جواهرات و گنجینه سلطنتی ایـــــــران : آدم این جا احساس عجیبی پیدا میكند. ...
آدم این جا احساس عجیبی پیدا میكند. نمیدانم اسم این احساس را چه میشود گذاشت؟ قدرت؟ شكوه؟ عظمت؟ افتخار؟ یا شاید چیز فانتزیتر از اینها: نوستالژی! شاید هم هیچكدام. شاید با دیدن این همه جواهر، آدم یاد زندگی اشرافی شاهانی بیفتد كه خودشان را كاملا از مردم عادی جدا كرده بودند.
یاد تصویر فلان شاه با آن همه خدم و حشم و برو و بیا و در كنارش تصویر بچههای قد و نیم قدی كه با پاهای برهنه توی كوچههای خاكی تیله بازی میكنند.
اما بیشترین چیزی كه این جا به چشم میآید، ذوق و هنر هنرمندان ایرانی است جادوی دستهایی كه شاهكار كردهاند.
اگر صاحبان این جواهرات حالا زیر خروارها خاك رفتهاند، هنر سازندگان این آثار تا همیشه دهان كسانی كه از نزدیك به تماشا میآیند را باز نگه میدارد.این جا خزانه جواهرات ملی ایران است.
جواهرات این گنجینه علاوه بر ارزش هنری و تاریخی، از لحاظ اقتصادی، پشتوانه قدرت و ذخیره خزانه مملكتی هم به حساب میآیند.
خیلی نمیشود جواهرات خزانه را از لحاظ تاریخی دستهبندی كرد. چون بسیاری از آنها مربوط به دوره قاجار است. بقیه جواهرات هم یا مربوط به دوره پهلوی است و یا از دوره صفوی به جا مانده. تك و توك هم جواهراتی مربوط به دورههای قبل از صفوی را میتوان در خزانه دید.
بر اساس قانون مصوب 25 آبان 1316 شمسی، قسمت عمدة جواهرات به بانك ملی ایران انتقال داده شد و سپس جزو پشتوانة اسكناس و بعدا به عنوان وثیقه اسناد بدهی دولت به بانك، بابت پشتوانه اسكناس قرار گرفت.
بهای این مجموعه چقدر است؟ هیچ كس جواب این سؤال را نمیداند. در این مجموعه گوهرهایی هست كه در جهان نظیر ندارد. مجموعه جواهرات ملی ایران از لحاظ هنری و تاریخی یك مجموعه منحصر به فرد است. آنقدر كه حتی زبدهترین كارشناسان جهان هم نتوانستهاند ارزش تقریبی آن را محاسبه كنند.
تاریخچه جواهرات ایران در واقع از زمان صفویان آغاز میشود. سلاطین صفوی در حدود 2 قرن، جواهرات با ارزش را جمعآوری كردند. حتی كارشناسان دولت صفوی جواهرات را از بازارهای هند، عثمانی، فرانسه و ایتالیا میخریدند و به پایتخت حكومت (اصفهان) میآوردند.
در پایان حكومت شاه سلطان حسین، با ورود محمود افغان به ایران، خزانه دولت دچار پراكندگی شد. ولی بعد با ورود شاه طهماسب دوم به همراهی نادر به اصفهان، از خروج جواهرات غارت شده جلوگیری شد.
خزانه فعلی جواهرات در سال1334 ساخته شد و در سال 1339 با تأسیس بانك مركزی به بهرهبرداری رسید و به عنوان خزانه جواهرات ملی در اختیار این بانك قرار گرفت.
تخت طاووس
خیلیها این تخت را با «تخت طاووس» هند اشتباه میگیرند. اما اسم اصلیاش این نیست. طرح خورشیدی كه بالای تخت میبینید، طوری طراحی شده بود كه با یك كوك، در جهت عقربههای ساعت میچرخید، به همین خاطر، اسم آن تخت خورشید بود. بعد از این كه فتحعلی شاه با طاووستاجالدوله ازدواج كرد، اسم تخت را به نام زنش عوض كرد. در كتیبة اطراف تخت، اشعاری به خط نستعلیق وجود دارد كه همگی با مینای لاجوردی روی زمینة زر نوشته شدهاند. تخت طاووس تا سال1360 در تالار كاخ گلستان نگهداری میشد. ولی در این سال به خزانة جواهرات ملی انتقال یافت.
گل سینه
این گل سینه در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی ساخته شده. پایة اصلی گل از طلا است و روی آن با الماس و یاقوت و مروارید تزئین شده است. زنان دربار قاجار، عاشق اینجور جواهرات بودند، چون اصولا وسایل خوبی برای جلب توجه بوده.
دریای نور
حتما توی كتاب تاریخ دبیرستان خواندهاید كه كوهنور و دریای نور بجزو معروف ترین الماسهای دنیا هستند. اما این دو تا الماس از نظر تراش و رنگ هیچ شباهتی به هم ندارند. هر دو تا الماس در ایران بودند ولی «كوه نور» بعد از مرگ نادر سرقت شد و بعدها به دست كمپانی هند شرقی افتاد و به وسیله آنها به ملكه ویكتوریا هدیه شد. الان هم آن الماس روی تاج ملكة الیزابت است. اما این عكسی كه میبینید همان دریای نور معروف است. البته اندازه دریای نور، بزرگتر از این بود. ولی در زمان فتحعلی شاه آن را دو تكه كردند. تكه دوم به اسم نورالعین، 60قیراط وزن دارد كه در وسط نیم تاجی كه مورد استفاده فرح دیبا بود نصب شده است و در همین خزانه وجود دارد. وزن دریای نور، 182 قیراط است و رنگ آن صورتی است كه كمیابترین رنگ الماس است.
تاج كیانی
این تاج، معروف است به تاج كیانی. در زمان فتحعلی شاه ساخته شده و بعد از مرگ او مورد استفاده پادشاهان قاجار بود. در واقع این اولین تاجی است كه بعد از دوران شاهنشاهی ساسانی به این صورت ساخته شده است. در ساخت آن از الماس، زمرد، یاقوت و مروارید استفاده شده است و جقة جلوی آن قابل تعویض است. جالب است بدانید كه این تاج حدود 5/4 كیلوگرم وزن دارد، بعدا كه رضا خان روی كار آمد، دستور ساخت یك تاج سبكتر را صادر كرد.
كلاه عباس میرزا
این كلاه عباس میرزا است. از معدود چهره های به درد بخور سلسلة قاجار كه اتفاقا پسر فتحعلی شاه ( یكی از به درد نخورترین پادشاه قاجار) بود. عباس میرزا از این كلاه در مراسم رسمی دربار استفاده میكرده. كلاه به شكل یك تاج ساخته شده و بدنة آن از پارچة اطلس و مخمل قرمز است كه روی آن مرواریددوزی و پولكدوزی شده. یك زمرد درشت با دور دوزی الماس هم در بالای تاج قرار دارد.
سنجاق سینه
سه تا سنجاق سینه، ساخته شده از مرواریدهای درشت. دو تا قو از مروارید سفید ساخته شدهاند و اردك از مروارید سیاه. این مرواریدها از خلیجفارس صید شدهاند. مروارید سیاه، یكی از كمیابترین انواع مروارید دنیا است.
كره زمین
این كره جواهرنشان یكی از شاهكارهای هنری است. در زمان ناصرالدین شاه گروهی از جواهرسازان ایرانی به سرپرستی ابراهیم مسیحی از جواهرات موجود در خزانه آن را ساختند. روی این كره، دریاها با زمرد و خشكیها با یاقوت نشان داده شدهاند. آسیای جنوب شرقی، ایران، انگلستان و فرانسه هم با الماس مشخص شدهاند. هندوستان با یاقوت روشن و آفریقای مركزی و جنوبی با یاقوت كبود معلوماند. خط استوا و سایر خطوط جغرافیایی با الماس و یاقوت ریز نشان داده شده است. قطر كره تقریبا 66سانتیمتر است و روی پایهای كه تماما از طلای آراسته به جواهرات است سوار شده.
تخت نادری
اسمش تخت نادری است. ولی هیچ ربطی به نادرشاه ندارد. این تخت در زمان فتحعلی شاه ساخته شد. این را میشود از روی كتیبههایی كه در اطراف محل جلوس تخت دیده میشود فهمید. عنوان «نادری» به خاطر نادر بودن جواهرات به كار رفته در آن است. جواهرات موجود در تخت نادری، 26733 قطعه است. این تخت به صورت قطعات جداگانه و قابل حمل ساخته شده.
كوزه قلیان
این كوزه قلیان در گنجینه شماره4 خزانه قرار دارد. بدنه كوزه از تخم شترمرغ درست شده و دور آن قابی از طلا گرفتهاند. اگر به عكس دقت كنید روی دیواره كوزه حكاكیهای بسیار ظریفی میبینید. باور میكنید بشود روی پوست تخم شترمرغ از این كارها كرد؟
ویدیو : جواهرات و گنجینه سلطنتی ایـــــــران