الهی
مناجات و الهی نامه خواجه عبدالله انصاری
نام خواجه عبدالله انصاری یادآور سوز و عشق نوستالزیک انسانی که نی وجودش در تب وتاب نیستان وجود سرمدی بی خود و سرمست گشته وفغان برآورده.او از هنگامی که خود را شناخت در ذات اقدس محبوب خویش را غرقه ساخت.مدتی را تحت تعلیم شیخ ابوعبدالله طایی و امام یحیی شبانی به تلمذ پرداخت. اما این قیل وقال مدرسه اورا راضی نمیداشت:((در اوایل تحصیل میجستم دلایل تفضیل و در طلب مجمل اوقات نمی بود و محمل نشسته بودم در مدرسه و در هوس هزار وسوسه...)) سرانجام هنگامی که موفق به دیدار شیخ ابوالحسن خرقانی میشود از درس ومشق برمیگذرد و به اقلیم بیکران عشق و محبت پای میگذارد. مراد دیگر او شیخ ابوسعید ابی الخیر بوده است که وی را در وادی حیرت یار بود و رهنما. خواجه عبدالله انصاری در سال 396 هجری قمری در کهن دز واقع در ناحیه ی طوس از منطقه وسیع هرات متولد گردید و سرانجام در 481 هجری قمریدر محل تولد خود به مقصد و معبودش رسید مناجات 1 الهی! الهی نور تو چراغ معرفت بیفروخت دل من افزونی است. گواهی تو ترجمانی من بکردند ندای من افزونی است. قرب تو چـــراغ وجد بیفروخت. همت من افزونی است. بود تو کار من راست کـــرد بود من افزونی است. الهی! از بود خود چه دیدم مگر بلا و عنا؟واز بود تــــو همـــه عطاست و وفا! به بر پیدا!و بکرم هویدا. نا کرده گیر کرد رهی. و آن کـــن که از تو سزا. مناجات 2 الهی! نـــام تو مــا را جواز! و مهــــــر ... الهی
الهی نامه
یک حرف . . . کهن شود همه کس را بروزگار ارادت...مگر مرا که همان عشق اولست و زیادت گرم جواز نباشد به پیشگاه قبولت....کجا روم که نمیرم بر آستان عبادت شنیدمت که نظر میکنی به حال ضعیفان...تبم گرفت و دلم خوش به انتظار عیادت الهی!بیاموز تا سرِّ دین بدانیم،بفروز تا در تاریکی نمانیم.تلقین کن تا آداب شرع بدانیم.تو نواز که دیگران ندانند.تو بساز که دیگران نتوانند.همه را از خودپرستیرهایی ده،همه را بخود آشنایی ده،همه را ازمکر شیطان نگاهدار،همه را ازآفت نفس اگاه دار... به حقک و حرمتک یا عزیز و یا غفار الهی! ظاهری داریم شوریده..باطنی در خواب آلوده..سینه ای داریم پر آتش دیده ای داریم پر آب.گاه در آتش سینه میسوزیم گاه از اب چشم غرقاب الهی!بر رخ از خجالت گَرد داریم... و در دل از حسرت درد داریم... و روی از شرم گناه زرد داریم...
الهی!چه خوش روزی که ...
الهی! چه خوش روزی که خورشید جلال تو بما نظری کند... چه خوش روزی که مشتاق از مشاهده جمال تو مارا خبری دهد... جان خود را طعمه ی باز سازیم که در فضای طلب تو پروازی کند... و دل خود را نثار دوستی کنیم که بر سر کوی تو آوازی دهد... الهی! ما در دنیا معصیت می کردیم...دوست تو محمد (ص) غمگین شود و دشمن تو ابلیس شاد...! الهی! کدام درد بود از این بیش... که معشوق توانگر و عاشق درویش... الهی! دست با ادب دراز است و پای بی ادب... الهی! جان به لب رسید...تا جام به لب رسید
ترک نماز، موجب عذاب الهی
الا تسمعون الی جواب اهل النار حین سئلوا: و ما سلککم فی سقر؟قالوا: لم نک من المصلین(1) .آیا به پاسخ اهل دوزخ گوش فرا نمی دهید که وقتی از آنها سؤال می شود چه چیز شما را گرفتار دوزخ ساخت؟ گویند: ما از نمازگزاران نبودیم. نماز، یاد خدا و بالاترین ذکراوست. نشانه ی ایمان، سیمای مکتب و ستون دین است. از این رو ترک نماز از روی عمد از گناهان کبیره شمرده شده است و در بعضی روایات از تارک نماز به عنوان «کافر» تعبیرشده و مراد کسی است که از روی انکار نماز نخواند. توجه به این نکته لازم است که منشأ این تنبلی ها و سهل انگاری ها، آلودگی انسان به گناهان و معاصی است وگرنه قلبی که معتقد به حضرت حق بوده و آلوده ی به معصیت نباشد، هرگز نماز را ترک نمی کند، زیرا می داند که ترک نماز یعنی قطع رابطه با خدا. بعضی از تارکین نماز در پاسخ به این سؤال که چرا نماز نمی خوانید؟ می گویند: «خدا ارحم الراحمین است و می بخشد؟!»، پر واضح است که این قبیل جوابها، یک مغالطه ی شیطانی بیش نیست. بلکه ایشان خود را بی نیاز از بندگی آن غنی بالذات می دانند، ایشان متکبرانند و غافلان و نماز برای متکبران دشوار است «و از خدا به وسیله صبر و نماز یاری جویید که نماز امری بسیار بزرگ و دشوار است مگر برای خاشعین»(2). ترک نماز در عرض مشرک بوده و با او برابر است: «نماز بپادارید و از شرک آورندگان نباشید»(3). و رسول خدا(ص) می فرماید: «کسی که نمازش را (عمداً) ترک کرده و امید به ثواب ...
در توحید الهی
در توحید الهیخداشناسی سپاس خداوندی را سزاست که آفریننده بندگان، و گستراننده زمین، و جاریکننده آب در زمینهای پست، و رویاننده گیاه در کوهها و تپههای بلند میباشد، نه اول او را آغازی و نه ازلی بودن او را پایانی است، آغاز هر چیزی و جاویدان است، و پایدار و ماندگار بدون مدت و زمان است، پیشانی بندگان برابر عظمت او به خاک افتاده، و لبها در اعتراف به یگانگی او در حرکتند. به هنگام آفرینش، برای هر پدیدهای حد و مرزی قرار داد، تا برای وجود بینهایت او همانندی نباشد، گمانها خدا را به اندازهها و حرکتها و اندامها و آلتها نمیتوانند اندازهگیری نمایند. نمیتوان گفت: خدا از کی بود؟ و تا کی خواهد بود؟ وجود آشکاری است که نمیتوان پرسید: از چیست؟ و حقیقت پنهانی است که نمیتوان پرسید؟ در کجاست؟ نه جسم است که او را نهایتی باشد، و نه پوشیدهای که چیزی او را در بر گرفته باشد، به موجودات آنقدر نزدیک نیست که به آنها چسبیده، و آنقدر دور نیست که جدا و بریده باشد. بر خداوند، خیره نگریستن بندگان، و بازگشتن لفظی به زبان، نزدیک شدن به تپهای، گام برداشتن در تاریکی شب، راه رفتن در مهتاب که نور میافشاند، و درخشش خورشیدی که پس ماه طلوع میکند، و با طلوع و غروبش، و آمدن شب و روز، چرخ زمان میگردد و تاریخ ورق میخورد، همه و همه پنهان نیست خدا پیش از هر نهایت و مدت، و فراتر از هرگونه حساب و شمارش است، خدا والاتر از آنچه میباشد که عقلهای عاجز تشبیهکنندگان ...
توحید الهی و یاد یاران شهید در صفین
توحید الهی (از نوف بکالی نقل شد که امیر مومنان علی (ع) در شهر کوفه بر روی تخته سنگی که جعده بن هیبره برای او نصب کرد ایستاد و این سخنرانی را ایراد کرد، در حالی که پیراهنی خشن از پشم بر تن داشت و شمشیری یا بندی از لیف خرما به گردن آویخته و بر پاهای مبارکش، کفشی از لیف خرما داشت و اثر سجده در پیشانی او پیدا بود).ستایش پروردگار سبحان ستایش خداوندی را سزاست که سرانجام خلقت، و پایان کارها به او باز میگردد، خدا را بر احسان بزرگش، و برهان آشکار، و فراوانی فضل و آنچه بدان بر ما منت نهاده است میستایم، ستایشی که حق او را اداء کند، و شکر شایسته او را بجا آورد، به ثواب الهی ما را نزدیک گرداند و موجب فراوانی نیکی و احسان او گردد. از خدا یاری میطلبیم، یاری خواستن کسی که به فضل او امیدوار، و به بخشش او آرزومند، و به دفع زیانش مطمئن، و به قدرت او معترف، و به گفتار و کردار پروردگار اعتقاد دارد. به او ایمان میآوریم، ایمان کسی که با یقین به او امیدوار، و با اعتقاد خالص به او توجه دارد، و با ایمانی پاک در برابرش کرنش میکند، و با اخلاص به یگانگی او اعتقاد دارد، و با ستایش فراوان خدا را بزرگ میشمارد، و با رغبت و تلاش به او پناهنده میشود.راههای خداشناسی خدا از کسی متولد نشد تا در عزت و توانایی دارای شریک باشد، و فرزندی ندارد تا وارث او باشد، وقت و زمان از او پیشی نگرفت، و زیادی و نقصان در او راه ندارد، خدا با نشانههای تدبیر استوار، ...
الهی دستم بگیر
الهی! اگر طاعت بسی ندارم در هر جهان جز تو کسی ندارم.الهی! تو دوستان را به دشمنانت مینمایی،درویشان را غم و اندوه دهی، بیمار کنی و خود بیمارستان کنی، درمانده کنی و خود درمان کنی، از خاک آدم کنی و با وی چندان احسان کنی، مجلسش روضه رضوان کنی، الهی! از پیش خطر و از پس راهم نیست، دستم گیر که جز تو پناهم نیست. الهی! دستم گیر که دست آویز ندارم و عذرم بپذیر که پای گریز ندارم. الهی! خود را از همه به تو وابستم، اگر بداری تو را پرستم و اگر نداری خود پرستم نومید مساز بگیر دستم. الهی! ای دورنظر و ای نیکو حضر و ای نیکوکار نیک منظر، ای دلیل هر برگشته، و ای راهنمای هر سرگشته، ای چاره ساز هر بیچاره و ای آرنده هر آواره، ای جامع هر پراکنده و ای رافع هر افتاده. دست ما گیر ای بخشنده بخشاینده. الهی! کار آن دارد که با تو کاری دارد. یار آن که دارد چون تو یاری دارد. او که در هر دو جهان تو را دارد هرگز کی تو را بگذارد. الهی! در سر گریستنی دارم دراز. ندانم از حسرت گریم یا از ناز. الهی! یاد تو در میان دل و زبان است و مهر تو میان سر وجان. الهی! یکتای بیهمتایی، قیوم توانایی، بر همه چیز بینایی، در همه حال دانایی، از عیب مصفایی، از شرک مبرایی، اصل هر دوایی، داروی دلهایی،بتو رسد ملک خدایی. الهی! نام تو ما را جواز، مهر تو ما را جهاز، شناخت تو ما را امان، لطف تو ما را عیان. الهی! ضعیفان را پناهی. قاصدان را بر سر راهی. مومنان را گواهی. چه عزیز است آن کس که ...
امام جمعه موقت تهران:تحریم از الطاف خفیه الهی است/در كشور ما فقر واقعیت ندارد
امام جمعه موقت تهران، تحریم را از الطاف خفیه خداوند دانست كه ملت ایران را هر روز استوارتر و آسیبناپذیرتر میكند. به گزارش ایسنا، حجتالاسلام والمسلمین صدیقی در خطبه دوم نماز جمعه این هفته تهران با بیان اینكه تحریمها برای ما یك فرصت و شانس خوب است، گفت: افرادی سست عنصر هستند، وقتی كمی فشار میآید میگویند، ارتباط برقرار كنید، درحالی كه اگر قرار بود چنین شود، چرا انقلاب كردیم. چون ما آگاهانه به این راه قدم نهادیم ، این تهدیدها را به نفع خود میدانیم كه دشمنان را به چالش میكشد و در حالی كه برای ما چاه میكنند، خودشان هلاك میشوند چون آنها مولا ندارند. امام جمعه موقت تهران با بیان اینكه مردم مراقب جنگ روانی دشمن باشند، چون ما از فقر نمیترسیم، بلكه از خوف فقر میترسیم، گفت: دو چیز را پیامبر(ص) به عنوان خطر اساسی مطرح كردند؛ اول ریاست طلبی و دوم خوف فقر. وی افزود: فقر واقعیت ندارد و ما سرمایههای كلان در مملكت داریم، جوانان مبتكر داریم و ملت ما شریف و نجیب هستند، پس ما پشتوانه ایمان و دست توسل داریم و اعتقاد داریم این مملكت امام زمان و صاحب دارد و ما در كشتی نجات اهل بیت میتوانیم با طوفانها در بیفتیم و از هیچ طوفانی نمیهراسیم. وی با اشاره به در پیش رو بودن ماه مبارك رمضان، اظهار كرد: مراقب باشیم كه غافلگیر نشویم، چون عظیم العظما ما را دعوت كرده است و دعوت خدا یعنی این كه ما بزرگ و برجسته شدهایم كه ذات احدیت منبع هستی مشتری ...
آیتالهی: پرسپولیس دو هفته پیاپی بازی نكند، حذف میشود
تماشای بازیهای لیگ برتر از روی سیدی؟! آیتالهی: پرسپولیس دو هفته پیاپی بازی نكند، حذف میشود نایب رییس فدراسیون فوتبال با هشدار به پرسپولیسیها گفت: اگر در دو بازی متوالی حاضر نشوند از لیگ كنار گذاشته میشوند. سیدمحمدهادی آیتالهی در گفتوگو با ایسنا به سوالات مختلفی درباره توافق فدراسیون با صداوسیما برای حق پخش تلویزیونی، چگونگی نمایش لیگ برای مردم، كنارهگیری احتمالی پرسپولیس از بازیهای ماه مبارك رمضان، اردوی تیم ملی در مجارستان و ... پاسخ داد كه مشروح آن در زیر میآید: ** پرسپولیس در دو بازی متوالی حاضر نشود، از لیگ حذف میشود نایبرییس اول فدراسیون در واكنش به موضعگیری محمد رویانیان مدیرعامل باشگاه پرسپولیس مبنی بر كنارهگیری تیمش از چهار مسابقه برنامهریزی شده در ماه مبارك رمضان، اظهار كرد: با پرسپولیس یا هر تیم دیگری كه بخواهد در ماه مبارك رمضان از حضور در بازیهای لیگ كنارهگیری كند طبق قانون برخورد میكنیم. قانون در اینباره میگوید اگر تیمی در دو بازی متوالی شركت نكند، باید از رقابتهای لیگ برتر كنار گذاشته شود. ** آیتالله مكارم شیرازی برگزاری بازیها پس از افطار را بلامانع دانستند وی افزود: آیتالله مكارم شیرازی برگزاری مسابقات در ماه مبارك رمضان پس از افطار را بلامانع دانستند. سایر آیات عظام نظری ندادهاند؛ البته آیتالله نوری همدانی هم روزهخواری در ماه مبارك رمضان را حرام دانستهاند. بنابراین برگزاری بازی ...
زندگی نامه دکتر مهدی الهی قمشه ای
زندگی نامه دکتر مهدی الهی قمشه ایرؤیای ولادتمرحوم حاج عبدالحمید، مردی بزرگوار، با ایمان و عالم و نیز از ثروتمندان و نیکوکاران شهرضا بود که خدمات فراوانش، در جای جای شهر به چشم می خورد. او شبی در خواب دید که ملامحمد مهدی، از عالمان بزرگ آن زمان که چندی پیش رحلت نموده بود، سوار بر هودجی از آسمان فرود آمد و به اتاق ایشان وارد شد و از آن جا که پسرش مُلاّ ابوالحسن در انتظار مولودی تازه بود، ولادت آن نوزاد را تعبیری بر خواب خود دانست و سفارش نمود که او را محمدمهدی نام بگذارید که از عالمان بزرگ خواهد شد. حضور پربار استاد مهدی الهی قمشه ای، تعبیری روشن از آن خواب بود. ولادتدر سال 1319 هجری قمری، در شهر حکیم پرور قمشه (شهرضای فعلی) از توابع اصفهان، در خانه ای سرشار از نور ایمان و علم و معرفت، فرزندی دیده به جهان گشود که او را «محمدمهدی» نام نهادند. نیاکان او، از سادات بحرین و از بزرگان و حافظان قرآن بودند. پدرش ملا ابوالحسن، عالمی بیدار دل و زاهد و با تقوا بود. زهد و تقوای پدر وجهد وتلاش او، در راه علم آموزی این فرزند به بار نشست. بعدها، میرزا محمدمهدی الهی قمشه ای، عالمی بزرگ، عارفی الهی و مفسری آگاه شد که هنوز هم، زینت عالم علم و تقوا به شمار می آید.هجرت برای آموختناستاد مهدی الهی قمشه ای از پنج سالگی آموختن آغاز کرد ودر پانزده سالگی، بر ادبیات عرب تسلط کامل یافت. او همراه با تحصیل، به کار و تلاش برای کسب معاش نیز می پرداخت؛ هرچند پس از ...