شجونی: من از پول متنفرم و هر چهار بچه ام بیکارند، ولی فائزه امروز فرار کرده رفته :



شجونی: من از پول متنفرم و هر چهار بچه ام بیکارند، ولی فائزه امروز فرار کرده رفته

اعتماد نوشت: تنها توجه رسانه‌های اصولگرا به سخنان آقای شجونی نیست که شما را برای گفت‌وگو با او وسوسه می‌کند. او صاحب منبر است و مخاطب. سال‌هاست که تکلیف خودش را با سیاست روشن کرده و بی‌هیچ تغییری فقط یک حرف می‌زند: اصلاح‌طلبان بدند و اصولگرایان خوب. همین! دیگر هیچ بحث و استدلالی در مقابل این گزاره توان مقاومت ندارد.گفت‌وگوی زیر تلفنی صورت گرفته و نمی‌توان آن را یک گفت‌وگوی سیاسی دانست بلکه صرفا جمله‌سازی با کلمات سیاسی است.

‌‌ در آخرین اظهارنظرتان فرمودید اصلاح‌طلبان برای آمدن به تکاپو افتاده‌اند اما کسی منتظر آنها نیست. می‌توانید بگویید این تکاپوها دقیقا به چه صورت است؟

اینها همچنان دچار توهم‌اند. مدام خودشان را به عنوان کاندیدا معرفی می‌کنند و می‌گویند ما در آینده موفقیم در حالی که اصلا کسی منتظر اینها نیست. زمانی یک فردی در یک دوره‌یی کار درخشانی انجام داده که مایه سربلندی مردم بوده. این طبیعی است که نامش در ذهن مردم مانده باشد اما اینها که گلی به سر مردم نزده‌اند که فکر می‌کنند در انتخابات موفق خواهند شد.

الان بیشترین کسانی که مدام در پی مطرح کردن کاندیداهای اصلاح‌طلب هستند، اصولگراها هستند. مشخصا کدام اصلاح‌طلب برای کاندیدا شدن تلاش می‌کند؟

آقای عبدالله نوری و قدرت‌الله علیخانی.

‌ آقای نوری چند روز پیش بیانیه‌یی صادر کردند مبنی بر اینکه دیدارهایش هدف انتخاباتی ندارد. شیخ قدرت هم که قصد رییس‌جمهور شدن ندارد.

اطلاعات همه ما همین چیزهاست. اگر دیدارهای او انتخاباتی نیست، پس چیست؟ خوئینی‌ها که در دادگاه ویژه روحانیت محکوم شده، الان چه می‌گوید؟ کجا مردم منتظر او هستند؟

‌ شما از قبل از انقلاب وارد کار سیاسی شده‌اید و به خوبی می‌دانید که خیلی از کسانی که امروز مورد غضب شما هستند، از ابتدای انقلاب بخشی از پیکره نظام سیاسی بوده‌اند و بخشی از مرم هم طرفدار آنها هستند. وقتی شما حکم به نبودن آنها در سیستم می‌دهید، به فکر این هستید که بدنه اجتماعی آنها جذب چه گروهی خواهند شد؟

بدنه اجتماعی؟ مردم از اینها حمایت نمی‌کنند. کسی از اینها خیری ندیده است.

‌ از کجا می‌دانید که مردم اصلاح‌طلبان را قبول ندارند؟

از کجا فهمیدم؟ برای اینکه به اینها رای ندادند. آقای علیخانی خودش در قزوین رای نیاورده، حالا ادعا می‌کند مردم از اصولگراها متنفرند و این دفعه به اصلاح‌طلب‌ها رای می‌دهند. پس چرا خودش در قزوین رای نیاورد؟

در چه انتخاباتی اصلاح‌طلب‌ها بدون آنکه ردصلاحیت شوند، آمدند و شکست خوردند؟

در دوره اصلاحات حداقل دو قوه در دست آنها بود، هم قوه مقننه و هم قوه مجریه. آنها وقتی به مجلس رفتند، به جای اینکه برای مردم کاری کنند، گفتند ما می‌خواهیم از حاکمیت بیرون برویم. اینها اعتصاب کردند، استعفا کردند، از مجلس هم بیرون رفتند حالا چرا باید مردم دوباره به آنها رای ‌دهند. اصلا مگر می‌شود تاجری که سرمایه‌اش تمام شده را به سرمایه‌گذاری دعوت کرد.

با توجه به عملکرد اصولگرایان در این بازار، آنها چقدر سرمایه‌ دارند؟

فعلا باد به پرچم اصولگرایی می‌خورد. دیو چو بیرون رود، فرشته درآید. آنها رفتند، اینها آمدند. حالا منتظریم ببینیم در مجلس چه کار می‌کنند؟ کسی که به تاریخ پیوسته، دیگر دورانش تمام شده است.

شما که سرد و گرم روزگار را چشیده‌اید، روی چه حسابی می‌گویید اصلاح‌طلبان به تاریخ پیوسته‌اند؟

یک وقتی یک آدمی شخصیت بزرگی دارد مثل گاندی و عبدالناصر و مصدق. اینها که این‌جور نیستند. اصلاح‌طلب‌ها نمی‌توانند بین مردم آفتابی شوند. مردم از اینها با لنگه کفش استقبال می‌کنند.

از چند درصد مردم حرف می‌زنید؟

اکثریت مردم.

براساس آمارگیری خاصی این حرف را می‌زنید؟

کله‌گنده این جریان که هاشمی‌رفسنجانی است، جرات ندارد به نماز جمعه بیاید چون مردم به او حمله می‌کنند. اگر خاتمی و کروبی بیایند دیگر بدتر. افکار عمومی را همین جوری می‌شود فهمید.

‌ یعنی الان اگر چند نفر از مخالفان شما در مراسمی به شما حمله کنند یا ناسزایی بگویند، اصلاح‌طلبان مجازند بگویند آقای شجونی جرات ندارد آفتابی شود و همه از او متنفرند؟

ما آخوندها در بحث علمی می‌گوییم مورد، موسس نیست. اینکه شما گفتید موردی است. من که در جامعه ظاهر می‌شوم، مردم با من سلام و علیک و روبوسی می‌کنند ولی اینها این‌طور نیستند.

چرا شما این بحث را مطرح نمی‌کنید که شورای نگهبان به همه اصلاح‌طلبان اجازه حضور در انتخابات را بدهد تا مردم قدرت انتخاب میان دو گزینه را داشته باشند و همین سخن شما به صورت عینی و نه موردی اثبات شود؟

شورای نگهبان مگر می‌تواند خاصه‌خرجی کند. مقررات و قانون هست.بعضی‌ها طبق قانون می‌توانند فعالیت کنند، بعضی‌ها کارنامه منفی دارند و نمی‌توانند فعالیت کنند. شورای نگهبان که از پیرمردهای 80، 85 ساله تشکیل شده، نمی‌تواند روی هوای نفس تصمیم بگیرد.اصلاح‌طلب‌ها پرونده دارند چرا که وقتی داخل سیستم شدند، گفتند ما نظام را قبول نداریم. در تمام دنیا هیچ‌کس به براندازها اجازه فعالیت نمی‌دهد.

آیا انتقاد کردن به معنای براندازی است؟

انتقاد با براندازی فرق دارد. اما اصلاح‌طلب‌ها هم انتقاد کردند، هم اعتراض و هم براندازی. و هم اینکه برای دشمن سیگنال فرستادند به هوای حرکات اینها، از پادگان اشرف تا سلطنت‌طلب‌ها، تا فدایی خلق و بهایی و هم کسانی که اصلا رای نداده بودند، مجال عرض‌اندام پیدا کردند. فکر کردند حلیم پخش می‌کنند.

دقیقا همان‌طور که گفتید، کمپ اشرفی‌ها و فدایی‌ها چه ربطی به دوستان و یاران امام دارند؟

اینها با امام بودند ولی الان می‌گویند ما با افکار امام مخالف بودیم.

چه کسانی گفتند؟

خوئینی‌ها و امثال ذلک گفتند ما ولایت فقیه را قبول نداشتیم. اصلا خود اینها بیایند از خودشان دفاع کنند. شما چرا دفاع می‌کنید؟

من دفاع نمی‌کنم. سوالم این است که آیا آقای خوئینی‌ها گفته من امام را قبول نداشتم؟

این افکار را، نه خود امام را. پول امام را همه قبول داشتند. دادستانی امام را همه قبول داشتند. کروبی پول امام را قبول داشت اما ولایت فقیه را نه. اینها فقط دم از امام، می‌زنند. به حسن خمینی می‌گویند یادگار امام، من هم می‌گویم. اما شورای نگهبان را که آن هم یادگار امام است، قبول ندارند. آقای محتشمی در سخنرانی‌اش صراحتا گفت 12 عضو شورای نگهبان اصلا صلاحیت ندارند.

نظارت استصوابی شورای نگهبان در زمان امام هم بود یا بعد از مجلس چهارم شروع شد؟

شورای نگهبان زمان امام هم رد صلاحیت می‌کرد.

چطور کسی که چندین دوره تایید صلاحیت شده، دیگر تایید نمی‌شود.

چون در عرض چند روز هم می‌شود پرونده‌دار شد. همین الان در روزنامه‌ها به برادر رییس قوه قضاییه تهمت می‌زنند و برادرش هم می‌گوید باید بررسی شود. مساله این است که اصلاح‌طلب‌ها از چشم مردم افتاده‌اند.

شما نماینده چند درصد مردم هستید؟

شما چرا دلت برای یک سری آدم عوضی می‌سوزد؟‌ مثل اینکه خودت هم یک مرضی داری.

من مرضی ندارم فقط می‌خواستم بدانم دلیل تهمت زدن به بخشی از نیروهای سیاسی چیست، اخیرا ثابتی، معاون ساواک، در کتابش اتهامات زیادی به شما وارد کرده. آیا درست است که این اتهام‌ها را بدون بررسی در مورد شما روا بدانیم و اصلا به شما اجازه دفاع از خودتان را ندهیم؟

ثابتی قاتل آیت‌الله سعیدی و غفاری بوده. من پاسخ همه تهمت‌هایش را هم داده‌ام.

پس نتیجه می‌گیریم تهمتی که زده می‌شود، فرد باید بتواند از خودش دفاع کند نه اینکه مردم فقط شنونده یکسری تهمت و ادعا باشند.

ثابتی ساواکی است. یک عمر خون ریخته و جنایت کرده. خودشان به من گفتند ما برای 300 نفر که بین آنها سناتور هم بودند، از این مونتاژها درست کرده‌ایم. یک وقتی من را از خیابان‌ها دزدیدند و بردند معاون ساواک تهران آقای تهامی یک چمدان از همین عکس‌ها ریختند روی میز از آقای آیت‌الله لواسانی، ‌مصطفی خمینی، آقای فلسفی و… عکس درست کرده بودند که ما برویم ساواکی بشویم و الحمدلله ما ساواکی نشدیم. حالا با سرمایه‌های ایران آروغ ویتامین می‌زنند و از این حرف‌ها می‌گویند.

از من پرسیدید چرا از اصلاح‌طلب‌ها دفاع می‌کنم. خود شما چرا از اصولگراها حمایت می‌کنید؟

مثل این است که بپرسید چرا آب گوارا می‌خوری؟ اما اصلاح‌طلب‌ها چه گلی به سر شما زده‌اند؟ چون حرف‌های ضدانقلابی می‌زنند، محبوب شما هستند.

خیر به دلیل اینکه معتقد به اصلاح ساختارند نه دفاع از نقایص به هر قیمتی.

هر اصولگرایی اصلاح‌طلب است اما هر اصلاح‌‌طلبی اصولگرا نیست. اینها از اهداف امام جدا شده‌اند. اینها به حزب شیطان پیوستند.

در حال حاضر قوه مجریه، مقننه و قوه قضاییه در دست اصولگراهاست. شما الان رضایت کامل دارید؟

ما انتقاد داریم ولی ویرانگر نیستیم. یک موقع ماله دست می‌گیرند تا دیوارها را بالا ببرند. یک وقتی کلنگ دست‌شان می‌گیرند تا ویران کنند.

در حال حاضر شما به چه چیزی انتقاد دارید؟

ما غلط‌گیریم.

اصلاح‌طلب‌ها هم غلط‌گیرند.

آنها نیامده‌اند غلط بگیرند. آنها با دشمنان نظام همدست شده‌اند.

نگفتید از چه چیزی انتقاد دارید؟

بنده به خود شما که الان سنگ اینها را به سینه می‌زنید، انتقاد دارم. شما هم دستی در آتش دارید.

شغل من شرافتمندانه نیست؟

خیر، این چه شغلی است که مدام سوال بیخود می‌کنی. من شما را مثل فرزند خودم دوست دارم. تمام دنیا می‌داند کروبی 300 هزار تا رای آورد، شما چه می‌گویی.

سال 84 آقای کروبی پنچ میلیون رای آورد. سوال فقط این است که چه شد که این پنج میلیون تبدیل به 300 هزار تا شد؟

چند میلیون؟

پنج میلیون.

پس طرفدار کروبی هم هستی.

من فقط سوال پرسیدم.

مردم در این چهار سال فهمیدند که اشتباه کردند و دیگر به او رای ندادند.

شما در گذشته رفاقتی هم با این افرادی که الان متهم می‌کنید، داشتید؟

بله، من که در مجلس بودم، آقای هاشمی رییس بود، یک دوره دیگر آقای کروبی بود. ما آن موقع به آنها عزت و احترام می‌کردیم.

رفاقت هم داشتید؟

بله.

گاهی دل‌تان برای آن دوران تنگ نمی‌شود؟

نه اصلا دلم تنگ نمی‌شود. من آدم هدفی هستم نه علفی. من اصولی هستم. من و آقای کروبی با هم زندان بودیم. با پدر خدابیامرزش هم زندان بودم. همه ما طرفدار امام بودیم. این مسائل سیاسی و فتنه‌ها ما را از هم جدا ‌کرد. الان دلم برای چه تنگ شود؟ اول از همه ما دنبال شهید نواب صفوی رفتیم، بعد پیوند زدیم به امام. از امام هم هزار تومان گیرم نیامده است. من از پول، مخصوصا پول حرام متنفرم. الان چهار بچه دارم که همه بیکارند.در مقابل فائزه امروز صبح فرار کرده رفته، پسر هاشمی در لندن پرخوری می‌کند، اینها نظام‌ را فدای فرزندان خودشان کردند. باعث غم و غصه رهبر شدند. کارد بخورد به آن دل که برای آنها تنگ شود./سایت انتخاب

 


ویدیو : شجونی: من از پول متنفرم و هر چهار بچه ام بیکارند، ولی فائزه امروز فرار کرده رفته