چرخی در دنیای سریال‌های رامبد جوان : اخبارفرهنگی - چرخی در دنیای سریال‌های ...



اخبارفرهنگی - چرخی در دنیای سریال‌های رامبد جوان

رامبد یک سریال‌بین حرفه‌ای است و بدون شک می‌توان این را گفت که تنها برای سرگرم شدن سریال نگاه نمی‌کند. جزئیات را به خاطر می‌سپارد و میان حرف‌هایش از بین آنها فکت می‌آورد. رامبد جوان این روزها درگیر کار است، کاری که به او اجازه نمی‌دهد با این مخلوقات دوست داشتنی روبه‌رو شود و چند ساعتی را با آنها خلوت کند.

رامبد یک سریال‌بین حرفه‌ای است و بدون شک می‌توان این را گفت که تنها برای سرگرم شدن سریال نگاه نمی‌کند. جزئیات را به خاطر می‌سپارد و میان حرف‌هایش از بین آنها فکت می‌آورد. رامبد جوان این روزها درگیر کار است، کاری که به او اجازه نمی‌دهد با این مخلوقات دوست داشتنی روبه‌رو شود و چند ساعتی را با آنها خلوت کند. کمبود وقت، دلیل بر کم شدن علاقه به آنها نیست، به دنبال زمان درست است، چراکه دوست دارد از زمانی که می‌گذارد و سریالی که تماشا می‌کند، نهایت لذت را ببرد. با وی گپ زدیم و از سریال‌های محبوبش صحبت کرد و  سریالی که این اواخر محو تماشایش است و شما را به دیدن این سریال دعوت می‌کند. سریالی که از خانواده حرف می‌زند و اعضایی که درنهایت بیچارگی باز هم پشت هم هستند و اجازه نمی‌دهند احدی از بیرون به میان آنها نفوذ کند!

سریال های رامبد جوان , رامبد جوان در سریال همسران , سریال گمگشته رامبد جوان

رامبدجوان ؛ سریال بین پیشکسوت
من سریال دیدن را از زمانی شروع کردم که اصلا اتفاق رایجی نبود و کمتر کسی را پیدا می‌کردید که اهل سریال دیدن در ایران باشد، به‌عنوان مثال سریال‌های «لاست» و «فرار از زندان» را زمانی می‌دیدم که تقریبا هیچ‌کس آنها را نمی‌شناخت حتی بین همکارانم زمانی که در مورد آنها صحبت می‌کردم، کمتر کسی می‌دانست که دارم در مورد چه حرف می‌زنم اما این روزها به دلیل مشغله زیادی که دارم، بیشتر از سریال، فیلم می‌بینم. سریال دیدن احتیاج به وقت بیشتری دارد، اما در هر صورت به محض اینکه فرصت پیدا کنم، سریال می‌بینم. همین حالا سریال Shamlless (شیم لس) را شروع کردم و به دلیل کمبود وقتی که دارم، اواسط فصل دوم گیر کردم و با وجودی که خیلی دوستش دارم، اما فرصت ادامه دادنش را ندارم. معمولا پیشنهاد دیدن سریال‌ها را از دوستان سریال‌بینم می‌گیرم. کسانی مثل حبیب رضایی که یک سریال‌بین حرفه‌ای است. بعد از پیشنهادی که به من می‌شود، باتوجه به حال و هوایی که دارم، یکی را انتخاب می‌کنم، هرچند به‌عنوان یک تماشاچی هر کاری که موفق باشد را نگاه می‌کنم. گاهی دو سریال را همزمان نگاه می‌کنم. مثلا همین حالا در عین اینکه «بی حیا» را می‌بینم، «سرزمین مادری» را هم دنبال می‌کنم. به قول آنهایی که سریال می‌بینند، قلاب «سرزمین مادری» هنوز گیر نکرده و به‌اصطلاح موتورش روشن نشده! سریالی است که در قسمت‌های اولیه خیلی کند پیش می‌رود و شاید همین کند پیش رفتن یکی از دلایلی باشد که فعلا راغب به دیدن ادامه‌اش نیستم.

رؤیای فلش فوروارد
وقتی یک فیلم ساخته می‌شود یا دوستش دارم یا ندارم! به تغییر در کاراکترها یا روند ماجرا فکر نمی‌کنم این یعنی تخریب یک اثر اما به عنوان نویسنده دوست داشتم در تیم نویسندگان «بی حیا» و «برکینگ بد» بودم و دوست داشتم «فلش فوروارد» را من می‌ساختم. سریالی که هنوز هم در حیرتم که چرا ادامه داده نشد؟ خیلی دوست داشتم که این سریال را من می‌ساختم!

رامبد جوان , اینستاگرام رامبد جوان , رامبد جوان و نگار جواهریان

بازی‌های فوق‌العاده
شخصیت‌‌پردازی فرانک (پدر خانواده) بی‌نظیر است. بازی پیتر اشمیسی عالی است  اما به غیر از او لیپ (پسر بزرگ خانواده) را از همه بیشتر دوست دارم. به‌نظرم پرسوناژ خیلی جذابی دارد. او کاراکتر مستقلی دارد.در یک خانواده تنبل و بی‌سواد زندگی می‌کند، اما از هوش بسیار بالایی برخوردار است و از همین استعداد خود برای به دست آوردن پول از هرراهی استفاده کرده و به خانواده کمک می‌کند. او هم بین همین افراد زندگی می‌کند و از راه خلاف پول در می‌آورد، اما کار خلافی که نسبت به کارهای بقیه شرافت‌مندانه‌تر است! کاراکتر جذابی است و بازیگرش هم خیلی دوست داشتنی است. جالب است که در قسمت‌های اول نسبت به این بازیگر و نقش‌اش گارد داشتم اما الان هر چه می‌گذرد بیشتر او را دوست دارم و هر قسمت چیزهای جدیدی برای‌مان رو می‌کند.

فانتزی و باورپذیر
اولویت‌بندی برای سریال‌هایی که دیده‌ام کار خیلی سختی است حتی بهترین سریال از نظر من ممکن است ضعف‌هایی داشته باشد، اما درنهایت می‌توانم «برکینگ بد» را اول قرار بدهم و حالا هم که دارم «بی حیا» را می‌بینم. به نظرم این سریال یک کار عجیب، هوشمندانه و پر از جسارت است. مهم‌ترین بخش آن این است که شما به عنوان یک مخاطب با یک فضای واقعی و باورپذیر روبه‌رو می‌شوید که در عین حال یک دنیای فانتزی و غیرقابل باور است! با دیدن این سریال می‌توانید درک کنید که می‌توان به غمگین‌ترین و بدبخت‌ترین آدم روی زمین تبدیل شد، اما زندگی تمام نمی‌شود. زندگی همچنان در جریان است و اگر کسی خطایی انجام دهد و برای عذرخواهی پا پیش بگذارد، می‌توان او را بخشید. باید زندگی کرد و ادامه داد. هیچ اتفاقی باعث نمی‌شود آدم‌ها در این سریال به این نتیجه برسند که ادامه زندگی برای آنها سخت است . همه در این داستان با تمام وجود در حال زندگی کردن هستند. حالا شکلش هیچ فرقی ندارد. در دنیای این آدم‌ها هیچ چیز بدی وجود ندارد. جالب است ما ایرانی‌ها آدم‌های باید و نبایدداری هستیم. هرچقدر هم مدرن زندگی کنیم، سنت و مذهب در زندگی ما حضور دارد. من دیدن این سریال را به تمام کسانی که زندگی‌شان درگیر باید و نبایدهاست توصیه می‌کنم؛ چراکه این سریال به ما یاد می‌دهد اگر اتفاق بدی افتاد، می‌توان نمرد و به زندگی ادامه داد. اگر از طرف کسی ضربه‌ای خوردم به معنی تغییر زندگی نیست. نباید به این فکر کنیم که حالا که ضربه خورده‌ام زندگی در این دنیا بین آدم‌ها سخت است. این سریال به ما یاد می‌دهد که این حق را به همه بدهیم که اشتباه کنند، این حق را به همه بدهیم که به خاطر اشتباهات‌مان، ما را سرزنش کنند و در آخر این اجازه را داریم که بگوییم ببخشید ! و او هم ما را ببخشد. ما با این بخشش آشنا نیستیم. این سریال را باید از جنس خودمان بازنگری و به این مرزهای آسیب‌پذیر خودمان بیشتر فکر کنیم. نکته جالب دیگری که در مورد این سریال حتما باید به آن اشاره کنم این است که در این قصه خانواده با تمام آشفتگی‌هایی که دارند پشت هم هستند.  مهم نیست که چه اتفاقی می‌افتد، مهم نیست که چقدر با هم مشکلات شخصی دارند، اگر اتفاقی بیرون از خانواده قرار باشد به یکی از آنها صدمه بزند، هیچ کدام اجازه نمی‌دهند آسیبی به دیگری برسد.

همسران رامبد جوان , بیوگرافی رامبد جوان , همسر رامبد جوان

قصه‌های زنانه
گفتم تقریبا همه سریال‌ها را می‌بینم، اما بعضی از سریال‌ها را نتوانستم ببینم، سریال معروفی مانند «زنان خانه‌دار افسرده» یا«جنسیت و شهر» غیر قابل تحمل بودند. این دو سریال مورد علاقه خانم‌هاست و خیلی هم طبیعی است که آنها این سریال‌ها را دوست داشته باشند. چند زن دور هم جمع شده‌اند و از قانون‌شکنی‌های اجتماعی‌شان حرف می‌زنند.  شاید خانم‌ها با دیدن این سریال کیف کنند وگاهی اوقات حرص هم بخورند.

ورژن وطنی
آنقدر این سریال داستان عجیبی دارد که خیلی دوست دارم مشابه ایرانی آن را بسازم. شاید نه خیلی شبیه، اما با همین پیش‌فرض؛ می‌توان یک خانواده ایرانی عجیب را با همین ویژگی‌ها تعریف کرد. خانواده‌ای که در جنوب شهر زندگی می‌کنند، پول ندارند و هرکسی دنبال یک چیز است. می‌توانند سر هم را ببرند، یک محله از دست آنها شاکی است، اما در عین حال پشت هم هستند.

اخبارفرهنگی - مجله زندگی ایده آل

 


ویدیو : چرخی در دنیای سریال‌های رامبد جوان