داستان موفقیت مبتکر مرغ کنتاکی در 65 سالگی! : آیا می دانستید مبتکر مرغ کنتاکی ...
آیا می دانستید مبتکر مرغ کنتاکی بعد از بارها شکست شغلی در 65 سالگی مدیر بزرگترین مرغ فروشی دنیا شد؟
مجله سرنخ - اشکان خسروپور: «هارولد سندرز» بنیانگذار KFC فکرش را هم نمی کرد یک روز برسد که دیگران با او مثل سلاطین و ثروتمندان درجه یک دنیا رفتار کنند. او پسری از یک خانواده فقیر آمریکایی بود که خانواده اش اوضاع نابسامانی داشتند. همین مسئله تصور این که او در سن 65 سالگی، قرار است صاحب یک مجموعه بزرگ رستوران های زنجیره ای در جهان بشود را غیرممکن می ساخت.
در این گزارش، داستان زندگی پسری به نام «هارولد» را می خوانید که در 65 سالگی از او به عنوان یکی از موفق ترین ثروتمندان ایالات متحده نام برده شد و توانست لقب «کلنل» را از آن خود کند. امروز با این که 30 سال از مرگ مخترع این خوراکی خوشمزه می گذرد، اما مرغ های سرخ شده کنتاکی ابداعی هارولد برای کشورش سالی چندین میلیارد دلار درآمد ارزی به ارمغان می آورد.
«هارولد سندرز»، سال 1889 در خارج از شهر «هنری ویل» در ایالت ویرجینیا به دنیا آمد. وضع مالی خانواده او بسیار بد بود. خانواده اش یک زمین کشاورزی نسبتا کوچک داشتند که تمام امورات زندگی شان را با درآمد حاصل از همان زمین می گذراندند.
پدر هارولد زمانی که او 6 سال داشت فوت کرد و چون او بزرگترین فرزند خانواده بود و باید از دیگر اعضای خانواده مراقبت می کرد، در کنار مادرش ایستاد و کارهای خانه را از او یاد گرفت.
در هفت سالگی آشپزی را آموخت و در روزهایی که مادرش برای کار کردن در مزارع دیگران خانه را ترک می کرد یا مجبور می شد به ایالت دیگری برود، او مسئولیت آشپزی را بر عهده می گرفت و تامین خوراک تمام اعضای خانواده با او بود.
زندگی هاروارد مدتی به همین شکل گذشت تا این که به دوره نوجوانی رسید. او از این که می دید کمک حال خانواده اش است، خوشحال بود. مدتی گذشت که مادر هارولد تصمیم به ازدواج دوباره گرفت اما پذیرش این مسئله برای او سخت بود. به همین دلیل در حالی که کلاس هفتم را می گذراند، برای همیشه از خانه رفت و تحصیل را رها کرد.
سال ها بعد اما در مصاحبه ای گفت که از این که درس را در آن دوره رها کرده است بسیار خوشحال است: «هیچ وقت از درس ریاضی خوشم نمی آمد، به خصوص جبر و منطق مرا دیوانه می کرد. خوب شد که درس را رها کردم.»
شکست های پیاپی در کار
هارولد سندرز هم مانند خیلی ها در حوزه کسب و کار، شکست های متعددی را تجربه می کرد اما تفاوتش با دیگران در این بود که او هیچ وقت تسلیم نشد و با هر شکستی دستش را به زانو می گرفت و برای به دست آوردن موفقیت از جایش بلند می شد. هارولد جزو کسانی نبود که موفقیت های کوچک او را راضی کند. او همیشه به دنبال رسیدن به قله ها بود. انگار که می دانست قرار است روزی سکان یکی از بزرگترین اغذیه فروشی های دنیا را در دست بگیرد.
او در تمام سال هایی که از خانه بیرون زد تا وقتی که به عنوان مدیر KFC مشغول به کار شد، حتی یک لحظه هم تسلیم نشد. او قبل از مرگش در این باره گفته بود: «پس از آنکه از خانه بیرون زدم به عنوان کارگر در یک زمین کشاورزی نزدیک خانه قبلی مان مشغول کار شدم. این تنها کاری بود که می توانستم بدون دردسر انجامش بدهم و مهمتر از همه نیازی هم به مدرک تحصیلی نداشت.»
مخترع «کی اف سی» دو سالی مشغول به این کار بود که به دلایلی کارش را ترک کرد و به عنوان فروشنده در یک شرکت مشغول به کار شد اما کار دومش هم دوام چندانی نیاورد و این بار توسط مافوقش اخراج شد.
هرالد سندرز مدتی هم تلاش کرد خودش یک حرفه تازه راه بیندازد اما بیشتر این کارهای تازه با وجود چند موفقیت کوتاه مدت مالی، چندان موفق نبودند. یکی از این کارها تاسیس یک شرکت کوچک مسافربری در رودخانه اوهایو بود که مسافران را بین دو نقطه رودخانه جابجا می کرد.
سندرز به واسطه تاسیس همین شرکت توانست عضو اتاق بازرگانی ایالت «ایندیانا» شود و در اوایل دهه 1930 میلادی 22 هزار دلار درآمد به دست بیاورد که پول کمی هم نبود اما با این وجود او این کار را هم کنار گذاشت چون نتوانست پیشرفت چندانی در آن به دست بیاورد. همانطور که گفتیم او همیشه ته دلش احساس می کرد باید مرد ثروتمندی باشد و از این که معمولی به حساب بیاید، خیلی خوشحال نبود.
اولین کنتاکی در پمپ بنزین
مخترع کنتاکی با وجود این که کم کم داشت پا به سن می گذاشت و فعالیت کردن برایش چندان راحت نبود اما هیچ وقت از کار کردن دست نکشید و همیشه ایده هایش را دنبال می کرد و به دنبال راهی بود تا بتواند از ایده هایش درآمدی کسب کند. ایده هایی که دیگران چندان به آنها توجه نمی کردند. یکی از ایده های او، پخت جوجه و مرغ با یک روش جدید بود که هم در مصرف سوخت صرفه جویی می کرد هم خوشمزه تر بود.
توجه او در سال 1934 میلادی، زمانی که در یک پمپ بنزین کار می کرد به رستورانی در همان حوالی جلب شد و با خودش گفت: «کاش می شد مرغ هایم را با روش پخت مخصوص خودم به این مغازه بفروشم. با خودم فکر کردم اینجا که محل گذر و بین راه است، لابد جای خوب و پر از مشتری خواهد شد؛ در ضمن نزدیک محل کار اصلی ام بود و لازم نبود مدام مرخصی بگیرم و از پمپ بنزین اخراجم کنند می توانستم همزمان از هر دو شغل، پول دربیاورم.»
سندرز یک روز دل را به دریا زد و مرغ هایش را در حالی که هنوز نامی برای آنها پیدا نکرده بود به رستوران برد و مرغ های کنتاکی سرخ شده او برای اولین بار توسط مشتری ها سفارش داده شدند. بعد از به دست آوردن سودی اندک، از آنجا که او دیگر جوان خام چند سال پیش نبود و از ناکامی های گذشته اش درس های بزرگی گرفته بود، فهمید بدون تحصیلات و دانش در یک زمینه خاص موفق شدن و به ثروت رسیدن بیشتر شبیه رویاست تا این که به واقعیت برسد و برایش پول سازی کند. او با همه تنفری که از درس خواندن داشت در این زمان برای گذراندن یک دوره هشت هفته ای مدیریت رستوران به دانشکده هتلداری کرتل رفت و توانست در این زمینه مدرک بگیرد.
بازاریابی با خودرو
او یک سال بعد از آغاز کارش، یک غذاخوری راه اندازی کرد ام مردم به آن غذاخوری کوچک راضی نبودند و آنقدر مغازه اش را شلوغ می کردند که او برای راه اندازی یک رستوران با 140 صندلی تشویق شد. چند سال بعد، هارولد متلی در همان حوالی خرید تا راحت تر بتواند درآمد کسب کرده و در ضمن طعم خوب کنتاکی هایش را به دیگران بشناساند.
او تا سال 1955 در این متل و کافه رستورانی که داشت به مسافران بین راهی مرغ کنتاکی می فروخت اما در همان سال به خاطر طرح توسعه بزرگراه ها و قرار گرفتن متل «سندرز» در طرح ویژه، مجبور شد همه چیز را بفروش و برای بازاریابی محصول خوشمزه اش تمام آمریکا را دنبال مشتری بگردد. او در دورانی که هنوز اینترنت به وجود نیامده بود، باید برای شناساندن محصولاتش به بقیه شهرهای آمریکا سفر می کرد. برای این منظور او شخصا و گاهی همراه با همسرش سوار خودروی کوچکش می شد و کار بازاریابی را انجام می دهد.
هارولد در بازاریابی کم و بیش موفق بود، گرچه هنوز خیلی ها بودند که محصول او را نمی شناختند اما رستوران دارهای خرده پا بابت فروش هر مرغ، 4 سنت به او پرداخت می کردند، مبلغی که بعدها تا 5 سنت هم افزایش پیدا کرد.
کنتاکی متولد شد
رفته رفته هارولد وارد دهه ششم زندگی اش شد و تصمیم گرفت مرغ ابداعی اش را به شکل رسمی در سال 1952 با عنوان «مرغ سرخ کرده کنتاکی» KFC مخفف «Fried Chicken Kentucky» به بازار معرفی کند. بعد از معرفی این برند، همه چیز آنقدر خوب پیش رفت که در همان سال اول فروش کنتاکی، 75 درصد هزینه اولیه این محصول و رستورانی که مرغ KFC عرضه می کرد به حسابش برگشت و او فقط با همین یک محصول توانست سری بین رقبا درآورده و از آنها جلو بیفتد.
کار سندرز آنچنان بالا گرفته بود که فقط دو سال از آغاز کار رسمی اش، شهردار به عنوان مبتکر مرغ کنتاکی به او لقب «کلنل» داد و از آن به بعد، همه او را به نام رسمی «کلنل کنتاکی» یا «کلنل سندرز» خطاب می کردند.
فروشگاه های زنجیره ای مرغ کنتاکی او چنان رشد سریعی در کشور آمریکا و بقیه نقاط جهان داشتند که «کلنل سندرز» احساس کرد در 75 سالگی توانایی اداره چنین مجموعه بزرگی را ندارد؛ به همین خاطر هم امتیاز تمام مجموعه KFC را در برابر مبلغ 2 میلیون دلار به یک گروه سرمایه گذار جوان واگذار کرد.
مردی که لوگو شد
پدر مرغ های کنتاکی از زمانی که سهام شرکتش را واگذار کرد و از روزی که لقب کلنلی گرفت، ظاهرش را به کلی تغییر داد. او از آن پس و تا آخر عمر، خودش را دقیقا شبیه همان چهره پیرمردی درآورد که این روزها روی جعبه های KFC می بینیم؛ پیرمردی با ریش کمی بلند که کت و شلواری سفید می پوشد و بند مشکی رنگی بر گردن می زند تا همیشه شبیه یک کلنل واقعی به نظر برسد. او در طول 30 سال بعد، هیچ گاه لباس دیگری را در انظار عمومی به تن نکرد تا خاطره آن مرد در ذهن مردم رنگ عوض نکند.
مرغ کنتاکی که هارولد سندرز آن را تولید می کرد، طعمی خاص داشت
خوشمزه متفاوت
مرغ کنتاکی چه تفاوتی با بقیه مرغ ها داشت که او را تا این اندازه محبوب و پرطرفدار کرده بود؟ این مرغ چه ویژگی جدیدی داشت که مشتری ها هنوز هم برای خوردنش سر و دست می شکنند؟ جزییات پخت کنتاکی و ادویه های استفاده شده در این مرغ خوشمزه، هنوز هم جزو اسرار است اما همین قدر می دانیم که عموما مرغ های سرخ شده در یک قابلمه پر روغن سرخ می شود، با این تفاوت که مرغ کنتاکی در محفظه روغن غوطه ور نشده و برای همین، طعن بهتری دارد.
درباره روش مزه دار کردن آن باید بگوییم که دستور پخت ویژه این نوع مرغ در جولای سال 1940 میلادی به ثبت رسیده و برای پخت هر مرغ، از مخلوط 11 ادویه مختلف با نسبت های گوناگون استفاده شده است که نمک و فلفل، ادویه اصلی این خوراکی هستند، چنان که آقای «سندرز» همیشه در مصاحبه هایش گفته بود: «نمک و فلفل باید همیشه حاضر باشد. هر آدمی در دنیا باید یک بسته نمک و یک قوطی فلفل در کمد آشپزخانه اش داشته باشد تا مزه غذاهایش خوب شود.»
شاید برایتان عجیب باشد اما نوآوری آقای کنتاکی، ارتباط هایی هم به شرایط جهانی داشت. در دهه 1940 میلادی با پایان گرفتن جنگ جهانی دوم و کمبود سوخت در جهان، پخت و پزهای سریع تر برای صرفه جویی در مصرف سوخت طرفدارانی پیدا کرده بود. سندرز هم از این فرصت استفاده کرد و با ساخت محفظه تحت فشار برای سرخ کردن مرغ، محصولش را در زمان کمتری آماده کرد. البته او همیشه معتقد بود این روش پخت در خوشمزه تر شدن خوراک هم بی تاثیر نیست.
ویدیو : داستان موفقیت مبتکر مرغ کنتاکی در 65 سالگی!