محصولی: مرگ ندا آقاسلطان کشته سازی بود : صادق محصولی وزیر کشور دولت نهم و ...
صادق محصولی وزیر کشور دولت نهم و متولی برگزاری انتخابات و رئیس شورای تأمین کشور درباره انتخابات سال 88 گفت: با توجه به گستردگی فتنهای که در سال 88 اتفاق افتاد تحلیلمان این بود که دشمن دنبال کشتهسازی است که نمونه آن کشتن ندا آقاسلطان بود.البته جایی هم که می توانستند از مردم می کشتند نمونه بارز نیز کشته شدن خانم ندا آقا سطان بود و شما مشاهده کردید کسانی که در این قضیه متهم بودند فرار کردند.و از وقتی که به انگلیس فرار کردند نتوانستیم به آنها دسترسی پیدا کنیم. خبرگزاری تسنیم: صادق محصولی وزیر کشور دولت نهم و متولی برگزاری انتخابات و رئیس شورای تأمین کشور درباره انتخابات سال 88 گفت: در سال 88 از نمایندههای نامزدها دعوت شده بود یک ساعت زودتر از برگزاری انتخابات در شعبه حاضر شوند و آنها نیز پلمپ کردن صندوقها را مشاهده کنند.
- در انتخابات 88 نامزدها هر کدام نماینده داشتند و یک ساعت قبل از شروع رأیگیری، ناظر به پلمپ صندوقهای خالی بودند. در نهایت هم وقتی میخواهند صندوقها را باز کنند و شمارش آراء صورت بگیرد، باز همه افراد از جمله نماینده نامزدها حضور دارند و صندوقها باز میشود. تعداد تعرفههای اضافی هم شمارش و در برگه مربوطه امضا میشود.
-من در سال 88 وسط رأیگیری به شعب و فرمانداری تهران سر میزدم، نماینده نامزدها از جمله نماینده آقای موسوی هم در شعب وهم در فرمانداری حضور داشتند، یعنی وقتی آراء از شعب جمع میشود و به فرمانداریها هم میآید، نمایندگان در آن قسمتی که آراء تجمیع میشود نیز حضور داشتند. در واقع به این شکل پیشبینی شده و کاملاً شفاف است.
-برای اولین بار نتایج آراء را شعبه به شعبه و صندوق به صندوق اعلام کردیم، در صورتی که قبلاً چنین کاری صورت نگرفته بود و بیشتر برای شفافسازی و رفع شبهه این کار انجام شد، زیرا شبهه در اذهان ایجاد کرده بودند، وگرنه نیازی نبود و انتخاباتهایی هم که در دولت آقای خاتمی و آقای هاشمی برگزار شده بود، چنین کاری صورت نگرفته بود، اما برای شفافیت بیشتر تصمیم گرفتیم این کار صورت بگیرد و حتی یک مورد هم کسی مدعی نشد که آرای اعلام شده با آن آرایی که در آن روز در برگزاری انتخابات به صندوق ریخته شد و مشاهده کردیم، مغایرت دارد.
-وقتی دشمن دنبال جنگ نرم است طراحی خود را به صورت پیچیده انجام میدهد. در جنگ سخت مانند جنگ تحمیلی که حقیر توفیق داشتم از اوایل تا آخر در خدمت جبهه باشم، اینطور نبود که از درون خودمان مشکلی پیش بیاید و کسی از پشت تیر بزند، اما در جنگ نرم پیچیدگیها بالاست و باید دشمن را تشخیص بدهید تا پیشبینیهای لازم را داشته باشید. با توجه به گستردگی فتنهای که در سال 88 اتفاق افتاد تحلیلمان این بود که دشمن دنبال کشتهسازی است که نمونه آن کشتن ندا آقاسلطان بود.
-البته جایی هم که می توانستند از مردم می کشتند نمونه بارز نیز کشته شدن خانم ندا آقا سطان بود و شما مشاهده کردید کسانی که در این قضیه متهم بودند فرار کردند و از وقتی که به انگلیس فرار کردند نتوانستیم به آنها دسترسی پیدا کنیم. مستندی هم از این قضایا در صدا و سیما پخش شد کاملاً روشن و واضح بود که من نمیخواهم (تکرار کنم).
- درباره رویکرد نیروی انتظامی و شورای تأمین برای برخورد با فتنهگران، بهترین کاری که ما میتوانستیم انجام دهیم این بود که فضا را تا جایی که میتوانیم از شدت فضای امنیتی کاهش دهیم تا مجالی برای شنیدن حرفهای منطقی ما برای شفافسازی انتخابات فراهم شود. دشمن میخواست چنین فضایی حاصل نشود و حتی به دنبال القای رویدادهای دروغین بود. یادتان میآید که میگفتند فلانی کشته شده، اما دیدید اصلاً کشته نشده بود.
-در مورد مدیریتی که وزارت کشور به لحاظ امنیتی داشت، میخواهم بگویم ما به نیروهای انتظامی گفتیم دشمن به دنبال این است که درگیریها را تشدید کند و آنها باید مراقب باشند، لذا شاهد بودید که خیلی جاها نیروهای طرفدار نظام، بسیجیها و حتی نیروهای انتظامی کتک میخوردند و آسیب میدیدند و بعضا شهید میدادند، اما سعی میکردند فضا را تندتر نکنند تا دشمن سوءاستفاده نکند.
-در این فتنه از عوامل جبهه منحله مشارکت گرفته تا سازمان مجاهدین حضور داشتند. بعضی از عوامل احزاب و جریانهای دیگر حضور داشتند. عوامل خارجی که در سفارتخانههای خارجی کار میکردند، هم حضور فیزیکی و هم نرمافرازی داشتند، بنابراین کل کار توسط دشمنهای خارجی طراحی شده بود و عوامل داخلی نسخهای که در خارج طراحی شده بود را پیگیری کرده و پیاده میکردند.
-بنا بر این بود تا فضا را به سمتی ببرند که بگویند برگزارکنندگان انتخابات صلاحیت لازم را برای این کار ندارند و از این نوع اتهامات هم برای وزارت کشور و هم برای شورای نگهبان زده میشد، یعنی هر دو از این اتهامات نابجا مصون نبودند. در واقع به این صورت بود که به هر دوی اینها اتهامات نابجا زده میشد.
-نکته جالب اینجاست که بعضی ادعا کردند به خاطر اتهاماتی که توسط رئیسجمهور منتخب در مناظرات به بعضی از آقایان و حتی فرندان این آقایان زده شد، این فتنه به وجود آمد، پس مقصر کسی است که این اتهامات را وارد کرد. خب! اگر این باشد که اینها نه به فرزند یک مسئول، بلکه به یک مسئولی اتهام وارد کردند که بنده باشم. این اتهام هم ناوارد و دروغ بود.
-در جوابش هم همانجا گفته شد که محصولی یک ریال در عمرش وام نگرفته، چه رسد به اینکه وامی معوقه شود، اصلاً اگر سراغ دارید که محصولی وامی گرفته و حتی پرداخت هم کرده باشد، بگویید. نامزد مدعی قول داد که سندشان را فردا در روزنامه خودشان بزنند. ولی هنوز بعد از پنج سال فردای آنروز نشده است.
-آنها به دنبال فضاسازیهای دیگری بودند، دنبال اتهامزنی به مجریان انتخابات بودند تا اینکه در بین مردم القای شبهه کنند، این اتهام را برای این زدند. واقعیت هم این بود که بارها هم عرض کردهام، من در عمرم یک ریال هم وام نگرفتهام که معوقه شود یا به موقع پرداخت کنم، ازهیچ نوع وامی استفاده نکردهام.
-چطور است که اگر فرزند کسی مورد اتهام قرار گیرد، نامهای بدون سلام منتشر میشود و مینویسد آتشفشانها به غلیان میافتد و سد ها میشکافد ولی وقتی که به خادمی مثل بنده زده میشود که زمان جنگ در خدمت جنگ بودم و آن زمان هم بعنوان وزیر کشور در خدمت مردم بودم، این اتهامات روا می شود؟
-در واقع آیا این بحث آقازادهها اینجا مطرح نمیشود که اگر به یکی که آقازاده است اتهامی وارد شود، که تازه درست و غلطش هم بماند، موجب غلیان آتشفشان ها و شورش و فتنه میشود ولی در مورد زدن اتهام به بنده چون من آقازاده نبودم یک نفرهم پیدا نشود که بلند شود و دفاع کند و بگوید چرا به ایشان اتهام نابجا زدید؟
-من تا به حال ندیدم یک نفر از مسئولین بگوید که چطور میخواهید جوابگوی این اتهام نابهجایی باشید که به محصولی وارد کردید! البته برای من مهم نیست، چون ما سرباز نظام هستیم و با این قبیل مطالب هیچگونه دلخوری نسبت به نظام پیدا نمیکنیم بلکه غرضم از بیان این موضوع این است که اگر بخواهید انصاف را رعایت کنید متوجه میشوید که درست نیست بعضی از ساده لوحان بگویند که وارد کردن اتهام به بعضی از آقازاده ها در مناظرات باعث فتنه شد.
-خب! در مقابلش آنها نیز به یک مسئولی اتهام زدند که از مجلس رأی اعتماد گرفته و قانوناً وزیر شده و آن اتهامات هم دروغ بوده و تا به امروز معلوم شده که چنین چیزی صحت نداشت، بنابراین از اینجا میتوان فهمید که منظور فتنه گران ایجاد فضای التهاب و دروغ و تهمت به مسئولین، جهت القای تقلب در انتخابات بوده که آن هم یک نمونه از عملیات روانی فتنه گران بود.
-این نکتهای که اشاره کردید اتفاقا میتواند بحث جالبی را در پی داشته باشد، البته در دو مناظره این اتفاق افتاد. در مناظره آقای موسوی به یک شکل و در مناظره آقای کروبی هم به شکلی دیگر مطرح شد که لیست بدهکاران معوقه بانکی را دولت به خاطر این منتشر نمیکند که اسم محصولی هست و وی 400 میلیارد وام گرفته و پس نداده است.
-من در انتخابات 88 با انتخابات قبلش که توسط دولت اصلاحات انجام شده بود، مقایسهای داشتم و از روی آمار اعلام کردم که تعداد چاپ تعرفهها، تعداد صندوقهای سیار و ... چه تفاوتهایی در دو دولت داشت. دلیل مقایسهای که داشتم این بود که فضا برای مردم روشن شود تا بدانند موضوع تقلب نیست. وقتی تخلف شده باید بگویند چند تا صندوق بازشماری شود، اما نمایندههای آنها در حضور رهبر معظم انقلاب میگویند قبول داریم هیچ تقلبی نشده و فقط ما به قبل انتخابات اعتراض داریم.
-بیبیسی یا خبرگزاریهای دیگر که در فتنه خیلی فعال بودند با رسانههایی که در دسترسشان بود و امکانات و ارتباط داشتند، طبیعتاً کار مشترک هم میکردند، حتی از بعضی از عواملی که بازداشت شدند، از عوامل دیپلماتهای سفارتهای غربی بودند، چه رسد به اینکه کسی بخواهد در لباس روزنامهنگاری به فتنه کمک کند.
-قبل از انتخابات به این نتیجه رسیده بودیم که میخواهد فتنهای در کشور ایجاد شود ولی نمیدانستیم وسعت آن به این مقدار است. با توجه به اقداماتی همچون تشکیل کمیته صیانت از آراء کاملا مشهود بود که در حال طراحی فتنه هستند. وقتی انتخابات برگزار شد و مواضع عوض شد و اقداماتی همچون راهپیماییهای بدون مجوز شروع شد، آسانترین کاری که دشمن میتوانست در نظر بگیرد، میخواست کشته سازی کند تا فضا را ملتهبتر کند. در جریان فتنه گردوغبار فضا را میگیرد و شناخت حق و باطل سخت میشود بنابراین میبینید یک عدهای از مردم علیرغم اینکه نسبت به نظام مشکلی ندارند در تظاهرات شرکت میکنند زیرا به آنها گفته میشود رأی شما را نادیده گرفتند.
-سازمان خاصی که به صورت صرفاً حزبی باشد، (دنبال کشته سازی) نبود، مجموعه عواملی بودند که دست به دست هم دادند که فتنه را انجام دهند. در این فتنه از عوامل جبهه مشارکت گرفته تا سازمان مجاهدین حضور داشتند، بعضی از عوامل احزاب و جریانهای دیگر حضور داشتند، عوامل خارجی که در سفارت خانههای ایران کار میکردند هم حضور فیزیکی و هم نرمافرازی داشتند، بنابراین کل کار توسط دشمنهای خارجی طراحی شده بود و عوامل داخلی نسخهای که در خارج طراحی شده بود را پیگیری کرده و پیاده میکردند.
-وقتی راهپیمایی و اعتراضی است، بعد ناگهان به مردم و حتی مراکز بسیج حمله کنند تحرکات و اهداف آنها را نشان میدهد. هیچ ضرورتی نداشت که اگر کسی اعتراضی دارد ولو اینکه مجوز هم نداشت، این کارها را انجام دهد. برخلاف ادعای آنها این راهپیماییها خلاف قانون بود، برخلاف ادعای آنها که دائم میگفتند ما میخواهیم قانونی عمل کنیم و قبل از انتخابات شعار قانون و قانون گرایی میدادند و میگفتند عامل اصلی اینکه ما به صحنه آمدهایم این است که دولت فعلی قانون را پیاده نمیکند و ما می خواهیم به قانون عمل کنیم.
-ولی متاسفانه بعد از انتخابات سال 88 همین آقایان دائما اعمالی خلاف قانون مرتکب شدند. علیرغم اینکه خود راهپیمایی خلاف قانون بود، باز شاهد بودید که عدهای مسلح به پایگاههای بسیج حمله میکنند؛ همه اینها نشان دهنده تشدید فضا از طرف دشمن و فتنهگرها بود.
-انتظار نداشتیم که آقای موسوی چنین کاری (اعلام پیروزی در انتخابات) را انجام دهد، ما انتظار داشتیم که دنبال ایجاد فضایی در کشور باشند ولی انصافاً فکر نمیکردیم چنین کار غیر منطقی بکنند البته روزبهروز که جلوتر رفت اقداماتشان انجام پروژه فتنه آنها را بیشتر نمایان میکرد. اعلام پیروزی آقای موسوی در ساعت 11 شب، قبل از اینکه صندوقها شروع به شمارش شود نشان از القای فضای مسموم داشت. حتی در برخی شعب مانند شمیرانات با راهنمایی مردم به داخل شعبه درب حوزه اخذ رأی را بسته بودیم و تا بعداز ساعت 12 شب رأیگیری ادامه داشت.
-وزارت کشور چنین مسئولیتی نداشت که با نامزدها صحبت کند، زیرا وزارت کشور ناظر بر انتخابات نبود، مجری انتخابات بود، که البته همانطور که شرح داده شد، اصل مجری، مردم هستند و وزارت کشور از جهت تهیه تعرفهها و تدارکات و اعلام نتایج آن چیزی که مردم جمعبندی خود را از شعب میدهند، این کار را میکند.
-شورای نگهبان مسئولیت نظارت را داشت وپیگیری های مختلفی برای رفع ابهام انجام داد. از مجلس هم تعدادی از نمایندگان همانطور که شنیدید با آقایان موسوی و کروبی صحبت کرده و پیگیری کردند و حتی کمیتهای از طرف مجلس پیگیر این مسئله بود و صحبت کردند، خب! آقایان موسوی و کروبی زیر بار حرف حق نرفتند.
-خانم کلینتون مصاحبههایی میکرد و حتی اخیراً هم مصاحبهای کرد و گفت ما آن موقع اشتباه کردیم، باید قویتر از این اعلام میکردیم که ما پشت فتنه هستیم؛ یعنی آن چیزی که بودیم را واضح نگفتیم یا وزارت خارجه انگلیس و آمریکا چقدر در زمان فتنه به دفاع از فتنهگران مصاحبه کردند. خب، اینها با این فرمایش امام (ره) نشان دهنده این است که خط اتصال مخصوصاً در رسانه چیزی بوده که نمیتوان منکر آن شد.
-اگر این قضایا را با صدر اسلام مقایسهای کنیم، تشابهات خیلی زیادی میبینیم. اگر در زمان حضرت علی (ع) ویژگیهای قاسطین، مارقین و ناکثین و اقدامات اینها را بررسی کنیم، میبینیم که شباهتهای خیلی جالبی در اینها و جریان فتنه 88 وجود دارد. حضرت علی (ع) در رابطه با فتنهها خطبههایی خواندهاند که در نهجالبلاغه قابل دسترسی است و میبینیم نکات خیلی آموزندهای دارد.
ویدیو : محصولی: مرگ ندا آقاسلطان کشته سازی بود