خدایا! چرا من اینقدر ساده ام؟! : چرا اینقدر زود باور هستیم؟ چرا قبل از قبول ...
چرا اینقدر زود باور هستیم؟ چرا قبل از قبول حرفی درباره آن خوب فکر نمیکنیم؟بسیاری از مشکلاتی که امروزه برایمان پیش میآید و با آنها در حال دست و پنجه نرم کردن هستیم معلول این زودباوریمان است! مجله زندگی ایده آل: چرا اینقدر زود باور هستیم؟ چرا قبل از قبول حرفی درباره آن خوب فکر نمیکنیم؟ بسیاری از مشکلاتی که امروزه برایمان پیش میآید و با آنها در حال دست و پنجه نرم کردن هستیم معلول این زودباوریمان است! زودباوری و دهن بینی ثمره کوته خردی و نداشتن توانایی در درک روابط علت و معلولی و نداشتن آشنایی با محیط اجتماعی و تشخیص ندادن دوست از دشمن و راست از دروغ و صحیح از غلط است.
سادهلوحی حماقت نیست و حماقت نادانی نیست. آنگاه که از چیزی سر درنمیآوریم، پیش میآید که تصورهای خطایی درباره آن داشته باشیم. سادهلوحی گاه از یک معصومیت اخلاقی برمیخیزد. انسانهای نیک اخلاق معمولا زودباور و خوشقلب اند که در بسیاری از مواقع این خصلت خوب کار دستشان میدهد.
افراد سطحینگر، بسیار زود باورند و به راحتی میتوان فضای ذهنیشان را اشغال کرد و زمام اندیشهشان را به دست گرفت. این افراد به دلیل اینکه به معضلات هر مسئله توجه ندارند و از تجربه و تحلیل عمیق و همه جانبه مسائل زندگی عاجزند، به سرعت و به سهولت به «یقین» و اطمینان میرسند. به طور اصولی شایسته است که انسانها نسبت به یکدیگر با اعتماد رفتار کنند ولی وجود درجهای از احتیاط نیز در رفتارهای اجتماعی ضرورت دارد زیرا ممکن است گفتار دیگران چه به صورت ارادی و چه به صورت غیرارادی گاهی درست نباشد. اما پذیرش بی چون و چرای گفته دیگران نیز کار صحیحی نیست البته در دوران کودکی، کودک گفتههای افراد بزرگتر را بدون چون و چرا به عنوان واقعیت قبول میکند که در نتیجه اهمیت دارد بزرگترها جز با راستگویی با آنان رفتار نکنند، اگر پذیرش بیقید و شرط گفته دیگران در دوران جوانی و بزرگسالی هم تداوم یابد یا ناشی از مشکلات هوشی و کارکرد پایینتر از طبیعی ذهنی یا ناشی از سادهدلی فرد است که به طور احتمالی در محیط ساده و صمیمی بار آمده است و از رفتار جوامع پیچیده شهری که گاهی نیز منطبق با درستکاری و صداقت کامل نیست بیخبر است.
افراد در تعامل با دیگران نیاز به ارزیابی گفتههای یکدیگر دارند و زودباوری در افراد تحت تاثیر عوامل گوناگونی چون سن به خصوص در کودکان، نارساییهای دستگاه عصبی، نداشتن تجربه کافی در ارتباط با دیگران، میزان هوش افراد در تشخیص درستی یا نادرستی آنچه با آن روبهرو هستند، شکل میگیرد. کمبود میزان مطالعه، کاهش سطح آگاهیها درباره موضوعات گوناگون، محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی در محیط زندگی و برقراری ارتباطی محصور با دیگران و نداشتن قدرت نقادی گفتار اطرافیان زمینههای بروز زودباوری را گسترش میدهد. افراد تلقینپذیر و زودباور عموما با مشکلات عدیدهای درخصوص معاملات بینفردی، مسائل مادی، ازدواج و شغل مواجه هستند لذا به سادگی تحت تاثیر امواج اجتماعی و فرهنگی قرار گرفته و به مسیری خلاف احوالات زندگی خود کشیده میشوند. افراد زودباور با ارتقای سطح تجربه، مطالعه و مشورت با افراد صاحبنظر و خیرخواه میتوانند خود را از وجود دامهای دروغین نجات دهند.
دلایل زودباوری
اولین دلیل زود باوری این است که هنگام رسیدن اطلاعات جدید هرچه را که دریافت میکنیم در بست قبول یا رد میكنیم زیرا یا در زمان حال نیستیم یا درگیر گذشتهایم یا درگیر گفتوگوهای درونی خود هستیم. به این دلیل اگر بخشی از واقعیت یا بخشی از خبری که به ما میرسد مطابق با واقعیت باشد ما این بخش را به کل اطلاعات و دادههایمان تعمیم میدهیم و کل اطلاعات و گفتار را میپذیریم بدون اینکه به خود زحمت تجسس، تحقیق و کنکاش بدهیم که موضوع چه هست. به همین دلیل زود باوری باعث میشود ما از دنیای واقعی دور شویم.
ما درستی یک حرف یا اطلاعات را بر چه اساس میسنجیم؟
غیر از این نیست که آن اطلاعات و گفتار دریافت شده را با باورهای خودمان که در مغزمان درستی آنها به تایید ما رسیده است مقایسه میکنیم و اگر تطبیق داشته باشد میگوییم درست یا نادرست است. حال اگر اطلاعات جدید یا بخشی از آن غلط بود یا غلو شده بود یا بخشی از حقیقت در آن پنهان شده باشد، اگر این اطلاعات جدید را دربست بپذیریم اتفاقی که میافتد این است که آن قضاوتی که در آن لحظه میکنیم و تصمیمی که بر اساس آن قضاوت میگیریم میتواند در سرنوشت ما و اطرافیانمان تاثیر داشته باشد. تصمیمگیری ما میتواند اشتباه باشد و در نتیجه هر عملی هم که بر اساس آن انجام میدهیم، اشتباه خواهد بود.
کمتر جمع و گروهی را مییابید که شایعه بین آنها جایی نداشته باشد. شایعه را به راحتی میتوان در شوخیهای دوستانه جوانان، درددلهای میانسالان و حرفهای پیرمردان و پیرزنان یافت. مردم بدون هیچ شناختی و تنها با تکیه بر شنیدارهای خود، فردی را به اوج رسانده یا به قهقرا میفرستند، روابط خانوادگی را بر هم زده و زوجهای جوان را از هم جدا میکنند، از شخصی یا گروهی بیدلیل تمجید کرده و به شخص یا گروهی دیگر ناسزا میگویند.
حال که به اینجا میرسیم سؤال میشود که چه باید کرد که زودباور نباشیم
اولین علت زود باوری این است که در زمان حال نیستیم، پس باید در زمان حال و متمرکز باشیم تا در تلههایی که بر سر راهمان است، نیفتیم. نباید بر اساس حدسیات به سخن دیگران گوش داد؛ مثلا اگر کسی گفت «ف» نباید بگوییم منظورش فرحزاد بوده است. باید سخن دیگران را بشنویم و در گوش دادن دقیق باشیم.
در شناخت از افراد یا گوینده نباید دچار تزلزل شویم. نباید ذهنیتهای خودمان را وارد دریافت خبر کنیم. مثلا نباید اگر فردی که با او مخالف هستیم، سخنی گفت زود آن را رد کنیم، باید به خود سخن توجه کنیم نه به گوینده آن.
اعتماد زیاد از حد باعث زودباوری و بیاعتمادی موجب دیرباوری میشود. در دریافت خبر نباید زیاد اعتماد کرد و نه بیاعتماد بود چون در هر دو صورت خود را از شنیدن واقعیتها محروم میکنیم.
احساسات در دیرباوری و زودباوری ما نقش بسزایی دارد و نباید آنها را وارد منطق خود کنیم. آیا هر چیزی که در هر جایی میشنویم را باید باور کنیم ؟! چرا بدون تحقیق ، وهمها را باور میکنیم ؟! چرا بدون بصیرت و پرسش فریب عدهای فریبکار را میخوریم؟! چرا با باورهای غلط ، عقل و انسانیت خود را گاهی زیر سؤال میبریم؟!
توصیههای ما:
- اهل تحقیق باشید، بدون تحقیق تصمیم نگیرید. تحقیق کردن توسط بزرگان دینی و غیردینی بسیار مورد تاکید قرار گرفته است.
- در کتابهای معتبر و افراد شاخص دنبال جوابهای خود باشید.
- اگر 20 نفر هم گواه بر یک امر دادند دلیل بر درستی آن نیست. عقل خود و آموزههای دینی درست را سرلوحه کار و عمل خود قرار دهید.
- کمی متفاوت با بقیه باشید و فریب دوستان و فامیلهای منحرف را نخورید.
- چشمهایتان را بشویید و طوری دیگر بنگرید.
- اگر همه در چاه جهالت سقوط میکنند دلیل نمیشود شما نیز با آنها به ژرفای نادانی پرت شوید.
- سعی کنید ساده لوح و زودباور نباشید.
ویدیو : خدایا! چرا من اینقدر ساده ام؟!