خودشیفته کیست؟ : آیا دور و برتان فرد نارسیست (خودشیفته) سراغ دارید؟ ...
آیا دور و برتان فرد نارسیست (خودشیفته) سراغ دارید؟ اگر پاسختان مثبت است حفظ چنین رابطه ای، کاری بسیار مشکل و توانفرسا است. اگرچه افراد خودشیفته در جامعه افرادی جذاب و طناز می توانند باشند، ولی روابط آنان با افراد نزدیک به تدریج دچار فرسودگی و تخریب می شود.
درخواست توجه بی پایان و تنبیه اطرافیان در صورت عدم دریافت آن، زندگی با این افراد را دچار فراز و فرودهای بسیار و توانفرسایی می کند.
نحوه زندگی در قرن ۲۱ می تواند حس خودشیفتگی انسان را تقویت کند. والدینی که بیش از حد خواسته های فرزندان را اجابت می کنند، فرهنگی که بر شهرت و معروفیت پایه گذاری شده و نیز شبکه های خبری که اخبار مربوط به افراد مشهور را با جزئیات هر چه تمامتر منتشر می کنند، همگی باعث انتشار و تشدید خودشیفتگی می شوند و حتی این خطر وجود دارد که این مشکل به تدریج به عنوان نوعی رفتار «طبیعی» تلقی شود. واژه «نارسیسیم» برگرفته از یک اسطوره یونانی است که شخصیت آن مسحور تصویر خود در آب بود و قادر نبود که چشم از آن بردارد.
اگرچه فرد خودشیفته در ظاهر دارای اعتماد به نفس بالا و قوی به نظر می رسد، ولی واقعیت امر به گونه ای دیگر است. شجاعت ظاهری این افراد ریشه در احساس ناامنی عمیق و نیاز شدید به کسب اطمینان دارد. همین حس ناامنی است که باعث می شود این افراد همیشه به دنبال جلب توجه باشند؛ به همان گونه ای که یک کودک به دلیل عدم توانایی و احاطه بر محیط و مسائل خود نیازمند توجه والدین می باشد. رفتار خودشیفته به صورت طیفی با شدت و ضعف متنوع در افراد مبتلا دیده می شود. افراد شدیداً خودشیفته عمیقاً برای اطرافیان خود مخرب هستند و تعداد بسیار معدودی می توانند آنان را تحمل کنند، ولی خوشبختانه زندگی همراه با رضابتمندی با افراد دارای خودشیفتگی ملایم در صورتی که آمادگی و شناخت نسبت به نوع رفتار آنها وجود داشته باشد، امکان پذیر است.
ویژگی های افراد خودشیفته عبارتند از:
ـ خود بزرگ بین هستند و حس غلوشده ای از اهمیت فردی دارند و خود را بهتر از دیگران می دانند.
ـ فانتزی قدرت، موفقیت و زیبایی مشغولیت ذهنی آنها است.
ـ در برقراری روابط سالم مشکل دارند.
ـ به تحسین و تعریف و تمجید نیاز دائمی دارند.
ـ به شدت خود را حق به جانب می دانند.
ـ انتظار دارند که دیگران مطابق نظرات و انتظارات آنان عمل کنند.
ـ قادر به تشخیص احساسات و نیازهای دیگران نیستند.
ـ به سوءاستفاده از دیگران تمایل دارند.
ـ نسبت به دیگران حسادت می ورزند و نیز باور دارند که دیگران نسبت به آنان حسادت دارند.
ـ اعتماد به نفس آنان به شدت شکننده است و طاقت کوچک ترین انتقادی را ندارند.
زندگی با فردی با ویژگی های فوق به اندازه کافی مشکل است و این در حالی است که عدم آگاهی خودشیفته ها به تأثیری که رفتارشان بر اطرافیان دارد سختی را بیشتر هم می کند.
آنان قادر به درک گله های اطرافیان نیستند و تغییری نیز در رفتار خود ایجاد نمی کنند. بنابراین دیگران باید در مورد دوری از آنان و یا گذراندن یک زندگی و یا رابطه سخت و پرتلاش تصمیم بگیرند.
حفظ رابطه با این افراد نیازمند صرف زمان و انرژی بسیار است که نکته کلیدی آن حفظ اعتماد به نفس است.
برای دستیابی به این مهم چند رویکرد در ادامه بیان می شود:
ـ دانش خود را افزایش دهید. درک موقعیت های منجر به خودشیفتگی و ریشه یابی وقوع این حالت می تواند به شما در شناسایی ضعف و محدودیت های فرد خودشیفته و تعدیل انتظارات از او کمک کند.
ـ درخواست احترام کنید. به وضوح اعلام کنید که زبان طعنه آمیز و بی ادبانه، انتقاد مداوم، رفتارهای کنترل کننده و خشم های غیرمنطقی را تحمل نمی کنید. هر رفتاری که منجر به سوءاستفاده عاطفی یا فیزیکی شود، غیرقابل قبول است؛ به عنوان مثال فریاد زدن، بیان کلمات رکیک، جدایی از خانواده و دوستان یا سایر رفتارهای سلطه گرانه.
ـ خود را سرزنش نکنید. خودشیفته ها براساس کارهایی که برای او انجام داده اید شما را ارج نهاده و یا از ارزش و اهمیت تان کم می کنند. اگر معتقد باشند که به اندازه کافی تلاش نکرده اید واکنش آنها می تواند باعث سرخوردگی شما شود، ولی توجه داشته باشید که بر مبنای رفتار آنان خود را سرزنش نکنید.
همیشه این واقعیت را در نظر داشته باشید که شما فرد «خوبی» هستید و ملامت و انتقادات فرد خودشیفته ناشی از نظرات و اعتقادات معیوب خود اوست.
ـ سعادت و شادی شما در اولویت قرار دارد. مراقب باشید که سعادت شما در رابطه با فرد خودشیفته فنا نشود. نیازها، خواسته ها و راه های دستیابی به آنها را به طور واضح تعریف و معین کنید. همیشه از حس اعتماد به نفس خود محافظت نمایید. در بیان آرزوها و نیازهایتان پایدار و استوار باشید.
ـ یک سیستم حمایتی تهیه کنید. از آنجا که خودشیفته ها در عاطفه و ابراز همدردی دچار نقص هستند، بنابراین هیچگاه قادر به درک و حمایت شما نخواهند بود. برای جبران این نقیصه در زندگی نیاز به افراد دیگری دارید که ارتباط عاطفی و دوستی را به شما عرضه کنند. بنابراین داشتن دوستان یکرنگ، صمیمی و حمایت کننده جزو الزامات است.
ـ عدم توانایی در تغییر فرد خودشیفته. باید بدانید که هیچگاه قادر به تغییر فرد خودشیفته نخواهید بود، بلکه می توانید صرفاً تا حدودی خودآگاهی او را افزایش دهید. برا این کار نیاز به راهنمایی روانپزشک یا روانکاو و مشاور دارید.
به رغم تلاش هایی که در بالا بیان شد، غیرمتعارف نیست که افراد خودشیفته کار را به جایی برسانند که برای خود و کسانی که دوستشان دارند مخرب باشند. اگر فردی دارای اندکی ویژگی خودشیفتگی باشد می توان با شناساندن تصویر واقعی از خود به او کمک کرد. ولی افراد دارای ویژگی های کامل خودشیفتگی حاضر به درمان نیستند و اگر به زور آنها را برای درمان ببرید تمام مدت صرف این خواهد شد که شما آدم بدی هستید.
به هر حال در زندگی و دور و بر همه ما تعدادی فرد خودشیفته پیدا می شود. اگر این افراد برایتان مهم است، باید با خود صادق باشید و سعی کنید که او را به گونه ای که هست بپذیرید، البته با رعایت نکات فوق و حفظ اعتماد به نفس.
منبع: روزنامه اقتصادی آسیا
ویدیو : خودشیفته کیست؟