کشورداری با شیشه شیر و پستانک! +عکس : گاهی اوقات تاج پادشاهی به سر پادشاهانی ...
گاهی اوقات تاج پادشاهی به سر پادشاهانی که به روی تخت سلطنت می نشستند بسیار گشاد بود! همشهری سرنخ: گاهی اوقات تاج پادشاهی به سر پادشاهانی که به روی تخت سلطنت می نشستند بسیار گشاد بود!
آنها پادشاه بودند. قدرت داشتند و بر سرزمینی حکمرانی می کردند اما اگر آنها با هم سن و سال های خود جمع می شدند به هیچ عنوان معلوم نبود که آنها پادشاه هستند زیرا در کودکی و سن بسیار کم به سلطنت رسیده بودند.
در طول تاریخ کودکان بسیاری در سن بسیار پایین به تخت سلطنت تکیه زدند. حتی بعضی از آنها هنوز دندان درنیاورده بودند و راه رفتن هم بلد نبودند که سرنوشت یک ملت را به دست گرفتند. هر چند پس از به قدرت رسیدن این پادشاهان، افرادی به عنوان نایب السلطنه انتخاب می شدند تا اداره امور را به دست بگیرند اما آنها خیلی زود برای نشستن بر تخت سلطنت تربیت می شدند.
بعضی وقت ها هم پادشاه کودک بعد از به قدرت رسیدن و با وجود همه تعلیماتی که در کودکی به وی داده می شد آنقدر بی کفایت بود که خیلی زود از تخت پادشاهی به پایین کشیده می شد.
شاه اویو
سال 1995 «اویو» جوانترین پادشاه دنیا شد. او سه ساله بود که بعد از مرگ پدرش به پادشاهی «تورو»، منطقه ای در جنوب غرب اوگاندا، با جمعیت دو میلیون نفر منصوب شد. روز جشن تاجگذاری اویو، همه خود را برای این مراسم مهم آماده کرده بودند. اویو که در آن زمان کودک نوپایی بود را در جایگاه مخصوص نشاندند.
همه منتظر بودند تا تاج پادشاهی را بر سر این کودک ببینند اما وقتی تاج را روی سر او گذاشتند پسرک پا به فرار گذاشت. او به سمت مادرش دوید و زیر دامن مادرش پنهان شد. کودک خردسال که اصلا نمی دانست چه خبر است به شدت به وحشت افتاده بود و به همین دلیل لحظه ای از مادرش جدا نمی شد. مهمان ها از حرکت شاه به خنده افتاده بودند اما مجبور بودند خودشان را جدی نشان دهند.
اکنون 17 سال از آن زمان می گذرد و اویو تبدیل به مرد جوانی شده است که بر این منطقه حکمرانی می کند. در حال حاضر مشاور او، یوری موسونی رئیس جمهوراوگانداست.
جان اول
«جان اول» در پانزدهم نوامبر 1316 متولد شد و از همان روزی که به دنیا آمد به پادشاهی فرانسه رسید چرا که پدرش، چهار ماه پیش از تولد پسرش از دنیا رفته بود.
زمان مرگ پادشاه فرانسه، همسر او باردار بود و همه می دانستند که اگر ملکه، پسر به دنیا بیاورد پادشاه فرانسه خواهد شد.
وقتی نوزاد به دنیا آمده پسر شد، همه خوشحال از اینکه کشور بدون پادشاه نمانده مراسم تاجگذاری را برگزار کردند و نوزاد تازه به دنیا آمده شاه فرانسه شد اما حکومت او زیاد طول نکشید چرا که کودک پنج روز بعد از تولد مرد و عمویش فیلیپ که به عنوان نایب السلطنه انتخاب شده بود به قدرت رسید و سلطنت را در دست گرفت.
بسیاری از مورخان مدعی هستند که فیلیپ، نقشه قتل جان اول را کشیده بود و نوزاد تازه به دنیا آمده توسط عمویش مسموم و کشته شد.
آلفونسوی سیزدهم
«آلفونسوی سیزدهم» در هفدهم ماه می 1886 متولد شد و هنوز ساعاتی از تولدش نمی گذشت که پادشاه اسپانیا شد.
روزنامه فرانسوی زبان فیگارو درباره به قدرت رسیدن این نوزاد چنین نوشت: «دوست داشتنی ترین و شادترین فرمانروای روی زمین»
تا زمانی که آلفونسو قدرت را به طور رسمی در سن 16 سالگی به دست بگیرد، ملکه ماریا کریستینا، مادر اتریشی اش، نایب السلطنه بود و اوضاع امور را به دست گرفته بود.
اگرچه بیشتر کودکی آلفونسو، صرف تعلیم او برای اداره امور مملکت شد اما به نظر می رسید که او درس های کودکی اش را خوب یاد نگرفته است زیرا وی هیچ وقت فرمانروای خوبی نشد.
در طول پادشاهی آلفونسوی سیزدهم، اسپانیا آخرین کشورهای مستعمره خود یعنی کوبا، پورتوریکو و فیلیپین را از دست داد. سال 1941 وقتی «فرانسیسکو فرانسو» بعد از جنگ داخلی اسپانیا به قدرت رسید، حق پادشاهی از آلفونسوی سیزدهم سلب شد و قدرت به فرانسیسکو فرانسو واگذار شد.
سزار ایوان ششم
«ایوان ششم» دو ماهه بود که تاج پادشاهی روی سرش گذاشته شد و تبدیل به سزار روسیه شد.
ایوان ششم و نایب السطنه او، فقط یک سال قدرت را در دست داشتند چرا که در سال 1741، ملکه «الیزابتا پتروانا» قدرت را در دست گرفت و به این ترتیب ایوان ششم از قدرت و پادشاهی روسیه برکنار شد.
ایوان ششم تا 20 سال اسیر بود و از یک زندان به زندان دیگر برده می شد و سرانجام وقتی 23 ساله بود توسط نگهبانان زندانی که در آن اسیر بود به قتل رسید.
امپراتور شانگ آوهان
امپراتور «شانگ آوهان»، پنجمین امپراتور از خاندان «هان» بود.
با وجود اینکه شانگ براردر بزرگتری داشت اما تنها 100 روز از تولد او می گذشت که به امپراتوری رسید و به این ترتیب فرمانروایی چین به دست پسرکی افتاد که هنوز دندان درنیاورده بود. اما شانگ فقط یک سال امپراتور چین بود. او مبتلا به یک بیماری شد و در سن یک سالگی از دنیا رفت. پس از مرگ شانگ، پسر عموی 12 ساله او «شانگدی» امپراتور چین شد.
امپراتور پویی
آخرین امپراتور چین نیز یکی از جوانترین امپراتورهای دنیا بود. سال 1908 پویی در حالی که فقط دو سال داشت به امپراتوری برگزیده شد.
وقتی مراسم تاجگذاری آغاز شد پدر پویی نزدیک همسرش شد تا پویی را از آغوش مادرش بگیرد اما پویی دو ساله که بسیار ترسیده بود شروع به گریه کردن و جیغ کشیدن کرد. او در تمام مدت تاجگذاری گریه می کرد و یک جا بند نبود. البته این امپراتور کوچک هیچ وقت نتوانست بر تخت سلطنت تکیه کند زیرا وی شش ساله بود که انقلاب چین رخ داد و خاندان امپراتوری چین برچیده شد.
هنری ششم
سال 1422 هنری ششم از خاندان لانکاستر هشت ماه بیشتر نداشت که جوانترین پادشاه انگلیس شد.
دو ماه بعد او با وجود سن بسیار کم رد فرانسه نیز به پادشاهی رسید اما وی نتوانست این عنوان را به مدت زیادی حفظ کند زیرا هفت سال بعد «ژندارک» قهرمان ملی فرانسه به فرانسوی ها کمک کرد تا کشور را پس بگیرند و همچنین انگلیس مغلوب جنگ های 100 ساله ای شد که تا آن زمان ادامه داشت.
این شکست باعث شد هنری دیوانه شود، وقتی اوضاع هنری ششم بهتر شد جنگ رزها بین خاندان قدرتمند لانکاستر با نشان گل سرخ و یورک با نشان رز سفید در انگلیس آغاز شد. این بار هم هنری ششم شکست خورد. او که در آن زمان 43 سال داشت در برج لندن زندانی شد و همانجا از دنیا رفت.
سابهوزای دوم
«سابهوزای دوم»، دو ماه بیشتر نداشت که تاج پادشاهی کشور سوازیلند در جنوب آفریقا روی سر او گذاشته شدو تا 82 سالگی پادشاه سوازیلند باقی ماند.
دوران کودکی سابهوزا صرف تعلیم او برای یاد گرفتن اصول پادشاهی و اداره مملکت شد. برخلاف دیگر پادشاهانی که در کودکی به تخت نشستند، سابهوزا بیش از 50 سال حکومت کرد و در دوران سلطنت او اتفاق های زیادی برای کشور سوازیلند افتاد.
این پادشاه شاهد استقلال کشور خود از انگلیس در سال 1968 بود، در همان سال او دستور داد برای این کشور آفریقایی قانون اساسی نوشته شود.
سابهوزای دوم هنگام مرگ 70 همسر داشت.
پومار سوم
پومار سوم بین سال های 1821 تا 1827 پادشاه «تاهیتی» بود.
او از هفتم دسامبر 1821 پس از آنکه پدرش، پومار دوم از دنیا رفت به سلطنت رسید، آن هم در حالی که فقط 17 ماه سن داشت. از آنجا که پادشاه تازه به تخت نشسته بسیار کم سن و سال بود، مادرش نایب السلطنه شد و اوضاع امور را به دست گرفت اما دوران پادشاهی این شاه کوچک خیلی طول نکشید. او پنج ساله بود که دچار بیماری ناشناخته ای شد و از دنیا رفت. پس از مرگ پومار سوم، تاج پادشاهی را بر سر برادر 14 ماهه او گذاشتند.
ماری یکم
«ماری یکم» تنها فرزند قانونی «جیمز پنجم» پادشاه اسکاتلند در قرن شانزدهم بود. شش روز از تولد مری می گذشت که شاه جیمز پنجم از دنیا رفت و در نتیجه «ماری یکم» جانشین او شد.
ماری یکم 9 ماه داشت که مراسم تاجگذاری انجام شد و کودک خردسال تاج پادشاهی را بر سر گذاشت و تبدیل به ملکه اسکاتلند شد. ملکه کوچک پس از تاجذاری به فرانسه فرستاده شد و بیشتر عمر خود را در این کشور سپری کرد و این در حالی بود که اسکاتلند توسط نایب السطنه ملکه اداره می شد. سال 1558 ماری ازدواج کرد و صاحب فرزند شد. ماری یکم در سن 25 سالگی مجبور شد تاج پادشاهی را بر سر پسر خود بگذارد.
ویدیو : کشورداری با شیشه شیر و پستانک! +عکس