علی شریعتی «پروفسور شاندل» است! : علی شریعتی «پروفسور شاندل» است آیا میدانید ...
علی شریعتی «پروفسور شاندل» است
آیا میدانید پروفسور شاندل كه دكتر علی شریعتی گاهی از او نقل قول میكند، وجود خارجی ندارد.
«شاندل» در زبان فرانسوی به معنای شمع، درواقع همان تخلصی است كه دكتر علی شریعتی برای خودش درنظر گرفته است: «شمع». این عنوان در عین حال حروف اختصاری نام شریعتی نیز هست؛ شریعتی مزینانی علی.
در این گزارش مروری داریم بر پروفسور شاندل و چگونگی حضور او در گفتار و نوشتارهای علی شریعتی.
علی شریعتی در فاصلهی سالهای 1346 تا 1348 دستنوشتههایی را دارد كه از آنها با عنوان «كویریات» یاد میكند. بر اساس اسناد منتشرشده در سایت رسمی این نویسنده و جامعهشناس، این نوشتهها در كلاسورهای سبزرنگ و خاكستریرنگ مكتوب میشد با عنوان «گفتوگوهای تنهایی» و بعد هم در یك دورهی دوجلدی از سوی بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی منتشر شده است. در همین آثار است كه شریعتی كه بر حسب عادت، نوشتههای تنهاییاش را در این دفترها ثبت میكرد، شخصیت «شاندل» را خلق میكند و از او به عنوان نویسندهی كتاب «گفتوگوهای تنهایی» یاد میكند.
گاه در سخنرانیها و دستنوشتههایش این شخصیت برساختهی خیالش را نویسندهی تونسیتبار معرفی كرده است. در حالیكه «شاندل» وجود خارجی ندارد و به معنایی خود علی شریعتی است؛ حتا اگر در كتاب «كویر» آنجایی كه از معبودهایش سخن میگوید، «شاندل» را هم یكی از معبودهایش عنوان كند. ابدا شاندلی در كار نیست، با اینكه دربارهاش میگوید، «و دیگران و دیگران... پروفسور شاندل که در هیچ قالبی نتوانستم محصورش کنم و به قول جلال آل احمد: «هر جایی جوری بود و همهجا یکجور» و هر لحظه جلوهای دیگر داشت و در همه تجلیهای رنگارنگ و شگفتش یک روح آشکار بود و همواره از بودا تا دکارت در نوسان بود و شرق و غرب را، گذشته و آینده را و زمین و آسمان را زیر پا میگذاشت و لحظهای آرام نداشت و در حادثهی صبح بیستوهشتم فوریهی سال ۱۹۶۷ برای همیشه آرام گرفت.» (علی شریعتی، کویر، معبودهای من)
علی شریعتی در كنار «شاندل» از لوئی ماسینیون، فرانتز فانون، ژاک برک، الکسیس کارل و ژان کوکتو در همان منبع به عنوان دیگر معبودهایش یاد میكند. برخلاف همهی اینها، تنها «شاندل» است كه وجود خارجی ندارد.
یان ریشارد ـ ایرانشناس فرانسوی ـ در مقالهای با عنوان «شریعتی و ماسینیون» در كتاب «لوئی ماسینیون و ایران» دربارهی جستوجوی خستگیناپذیرش برای یافتن پروفسور شاندل مینویسد: «در گفتوگوهای تنهایی بارها به تأملات عمیقی در خصوصِ حلولِ مسیح و بارداری مریم برمیخوریم. این تأملات به پروفسور شاندل نسبت داده میشوند. من كه به چنین گفتاری كنجكاوم شده بودم، كوشیدم به جستوجوی این متفكر برآیم كه چنین الهامبخش تأملات شریعتی بوده است، متفكری كه شریعتی بهدور از دنیای سیاست، هیاهو و تلاطمهایش، خود را مرید وی معرفی میكند. پس از جستوجوهای خستگیناپذیر، سرانجام بهدنبال انتشار چندین اثر در خصوص شریعتی، دریافتم كه شاندل تنها در عالم خیال علی شریعتی مزینانی، یعنی همان «شمع» وجود داشته است. در عربی و در فارسی شمع همان شاندل فرانسوی است. از طرفی، شریعتی در سالهای 60 كه در فرانسه زندگی میكرد، در نشریات جبهه ملی ایران با تخلص شمع قلم میزد. اگر استاد و معبود شریعتی شاندل باشد، یعنی همان خودِ اساطیری وی؛ در نتیجه میتوان گفت كه ماسینیونی كه شریعتی همچون معبود خود ترسیم میكند، نیز در واقع جز تصویری بیرونی از هویت آرمانی خود او نیست.»
جالب است علی شریعتی در مجموعهی آثار، 33، جلد یك، صفحهی 32 در باب نسبت و پیوندش با «شمع» میگوید: « میان من و شمع پیوندهای ویژه و پنهانی نیز هست، نخستین شعری كه سرودهام، «شمع» بوده است، منتها «شمع زندان». رابطهی دیگری نیز میان من و شمع هست كه بسیار شگفتانگیز است، بسیار، اما نمیتوان گفت، شاید در آینده روزی برسد كه بتوان، اما امروز نمیتوان. گذشته از آن، شمع یك نوع خود من است، مگر نه مجموعهی حروف اول اسامی من است؟!»
همچنین علی رهنما در كتاب «شریعتی مسلمانی در جستوجوی ناكجاآباد» در صفحهی 124 میآورد: «شریعتی با الهام از نام مستعار فارسی خود، شمع دیگری ساخته بود و اینبار یك شمع فرانسوی؛ شاندل، همزاد شریعتی طبق عادت مألوف وی كه به جای استفاده از یك نام دیگر یا دستكم نامی كه قبلا وجود داشته، از پس نقابی ناآشنا سخن میگفت، تصویر شفافی از خودش بود.»
احسان شریعتی ـ فرزند علی شریعتی ـ در پاسخ به پرسشی دربارهی «شاندل» به مجلهی نسیم بیداری توضیح میدهد كه نوشتههای «كویر» نمادین است. دکتر با خود شاندل هم گاهی متفاوت است و همیشه خود شریعتی نیست. همچنین امیر رضایی كه با فرزند شریعتی در این گفتوگو شركت داشته است، دربارهی شاندل توضیح میدهد: «در جایی میگوید كه در کشورهای از نظر فرهنگی عقبمانده مانند ما، وقتی «نقل قول» میکنیم و حرفی را از قول کسی میگوییم، این، اثربخشتر است. شریعتی شاندل را که مخفف نام خودش هم هست، بههمین دلیل اختراع کرده و برای اثرگذاری بیشتر است و قصد دیگری ندارد. یکی از دوستان روشنفکر ما منتقد شریعتی بود که چرا تو با این کار ما را سر کار گذاشتهای؟ ما دنبال شاندل میگشتیم؛ درحالیکه شاندلی وجود نداشت.»/ایسنا
ویدیو : علی شریعتی «پروفسور شاندل» است!