منزلی در دوردست (مهدی اخوان ثالث) : منزلی در دور دستی هست بی شك هر مسافر رااینچنین ...



مهدی اخوان ثالث , اشعار مهدی اخوان ثالث , آرامگاه مهدی اخوان ثالث

منزلی در دور دستی هست بی شك هر مسافر را
اینچنین دانسته بودم، وین چنین دانم
لیك
ای ندانم چون و چند! ای دور
تو بسا كاراسته باشی به آیینی كه دلخواه ست
دانم این كه بایدم سوی تو آمد، لیك
كاش این را نیز می‌دانستم، ای نشناخته منزل

كه از این بیغوله تا آنجا كدامین راه
یا كدام است آن كه بیراه ست

ای برایم، نه برایم ساخته منزل
نیز می‌دانستم این را، كاش
كه به سوی تو چه ها می‌بایدم آورد
دانم ای دور عزیز!‌ این نیك می‌دانی
من پیاده‌ی ناتوان تو دور و دیگر وقت بیگاه ست
كاش می‌دانستم این را نیز
كه برای من تو در آنجا چه ها داری
گاه كز شور و طرب خاطر شود سرشار
می‌توانم دید
از حریفان نازنینی كه تواند جام زد بر جام
تا از آن شادی به او سهمی توان بخشید؟
شب كه می آید چراغی هست؟
من نمی گویم بهاران، شاخه ای گل در یكی گلدان
یا چو ابر اندهان بارید، دل شد تیره و لبریز
ز آشنایی غمگسار آنجا سراغی هست؟

منبع:greenpoems.com


ویدیو : منزلی در دوردست (مهدی اخوان ثالث)