سبك زندگی اصیل ایرانی در آستانه فراموشی است؟ : قدیمها زندگیهای خانوادگی شكل ...
قدیمها زندگیهای خانوادگی شكل دیگری بود. دورهمنشستنهای خانوادگی هر شب در حیاط بزرگ یا در پذیرایی بزرگ خانه تشكیل میشد و بزرگترها و كوچكترها دور هم مینشستند و از همدیگر میگفتند. در كنار هم بودن، طرح مشكلات، كمك برای رفع آنها، تلقین عشق و محبت و آرامش ذهنیتی است مهمترین معانی است كه با مطرح شدن اسم «خانواده» در فكر انسان نقش میبندد. اما امروزه به دلیل مشكلات و شیوه جدید زندگی كه وجود دارد در كنار هم بودن بین افراد خانواده بسیار كم شده كه همین موضوع به یكی از نگرانیهای جامعه تبدیل شده است.
دكتر سعید معیدفر جامعه شناس، در مورد شیوه جدید زندگی به تهران امروز میگوید: یك سری مسائل وجود دارد كه بخشی از زندگی امروز شدهاند. باید پذیرفت كه خانواده امروز بهتدریج ویژگیهای سنتی خود را از دست میدهد و اگر در گذشته افراد یك خانواده درهمه بخشهای تولید مصرف، تفریحات، تصمیمگیریها و حتی اقتصاد هم با یكدیگر تعامل داشتند. اما امروز اعضای خانواده در حوزه تولید نقشی ندارند و یك واحد مصرف كننده شدهاند.
این استاد جامعه شناسی میگوید: شیوه معیشتی جدید خود به خود موجب تفكیك نقشها و جدا شدن اعضای خانواده در بسیاری از زمینهها میشود. به اعتقاد دكتر معیدفر، خانواده امروزی عمدتا نقش تولید مثلی دارد و بعد هم با بزرگ شدن بچهها خانواده قبلی از هم میپاشد و این برعكس دوران قدیم است كه بچهها همچنان در حاشیه خانواده بزرگ باقی میماندند و بعد از ازدواج با خانواده پدر و مادر در یك جا زندگی میكردند و یك فعالیت اقتصادی را دنبال میكردند.
این جامعه شناس معتقد است بخشی از این سبك زندگی تحمیلی زندگی مدرن است و چارهای جز تن دادن به آن هم وجود ندارد. او میگوید: شیوه زندگی امروزی راه چارهای ندارد و قابل بازگشت به گذشته هم نیست. گاهی اوقات هر كدام از اعضای خانواده برای خود شغل متفاوتی دارند و یكدیگر را در طول روز نمیبینند. در خانوادههایی كه افراد آن صمیمیتر هستند شاید در یك فرصت كوتاه شبانه با هم غذایی بخورند. در گذشته اعضای خانواده در كنار هم به تفریح میپرداختند و حتی تلویزیون میدیدند اما امروزه احتمال دارد در هر خانه چند تلویزیون یا كامپیوتر وجود داشته باشد كه هر كدام از افراد خانواده را به سمت خود میكشد. این اقتضای زندگی جدید است و خود به خود باعث میشود كه ارتباط خیلی نزدیكی كه قبلا بین اعضای خانواده بود كمكم از بین برود. در وضعیت فعلی باید بهدنبال راه چارهای بود كه طبق آن اعضای جامعه و خانواده با یكدیگر تعامل بیشتری داشته باشند.
این استاد دانشگاه درباره آینده این شیوه زندگی میافزاید: برخی از جامعه شناسان بر این اعتقادند كه افراد یك جامعه این تعامل را در واحدهای صنفی و اجتماعی دیگر، نهادهای اجتماعی، ngoها با هم پیدا میكنند. حتی برخی معتقدند با پیشرفت روندی كه پیش رو داریم، امكان دارد خانواده موجودیت خود را در آینده كمكم از دست بدهد و دیگر هیچ سنخیتی بین اعضای خانواده برای با هم بودن وجود نداشته باشد.
اما در همین سالهای گذشته برخی از كارشناسان امور خانواده و متخصصان حوزههای اجتماعی، از متلاشی شدن نهاد خانواده در ایران به دلیل تن دادن به سبك زندگی مدرن فعلی خبر میدهند. دكتر محمد زاهدیاصل مددكار اجتماعی و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی یكی از این افراد بود كه چند وقت پیش در گفتوگو با تهران امروز اعلام كرد كه گرایش به تجرد گزینی و تن دادن به سبك زندگی جدید باعث شده دهه 90دهه فروپاشی نهاد خانواده در ایران باشد. موضوعی كه دكتر معیدفر چندان با آن موافق نیست. او میگوید:اما مطرح كردن این بحثها در مورد جامعه ایران، زود است. زیرا هنوز نهادهای اجتماعی دیگر زور زیادی پیدا نكرده و مهم نشدهاند. ضمن آن كه خانواده همچنان دارای اهمیت بالایی است. بهرغم تمام این تغییرات اعضای خانواده به هم دلبسته هستند.
پدر و مادرها نیز تمام وجود و دارایی خود را در اختیار فرزندانشان میگذارند و برای آنها تلاش میكنند. همچنین سهم عمده شخصیتی فرزندان از خانواده تغذیه میشود و براساس تحقیقات گروه مرجع فرزندان هنوز هم والدین آنها هستند. با توجه به تغییرات و بهرغم ایرادهایی كه به سبك زندگی، تحولات اقتصادی و اجتماعی وارد میشود خانواده در جامعه ایران دارای اعتبار بالا و مهمترین نهاد اجتماعی است كه در درون آن افراد یك جامعه با هم تعامل دارند و هنوز نهادهای بزرگتر نتوانستند جایگزین آن شوند و آنقدرها كه شنیده میشود خانواده ایرانی از هم گسیخته نیست. البته نباید دلخوش كنیم و بگوییم نباید نگران بود.
این جامعه شناس به عواقب بیاعتنایی به خانواده اشاره كرده و میافزاید: متاسفانه در دهه اخیر عدم توانایی ساماندهی جامعه، بحرانهای اقتصادی، مشكل تورم، اشتغال، بیكاری و همچنین عدم برنامهریزی در حوزههای تعلیم و تربیت فشارهای هنگفتی به خانواده وارد كرده است. اما این خانواده همچنان در این سختیها توانسته استحكام خود را حفظ كند. این روزها اتفاقات هشدار دهنده زیادی رخ میدهد كه باید به آنها توجه مضاعفی شود. بسیاری از قتلها و خشونتها در درون خانواده اتفاق میافتد. محققان با توجه به آمار و درصد بالا معتقدند خشونتهای اجتماعی در خانواده اتفاق میافتد.
این حاكی از تحت فشار شدید بودن خانواده است. مسئولان با بیكفایتی باعث شدند تمام فشارهای جامعه اقتصادی، اجتماعی، تربیتی و حتی سیاسی بر سر خانواده خراب بشود. در موقعیت زمانی كه فشارها برخانواده زیاد میشود، مسلما آسیب و صدمات زیادی به آن خواهد خورد. از جمله این آسیبها میتوان به ایجاد خشونت بین اعضای خانواده، زن و شوهر، پدر، مادر و فرزندان اشاره كرد. اگر بخواهیم به كمك خانواده بشتابیم، باید از این فشار ایجاد شده بر به خانواده بكاهیم. خانواده زحمت خود را میكشد. و این مسئولان هستند كه نتوانستند در كمتر كردن این بار سنگین كاری كند و هزینه سنگین تعلیم و تربیت را هم بر دوش خانواده انداختهاند.
بیش از هر چیز باید برنامهریزیهای علمی و دقیق و كارآمد صورت بگیرد تا خانواده بتواند نقش همیشگی و انسجام بخش خود را ایفا كند.وی درباره خانوادههای مرفهی كه دچار عدم انسجام شدهاند نیز میگوید: اگر آمارها را نگاه كنید، بیشترین خشونتها و فشارها بر خانوادههای طبقات پایین است. در خانوادههای مرفه این خشونت به این شكل و شمایل نمود پیدا نمیكند. طبیعی است اگر پدری بیكار باشد و نتواند پاسخگوی نیازهای خانواده باشد روابط آنها به خشونت گرایش پیدا خواهد كرد.
البته ممكن است رفاه بیش از حد هم مشكل ایجاد كند، اما صدمات و آسیبهای فقر بسیار بیشتر است. برخی جامعه شناسان هم معتقدند وقتی در یك جامعه بیعدالتی وجود داشته و فاصله طبقاتی زیاد باشد، معمولا از هر دو سو مشكل ایجاد میشود. ناكارآمدی میتواند فاصلههای طبقاتی بیشتر كند و در ثروت بیش از اندازه و فقر شدید نابسامانی ایجاد كند. ما در اعتقادات و ادبیات دینی هم روایات زیادی داریم مبنی بر اینكه «فقر از هر دری وارد شود، فساد، كفر، بیچارگی و تباهی همراه آن وارد میشود.»
منبع:سلامت نیوز
ویدیو : سبك زندگی اصیل ایرانی در آستانه فراموشی است؟