داستان زندگی حضرت موسی

داستان زندگی حضرت ادریس


داستان زندگی حضرت ادریسداستان زندگی ادریسپیامبرى ادریس (ع)حضرت ادریس(ع)پس از آدم و شیث(علیه السلام)به مقام پیامبری برگزیده شد.او همواره مردم را به پرستش خدای یگانه و دوری ازگناه دعوت می کرد و پیروانش را به ظهور پیامبران بعدی، بویژه خاتم الانبیاء محمد مصطفی(ص)، بشارت می داد. در نام این پیامبراختلاف است. گروهی نامش را اخنوع و لقبش راادریس دانسته اند. دسته ای وی را «اوزریس» خوانده، ادریس رامعرف این نام شمرده اند. جمعی معتقدند نامش در تورات «اخنوع»یا «خنوع» است و «هرمس الهرامسه» و «مثلث النعمه » و «المثلث» لقب داده اند; زیرا ملک و حکیم و نبی بوده است. علامه طباطبایی(ره)در این باره می فرماید: نام ایشان به زبان یونانی طرمیس بود که در زبان عربی اخنوع گفته می شود. اما بعضی دیگر می گویند: در زبان یونانی به ایشان ارمیس می گویند که درزبان عربی هرمس گفته می شود و خداوند عزوجل هم در کتاب قرآن ایشان را ادریس نامید.» حضرت ادریس (ع) از جمله پیامبرانى است که در قرآن، از آنان یاد شده است خداى سبحان فرمود: داستان زندگی حضرت موسی

داستان زندگی حضرت شعیب


داستان زندگی حضرت شعیبداستان زندگی حضرت شعیبشعیب(ع) یکى از چهار پیامبران عرب است که عبارتند از: هود، صالح، شعیب، و حضرت محمد(ص). نقل شده که شعیب(ع) از جنبه فصاحت و بلاغت و برخورد پسندیده و مناسب وى در مورد دعوت مردم به ایمان به رسالت خویش، (خطیب پیامبران) نامیده شده است.   امّت آن حضرت، اهالى مَدْیَن بودند که شهرى است در سرزمین

آیا حضرت موسی معصوم بود؟


آیا حضرت موسی معصوم بود؟    شبهه عدم معصومیت حضرت موسی!   برخی بر اساس مبانی نقلی شبهه ای را در مورد عصمت حضرت موسی ذکر نموده اند که: در سوره اعراف بیان شده است که:   «وَ لَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِی مِن بَعْدِیَ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَأَلْقَى الألْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُ إِلَیْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَكَادُواْ یَقْتُلُونَنِی فَلاَ تُشْمِتْ بِیَ الأعْدَاء وَلاَ تَجْعَلْنِی مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ »   (1) ؛ چون موسی خشمگین و اندوهناک نزد قوم خود بازگشت ، گفت : در غیبت من چه بد جانشینانی بودید چرا بر فرمان پروردگار خود پیشی گرفتید؟ و الواح را بر زمین افکند ، و سر برادرش را گرفت و به سوی خود کشید هارون گفت : ای پسر مادرم ، این قوم مرا زبون یافتند و نزدیک بود که مرا بکشند، مرا دشمن کام مکن و در شمار ستمکاران میاور. این شبهه ایجاد شده که : حضرت موسی (ع) الواح تورات را انداخته است، با عصمت آن حضرت سازگاری ندارد. چرا که انداختن الواح تورات به عنوان کتاب مقدس آسمانی توسط آن حضرت که در این آیه بیان شده است چگونه می تواند با معصوم بودن آن حضرت سازگار باشد؟ عناصر منطقی شبهه: 1- حضرت موسی (ع) از عصمت برخوردار است. 2- در آیه 150 سوره اعراف آمده که حضرت موسی (ع) الواح تورات را که به عنوان کتاب مقدس آسمانی مطرح می باشد، انداخته است. 3- این با عصمت آن حضرت ...

زندگی‌نامه امام موسی كاظم (ع)


زندگی‌نامه امام موسی كاظم (ع)    زندگی‌نامه امام موسی كاظم علیه السلام:   نام:موسى‏ بن جعفر. كنیه: ابو ابراهیم، ابوالحسن، ابوالحسن اوّل، ابوالحسن ماضى، ابوعلى و ابواسماعیل. القاب: كاظم، صابر، صالح، امین و عبدالصالح. نكته:امام موسی كاظم علیه السلام در میان شیعیان به «باب الحوائج» معروف است. منصب: معصوم نهم و امام هفتم شیعیان. تاریخ ولادت امام موسی كاظم:هفتم ماه صفر سال 128 هجرى. برخى نیز سال 129 را ذكر كردند. محل تولد امام موسی كاظم: ابواء (منطقه‏اى در میان مكه و مدینه) در سرزمین حجاز (عربستان سعودى كنونى). نسب پدرى: امام جعفر بن محمد بن على بن حسین بن على بن ابى‏طالب علیهم السلام.   نام مادر امام موسی كاظم:حمیده مصفّاة. نام‏هاى دیگرى نیز مانند حمیده بربریه و حمیده اندلسیه نیز براى او نقل شده است. این بانو از زنان بزرگ زمان خویش بود و چندان فقیه و عالم به احكام و مسائل بود كه امام صادق علیه السلام زنان را در یادگیرى مسائل و احكام دینى به ایشان ارجاع مى‏داد. و درباره‏اش فرمود: «حمیده، تصفیه شده است از هر دنس و چركى؛ مانند شمش طلا. پیوسته فرشتگان او را حفاظت و پاسبانى نموده تا رسیده است به من، به خاطر آن كرامتى كه از خداى متعال براى من و حجت پس از من است.»   مدت امامت امام موسی كاظم: از زمان شهادت پدرش، امام جعفر صادق علیه السلام، در شوال 148 هجرى تا رجب سال 183 هجرى، به مدت 35 سال. آن حضرت در سن بیست سالگى به امامت رسید.   تاریخ و علت شهادت امام موسی كاظم: 25 رجب ...

ویدیو مرتبط

زندگی نامه حضرت محمد (ص)


زندگی نامه حضرت محمد (ص)زندگی  نامه حضرت محمد (ص):نام: محمد بن عبد الله حضرت محمد (ص) در تورات و برخى كتب آسمانى «احمد» نامیده شده است. آمنه، دختر وهب، مادر حضرت محمد (ص) پیش از نامگذارىِ فرزندش توسط عبدالمطلب به محمّد، وى را «احمد» نامیده بود.كنیه حضرت محمد (ص): ابوالقاسم و ابوابراهیم.   القاب حضرت محمد (ص): رسول اللّه، نبى اللّه، مصطفى، محمود، امین، امّى، خاتم، مزّمل، مدّثر، نذیر، بشیر، مبین، كریم، نور، رحمت، نعمت، شاهد، مبشّر، منذر، مذكّر، یس، طه‏ و...    منصب حضرت محمد (ص): آخرین پیامبر الهى، بنیان‏گذار حكومت اسلامى و نخستین معصوم در دین مبین اسلام.   تاریخ ولادت حضرت محمد (ص): روز جمعه، هفدهم ربیع الاول عام الفیل برابر با سال 570 میلادى (به روایت شیعه). بیشتر علماى اهل سنّت تولد آن حضرت را روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول آن سال دانسته ‏اند.   عام الفیل، همان سالى است كه ابرهه، با چندین هزار مرد جنگى از یمن به مكه یورش آورد تا خانه خدا (كعبه) را ویران سازد و همگان را به مذهب مسیحیت وادار سازد؛ اما او و سپاهیانش در مكه با تهاجم پرندگانى به نام ابابیل مواجه شده، به هلاكت رسیدند و به اهداف شوم خویش نایل نیامدند. آنان چون سوار بر فیل بودند، آن سال به سال فیل (عام الفیل) معروف گشت.   محل تولد حضرت محمد (ص): مكه معظمه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى كنونى).   نسب پدرى حضرت محمد (ص): عبدالله بن عبدالمطلب (شیبة الحمد) بن هاشم (عمرو) بن عبدمناف بن قصّى بن كلاب بن ...

داستان زندگی زنی كه مواد می‌فروخت !


داستان زندگی زنی كه مواد می‌فروخت !      بازگشت از تاریكی هیچ آدمی نیست كه در زندگی‌اش مشكلی نداشته باشد. من هم مثل بقیه.این را «كاملیا ـ ن» می‌گوید و ادامه می‌دهد: فقط باید باور كنی هر مشكلی را با تحمل می‌شود حل كرد البته باید از راه منطقی وارد شد.كاملیا اكنون 41 سال دارد. او وقتی 24 ساله بود به زندان افتاد و دو سال در حبس ماند. خودش می‌گوید: آن زمان از شوهرم طلاق گرفته بودم و باید خودم مخارج زندگی‌ام را تامین می‌كردم. پدرم فوت كرده بود و مادرم زنی علیل بود كه در مراغه زندگی می‌كرد.   من در تهران تنها بودم. بی‌پولی من را تحت‌فشار گذاشت و باعث شد كم‌كم وارد كار خلاف شوم. مواد جا به جا می‌كردم و پول خوبی گیرم می‌آمد اما دستگیر شدم و به زندان افتادم.   كاملیا بعد از 2 سال وقتی آزاد شد كه مادرش را هم از دست داده بود و از برادرش هیچ نشانی‌نداشت و نمی‌توانست او را پیدا كند. او می‌گوید: زندگی كردن در تهران برای زن تنها، بی‌پناه وسابقه‌داری مثل من كار خیلی سختی بود اما با هزار زحمت یك پانسیون پیدا كردم و یك تخت برای خودم اجاره كردم.   صبح‌ها باید از آنجا می‌زدم بیرون و شب قبل از 8 برمی‌گشتم. در این مدت بزرگ‌ترین دغدغه من غذا و كرایه پانسیون بود. دنبال كار می‌گشتم هر كاری كه باشد.   دیگر داشتم ناامید می‌شدم و به این نتیجه رسیده بودم كه دیگر چاره‌ای غیر از موادفروشی ندارم اما مقاومت كردم و به خودم گفتم همه آدم‌ها در زندگی‌شان مشكل دارند و نباید تسلیم شوم.   كاملیا یك روز به ...

زندگینامه حضرت موسی (ع)


زندگینامه حضرت موسی (ع)زندگینامه حضرت موسی (ع)   زندگینامه حضرت موسی(ع) سال‏ها پیش در سرزمین مصر فرعون حکومت می‏کرد. او پادشاهی ظالم و ستمگر بود و مردم بنی‏ اسرائیل را آزار و اذیت می‏کرد. یک شب او خواب وحشتناکی می‏بیند.   صبح خوابش را برای کسانی که خواب راتعبیر می‏کنند تعریف کرد. آنها بعد از مدتی فکر کردن گفتند: به زودی پسری از بنی‏اسرائیل به دنیا خواهد آمد که حکومت شما را سرنگون می‏کند. فرعون بسیار ترسید به همین دلیل به سربازان خود دستور داد هر پسری را که در میان بنی‏اسرائیل به دنیا می‏آید بکشند.   به خاطر سخت‏گیری‏ های فرعون و سپاهیانش، یکی از زنان بنی‏اسرائیل که پسری به دنیا آورده بود، برای نجات بچه‏اش، او را توی سبدی گذاشت و به رود نیل انداخت. آسیه زن فرعون، زمانی که بچه را در آب دید آن را از آب گرفت و با خود به قصر برد و چون خودش بچه‏ای نداشت از شوهرش فرعون خواست تا او را به جای بچه‏ی خودشان بزرگ کنند. اما فرعون راضی نمی‏شد.   چون می‏دانست این پسر از بچه‏ های بنی‏ اسرائیل است و خانواده‏اش از ترس سربازانش او را به آب انداخته‏اند. اما آسیه آنقدر اصرار کرد تا بالاخره فرعون راضی شد بچه را پیش خودشان نگه دارند. آنها اسم او را موسی گذاشتند. زن فرعون به دنبال زنی می‏گشت که بتواند به موسی کوچک شیر دهد خواهر موسی که شاهد این اتفاق‏ها بود مادر موسی را به آنها معرفی کرد و باعث شد که مادر موسی به فرزندش برسد.   زندگینامه حضرت موسی (ع)   موسی در قصر فرعون بزرگ شد ...

فرازهایی از زندگی حضرت ابوالفضل العباس


فرازهایی از زندگی حضرت ابوالفضل العباس    میلاد فرزند شجاعت ده سال پس از رحلت حضرت رسول(ص) و حضرت فاطمه(س)، وقتی علی(ع) به فكر گرفتن همسر دیگری بود، عاشورا در برابر دیدگانش بود. برادرش «عقیل » را كه در علم نسب‏ شناسی وارد بود و قبایل و تیره‏ های گوناگون و خصلتها و خصوصیّتهای اخلاقی و روحی آنان را خوب می‏شناخت طلبید. از عقیل خواست كه: برایم همسری پیدا كن شایسته و از قبیله ‏ای كه اجدادش از شجاعان و دلیر مردان باشند تا بانویی این چنین، برایم فرزندی آورد شجاع و تكسوار و رشید.   پس از مدّتی، عقیل زنی از طایفه كلاب را خدمت امیرالمؤمنین(ع) معرفی كرد كه آن ویژگی ها را داشت. نامش «فاطمه»، دختر حزام بن خالد بود و نیاكانش همه از دلیرمردان بودند. از طرف مادر نیز دارای نجابت خانوادگی و اصالت و عظمت بود. او را فاطمه كلابیّه می گفتند و بعدها به «امّ‏ البنین» شهرت یافت، یعنی مادرِ پسران، چهار پسری كه به ‏دنیا آورد و عبّاس یكی از آنان بود.   عقیل برای خواستگاری او نزد پدرش رفت. وی از این موضوع استقبال كرد و با كمال افتخار، پاسخ آری گفت. حضرت علی(ع) با آن زن شریف ازدواج كرد. فاطمه كلابیّه سراسر نجابت و پاكی و خلوص بود. در آغاز ازدواج، وقتی وارد خانه علی(ع) شد، حسن و حسین (علیهماالسلام) بیمار بودند. او آنان را پرستاری كرد و ملاطفت بسیار به آنان نشان داد.   گویند: وقتی او را فاطمه صدا كردند گفت: مرا فاطمه خطاب نكنید تا یاد غمهای مادرتان فاطمه زنده نشود، مرا خادم خود بدانید.   ثمره ازدواج حضرت ...

زندگی حضرت سلیمان این بار برای نوجوانان


زندگی حضرت سلیمان این بار برای نوجوانان      «میهمان سلیمان» عنوان نمایشنامه ای است از منصور خلج که به زودی توسط انتشارات سوره مهر منتشر می شود. این کتاب که در قالب طرح نمایشنامه های با موضوع زندگی پیامبران توسط حوزه هنری استان تهران تولید شده، مراحل آماده سازی فنی را سپری می کند. نویسنده کتاب در تشریح محتوای اثرش گفت: از آن جایی که زندگی حضرت سلیمان در افسانه ها، احادیث و کتب دینی بسیار جذاب ارائه شده است، لذا تحریر و اکران این نمایشنامه نیز متقابلا برای کودک و نوجوان خواندنی و دیدنی به نظر می رسد. وی سپس به قسمت هایی از نمایشنامه اشاره کرد و گفت: قصه هایی چون مهمانی حضرت سلیمان که با جانداران برگزار می کرد و یا شکایت موری به سلیمان نبی بخاطر آزاری که از جانب سپاه وی برای او فراهم شده از جمله مواردی است که در نمایشنامه گنجانده شده است. خلج همچنین منابعی که برای تالیف کتاب استفاده کرده را بیان کرد و افزود: رجوع به ماخذهایی چون قصص الانبیا، قرآن مجید، احادیث و روایات جزو مواردی هستند که برای تحریر کتاب از آن ها بهره برده ام. این کارگردان تئاتر در ادامه به اهمیت تولید و انتشار نمایشنامه اشاره و اظهار کرد: مهم ترین مشکل در اجرای یک تئاتر نبود یک نمایشنامه خوب است که از طریق چاپ شدن نمایشنامه، می توان به دانش آموزان و کودکان برای اجرای یک تئاتر پویا کمک کرد. وی در پایان نمایشنامه نویسی برای کودکان و نوجوانان را دشوار خوانده و گفت: به خاطر تخیل پردازی های که کودکان در این سن ...

زندگی نامه حضرت عیسی علیه السلام


زندگی نامه حضرت عیسی علیه السلامدخترك آن قدر زیبا و معصوم مى نمود كه خدمتگزاران بیت المقدس ، در تكفل او از هم پیشى مى گرفتند: - من از او چون جان خود نگاهدارى خواهم كرد! - تو بیشتر از من از معبد خارج مى شوى ، در حالى كه من تقریبا شب و روز در اینجا به سر مى برم ، من از او نگهدارى خواهم كرد! - آقایان ، آقایان ! من شوهر خاله این كودك هستم و او خویشاوند من است . بعلاوه من نبى خدا هستم . من خود از این طفل سرپرستى خواهم كرد! - ولى من پیشنهاد مى كنم كه هر یك قرعه اى چوبى انتخاب كنیم و برویم پایین و چوبها را در آن نهر بیندازیم . زكریا هم بیندازد. چوب هر كس روى آب ماند، سرپرستى طفل به عهده او خواهد بود. - بسیار پیشنهاد خوبى است ، برویم ! قرعه ، به نام زكریا شوهر خاله كودك افتاد. گویى همه چیز از روز نخست برنامه ریزى شده بود تا این كودك معصوم در بیت المقدس ، در دامن زكریا و در محیطى روحانى پرورش یابد. مادرش نذر كرده بود كه اگر خدا به او فرزندى بدهد، او را به خدمتگزارى بیت المقدس بگمارد. دعاى مادر مستجاب شد، اما پیش از آنكه كودك به دنیا بیاید پدرش از دنیا رفته بود. كودك وقتى به دنیا آمد، برخلاف انتظار مادر، دختر بود. اما نذر، نذر بود و مى بایست ادا مى شد. پس مادر با همه علاقه اى كه به فرزند داشت ، او را از ناصره ، زادگاه كودك ، به بیت المقدس آورد و به بیت سپرد. او (مریم ) نام داشت . زكریا در جایى بلند از بیت غرفه اى براى نگهدارى او فراهم آورد و كودك را در آن گذاشت و خود و همسرش ...