتدلین انتخاب کرده ولی اصولگرای ناب در کابینهاش سراغ نداریم.به گزارش «انتخاب»، محمدرضا باهنر دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین در نشست ماهیانه این تشکل اظهار داشت:بعضی از هنجارشکنان و اصلاح طلبان در زمان دولت مهندس موسوی و دولت اصلاحات می گفتند حکومت توان دفاع از منافع ملی را ندارد، مثالی را هم که می زدند این بود که حکم امام مبنی بر ارتداد سلمان رشدی مطابق با عرف بین المللی نیست.باهنر افزود: اوایل دهه هفتاد مدتی رهبری مسئله تهاجم فرهنگی را ترجیع بند بیانات خویش کرده و از عباراتی چون شبیخون فرهنگی استفاده کردند ولی گوش های ما و دولت سنگین بود و داستان اصلاحات و مجلس ششم و خروج از حاکمیت پس از این هشدارهای رهبری بود تااینکه زلزله سیاسی دوم خرداد رخ داد.باهنر خاطرنشان کرد: روحانی از لحاظ ساختاری اصلاح طلب نیست و حتی قبل از ریاست جمهوری شان اظهار نظری در حمایت با اصلاحطلبان نداشتند ولی در انتخابات خود را مدیون اصلاح طلبان می داند؛ روحانی می گوید دولت را از معتدلین انتخاب کرده ولی اصولگرای ناب از نظر حزبی در کابینه اش سراغ نداریم.محمدرضا باهنر در مورد بحث های مطرح پیرامون حضور علی لاریجانی در لیست اصلاح طلبان خاطرنشان کرد: اصلاحات اگر بتواند لیستی ارائه دهد ...
پاسخ آموزش و پرورش به حذف و یا تغییر تصاویر و داستان های کتاب های درسی دهه 60/ (+عکس های نوستالژیک کتاب های درسی دهه 60 )
تصاویر و داستان های کتاب های دهه 60 برای بسیاری از افراد همراه با خاطرات شیرین است با پیشرفت تکنولوژی این روزها همه چیز در خانواد ها تغییر کرده است کودکان دهه 60 این روزها از بازی هایی که در کوچه ها و یا مدارس با دوستان خود انجام می دادند به عنوان یک خاطره یاد می کنند .سرگرمی های بچههای دهه ۶۰ که فوتبال با توپ پلاستیکی در زمینهای خاکی و... بود امروزه جای خود را به بازیهای کامپیوتری و تبلتها سپرده است. هم زمان با این تحولات کتابهای درسی نیز تغییرات گستردهای داشتهاند داستان تصمیم کبری، پطرس فداکار، چوپان دروغگو، کوکب خانم با مهمانهایش و ... یا خذف شده و یا با تغییرات در نحوه نگارش و تصاویر در کتابهای درسی وجود دارند. برخی نیز جای خود را به داستان دیگری سپردهاند. تصاویر و داستان هایی که در کتاب های درسی دهه 60 وجود داشت به حدی برای کودکان که اینک بسیاری از آنها پدرها و مادرهای امروز هستند جذاب بود که تغییر و حذف این مطالب از کتاب های درسی امروز برای بسیاری از آن ها این سئوال را پدید آورد که چرا این داستان های زیبا حذف شده اند؟این موضوع را با رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش در میان گذاشتیم.آموزش و پرورش: محتوان کتابهای درسی بر اساس نیاز جامعه استحجتالاسلام والمسلمین محیالدین بهرام محمدیان رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی در گفتوگو با عصر ایران گفت: تغییر در محتوا و تصاویر کتب ...
سرانجام آل اشپورت و داستان های عجیب و غریبش؛ جوما اسپانسر تیم ملی شد
سرانجام پرونده آل اشپورت در تیم ملی بسته شد، با رای گیری در کمیته بازاریابی فدراسیون فوتبال. . این پایان همه داستان هایی بود که برای لباس درست شد؛ از کمبودها بگیرید تا شماره نداشتن ها و... در آخرین جلسه این کمیته، بحث درباره سه برند لنین، آل اشپورت و جوما بالا گرفت و سرانجام کار به رای گیری کشید. رای گیری هم توپ را به زمین جوما انداخت. در این جلسه حتی طرح لباس های تیم ملی توسط این سه برند به اعضا نمایش داده شد. همچنین درباره شرایط هر برند هم توضیحاتی دادند و در نهایت به این نتیجه رسیدند که جوما حتی روی لباس های غیرمجانی تیم ملی تخفیف خوبی می دهد که این از نظر مالی به نفع فدراسیون است. در پایان جلسه مقرر شد درخشان عضو کمیته بازاریابی قرارداد را تنظیم کند و با جوما امضا کند. بدین ترتیب، از بازی ایران مقابل هند در روز 5 فروردین، تیم ملی ایران با لباس های جدید خود یعنی جوما بازی می کند. عباس ترابیان با تائید این مسئله می گوید: «به زودی قرارداد بسته می شود. تا فروردین هم زمانی نیست و باید طرح نهایی را تصویب کنیم.» اخبار ورزشی - خبرآنلاین
داستان واقعی : اشكان و اشكهای من...!
اشكان روی صندلی در مقابلم نشسته بود و من كه پس از شنیدن حرفهایش مات و مبهوت شده بودم با حیرت و ناباورانه به بقیه صحبتهایش گوش میدادم و در آن مدت كوتاه از توجه او نسبت به خودم متعجب شده بودم؛ آن هم در زمانی كه من در اوج بیتفاوتی و ناراحتی روحی قرار داشتم كه ناشی از جدایی و طلاقم در آن روزها بود... پادشا: اشكان رئیس شركتی بود كه من به تازگی در آن مشغول به كار شده بودم، فقط چند ماه از اشتغال من در آن شركت میگذشت كه از اشكان شنیدم از همان روزهای اول به من توجه داشته و نشانی تكتك لباسها و رنگ كیف و كفش و حتی حالات مرا در روزهای مختلف میداد.برای من كه سالها از بیتوجهی همسرم دچار رنج و عذاب بودم و به همین دلیل از او جدا شده بودم، شنیدن این حرفها از زبان اشكان كاملا موجب شگفتی و تعجب آشكار و در عین حال شعف و شادی پنهانی بود. در ادامه صحبتهایش اظهار داشت به این دلیل مرا درك میكند كه او هم سرنوشتی همانند من داشته و تجارب تلخی را در مورد زندگی مشترك پشت سر گذاشته است. همسری كه انتخاب خانوادهاش بوده و هیچگونه علاقهای به او نداشته؛ او گفت سال گذشته از همسرش جدا شده است چون دیگر تحمل بدخلقیها و بهانهجوییهای بیدلیل او را نداشته و حالا احساس رهایی میكند. به چشمانم نگاه كرد و گفت: «تو همان كسی هستی كه من سالها به دنبالش بودم. ضمن اینكه هر دوی ما دردی مشترك را تجربه كردهایم.»آن روز وقتی به آپارتمان كوچكم برگشتم مدام حرفهای ...
از داستان های عامه پسند و نویسندگان شان چه میدانید؟
ادبیات عامهپسند از پاورقیهای دههی 20 تا داستانهای عاشقانه و احساسی امروز، بخشی از ادبیات داستانی ایران را تشکیل میدهد. ادبیاتی که با وجود موافقان و مخالفان سرسختش همچنان جایگاه خود را در بین کتابخوانها حفظ کرده است. خبرگزاری ایسنا: ادبیات عامهپسند از پاورقیهای دههی 20 تا داستانهای عاشقانه و احساسی امروز، بخشی از ادبیات داستانی ایران را تشکیل میدهد. ادبیاتی که با وجود موافقان و مخالفان سرسختش همچنان جایگاه خود را در بین کتابخوانها حفظ کرده است. بخشی از ادبیات را که مخاطبان آن عامهی مردم جامعه یا به تعبیری مخاطبان عام هستند، اصطلاحا «ادبیات عامهپسند» مینامند؛ ادبیاتی که هدف اصلی آن سرگرم کردن مردم است و معمولا تکنیکهای نویسندگی در آن جایگاه خاصی ندارد.پاورقیها؛ آغاز حرکت موج ادبیات عامهپسندادبیات عامهپسند در ایران با پاورقیهای چندصفحهیی در روزنامهها و مجلات خانوادگی و جوانپسند آغاز شد. در واقع این پاورقیها شامل بخش کوتاهی از یک داستان بلند بودند که در هر شماره از روزنامه یا مجله به چاپ میرسیدند و به دلیل کوتاه بودن و داشتن ویژگیهای عامهپسندانه به شدت مرد توجه قرار میگرفتند؛ به صورتی که مخاطب به دنبال کردن داستان و سرنوشت شخصیتها ترغیب میشد.مرتضی مشفق کاظمی از نخستین نویسندگانی بود که با نوشتن پاورقی «تهران مخوف» در روزنامهی ستاره به شهرت رسید. این پاورقی در زمان خود محبوبترین داستان دنبالهدار در ...
داستان های پدر و پسری و پیشنهاد خمسه
کتاب، همانطور که از اسمش پیداست، درباره رابطه پیچیده یک پدر و پسر (مثل باقی پدرها و پسرهای دنیا) است و شخصیت های همه داستان هایش هم واحد هستند و هر داستان بخشی از ماجراهای محمد (پسر) و ضیا (پدر) را در یک موقعیت جدید و متفاوت روایت می کند. هفته نامه همشهری جوان:پدرها و پسرها، نسخه 2014یک مجموعه داستان خوب درباره موضوعاتی که همه مان درگیرش هستیممحمد طلوعی، ضمن اینکه آدم بامزه و کتابخوان و بسیاردانی است، با ما هم رفیق است که این، همه آن قبلی ها را چند برابر هم می کند. او تا به حال سه کتاب داستانی منتشر کرده، مجموعه داستان «من ژانت نیستم»، رمان «قربانی باد موافق» و همین کتاب اخیر که مجموعه شش داستان کوتاه است در 88 صفحه که همین کتاب را مناسب خواندن در اوقات فراغت و توی ترافیک و مترو می کند.کتاب، همانطور که از اسمش پیداست، درباره رابطه پیچیده یک پدر و پسر (مثل باقی پدرها و پسرهای دنیا) است و شخصیت های همه داستان هایش هم واحد هستند و هر داستان بخشی از ماجراهای محمد (پسر) و ضیا (پدر) را در یک موقعیت جدید و متفاوت روایت می کند. توی یکی پدر خالی می بندد، توی یکی پدر قهرمان است، توی یکی ... و خلاصه که پیچیدگی این رابطه حسابی خوب از کار درآمده است.اگر محمد طلوعی نظر من را می خواست، می گفتم که حیف این دوتا شخصیت داستانی است که سر و ته ماجراهایشان را با شش داستان هم آورده و کاش تعداد دیگری داستان هم می نوشت و کتاب را چاق و چله تر می کرد و کیف ...