مهران غفوریان: بله، خودکشی کردم! : او هم مثل خیلی های دیگر با «زیر آسمان شهر» ...
او هم مثل خیلی های دیگر با «زیر آسمان شهر» یك دوره پرفروغ داشت اما ناگهان مجموعههایش با افت شدیدی روبهرو شدند! میگوید میخواهد امسال یك سریال شبانه برای شبكه3 بسازد، آیا میتواند دوباره به گذشتههای خوبش بازگردد یا ...؟
اگر از مخاطبان فیلمها و سریالهای تلویزیونی و سینمایی ایران بخواهید 10 نفر اول طنز سالهای اخیر ایران در این حوزه را انتخاب كنند، بیشك در اكثر انتخابها، نام او هم به چشم خواهد خورد. «مهران غفوریان»، بازیگر وكارگردانی كه میگوید از خانوادهای كاملا هنرمند به چنین جایگاهی رسیده و گویا قرار است امسال یك طنز شبانه دیگر برای تلویزیون بسازد، وی امسال نیز با حضور در سریال نوروزی «راه دررو»، بار دیگر بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و خنده را بر لبان مخاطبانش نشاند. در گفتوگوی ما با آقای طنز پرحاشیه ایران، حرفهای جالبی ردوبدل شد كه پیشنهاد میكنیم اگر از دوستداران مهران غفوریان هستید، خواندنش را از دست ندهید.
همه خانوادگی هنرمند هستیم
پدر خدابیامرزم كارهای هنری مثل خطاطی، نقاشی، نواختن ساز و... انجام میداد و من هم همان زمان هنر را از ایشان به ارث بردم و از دوران دبیرستان به حرفه بازیگری علاقهمند شدم. مثل همه، دوست داشتم یك هنرپیشه محبوب شوم، به همین دلیل بلافاصله كارم را از طریق دانشگاه شروع كردم و لیسانس نقاشیام را از دانشگاه آزاد گرفتم البته برادرم مهدی نیز كه 5 سال از من بزرگتر است، تحصیلات دانشگاهیاش را در رشته موسیقی انجام داده.در كل اهالی خانه ما به جز مادرم هنری هستند،البته فكر میكنم بزرگترین هنرمند مادرم هست كه من و برادرم را بزرگ كرده است.
از تماشای خودم انرژی میگرفتم
اولین كار بازیگریام را با حضور در برنامه 39 شروع كردم. جالب اینكه زمان تماشا كردن خودم، خیلی انرژی میگرفتم و خوشحال میشدم. زمانی كه كارم را در بازیگری شروع كردم، شاهد احمدلو، كارگردان و بازیگر سینما و تلویزیون، حسین رفیعی و بیژن بنفشهخواه همدورهایهایم بودند.
هدف من در سال 90
سال 76 بود كه برنامه «گلها» را ساختم و پس از آن، برنامه «حرف تو حرف» و بعد از یكسری برنامهها، «زیر آسمان شهر» را اینبار حرفهایتر ساختم البته بعد از ساخت این مجموعهها، چندسالی از كار كردن خسته شده بودم و تصمیم گرفتم چندوقت كارگردانی را كنار بگذارم، ولی به امید خدا از چند ماه آینده كارم را دوباره شروع میكنم. یكسری صحبتهایی هم برای ساخت فیلم سینمایی و یكسریالتلویزیونی با شبكه 3 انجام دادهام كه البته فقط در حد حرف بوده و هیچچیز مشخص نیست. دركل قصد اصلیام در سال 90 كارگردانی و تهیهكنندگی فیلم است.
هر 3تا با هم
به اندازهای كه به كارگردانی علاقهمندم، بازیگری را دوست ندارم، در اصل كارگردانی كردن با بازی خودم را بیشتر از هر چیزی دوست دارم! زمان كاركردن خیلی جدی هستم و از آنجا كه توقع مردم از من بالاست،همانقدر هم من از آنها توقع دارم. دلم میخواهد با خیالی آسوده و با فكرهای بزرگ كارهایم را بسازم. برای خودم بهترین سالهای كاریام، سالهایی بوده كه كارگردانی و تهیهكنندگی میكردم. به نظرم چون بازیگری را هم دوست دارم، اینكه زیر دست یك كارگردان خوب كار كنم، هیچ اشكالی ندارد. در هر صورت میخواهم در هر 3عرصه حضور داشته باشم.
به شدت غیرتیام
یك بازیگر كسی است كه فاصله نقش تا خودش را به حداقل برساند و طوری رفتار كند كه به بازیگری جذب شود، بین مردم جا بیفتد و در باورشان جا شود و از همه مهمتر اینكه اخلاق واقعی و درستی داشته باشد. درباره نقش مسعود در سریال «راه دررو»، باید بگویم این نقش را خیلی دوست داشتم و سعی كردم در تمام طول كار، شبیه آن آدم بازی كنم و خودم را جای آن بگذارم. بالاخره امثال مسعود در جامعه ما زیادند. در هر صورت این نقش را جدی بازی كردم؛ خودم هم مثل مسعود در زندگی به شدت غیرتی و تعصبیام، بنابراین وجه تشابه من با مسعود، در این موضوع بود.
من جدی، طنز میسازم
در زندگی شخصیام خیلی جدی و مذهبی هستم، همیشه گفتهام من جدا طنز میسازم، منظورم این است كه جدا كمدی كارم. بهنظرم نوع برخورد آدمها و اینكه جدی باشند یا بگوبخند و شوخطبع، بستگی به جایی دارد كه میروند. خود من هم همیشه سعی كردهام جایی كه محفل بگوبخند و شوخی است، شوخطبع باشم، البته برعكسش هم هست.
همه دوستان مشهور من
در انتخاب دوستانم خیلی تحقیق میكنم و سعی میكنم افرادی را به عنوان دوست انتخاب كنم كه از طرفشان لطمه نخورم و روند زندگیام را مختل نكنند. سعید آقاخانی، محمدرضا گلزار، یوسف تیموری، امین حیایی، محسن تنابنده و پیمان قاسمخانی از جمله دوستان بسیار خوب و صمیمی من هستند.
وقتی سعید آقاخانی یكی دیگر میشود
كار با آرش معیریان را خیلی دوست دارم و اتفاقا كار با هر دوی آنها برایم جذابیت دارد. ویژگی سعید آقاخانی، شخصیتش است. در كل راكورد حسی سعید در كارگردانی را خیلی دوست دارم و از اینكه در كارش جدی است، خوشم میآید. سعید آقاخانی جدیت زیادی بر عقایدش داشته و به رئالسازی علاقه خاصی دارد، طوری كه در هر پلانی كه میگیرد، تاكید زیادی روی این موضوع دارد. سعید را خیلی دوست دارم، البته فقط تا زمانی كه آرام است و عصبانی نشده، چون اگر این اتفاق بیفتد، دیگر سعید نیست، یك نفر دیگر است!
چطور به نقش مسعود رسیدم
سر سریال «راه دررو» قسمتهایی بود كه خودم را باید مریض نشان میدادم، برای همین و برای طبیعی درآمدن كار، مسافتی را دویدم تا حالت خسته داشته باشم كه به دلیل دویدن، پهلویم گرفت و با همان درد، همان سكانسها را گرفتیم و خیلی هم طبیعی دیده شد.
امسال، سال كارگردانی است
بعد از سریال نوروزی «راه دررو»، یك پیشنهاد خوب سینمایی دریافت كردم كه چاشنی طنزش خیلی كم است و بیشتر قالب رئال دارد. فعلا كه در حال بررسی فیلمنامهاش هستم، اما همانطور كه گفتم، دوست دارم امسال صددرصد كارگردانی كنم، تا بازی.
حاشیه زیاد برایم درست میكنند
این را قبول دارم كه جزو آن دسته بازیگرانی هستم كه شایعه و حاشیههای زیادی برایم ساختهاند. در كل هرچیزی كه به شخصیت و وجههام ضرر بزند را شایعه و حاشیه میدانم. اصلا قضیه شایعهسازی برای من از زمانی شروع شد كه در مشهد به دلیل مسمومیت غذایی به بیمارستان امام خمینی(ره) انتقالم دادند، زمانی كه بیدار شدم، دیدم چند نفر بالای سرم دارند از من عكس میاندازند! فردای همان روز، روزنامه قدس مشهد تیتر زد «مهران غفوریان خودكشی كرده!» بله من خودكشی كردم، اما برای دیدن آقا امام رضا(ع)، نه چیز دیگری. (البته خودكشی غیرواقعی منظورم است!)
یك هوا دستمزدمان را بالا ببرند
در رابطه با دستمزد و درآمد، زیاد سخت نمیگیرم، اما یك مقدار از تهیهكنندگان گلهمندم، چرا كه باید كرمشان را در رابطه با بازیگران بیشتر كنند. به نظرم اگر یك هوا دستمزد ما بالاتر برود، عدالت رعایت میشود. البته امیدوارم دستمزد همه بازیگران بالا برود. در «زیر آسمان شهر»، هم بازیگر بودم، هم كارگردان و هم تهیهكننده، به همین دلیل هرچه گیرم میآمد، خدا را شكر میكردم و راضی بودم.
اگر مدیری برای مجموعه «قهوه تلخ» از شما دعوت به همكاری كند قبول میكنید؟
هنوز كه پیشنهادی برای بازی در مجموعه «قهوه تلخ» به من نشده، اگر این اتفاق افتاد نظرم را میگویم اما در كل با مهران مدیری كار كردن، لذت دیگری دارد. البته یكبار در برنامه «77» نقش باجناقش را بازی كردهام و یك بار هم او برای من یك كار انجام داده.
به نظرم اگر قرار باشد در یك فیلم یا سریال من و رضا عطاران، مجید صالحی، مهران مدیری، سیامك انصاری و... با هم حضور داشته باشیم، خیلی كار خوبی از آب درمیآید البته به شرط آنكه كارگردان خوبی داشته باشد. شخصا خیلی دوست دارم با مهران مدیری یك كار مشترك داشته باشم، چون هم كارگردان و بازیگر درجه یكی است، هم خصوصیات اخلاقی خیلی خوبی دارد.
جایگاه طنز در كشور ما در دل مردم قرار دارد. بهنظرم بهترین اتفاق ممكن برای یك كمدین، جاگرفتن در دل مردم است كه خیلی هم سخت این اتفاق میافتد. بارها دیدهام علاقه و توجهی كه مردم به طنزپردازان و كمدینها میكنند، خیلی زیاد بوده و واقعا قدر این افراد را میدانند. البته همه جای دنیا كمدینهایشان را دوست دارند. برای من، نظر و توجه مردم از همه چیز بیشتر اهمیت دارد تا مسائل دیگر.
برخلاف خیلیها فكر میكنم
اگر یك روز از موضوع خاصی خیلی عصبانی باشم و بیرون از خانه، مردم به سمتم بیایند تا عكس و امضا بگیرند یا صحبت كنند، سعی میكنم سریع میزان عصبانیتم را كاهش دهم و سرعت عكس گرفتنم را بالا ببرم، چون پاسخ دادن به ابراز احساسات مردم، از واجب هم واجبتر است. اصلا اینكه بعضیها به ابراز احساسات مردم و طرفدارانشان پاسخ نداده و نسبت به آنها بیاهمیت باشند و تصور كنند كار باكلاسی انجام دادهاند، اشتباه است! چون زمانی كلاس یك نفر بالا میرود كه همهجوره كامل باشد. این هم لطف خداست كه مردم این همه به ما اهمیت میدهند و دوستمان دارند، ما هم باید جواب محبتهایشان را بدهیم.
بعضی فیلمها فقط اسمشان طنز است، نه فیلمشان!
در سالهای اخیر فیلمهای زیادی به اسم طنز ساخته شده كه بهنظرم بین 10 فیلم، فقط 2 تایشان را میتوان طنز نامید! یكسری فیلمها هم كه تا حدودی در ژانر طنز موفقیتی به دست آوردند و فروختند، برای بقیه فیلمها مانند یك الگو یا شابلون شدند تا فیلمسازان بعدی بدون كوچكترین خلاقیتی، فقط رنگ را روی آن شابلون بریزند! خب، همین میشود كه هیچكدامشان هم نظر مردم را جلب نمیكند. بهنظرم بین فیلمهایی كه جدیدا در ژانر طنز ساخته شدهاند، «بعدازظهر سگیسگی» و «اخراجیها 3» فیلم خوبی بود، البته از فیلم «ورود آقایان ممنوع» رامبد جوان هم خیلی تعریف شنیدهام و فكر میكنم كار خوبی شده است.
خوشحالم رامبد جوان بهتر شده
اگر پیشرفت در كار یك كارگردان یا بازیگر اتفاق نیفتد كه فایدهای ندارد! باید هر روز بهتر شد، باید كار جدیدی كه میسازی یا بازی میكنی بهتر از كارهای گذشتهات باشد. من اگر قرار باشد امسال سریالی برای تلویزیون بسازم، باید نسبت به «زیر آسمان شهر» بهتر باشد و بتواند مخاطبان زیادی را جذب كند. به نظرم بهترین ملاك و معیار تشخیص خوب یا بد بودن كار، میزان مخاطب و بینندگانش است.
نه هر نقشی، نه به هر قیمتی
فكر میكنم اگر پیشنهاد بازی در یك نقش كاملا جدی به من داده شود، با كمال میل قبول و كار میكنم و مطمئنم آنقدر تواناییاش را دارم كه از پسِ آن بربیایم. (البته نه هر نقشی و نه به هر قیمتی!) مطمئن باشید مخاطبان، مهران غفوریان را در قالب جدی هم خواهند پذیرفت، چون كار خودم را بلدم، همانطور كه در نقش «مسعود» سریال «راهدررو» نیز نشان دادم میتوام نقش جدی بازی كنم.
آن زمان كه سریالهای من هر شب از تلویزیون پخش میشد، خیلیها تكیهكلامهایم را در خیابانها، مهمانیها و... استفاده میكردند كه از گوشه و كنار به گوش خودم هم میرسید. بین تكیهكلامهای مخصوص خودم، «میبینیم كه...» را بیشتر از بقیه دوست دارم.
ویدیو : مهران غفوریان: بله، خودکشی کردم!