فاطمه گودرزی، مادر محبوب تلویزیون ایران : اخبار فرهنگی - فاطمه گودرزی، مادر ...
اخبار فرهنگی - فاطمه گودرزی، مادر محبوب تلویزیون ایران
«اون فاطمه گودرزی توی فیلمهاست ولی من یكی دیگهام» میخواست بگوید خودش با نقش هایش فرق دارد. تفاوتی كه هنر بازیگریاش را نشان میدهد. با فیلم میخواهم زنده بمانم مادری جدید را در سینما متولد كرد. مادری كه شاید هنوز هم با او باشد چون خودش هم یك مادر است. او یك ویژگی دیگر هم دارد. استفاده از لهجههای مختلف حتماً به دلنشینتر شدن نقش كمك میكند و بانوی بازیگر داستان ما از این كار بهره گرفته است. ظهری پائیزی كافه ایران میزبان فاطمه گودرزی بود تا از ماهرخ بگوید زنی از خطه سرسبز شمال و یك دنیا حادثه و اتفاق. آنچه میخوانید گفتوگوی ما با فاطمه گودرزی است درباره هنری به نام بازیگری و نقشهای متفاوت.
خانم گودرزی از همان سالی كه با فیلم میخواهم زنده بمانم شناخته شدید یك مادر با شما همراه بوده است،گویی همیشه مادر هستید.
می خواهید بگویید من تكراری شدم.
شما در این سالها نقش مادرهای مختلفی را كار كردید كه شاید به تیپ تبدیل شده باشند.
مادر را میشود چند نوع مطرح كرد گونهای كه شما میگویید بعد منفی ماجراست. اینكه من مادری را بازی كردم كه به تیپ تبدیل شدم.
خب، نظر خودتان چیست؟
من چنین نظری ندارم. دلیلش این است كه من نمیتوانم نقش دختر بچه را بازی كنم. همیشه یك زن در موقعیت مادر قرار میگیرد. از هر 10 نقشی كه به من پیشنهاد میشود، 9 نقش اینگونه است مگر زنی باشد كه شوهر و بچه ندارد، این دیگر مادر نیست اما نقشها برای ما اینگونه نوشته میشود خصوصاً وقتی زنی در سن و سال من باشد نقش مادر را ایفا میكند.
حالا ممكن است این مادر ابعاد مختلفی داشته باشد مثلاً یك مادر وسواسی باشد، عاشق فرزندش باشد یا متعلق به یكی از نقاط بومی كشورمان باشد مانند ماهرخ در سریال اتاقی روی تپه كه با گویش محلی صحبت كردم.
من سعی كردم نقش هایم را متفاوت بازی كنم مثلاً در سریال خانهای روی تپه اصلاً قرار نبود این زن گویش محلی داشته باشد و فیلمنامه چنین چیزی را نمیخواست ولی من این پیشنهاد را به كارگردان دادم و آقای یاری هم پذیرفت و در نهایت هم اعتماد كرد و این كار را انجام دادم و توانستم این آزادی عمل را داشته باشم و درست از آن استفاده كنم.
مادرهای دیگری هم كه بازی كردم هر كدام تفاوتهایی داشتند مثلاً ماه منیر را خیلی دوست دارم چون مردم بسیار استقبال كردند. او هم به نوعی یك مادر است و به بچهها زندگی میآموزد. اعتقاد ندارم این نقش تیپ شده حداقل خودم تلاشم را كردم تا متفاوت باشم. ضمناً توجه داشته باشید كه در فیلمنامه كمتر به شخصیت زنان پرداخته میشود و بیشتر مردان مورد توجه هستند.
البته كارگردانهایی هم داریم كه بسیار به بانوان توجه دارند اما تعدادشان بسیار كم است و اگر از همان تعداد كم این نوع كارها به من هم پیشنهاد شود بحث دیگری دارد اما من نقشهای بسیار متفاوتی را تجربه كردهام.
البته نكته مشتركی در همه این كاراكترها وجود دارد و آن ارتباط صمیمانه بیننده با من است. خیلی از مردم به من گفتهاند كه برایشان قابل باور هستم و من را از خودشان میدانند.
البته سؤال بعد مثبت هم داشت؛ اینكه شما نسبت به بازیگران هم نسلتان حس مادرانه را بیشتر بروز دادهاید؟
نمیدانم، به نظرم بقیه هم این ویژگی را دارند مثلاً هم نسل من خانم فاطمه معتمدآریا است كه بازیگر بسیار خوبی است مثلاً در گیلانه مادر فوق العادهای را بازی كرد.
یكی از معضلات نقشهای خانمهای بازیگر در سن و سال شما همین است كه انگار فقط باید نقش مادر را بازی كنید و این باعث تكرار میشود؟
بله، درست میگویید نقشهای ما تكراری است اما این به نوشته و متن برمیگردد چرا كه كمتر به نقش زن پرداختهاند.من وقتی نقشی را میپذیرم با كارگردان صحبت میكنم و میگویم این شخصیت را یك مادر صرف نبینیم. همه آدمها ویژگیهایی دارند سیاه مطلق یا سفید مطلق نیستند و نمیتوان فقط یك مادر معمولی صرف را نشان داد.
با كارگردان حرف میزنم و اگر نیاز نباشد كه سكانسی اضافه و زمان اثر طولانی شود تلاش میكنم تا ایدههایی بدهم كه نقش متفاوت شود اما تا جایی كه فیلمنامه و نقش گنجایش داشته باشد.
و در این میان خودتان به چه نقشهایی علاقهمند هستید؟
هر چه متفاوتتر بهتر،همانطور كه اشاره كردم آنهایی كه متفاوت نباشد سعی میكنم متفاوتش كنم مثلاً تله فیلمی بود كه با ایدههایی كه مطرح كردم به یك سریال چهار قسمتی تغییر كرد.
نام كار به خاطر مونا بود و پیشنهاد دادم كه به زبان آذری حرف بزنم البته لهجه آذری، بسیار سخت است و وقت زیادی هم میگیرد. ما هم معمولاً وقتی دعوت به كار میشویم هفته بعد كلید میزنیم و به همین دلیل فرصت زیادی نیست چون این ماجرا واقعی بود و میدانستم مادر این خانواده آذری زبان بوده، گفتم با این كارم، اثر را بیشتر به واقعیت نزدیك كنم.
خیلی جالب است كه آذری صحبت كردن من بازخورد خوبی داشت. اینها نكاتی است كه اگر فیلمساز با بازیگر همكاری كند ممكن است اتفاق متفاوت و تأثیرگذاری بیفتد. در واقع اعتماد كارگردان به بازیگر بسیار مهم است و از طرفی بازیگر هم بتواند خلاقیتش را به كار بگیرد. من تلاشم را كردم تا این تفاوت را نشان بدهم.
به نكته درستی اشاره كردید. اینكه وقتی دعوت به كار میشوید هفته بعد كلید میزنید و خیلی زود شروع میكنید. اخیراً سینما و تلویزیون ما از این شتابزدگی ضربه خوردهاند و با شتاب كارهای ضعیفی ساخته شدهاست. نظر شما چیست؟
متأسفانه همه این نكات به مسائل اقتصادی برمی گردد. گروه سعی میكند در زمان كمتری كار را تولید كند تا كمتر متضرر شود.
این اتفاق میافتد، میگویند فرصت نداریم نمیتوانیم سه هفته پیش تولید بگذاریم، یك هفته پیش تولید میگذاریم و در یك زمان كم فیلمبرداری و تصویربرداری انجام میشود. نهایتاً میبینیم كار در یك ماه جمع شده است البته این دلیل نمیشود كسی كه برای یك تله فیلم سه ماه وقت میگذارد حتماً كار خوبی میسازد.
همه ما در فیلمنامه حساسیت بیشتری داریم و یكی از معضلات این است كه فیلمنامه كامل نیست و نیاز به اصلاح دارد و میگویند وقت نداریم در طول كار بازنویسی كنیم.
این مسائل به كار لطمه میزند به همین دلیل بسیاری از كارهایمان كیفیت كامل ندارد حتی در كارهای خیلی خوب من به عنوان یك دستاندركار متوجه میشوم هنوز نقایصی وجود دارد.
شما خودتان هم مادر هستید. در ایفای كاراكتر یك مادر وجه مادرانه به كمكتان میآید؟
حتماً بیتأثیر نیست. همیشه چند درصد از خودمان را در كار میگذاریم. نمیتوانیم نگذاریم.من فاطمه گودرزی هستم و برای ایفای نقش شیوه خودم را دارم همانطور كه یك بازیگر گونه دیگری بازی میكند، حتماً درصدی از فاطمه گودرزی در همه نقشهایی كه تا به حال بازی كردم وجود دارد.
از شما نقشهایی را با لهجههای متفاوت از جمله لری، شمالی و... به یاد داریم. این دانش لهجه شما از كجاست.
به صرف عشق و علاقهای كه به گویشهای محلی دارم این تلاش را میكنم و از دانش آدمهای همان سرزمین استفاده و تلاش را هم چاشنی ماجرا میكنم. وقتی حضورم در نقشی قطعی میشود در این باره زیاد سؤال و تحقیق میكنم.
این كار یك ریسك است چون شما به عنوان بازیگر باید هم مراقب حس نقش باشید و هم ادای درست لهجه؟
بله بسیار سخت است. بازیگر در درجه اول باید باور داشته باشد كه از عهده كاری برمی آید. زمانی كه احساس كنم نمیتوانم، آن كار را انجام نمیدهم البته درصدی از ماجرا هم ریسك است و من هم آدم ریسك پذیری هستم.در مورد چنین چیزی خطرناك است و حتماً به موضوع فكر میكنم و آنقدر عاشق كارم هستم كه تلاش میكنم متفاوت باشد.
تمیز دادن یك نقشم با یك نقش دیگر و اینكه بخواهم شخصیت متفاوتی را خلق كنم باعث میشود،زیاد فكر كنم. در این میان لهجه اولین موردی است كه به نظرم میرسد البته اگر قصه و كاراكتر شرایط این كار را داشته باشد اما اگر نداشت فكر دیگری میكنم.
راستی خانم گودرزی تصویرتان از خودتان شكستهتر است، چرا؟
معمولاً تصویر بازیگران از خودشان درشتتر و بزرگتر به نظر میآید این خاصیت لنز و دوربین است. بخشی به نورپردازی برمیگردد. گاهی نور به گونهای است كه صورت بازیگر شكستهتر نشان داده میشود. در برخی كارها گریم تأثیرگذار است و در برخی موارد هم شخصیت بزرگتر از من به عنوان بازیگر است و حتی روی صدا هم اثر میگذارد. همه اینها باعث میشود كه مخاطب فكر كند من چقدر تغییر كردم.
و این را در خانهای روی تپه دیدیم؟
شما میدانید كه زنان محلی بخصوص در شمال كشورمان بسیار زحمت كشند معمولاً بسیار شكستهتر از زنان شهری هستند در نتیجه مصائب زندگی روی صورتشان اثر میگذارد و این زن هم مستثنی نیست. این شخصیت هم یك زن محلی است، شوهرش را هم كه از دست داده و بار زندگی را به دوش میكشد و نقش مرد خانواده را هم بازی میكند.
مسئولیت بچه هایش را هم دارد. این همه فشار زندگی روی دوش ماهرخ است و اینها باعث میشود این شخصیت شكسته باشد. ناگفته نماند ما در 4 ماه سرد شمال بازی كردیم و سرما باعث میشد لباسهای بیشتری بپوشیم و این هم ماهرخ را درشتتر و مسنتر نشان میداد.
یكی از طراحیهایی كه برای این شخصیت داشتید خمیدگیاش است تا به نوعی نشان دهید بار زندگی را به دوش میكشد؟
بله درست است. انسان زحمتكشی هم هست.
جالب است ماهرخ اركان زندگیاش را به دست گرفته و مدیر خوبی برای زندگی است. این اقتدار و مدیریت را خودتان به كاراكتر اضافه كردید؟
شاید وقتی فیلمساز من را برای یك نقش انتخاب میكند ویژگیهایی را در نظر گرفته.شاید كاری از من دیده و حس كرده من میتوانم مدیر خوبی هم باشم.
باید بگویم ماهرخ گذشته از اقتدار یك مادر كاملاً مهربان است و شاید كارگردان در من اینها را دیده است. البته به نظرم كاراكترهایی كه اینگونه اقتدار دارند جذابتر هستند تا صرفاً فقط یك مادر مهربان. یك چیزهایی نقش را زیباتر میكنند مثلاً مادرهای ما وقتی پدر نیست نقش پدر را هم بازی میكنند و مدیریت میكنند. میگویند زن بلاست و ای كاش هیچ خانهای بیبلا نباشد اگر مادر در خانه نباشد انگار خانه سرد است ولی وقتی هست حواسش به همه چیز زندگی هست.
شما تجربه كار كودك و نوجوان دارید. وقتی چنین كارهایی پیشنهاد میشود چقدر بار آموزشی شما را راغب میكند تا كاراكتر را بپذیرید؟
كار با نوجوانان و كودكان بسیار مفرح است. آنها پاكی طینتی دارند كه سر صحنه به بزرگترها منتقل میكنند و این لذت بخش است چون دائم در حال یادگیری هستند و شما را به تكاپو میاندازند كه یاد بگیرید و یاد بدهید.
درعین حال سخت هم است چون در پشت صحنه تمام حركات شما را در نظر میگیرند و شما هم باید مراقب باشید زیرا شما الگوی آن نوجوان هستید. ولی صرفاً نقشی برای اینكه درسی را به نوجوان بدهم انتخاب نمیكنم. وقتی فیلمنامه میخوانم دقت میكنم چه زیباییای دارد و در نهایت چه میخواهد بگوید و حالا در كنارش میبینم نقشی كه به من پیشنهاد شده چه ویژگیهایی دارد و آیا جای كار دارد؟ اگر احساس كنم با آن نقش میتوانم حرفی در بازیگری بزنم آن وقت بازی میكنم.
البته درجات بعدی هم دارد مثلاً كارگردان، بازیگران مقابل، گروه فنی و... در واقع سینما یعنی كار گروهی.
و چرا در این سالها از سینما دور شدید؟
در سینما طی سالهای اخیر نه تنها من كه بسیاری از بازیگران همسال من دور شدند. فیلمهایی ساخته نشد كه ما حضور داشته باشیم مثلاً دورهای مثلث عشقی ساخته میشد كه ما نمیگنجیدیم یا طنز ساخته شد. من طنز دوست دارم و كار كردم اما موقعیتهای طنز را میپسندم. طنز فانتزی خیلی باید حساب شده باشد تا به قول معروف خوب از آب دربیاید. به همین دلیل سعی كردم محتاطانه انتخاب كنم. ترجیح دادم اگر اثر خوبی در تلویزیون پیشنهاد شود، بپذیرم تا اینكه یك كار معمولی سینمایی را بازی كنم.
از ابتدای گفتوگو چند بار اشاره كردید با نقشهایتان فرق دارید. میشود كمی بیشتر فاطمه گودرزی را برای ما معرفی كنید؟
من در عین حال كه آدم صبوری هستم ولی بسیار عجول هم هستم و دوست دارم زود به نتیجه برسم. بسیار فعال هستم. مردم به من میگویند از نقشهای شما آرامش میگیریم اما خودم انسان خیلی آرامی نیستم، نه اینكه نباشم اما خیلی هم آرام نیستم. اصلاً نمیتوانم بیكار باشم. رفت و آمدهای خانوادگی چندانی ندارم چون فرصت زیادی ندارم.
حتماً درصدی از شخصیت من در نقش هایم است اما آن آدم كاملی كه در كارها میبینید نیستم.
هیچوقت نخواستید یك نقش بسیار متفاوت را تجربه كنید.
نقش بسیار متفاوت باید پیشنهاد شود یا اگر هم شده در همین حدودی است كه از من دیدهاید.
راستی چرا مخاطب با شما ارتباط خوبی برقرار میكند؟
همیشه سعی كردم درشت گویی نكنم. در كارم غلو نباشد. شاید به این دلیل است كه من را از جنس خودشان میدانند و باعث خوشحالی و دلگرمی من میشود.
اخبار فرهنگی - روزنامه ایران
ویدیو : فاطمه گودرزی، مادر محبوب تلویزیون ایران