زیبا بروفه این روزها كجاست و چه میكند؟ : زیبا بروفه هم مهاجرت كرد. البته نه ...
زیبا بروفه هم مهاجرت كرد. البته نه به آن طرف آبها. یك جزیره زیبا را وسط خلیج فارس به همراه همسر پیدا كردند و به آنجا رفتند تا از استرس و شلوغی و دود شهری مثل تهران دور باشند.
زیبا بروفه هم مهاجرت كرد. البته نه به آن طرف آبها. یك جزیره زیبا را وسط خلیج فارس به همراه همسر پیدا كردند و به آنجا رفتند تا از استرس و شلوغی و دود شهری مثل تهران دور باشند. برادر زیبا، میلاد هم به آنها پیوست تا دنجنشینیشان رونق بیشتری بگیرد. وقتی همچین محفل صمیمی و خانوادگی جذابی را پیدا میكنید، بهتر است مهمانشان باشید تا در این لذت و آرامش كمی شریك شوید.
در یك روز زیبای پاییزی مهمان زیبا بروفه و برادرش میلاد شدیم و از او درباره كم كاری اخیرش در دنیای تصویر، علاقهاش به زندگی در جزیره كیش، دلتنگیهایش برای سینما و ارتباطش با برادر كوچكش گپ و گفت داشتیم.
من بازیگرم نه کارمند!
من از ابتدای ورودم به سینما آدم منصفی بودم. خیلی دلی كار كردم و هرگز توقع دستمزدهای آنچنانی نداشتم. طی این یكی دو سال اخیر چندان پیشنهاد دلچسبی نداشتم. شاید هم خیلی پرتوقع عمل كردم و مدام منتظر پیشنهادی بهتر ماندم. دوست ندارم به صرف دیده شدن و نقش بازی كردن كاری را قبول كنم؛ این برایم خوشایند نیست. برایم مهم است اگر كار میكنم خودم نقش را دوست داشته باشم چون اگر نقشی را دوست نداشته باشم نمیتوانم مانند كارمند عمل كنم و نقش را بازی و پولم را دریافت كنم و تمام.
خیلی زود به شهرت رسیدم
من در سنین خیلی جوانی و درست زمانی كه تنها یك ماه بود كار بازیگری را شروع كرده بودم، به شهرت رسیدم. سریال «مجید دلبندم» آنقدر بین مردم محبوب شد كه همه مرا به چهره و نام در كوچه و خیابان میشناختند. همین موضوع باعث شد كمی توقعم بالا برود و پیشنهادهای مختلف را رد میكردم. پیشنهادها به حدی زیاد بودند كه فرصت نمیكردم همهشان را بخوانم.
جالب اینكه گاهی وقتی فیلم یا سریالی میدیدم، حس میكردم چقدر داستان آن آشناست و تازه یادم میافتاد كه فیلمنامه را قبلا خواندهام و نقشی در آن فیلم یا سریال به من هم پیشنهاد شده بوده. با این اوصاف برایم خوشایند نیست پس از چند سال دوری از سینما با نقشی كه دوست ندارم به دنیای بازیگری بازگردم.<
دستمزد پایینتر از حد معمول توهین به بازیگر است
در مقوله دستمزدهای سینما یك حداقل و یك حداكثری وجود دارد. وقتی میزان دستمزد پیشنهادی از حداقل پایینتر باشد، توهینآمیز است. مردم از دستمزدهای آنچنانی عده اندكی از بازیگران میشنوند و میخوانند و فكر میكنند ما بازیگران آدمهای خیلی پولداری هستیم اما الان شرایط به گونهای شده كه وقتی پیشنهاد كاری به من داده میشود، دستمزدش با دستمزد كارهایم در 10سال پیش برابری میكند یا حتی كمتر است! جالب اینكه اگر به تهیهكننده اعتراض كنیم، بهراحتی همكارانی را كه با نصف همان دستمزد هم حاضر به كار كردن هستند، جایگزین میكنند یا حتی كسانی را دعوت میكنند كه حاضرند بدون دریافت دستمزد كار كنند.
من به عنوان یك بازیگر تابهحال طلب دستمزد غیر متعارف نكردهام. انتظار دارم به اندازه زحمتی كه میكشم، به من دستمزد داده شود. اتفاقا هفته گذشته یكی از كارگردانان جوان و خوشآتیه كشورمان به من پیشنهاد بازی در فیلم سینماییشان را داد ولی رقم پیشنهادی به حدی كم بود كه من ترجیح دادم قبول نكنم چون این مبلغ بسیار كمتر از زحمتی است كه باید برای انجام كار بكشم. این روزها مردم مرا هر جا میبینند از كم كاریام میپرسند. این نشان میدهد آنها دوست دارند چهرههای شناخته شده را ببینند. من هم دوست دارم به میزان تجربه و سابقهای كه در سینما و تلویزیون دارم، دستمزد دریافت كنم.
بازیگری را مدتی مسكوت گذاشتم
شاید عده ای فكر كنند قهر یا لجبازی میكنم اما من فقط خواستم بهخاطر شرایط بد سینما و تلویزیون مدتی این كار را مسكوت بگذارم تا شاید اوضاع بهتر شود. من در كیش زندگی میكنم.البته خانه و زندگیام در تهران است ولی مدتی از سال را در كیش ساكن هستم.جالب اینكه همین بهانهای شده است تا برخی دوستان بگویند «دوست داشتیم در فیلممان بازی كنی ولی تو كه تهران نیستی!» همهمان بازیگرانی را میشناسیم كه در خارج از كشور زندگی میكنند و فقط برای بازیگری به ایران میآیند. خوشبختانه در این دوره و زمانه ارسال فیلمنامه فقط با یك لپتاپ و اتصال به اینترنت كه همه دارند، میسر است.
نمیتوانم نقش زن 60 ساله یا دختر 18 ساله را بازی كنم
در این مدت نقش زن60 ساله و دختر 18 ساله به من پیشنهاد شده است. من معتقدم بازیگر باید هر نقشی را بازی كند اما این تفاوت سنی كاراكتر را برای مخاطب غیر قابل باور میكند. ممكن است بازیگری این چیزها را بپذیرد ولی برای من قابل درك نیست. شاید بعضیها بگویند«بروفه خودش را میگیرد» ولی این هم برایم مهم نیست. آنچه برایم اهمیت دارد خوب ظاهر شدن در نقش و احترام گذاشتن به سلیقه مخاطب است.
همه نقشهایم را عاشقانه بازی كردهام
بازیگری را به این دلیل انتخاب كردم كه بتوانم در نقش آدمهای مختلف ظاهر شوم و این برایم بسیار راضیكننده و جذاب است. شاید برایتان جالب باشد بگویم من هر وقت نقشی را قبول میكردم، آنقدر درگیر آن میشدم كه همسرم به من میگفت:« من الان با ریحانه (شخصیت اصلی سریال ریحانه) زندگی میكنم.» همه نقشهایی كه بازی كردهام با عشق همراه بوده است. حتی نقشهایی بوده كه موقع فیلمبرداری خیلی اذیت شدم اما همچنان نقش را عاشقانه و با حوصله ایفا كردهام چون معتقد بودم مخاطب این حق را دارد كه همیشه و تحت هر شرایطی بهترین را برایش ارائه دهم.
دغدغهام تنها بازیگری است و شغل دیگری ندارم
دوست خبرنگاری چند روز پیش به من گفت« فكر میكنم شما چون شغلهای دیگری دارید، بازیگری را كنار گذاشتهاید». در حالی كه من هیچ شغل دیگری جز بازیگری نداشته و ندارم. دغدغه من تنها بازیگری است. وقتی شما را به عنوان بازیگر و با نام بشناسند، میتوانید وارد هر بیزینس یا شغلی بشوید چون به هرحال نامتان باعث جلبتوجه میشود و به سود شركت یا بیزینس خواهد بود و در شروع هر كاری روبه جلو هستید اما من هرگز چنین كاری نكردهام و دوست هم ندارم وارد حرفه دیگری جز بازیگری شوم.
بودن در كنار همكارانم حس خوبی دارد
چند شب پیش به مراسم افتتاحیه فیلم «چهارشنبه 19 اردیبهشت» به كارگردانی آقای وحید جلیلوند دعوت شدم و پس از مدتها در جوی كاملا سینمایی قرار گرفتم. بودن در كنار دوستان سینماگر و همكارانم حس بسیار زیبایی داشت و بهشدت من را برای بازیگری و حضور در این جو دلتنگ كرد. بودن در كنار دوستان و همكارانی كه با آنها وجه اشتراك زیادی داشته و دارم، برایم شادیبخش و خوشایند بود و با خودم گفتم :«زیبا چه خوب است باز هم در كنار دوستانت باشی و از بودن در فضای سینما لذت ببری.»
كیش زیباترین جای جهان است
زمان فیلمبرداری سریال «موج و صخره» ما سه ماه در كیش فیلمبرداری داشتیم. هتل ما در غرب این جزیره و نزدیك به بخش بومینشین و دور از مراكز تجاری و تفریحی بود. در این منطقه سكوت و آرامشی وجود داشت كه قبلا تجربه نكرده بودم. وقتی كار فیلمبرداری تمام شد، با همسرم جایی را تهیه كردیم و برای مدتی دیگر در كیش ماندیم. در این مدت حس خیلی خوبی داشتم. فكركردم چقدر زندگی اینجا جریان دارد. نه از دود خبری بود و نه از ترافیك و همه جا پر بود از گلهای كاغذی زیبا ،دریای آبی و... . این جزیره و زندگی در آن لذتبخش است و من آرامشم را مدیون كیش هستم و این منطقه برایم زیباترین جای دنیاست.
با برادرم 14 سال اختلاف سنی دارم
زیبا بروفه: من و میلاد 14سال اختلاف سنی داریم و من خوب به یاد دارم وقتی میلاد به دنیا آمده بود من پوشكش را عوض میكردم. (میخندد) وقتی بزرگتر شد از او مراقبت میكردم، به حمام میبردمش و غذایش را میدادم؛ خلاصه در حقش مادری كردهام.
میلاد بروفه: اختلاف سنی من با مادرم زیاد است؛ به همین خاطر ارتباطم با زیبا خیلی نزدیك است. حرفهایی كه شاید نتوانم به مادرم بگویم بهراحتی با زیبا مطرح میكنم. زیبا واقعا برایم مانند یك مادر است.
با همه اعضای خانوادهام دوستم
میلاد بروفه: شاید ارتباطم با خواهرم بهواسطه شغل و زندگیاش در كیش كمتر از سابق باشد اما زمانهایی كه در كنار هم هستیم ارتباطی قوی داریم و آن زمان را به كارهای دیگر اختصاص نمیدهیم. من خواهر كوچك ترم را بیشتر از زیبا میبینم اما نوع ارتباطی كه با زیبا دارم متفاوت است.
زیبا بروفه: من هرگز احساس نكردهام از میلاد بزرگترم و همیشه سعی كردهام میلاد هم این حس را نداشته باشد و ارتباطمان دوستانه باشد. من حتی با پدر و مادرم هم به همین شكل ارتباط را دارم و سعی میكنم با آنها هم دوست باشم.
میلاد بروفه: كلا زیبا این توانایی را دارد كه با افراد در هر سن و سالی ارتباط برقرار كند و دوست باشد.
بینیمان را عمل نكردهایم
زیر همه عكسهایم در اینستاگرام مینویسند كه من بینی جراحی كردهام یا پروتز لب و گونه گذاشتهام. برخی مینویسند: « این خانم همه صورتش را عمل كرده و دیگر جای غیرعملی ندارد ». (میخندد) بامزه اینكه یكبار عكسی از میلاد در صفحهام گذاشتم و یكی از كاربران نوشته بود: « برادرش هم بینیاش را عمل كرده.» درحالیكه نه من و نه برادرم هرگز جراحی زیبایی نداشتهایم. همان موقع به شوخی به میلاد گفتم به جمع ما خوش آمدی. (میخندد)
میلاد صبور و آرام است
زیبا بروفه: میلاد بسیار صبور، آرام و ملاحظهكار است و از كودكی هم همینطور بوده. خوب به یاد دارم یكبار وقتی فقط چند ماهه بود در آغوش گرفته بودمش و در آشپرخانه میچرخیدم. تا اینكه به سمت اجاقگاز رفتم و بدون آنكه متوجه باشم دست میلاد به ظرف روغن داغ خورد و سوخت اما این بچه كه فقط چند ماه داشت نه جیغ و داد كرد و نه گریه بلند. به صورتش نگاه كردم، دیدم فقط بغض كرده و آرام گریه میكند.
یكبار هم وقتی چهار ساله بود و در پاركینگ خانه سهچرخهسواری میكرد زمین خورد و چانهاش پاره شد؛ به شكلی كه همه لباسش خونی شده بود. من و مادرم حسابی هول شدیم و به سمتش دویدیم اما میلاد بااینكه درد زیادی داشت برای اینكه من و مادرم نترسیدم به خون روی لباسش اشاره كرد و گفت: « چیزی نیست، هیچیم نشده، اینا ربه ». (میخندد)
در كل برادرم صبور است و به نسبت سن و سالی كه دارد همیشه بسیار پخته و عاقلانه عمل میكند. میلاد بچه مثبت خانواده ماست. (میخندد)
تفریحات ما در كیش
میلاد بروفه: ما تفریحات مشترك زیادی داریم و اغلب این تفریحات ما هم در كیش است. در این جزیره پیادهروی و دوچرخهسواری میكنیم. بهترین زمان هردویمان همان بودن در كیش و تفریحات این جزیره است.
زیبا بروفه:كلی هم برای هم برنامه ورزشی مینویسیم. من مربی میشوم و برای میلاد برنامهریزی میكنم یا میلاد زنگ میزند و میگوید: « امروز باشگاه رفتهای؟ چرا نرفتی؟ حتما برو ». (میخندد)
سفر جذاب ما به لار
زیبا بروفه: نوروز سال گذشته برای حضور در یك برنامه به شهر لار دعوت شدم. همسرم پیام نمیتوانست مرا همراهی كند و از میلاد خواستم كنارم باشد. این سفر برای هر دوی ما خیلی خاطرهانگیز شد.
استقبال مردم به حدی بود كه در بدو ورود به شهر ترسیدیم. (میخندد) تمام میدان اصلی شهر پر از موتورسوار بود و مردم برای گرفتن عكس به سمتمان میآمدند. همه لطف داشتند اما میزان جمعیت آنقدر زیاد بود كه باور نمیكردیم.
زیبا بروفه این روزها كجاست و چه میكند؟
میلاد بروفه: من آن روز حكم بادیگارد را برای زیبا داشتم. (میخندد) آن سفر برای هردوی ما خیلی پر خاطره شد. محبت مردم لار را فراموش نمیكنیم.
زیبا، مشاور من است
میلاد بروفه: من همیشه سعی میكنم مشكلاتم را خودم حل كنم. نه اینكه از مشورت خوشم نیاید اما دوست دارم تا حد امكان عزیزانم را نگران نكنم اما اگر مشكل خاصی در زندگی داشته باشم یا نیاز به مشورت احساس كنم، اولین كسی كه با او تماس میگیرم حتما زیباست.
وقتی زیبا راهحلی را پیش پایم میگذارد خیالم راحت میشود و دیگر به چیزی فكر نمیكنم. تابهحال هم همه مشورتهایم با خواهرم نتیجه مثبت داشته است.
چرا بازیگر نشدی؟
میلاد بروفه: اولین سوالی كه هركس وقتی میفهمد زیبا خواهر من است میپرسد این است كه « چرا به واسطه خواهرت وارد عالم بازیگری نشدی ؟» راستش من پشت صحنه خیلی از كارهای زیبا با پیام رفتهام، شغل بازیگری را از نزدیك دیدهام، میدانم كار خیلی سختی است و دوست ندارم به صرف اینكه خواهرم بازیگر است وارد این شغل شوم. البته انكار نمیكنم كه برایم جذاب است.
زیبا بروفه: حالا هم دیر نشده. (میخندد)
ویژگی بارز زیبا مهربانی است
میلاد بروفه: هرشخص یك ویژگی بارز دارد و ویژگی بارز خواهرم زیبا، مهربانیاش است. زیبا بی چشمداشت به دیگران محبت میكند. تابهحال هیچ دلخوری از خواهرم نداشتم و فكر نمیكنم كسی هم از او رنجیده باشد. وقتی اسم هر شخصی را میشنویم تداعیكننده یك صفت است و من پس از شنیدن اسم زیبا بلافاصله به یاد صفت مهربانی میافتم.
حضور برادرم در كیش بهترین هدیهاش به من بود
زیبا بروفه: همیشه ارزش معنوی هدیه برایم مهم بوده. هر سال برادرم برایم هدیه میخرد اما زیباترین هدیهاش به من حضورش در كیش بود. من تازه برای زندگی به این شهر رفته بودم و همسرم آخر هفته تماس گرفت كه با مادرش به كیش میآیند و من هم برای استقبال به فرودگاه رفتم كه دیدم میلاد هم با آنهاست. دیدن برادرم مرا غافلگیر و بسیار خوشحال كرد. یك بار هم وقتی میلاد خیلی كوچك بود روز تولدم مرا به اتاقش برد و یك جعبه به من داد.
وقتی جعبه را باز كردم دیدم داخلش چند بیسكویت، آدامس و شكلات گذاشته. برادرم میخواست بدون آنكه از پدر و مادرمان پولی بگیرد برایم هدیه بخرد و این برایم یك دنیا ارزش داشت و آن هدیه را هم هرگز فراموش نمیكنم.
من عاشق هدیه گرفتن و هدیه دادن هستم. اگر پول داشته باشم هدیه گرانقمیت میخرم و ممكن است یكسال یك سنجاق سر برای خواهرم یا دوستم بخرم. پول و رقم هدیهای كه میگیرم یا میدهم، برایم اصلا مهم نیست و به عشق و حس مثبتی كه پشت آن هدیه وجود دارد فكر میكنم.
اخبار فرهنگی - ایده ال ,برترینها
ویدیو : زیبا بروفه این روزها كجاست و چه میكند؟