ذرت هم طعم فاضلاب گرفت :  اخبار اجتماعی - ذرت هم طعم فاضلاب گرفت جایی مقابل ...



زیر دلم درد گرفت , بهنوش طباطبایی طلاق گرفت , بوی بد فاضلاب در آپارتمان


 اخبار اجتماعی - ذرت هم طعم فاضلاب گرفت

جایی مقابل شهرک بزرگ صنعتی شیراز در جاده کمربندی، مزرعه سرسبزی چشم نوازی می کند که این روزها بوته های ذرت در دل این سرسبزی سربرآورده اند.

از روستاییان ده «گچی» در این نزدیکی که بپرسید، می گویند اینجا آبی نداریم که با آن زراعت کنیم اما حکایت رمزآلود این سرسبزی چیست؟

ابتدای جاده منشعب شده از کمربندی که در مجاورت کانال عبوری فاضلاب شهر شیراز است، دنبال راهی برای رمزگشایی از مزرعه سرسبز می گردیم.

در آغاز راه و مجاورت کمربندی، باغچه ای با انارهای سرخ است که صاحب آن می گفت، از چاهی در این نزدیکی آن را آبیاری می کند و از کانال فاضلاب استفاده ای نمی کند.

خداحافظی تمام نشده بود که یک خودرو حمل فاضلاب را دیدیم که شیرفلکه را باز کرده و در مجاورت جاده، فاضلاب داخل خودرو را روانه می کند تا پس از طی سه چهار متر به کانال فاضلاب برسد.

از او می پرسیم و می گوید که متعلق به فلان نهاد است و فاضلاب آشپزخانه خالی می کند و فاضلاب دیگری نیست!

بوی تعفن موج می زند اما رسالت و ماموریت یک خبرنگار اجازه نمی دهد که ماموریت خود را به خاطر این ناملایمت فضای تهیه خبر ترک کند یا نیمه تمام بگذارد.

با ماشین به راه می افتیم. جاده خاکی است و ناهموار. در یک نقطه که حدود 700 متر با مزرعه رمزآلود فاصله دارد ناگزیر ماشین را پارک می کنیم و به راه می افتیم.

تردد خودروها در جاده کمربندی درجریان است و در طول مسیر همواره جاده را می بینیم و نیز بر فراز خود بالگردهایی که مدام می آیند و می روند.

صدای شکستن دیوار صوتی، آنجا که هواپیماها برای فرود در شیراز ارتفاع خود را کم می کنند، اینجا بیش از هرجای دیگری بلند است.

حرکت در امتداد کانال فاضلاب شهر شیراز با دیدن تابلوی تصفیه خانه شماره دو فاضلاب که بر روی آن نوشته شده با اعتبار 730 میلیارد ریالی ساخته شده است، ما را امیدوار می کند که این فاضلاب با این بوی بد و متعفن قرار است در جایی تصفیه شود.

فاضلاب همراه با آشغال و زباله جامد در کانال جاری است.

کمی جلوتر، صدای یک آبشار شنیده می شود!

جلو می رویم. آبشاری نیست. تلی از زباله، چیزی مانند سد و بند را ایجاد کرده است و ای کاش همین بود.

این سد و بند، آب را به آبراهه ای دیگر هدایت می کند. گویی در این قسمت دیواره کانال فاضلاب شکسته شده است و حدود یک سوم آب کانال فاضلاب به سمت و سوی مزرعه رمزآلود در جریان است.

نیازی هم به پمپ آب و تلمبه و ... نیست. به واسطه فاضلاب، سبزه های خود روینده قد و قامت عجیبی کشیده اند.

امتداد آبراهه فاضلاب به دل مزرعه ذرت می رسد. بوی تعفن و مشاهده ذرت ها، رمز از نادانسته ما می گشاید و این که در این نزدیکی شیراز، در منظر صدها خودروی عبوری، این مزرعه ذرت با فاضلاب آبیاری می شود و احتمالا نیازی به کود ندارد!

قلم قاصر است از این که بگوید این بیلی که می بیند مال کیست؟ مال یک کشاورز است که چنین کشاورزی وهن جامعه کشاورزی ایران است.

به یاد می آورم، روزی که فلان مقام مسوول جهاد کشاورزی به خبرنگاران گفت که مزرعه ای در شهرستان شیراز یافت نمی شود که با فاضلاب آبیاری شود، بگردید و جایزه بگیرید؟!

آقای مسوول، جایزه نمی خواهیم؛ اقدام می خواهیم.

این آدرس و این نشانی. آیا این مزرعه در کویر لوت واقع است؟

نه، همین نزدیکی است.

بیل را برمی دارم. از تازه بودن گلی که همراه بیل به هوا پرت می شود، چنین نتیجه می گیرم که احتمالا شیادان دیروز اینجا بوده اند برای فاضلاب! رساندن به ذرت ها.

قصه تلخ همینجا پایانی ندارد. نمی خواهد سکوت اختیار کنید تا صدای تلمبه و پمپ آب را بشنوید. آبراهه مسیر مزرعه های بعدی که از فاضلاب استفاده می کنند را به شما نشان می دهد.

یکی دو مزرعه مجاور به تازگی شخم زده شده اند و گویا سودجویان قصد دارند زراعتی جدید برپا کنند.

بقایای کاشت سبزی در زمین های مجاور دیده می شود: تره، نعناع و ....

با این حساب، اگر زودتر آمده بودیم و فصل صیفی جات بود، حتما این مزرعه را پر از صیفی جات می دیدیم.

رگه هایی از خشکسالی کمی آن سو تر دیده می شود. مزرعه ای که گویا تا همین یک ماه اخیر هم سرسبز و پرمحصول بوده. چرا که زمین هنوز تر است و روی زمین، مانند ترک هایی که در اثر خشکسالی نقش می بندد، ترک هایی از فاضلاب مانده روی خاک دیده می شود.

در مسیر برگشت، یکی از ذرت های مزرعه رمزآلود را پوست می کنم، عجب ذرتی است، درشت و با دانه های آّبدار و رسیده. حتما در بازار مشتریان فراوانی دارد.

و اما کدامین بیچاره قرار است از این ذرت ها تناول کند. انسان یا حیوان؟

این پرسش ها زمانی به ذهنم متبادر شد که هوا گرم شده بود، بوی تعفن پیچیده و حالت ناخوشی به سراغمان آمده:

دستگاه های نظارتی و مسوول کجا هستند؟

دیگر باید از هر وانت فروشنده محصولات با قیمت کمتر نسبت به بازار خرید کرد؟ آیا جز این است که با خرید این محصولات، خود را در معرض بیماری قرار می دهیم؟

آیا نقطه مقابل شهرک صنعتی شیراز نقطه دورافتاده ای است که نادیده گرفته شدن تخلف در آن جای توجیه داشته باشد؟

چه کسانی پیش از این از محصولات فاضلابی تناول کرده اند و به چه سرنوشتی مبتلا شده اند؟

دستگاه های مسوول در سلامت و بهداشت همواره اعلام کرده اند که آلودگی سبزیجات ناشی از آبیاری با فاضلاب با شست و شو از بین نمی رود. این دستگاه ها که مورد اعتماد مردم هستند، چرا اعتماد مردم را این گونه پاسخ می دهند؟

از دیگر سو، فاضلاب شهری شیراز با وضعیتی که هست، محل مناسبی برای تخمگذاری و پرورش حشرات است و از این منظر، تهدیدی علیه سلامت جامعه است. آیا نباید گامی برای اصلاح این وضعیت برداشت؟

چشم انتظار اقدام عملی مسوولان برای برچیدن مزرعه های آبیاری شده با فاضلاب هستیم.

  اخباراجتماعی - ایرنا


ویدیو : ذرت هم طعم فاضلاب گرفت