حسن روحانی:باید دست بعضیها را رو کرد : باید دست بعضیها را رو کرد حسن روحانی ...
باید دست بعضیها را رو کرد
حسن روحانی که اکنون عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، عضو شورای امنیت ملی و عضو مجلس خبرگان است با اراده گام در مسیر انتخابات ریاست جمهوری یازدهم گذاشته است و می خواهد تجربه مدیریت اجرایی کشور برای 4 سال را در پرونده خود ثبت کند.
روحانی مدتی دبیر شورای عالی امنیت ملی کشور هم بوده و بیش از همه، از آن دوران خاطره دارد. از تلاش هایی می گوید که مانع حمله آمریکا به ایران شد و امروز با قاطعیت می گوید اگر رئیس جمهور شود، روند فعلی مذاکرات هسته ای را تغییر خواهد داد. ساعتی با او به گفتوگو نشستیم و از انتخابات ریاستجمهوری، خاطرات حضور در مذاکرات هستهای، سفرهای اروپایی و ... صحبت کردیم. متن کامل گفتوگوی آرمان با حسن روحانی به این شرح است.
*اعضای ستاد انتخاباتی جنابعالی از افراد نزدیک به آقای هاشمی و عمدتاً از وزرای دولت ایشان بودند. آیا این به معنای عدم حضور آیتا... هاشمی در انتخابات و توافق با ایشان بر سر فعالیتهای انتخاباتی است؟
یعنی از لحاظ ترکیب ستاد میگویید که هماهنگی با آقای هاشمی بوده است؟
*بله؛ چون در جامعه، بیشتر آنها را به عنوان نزدیکان آقای هاشمی می شناسند.
نه. چنین هماهنگیای صورت نگرفته است. مهندس نعمت زاده، مهندس ترکان و دکتر نوبخت از دوستان قدیم من هستند. سال 60 که مهندس نعمت زاده وزیر صنایع بودند و بنده نماینده مردم سمنان بودم برای اولین بار سفری با ایشان به استان داشتیم برای بازدید از صنایع استان و آشنایی و رفاقت من با ایشان از آن زمان است.
مهندس ترکان را از اوایل جنگ که استاندار ایلام بودند می شناسم، من به ایلام رفته بودم و با ایشان آشنا شدم و از آن زمان با ایشان رفاقت دارم. آشنایی من با آقای دکتر نوبخت هم به مجلس دوره چهارم باز میگردد که در مجلس رفاقت ما آغاز شد. بعد از مجلس هم ایشان در دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی مشغول فعالیت شد بنابراین رفاقت با این دوستان، رفاقت چندین ساله است.
*پس حضور این افراد در ستاد شما به منزله عدم حضور قطعی آقای هاشمی در انتخابات نیست.
به نظر من آقای هاشمی نمی خواهد کاندیدا شود.
*جناب روحانی؛ چرا از اصلاح طلبان در ترکیب ستاد انتخاباتی خودتان استفاده نکردید؟
آنها هم هستند و بعداً مشخص میشود. از دوستان اصلاح طلب و اصولگرا در ستاد، خدمتشان هستیم.
*چرا تا به حال معرفی نشدند؟
به تدریج نام آنها هم مطرح خواهد شد.
*اخیراً آقای علی عسگری اعلام کردند هاشمی جدید به میدان خواهد آمد و شما را به عنوان مصداق معرفی کردند. نظر خودتان چیست؟
از خودشان بپرسید. این نظر شخصی ایشان بوده است.
*اصلا خودتان دوست دارید به عنوان هاشمی جدید شناخته شوید؟
آقای هاشمی ویژگیهای خودشان را دارند، بنده هم ویژگی های خودم را دارم. هر کس به هر حال، ویژگیهای خاص خودش را دارد. افراد عین هم نیستند.
*این ویژگیهایی که معتقد هستید آقای هاشمی بر اساس آن شناخته می شود، چیست؟
آقای هاشمی فردی عالم، فقیه و سیاستمدار است که همواره به عنوان فردی دلسوز کشور و نظام شناخته شده است که اقداماتش بر مبنای عقل، تدبیر و با برنامهریزی بوده است. ایشان همواره به نظام خدمت کرده و در روزهای سخت و بحرانی، مسئولیتهای سنگینی را بر عهده داشته است.
این ویژگی ها ، ویژگی های مهم، ارزشمند و برای مردم حائز اهمیت است. فردی برای مردم جاذبه دارد که معتدل و میانه رو باشد و در کارها و تصمیم گیریهایش از کارشناسان و صاحبنظران استفاده کند. در روزهای سخت، نترسد و در میدان باشد و کشور را از بحرانها عبور دهد. آقای هاشمی در روزهای بسیار سختی رئیس مجلس و فرمانده جنگ بودند و در روزهای سخت بعد از جنگ، برای آبادانی و بازسازی کشور تلاش فراوانی کردند.
این ویژگی شخصیتی آقای هاشمی است. او صاحبنظر و پر تلاش و فکور است. اگر این ویژگیها، امروز در فردی وجود داشته باشد، میتواند کشور را از این معضلات و مشکلات نجات دهد.
*آیا در مقطع فعلی، فردی در کشور حضور دارد که آن ویژگی ها را داشته باشد؟
ممکن است خیلی افراد، این ویژگی ها را دارا و آماده فداکاری برای کشور باشند. کشور ما، کشور بزرگی است و مدیران لایقی در کشور بودند، هستند و خواهند بود. حتما این ویژگی ها منحصر به یک نفر نخواهد بود.
*برای اعلام کاندیداتوری با آقای هاشمی مشورت کردید؟
هم با ایشان و هم با بسیاری از بزرگان مشورت کردهام. با اکثر بزرگان و شخصیتهای مهم انقلاب و نظام مشورت کردهام. طبیعی است این کار، کار بزرگ و سنگینی است و نمی شود بدون مشورت با صاحبنظران، صاحبان فکر و مخصوصا کسانی که سالها با آنها کار کردهام، چنین تصمیمی را بگیرم.
مثلا آقای هاشمی که شما اسم بردید، شخصیتی است که بعد از انقلاب هم در مجلس و هم در جنگ، ایشان فرمانده و من معاون ایشان بودم، همچنین در دوران دفاع مقدس مدتی من رئیس ستاد جنگ بودم، سالها با هم کار کردیم. بعد از آن که آقای هاشمی تشکیل دولت دادند، بنده دبیر شورایعالی امنیت ملی بودم. لذا طبیعی است با فردی که سالیان دراز با هم کار کردیم، در مورد مسائل مهم مشورت کنم.
*بخش بزرگی از جامعه ما به اصلاح طلبان گرایش دارند. چه برنامه ای برای جذب آرای این قشر دارید؟
اصلاحطلب اگر بدین معنا باشد که افرادی در جامعه ما هستند که ساختار نظام را قبول دارند اما در زمینههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نظر اصلاحی دارند و معتقدند در چارچوب ساختار نظام باید اصلاحاتی انجام شود ، من از این نظر کاملاً با آنها موافق هستم.
جامعه و کشور ما نیاز به اصلاحات گستردهای دارد. از لحاظ فکری و نظری هم در بسیاری از زمینهها نظرات مشترکی داریم. بهطور طبیعی وقتی در فضای انتخاباتی وارد میشویم و برنامهها و سیاستها را به جامعه عرضه میکنیم، آنها میتوانند جاذبههای اصلی برای جلب آن گروهی باشند که با دیدگاه من در جمع اصلاحطلبی موافقند.
نظراتی که کاندیداها دارند و برنامهای که ارائه میدهند میتواند جاذبه لازم را برای افراد همنظر فراهم کند.
*در طی ماههای اخیر شاهدیم که اصولگرایان برای حضور اصلاح طلبان شرطگذاری میکنند که از جمله آنها مرزبندی با فتنه است؛ فتنه از نگاه شما دارای چه تعریفی است؟
این که آنها چه میگویند، را باید از خودشان بپرسید که منظورشان چیست. اساس انتخابات این است که طبق قانون عمل شود. در قانون، شرایط فردی که می خواهد کاندیدا شود، روشن شده است .این موارد هم در قانون اساسی و هم در قانونی که مجلس تصویب کرده، بیان شده است. همه بحثها این است که شرایط کاندیدا باید با آنچه در قانون آمده است، منطبق باشد وگرنه مسئله دیگری وجود ندارد. در قانون اساسی و قانون انتخابات آمده فردی که می خواهد کاندیدا شود، باید از رجال سیاسی باشد.
مدیر و مدبر باشد، به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور معتقد باشد و اصلا خود رئیس جمهور باید مجری قانون اساسی باشد.
شرایط همان شرایطی است که در قانون به آنها اشاره شده است و ما شرط دیگری نداریم. شورای محترم نگهبان باید شرایط کاندیداها را بر مبنای آن شرایطی که قانون مشخص کرده، انطباق دهد.
تنها باید آنچه که در قانون است، مدنظر قرارگیرد. ممکن است فردی بگوید منظور فلان فرد در فلان اقدام چنین است، پس ساختار فعلی نظام را قبول ندارد و یا اقداماتی که انجام داده به این معناست که بر اصول قانون اساسی ملتزم نیست. اگر کسی قانون اساسی و نظام را قبول دارد و علیه نظام فعالیتی نکرده است، شرایط میتواند بر او منطبق شود.
*هجمهها از سوی تندروها در گذشته متوجه اصلاح طلبان بود، اما چند صباحی است که دامن اصولگرایان را هم گرفته است. راهکار مقابله با این تندرویها از نگاه جنابعالی چیست و راهکاری برای پایان دادن به این افراطیگریها در ذهن دارید؟
بخشی از تندرویها، منشا فکری و نظری دارد یعنی وقتی به یک مشت جوانی که پاکدل و علاقه مند به دین و اسلام هم هستند طوری القا میشود که این فرد یا این گروه میخواهد بنیان انقلاب را برکند و به موازین دینی اعتقادی ندارد، به دنبالش هم باید منتظر بود که این القائات در مقام عمل به شکلی بروز و ظهور پیدا کند. باید القائات نادرست و تحلیلهایی را که مبنای درستی ندارد و یک مقدار بازیگری سیاسی است، زدود و پاک کرد. باید کار فرهنگی زیادی انجام داد و روشنگری کرد. البته باید دست بعضیها را رو کرد تا همه بدانند دنبال چه اهدافی هستند؛
این قدم اول و قدم مهمی است ولی اگر کسی از قانون تخطی کند باید به عنوان ناقض قانون با او برخورد قانونی کنیم. بنده اگر اجتماعی را به هم بزنم، کار غیرقانونی انجام داده ام یعنی وقت مردم را تلف کردم، اعصاب مردم را به هم ریختم، معضل در جامعه درست کردم و شکاف اجتماعی درست کردم که این موارد غیرقانونی است و ما باید به عنوان کار غیرقانونی، با او برخورد کنیم.
لازم است جامعه را به 2 اصل برگردانیم، یکی اینکه حرف ها و تحلیلهای نادرست و القائات غلط را از بین ببریم و در مقابل آنها ایستادگی کنیم و به مردم آگاهی دهیم. دومین موضوع هم قانونگرایی است یعنی همه ملتزم به قانون باشیم. ممکن است بنده به کسی انتقاد داشته باشم که اشکالی ندارد؛ می توانم نقد کنم اما حق توهین ندارم.
حق تهمت ندارم. ممکن است در مساله ای نظر شخصیام را بیان کنم که بیان آن اشکال ندارد، اما حق ندارم به کسی دروغ و تهمت ببندم و حرف نادرست بزنم. بنابراین باید همه را به سمت قانونگرایی سوق دهیم. بنده اگر یک روزی مسئول اجرایی کشور شوم، حتما در زمینه روشنگری و دادن آگاهی بیشتر و هم در زمینه قانونگرایی اقداماتی انجام خواهم داد.
*در اظهارات شما کمتر به موضوع فرهنگ پرداخته شده است. در صورت رئیس جمهور شدن، چه برنامه ای برای مدیریت فرهنگی کشور دارید؟
فرهنگ یک دنیای وسیعی دارد. در زمینه فرهنگی، بگیر و ببندها جای پایی نباید داشته باشد. دنیای فرهنگ، ساز و کار فرهنگی دارد. همانطور که در اقتصاد هم اگر میخواهیم مشکلات را حل کنیم، با ساز و کارهای اقتصادی باید حل کنیم.
چون آنجا هم با بگیر و ببند، مشکلی حل نمی شود. هر وقت خواستیم مشکل اقتصادی را با نیروی پلیس و دستگیری و زندان حل کنیم موفق نبودیم. اما از طریق اقتصادی توانستیم مشکل را حل و فصل کنیم.
باید در دنیای فرهنگ، مسایل را از طریق فرهنگی و با ابزار فرهنگی حل کنیم؛ نمی شود با نیروی پلیس مشکلات فرهنگی را حل کرد. مساله فرهنگ برای ما خیلی مهم است چون اساس انقلاب، انقلاب فرهنگی و ستیز دشمنان هم بیشتر در بخش فرهنگی است. ایجاد انگیزه برای حفظ کشور و نظام از طریق فرهنگی امکانپذیر است. بنابراین بخش فرهنگ بخش بسیار مهمی است و اگر مشکلی باشد باید با ساز و کار فرهنگی حل شود.
*اگر رئیس جمهور شوید، هدفمندی را ادامه میدهید؟
اصل هدفمندی مورد تایید همه است. وقتی هدفمندی را کنار می گذاریم به این معنا است که به همه ناعادلانه یارانه میدهیم. قبلا هم به همه یارانه داده میشد. مثلا اگر قیمت واقعی بنزین فرضاً500 تومان باشد و شما آن را 100 تومان بفروشید، یعنی 400 تومان باقی را دولت پرداخت میکند.
در گذشته هم دولت یک یارانه غیر آشکار و غیرمستقیم به همه مردم پرداخت کرده است. حاملهای انرژی از آن نمونه است.
قیمت نان هم مثال دیگر آن است. هدفمندی یارانه ها میخواهد یارانه ها را شفاف سازی کند، که اصل آن درست است اما دولت یک بخش آن را اجرا کرد و یک بخش دیگر آن را اجرا نکرد؛ یعنی بخش مربوط به تولید را اجرا نکرد.
شما دیدید که پولی به مردم داده شد، اما همزمان کالاها گران شد. خود دولت اعلام کرد که تورم نقطه به نقطه اسفند امسال نسبت به اسفند سال گذشته، 40 درصد بوده است که البته برخی معتقدند رقم واقعی بالاتر است. به نظر من دولت این قانون را ناقص اجرا کرد. قانون هدفمندی باید درست و کامل اجرا شود و مراحل بعدی هدفمندی هم به تدریج عملی شود.
*مسکن مهر یکی از پروژههایی بود که از سوی دولت به عنوان برگه افتخار عملکرد مطرح میشود. شما در صورت ریاست جمهوری آن را ادامه میدهید؟
اصل اینکه مسکن ارزان در اختیار مردم بگذاریم، اقدام درستی است. اینکه مشکل مسکن را باید با انبوه سازی و مسکن ارزان حل کنیم، حرف درستی است. صاحب مسکن شدن زوج های جوانی که میخواهند زندگی را آغاز کنند معمولا آسان نیست و قاعدتاً زمان زیادی میطلبد مثلا 10 سال طول میکشد تا خانه دار شوند و تا آن زمان باید اجاره نشین باشند.
ما باید این زمان را کوتاه و به 5 سال و یا حتی 3 سال برسانیم. در اجرای مسکن مهر مقداری بیتدبیری صورت گرفت یعنی در مرحله اجرا، عجله شد مثلا در شهری، مکانی را در نظر گرفتند که محل مناسبی نبود. مسکنی را ساختند بدون اینکه تمام نیازمندی های آن را در نظر داشته باشند. اگر دو اتاق بسازیم و در اختیار خانوادهای قرار دهیم، کافی نیست. باید آب و برق و گاز و خیابان و مدرسه و مسجد آن هم درست باشد.
ببینید اصل انبوه سازی مسکن و در اختیار گذاشتن مسکن ارزان کار درستی بود اما باید به دیگر نیازمندیهای جانبی هم توجه میشد. یعنی به جای اینکه یک برج بزرگ بسازیم، شهرک کوچکی را درست میکردیم و آن شهرک میتوانست نیازمندی های ضروری خانوادهها را رفع کند. از طرف دیگر دولت برای اینکه مسکن مهر را به نمایش بگذارد از بودجه بخشهای دیگر هم برداشت و به مسکن مهر داد که این هم نادرست بود. نباید قانون را نقض کنیم.
*بزرگترین نقد شما به دولت دهم چیست؟
وضع اقتصادی کشور در دولت دهم مشکلات متعددی داشت. مهمترین مشکل، بی ثبات شدن اقتصاد بود. یعنی هیچ کس نمی دانست فردا چه میشود، حتی قیمت اجناس معمولی هم برای مردم مشخص نبود و آنها نمیدانستند فردا قیمتها چگونه خواهد بود.
این اواخر دیدید قیمت برخی اجناس در شب عید کنترل شد اما از پنجم و ششم فروردین ماه، شکل دیگری پیدا کرد. بیثباتی در بخش اقتصاد یکی از مشکلاتی بود که امروز هم وجود دارد. موضوع بعدی، گرانی های افسار گسیخته و تورمهای بسیار بالا بود که مردم را رنج داد و در کنار آن، مساله بیکاری بود که مردم را در فشار قرار داد. کمتر خانواده ای است که با مشکل بیکاری روبرو نباشد. بیکاری مطلق و یا کار غیر شایسته و غیر متناسب با تخصص فرد. پس بیثباتی، گرانی و بیکاری مشکلات اصلی بود.
*خبری در سایتهای اصولگرا آمده بود که بر مبنای آن شما اخیرا به اروپا سفر کرده بودید؟
من سفری به اروپا نداشتم.
*اخیراً هم نوشته بودند برای مذاکره در مورد مذاکرات ایران با 5+1 به اروپا رفته اید.
اینها شایعاتی است که وجود دارد.
*پس شما پس از این که مسئولیت دبیری شورای عالی امنیت ملی را تحویل دادید، هیچ دخالتی در موضوع هسته ای نداشتید؟
نه.
*بسیاری عملکرد شما را در دورهای که دبیری شورای امنیت را بر عهده داشتید، مثبت ارزیابی میکنند و میگویند مانع رفتن پرونده ایران به شورای امنیت شدید. اما برخی دیگر در موفقیت شما تشکیک میکنند. دلیلش چیست؟
علتهای مختلفی دارد. برای اینکه برخی از مشکلات را بپوشانند و روی آنها پرده ای بیندازند تا مردم نبینند، کار خوب قبلی را زیر سوال می برند. برای اینکه پرده ای بر روی ضعف های خود بیندازند کارهای مثبت دیگران را زیر سوال می برند.
*فارغ از این تخریب ها، عملکردتان در موضوع هسته ای از نظر خودتان راضی کننده بود؟
آن زمان کاری که انجام شد، به نظر من کار بسیار مهمی برای منافع ملی و امنیت کشور بود. به هر حال آمریکا مشغول آماده کردن خود برای حمله نظامی به ایران بود و این را بعدها افرادی مانند البرداعی و فیشر (وزیر خارجه وقت آلمان) و جک استروا (وزیر امور خارجه وقت انگلیس) در خاطراتشان آوردند و به صراحت گفتند که آمریکایی ها مصمم به حمله به ایران بودند.
ما میدانستیم آمریکا قصد حمله به ایران را دارد؛ آنها میخواستند پس از حمله به عراق، به ایران حمله کنند و بهانه آنها هم برنامه هسته ای بود که ما باید این بهانه را از دست آمریکا میگرفتیم تا بهانه جنگ علیه ما از بین برود و همچنین، کاری کنیم که پرونده به شورای امنیت نرود. میدانستیم معنای اینکه پرونده به شورای امنیت برود، چیست.
آمریکا در شورای امنیت بسیار قدرتمند است ولی در آژانس قدرتش محدودتر است. در آژانس سفرای 35 کشور تصمیم میگیرند، اما در شورای امنیت 15 کشور هستند که 5 کشور حق ویژه که همان حق وتو است را دارا میباشند ولی در آژانس، کسی حق وتو ندارد ما در شورای حکام حضور فعال داریم اما در شورای امنیت حضوری نداریم و عضو نیستیم.
بنابراین تلاش ما این بود پرونده از شورای حکام و آژانس به شورای امنیت نرود و این کار را هم کردیم. چنانکه تا دوره ای که من بودم، اجازه ندادم پرونده ایران به شورای امنیت برود البته آن زمان عدهای در برخی روزنامهها، بلوف سیاسی میدانستند و نوشتند که تیم هستهای ما را مرعوب کردهاند و اصلا شورای امنیتی در کار نیست.
ما پاسخ دادیم بلوف نیست و اگر اقدامات دقیقی را انجام ندهیم و مسیر درستی را طی نکنیم، ممکن است پرونده را روزی به شورای امنیت ببرند و ما نباید بگذاریم. متاسفانه پرونده به شورای امنیت رفت و آثار آن را دیدیم.
م*نظورتان از آثار همان تحریم ها است؟
بله؛ چون ما می دانستیم اگر پرونده به شورای امنیت برود، بعد از آن تحریم خواهد بود پس ما نگذاشتیم جنگ شود، پرونده به شورای امنیت برود و کشور تحریم شود. وقتی ما مسئول پرونده شدیم فناوری ما کامل نبود و 150 سانتریفیوژ بیشتر نداشتیم که لازم بود سانتریفیوژها را میساختیم.
وقتی بعد از ٢٢ ماه خداحافظی کردیم، 3 هزار سانتریفیوژ داشتیم. اینها چطور ساخته شد؟ بدون سر و صدا و بدون اینکه به ما فشار بیاید، این سانتریفیوژها را ساختیم و آماده کردیم. ما که uf4 و uf6 نداشتیم؛ برای اینکه بخواهیم غنیسازی کنیم باید ماده اولیه را میداشتیم که نداشتیم. در دوره ما به uf4 وuf6 رسیدیم یعنی در فروردین 1384 ما 40 تنuf4 تولید کرده بودیم و این در حالی بود که یک گرم آن پیش از آن، تولید نشده بود و حتی چند تنuf6 هم تولید کردیم.
سال 1383 در اراک به تولید آب سنگین رسیدیم و در بندر عباس کیک زرد تولید کردیم. فناوری های ما ناقص بود و باید فرصتی پیدا میکردیم که آن را کامل کنیم که در این 22 ماه کامل کردیم.
*ظاهرا اثبات صلح آمیز بودن فعالیتهای هسته ای هم در زمان شما بود. درست است؟
بله؛ ما را متهم کردند که کار ما صلح آمیز نیست و به عبارتی به دنبال بمب هستیم اما ثابت کردیم فعالیت ما صلح آمیز است. البته این طور نبود که فقط آقای البرادعی اعتراف کند که فعالیت ایران صلح آمیز است و نظامی نیست، بلکه در شورای حکام هم این کار را کردیم و 35 کشور عضو آن و حتی آمریکا که یکی از آنهاست به اتفاق آرا به صلحآمیز بودن فعالیتهای هسته ای ایران رای دادند.
یعنی در آذر 1383 در اجلاس نوامبر 2004 یک بند قطعنامه این بود که فعالیتهای ایران از مسیر صلح آمیز منحرف نشده است. پس ما صلح آمیز بودن فعالیت هستهای ایران را ثابت کردیم و پرونده را از حالت اضطراری در آژانس خارج کردیم.
*امتیازی هم گرفتید؟
امتیازات فراوانی گرفتیم؛ یک نمونه آن ورود به WTO یا سازمان تجارت جهانی بود که 11 سال در پشت درهای آن مانده بودیم . فرصتی برای توسعه روابط با دنیا فراهم کردیم و شما میبینید که در آن دوره، روابط اقتصادی و سیاسی با اروپا و دنیا به چه میزان توسعه یافت. بنابراین کار ما روشن و بگونهای بود که مقام معظم رهبری در 24 مرداد که پرونده را تحویل دادیم، فرمودند تیم هستهای ما در خط مقدم مبارزه با دشمن بوده است و از مدیریت بنده به عنوان مدیریت پخته و عاقلانه تعریف کردند.
*اگر رئیس جمهور شوید در مسائل هسته ای روند کنونی را ادامه خواهید داد یا تغییراتی در نظر دارید؟
اگر روزی این مسئولیت را بر عهده بگیرم حتما این روند را تغییر می دهم یعنی میتوانیم استراتژی و شیوه بهتری را انتخاب کنیم که حقوق مسلم ما حفظ شود و در عین حال بتوانیم مشکلاتمان را با دنیا حل کنیم.
درست است که فناوری هسته ای حق مسلم ماست، اما بسیاری از موضوعات دیگر هم حق مسلم ماست. از جمله اینکه تحریم نباشیم، هم حق مسلم ماست، اینکه فشاری بر ملت ایران نباشد هم حق مسلم ماست. زندگی توام با آرامش و رفاه هم حق مسلم ملت ماست. ما می خواهیم به همه این حق ها برسیم و نه فقط یک حق مسلم.
*در طی سالهای اخیر شعارهای زیادی داده شده که برخی از آنها عملیاتی نشد. حالا مردم چگونه باید به شعارها و برنامه های کاندیداها اعتماد کنند؟
تمام مسئولان کشور اعم از مسئولان اجرایی و نظارتی باید به گونه ای انتخابات را اجرا کنند و قبلاً آن را برای مردم تشریح و توضیح دهند که مردم صددرصد اعتماد داشته باشند که رای آنها حاکم است و اگر شبهه ای دارند، این شبهه رفع شود.
مثلا یک نسخه از صورتجلسه صندوق آراء در محل اخذ رأی برای یک هفته در دید عموم باشد همه مردم ببینند که این صندوق در مجموع چند رای داشته و هر یک از کاندیداها چند رای داشتهاند. مردمی که آنجا رای دادند، بهترین قاضی هستند. نکته دوم که بیشتر مورد نظر شما بود، هر کاندیدایی شعار و برنامه ای دارد، مردم چطور باید به او و شعارهایش اعتماد کنند.
به نظر من باید ویژگی شخصیتی آن فرد و سوابق و مدیریتهای قبلیاش را مدنظر قرار دهند. همکارانش را مدنظر قرار دهند و ببیند چه کسانی از او حمایت می کنند و آیا آنها افراد قابل اعتمادی هستند. راهکارهای زیادی وجود دارد که مردم شعارها را بررسی کنند تا بفهمند واقعی است یا خیر.
*برداشت خودتان از حضور مردم در انتخابات چیست؟ نظرسنجی هایی که صحت آنها را قبول دارید، چه می گویند؟
نظرسنجی ها در کشور ما متفاوت است. برخی نظرسنجی است و بعضی نظرسازی. هر دو جور را داریم! برخی نظرسنجیها خیلی علمی نیست مثلا برخی از طریق تلفن می پرسند که درصد اطمینانش پایین است.
برخی نظرسنجی ها از طریق پیامک است و برخی دیگر اینترنتی و برخی حضوری از مردم می پرسند و متنوع است. برخی نظرسنجی ها هم دستکاری و نظرسازی میشود. نظرسنجیهایی که در مورد میزان حضور مردم صورت گرفته، نشان می دهد که میزان حضور مردم خوب است البته هر چه جلوتر برویم، این پاسخ دقیق تر می شود.
در این مقطع عدهای جواب نمیدهند و میگویند معلوم نیست شرکت کنیم. همیشه وقتی به زمان انتخابات نزدیکتر میشویم، فضا داغ تر و شور و شوق بیشتر میشود. امیدوارم این بار حضور مردم پرشور باشد.
*در نظرسنجیهایی که به آن اعتماد کردید، بیشترین آرا را کدام کاندیدا دارد؟
اشکالی که در نظرسنجی ها وجود دارد این است که افرادی را مطرح می کنند که قاعدتاً کاندید نخواهند شد. مثلاً آقای هاشمی و آقای خاتمی در همه نظرسنجی ها هستند و این یک اشکال است.
تا روزی که کاندیداها مشخص نشوند، فهمیدن نظر مردم سخت است. زمانی مشخص میشود که کاندیداها نهایی شده و به تایید شورای نگهبان رسیده باشند که در آن زمان نظرسنجیها دقیقتر خواهد بود./آرمان
ویدیو : حسن روحانی:باید دست بعضیها را رو کرد