جایگاه خبر گان در سپهر سیاسی ایر ان :    مجلس خبرگان در واقع مجلس و نهادی است ...



بهبود جایگاه سایت در گوگل , اخبار سیاسی , سیاسی

   مجلس خبرگان در واقع مجلس و نهادی است كه صلاحیت وضع قانون را برای خود دارد .
   مشروعیت مجلس خبرگان یك مشروعیت كاملا مردمی است.
   شورای نگهبان صلاحیت نظارت بر قوانین و مصوبات مجلس خبرگان را ندارد.
   هیچ نهادی حتی رهبری هم نمی‌تواند برای مجلس خبرگان تعیین تكلیف كند.
   اصل‌های 107 و 108  قانون اساسی یك هدف بیشتر نداشته و آن تحقق مشروعیت دموكراتیك رهبری است.
 نمونه جمهوری اسلامی در هیچ كشوری یافت نمی‌شود.
   مجلس خبرگان اساسا كنش‌های موثری در شطرنج سیاست ندارد.
   در یك دوره واحد تعدد رئیس را می‌توان تصور كرد و این موضوع منعی ندارد.
   هرچه در انتخاب رئیس دقت شود ضرر نخواهیم كرد.
   مجلس خبرگان به مجلسی فصلی تبدیل شده است.
   عملا تفاوتی بین روسای گوناگون مشاهده نشده است .
   متاسفانه مجلس خبرگان جلسات خود را غیر علنی برگزار می‌كند.
   علنی برگزار شدن جلسات مجلس خبرگان برمشروعیت نهاد رهبری می افزاید.

مجلس خبرگان جدید امروز فعالیت خود را آغاز می‌كند. مجلسی كه با تمام اهمیتی كه دارد فقط سالی دوبار تشكیل جلسه می دهد و نقشی در بازی شطرنج سیاسی حال حاضر ایران ندارد. به گفته دكتر گرجی مجلس خبرگان رهبری همچون مجلس شورای اسلامی دارای قدرت قانونگذاری برای خود است اما سالی دو بار تشكیل جلسه نمی‌تواند تاثیری در روند تصمیم گیری‌های سیاسی برای این نهاد داشته باشد. این در حالی است كه وظایف مهمی چون نظارت بر عملكرد رهبری بر عهده این مجلس است. در گفت وگو با دكتر علی اكبر گرجی ،حقوقدان و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی به بررسی جایگاه و اهمیت مجلس خبرگان و نقش رئیس این مجلس در تصمیم گیری‌های مهم این نهاد پرداخته ایم.


  جناب دكتر گرجی چهارم خرداد مراسم افتتاح مجلس خبرگان جدید است. اگر موافق هستید نگاهی بیندازیم بر قانون تشكیل این نهاد و كاركردهای مهم و اصلی مجلس خبرگان رهبری، از جمله انتخاب رهبری!
 مجلس خبرگان یك نهاد انتخابی، نخبه گرا است. به طور كلی كار ویژه مشخصی در قانون اساسی برای مجلس خبرگان تعریف شده است كه این كارویژه را می‌توان به دو كار گروه ویژه انتخابی(یعنی انتخاب رهبری) و استقلال اداری تقسیم كرد.  در رابطه با كار گروه انتخاب مقام رهبری باید گفت در حقیقت مجلس خبرگان به عنوان یك نهاد انتخابی بوده كه به گمان بنده مشروعیت مجلس خبرگان یك مشروعیت كاملا مردمی است.


  این مشروعیت مردمی به دلیل انتخاب اعضا به صورت برگزاری انتخابات است؟
 مطابق اصل 107 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مجلس خبرگان برآمده از رای ملت است و حتی در راستای تضمین  بحث انتخابی بودن،  قانونگذار در اصل 108 قانون اساسی به صراحت چگونگی تنظیم قانون مربوط به تعداد و شرایط خبرگان ،كیفیت انتخابات و آیین نامه داخلی جلسات آنها را در صلاحیت خود مجلس خبرگان قرار داده است.  در حقیقت یك نوع خود مختاری است كه قانونگذار در اصل 108 در اختیار مجلس خبرگان قرار داده است .

 

با توجه به این موضوع باید گفت مجلس خبرگان در واقع مجلس و نهادی است كه صلاحیت وضع قانون را برای خود دارد . به طور مثال قوه قضاییه و مجریه صلاحیت وضع قانون برای خود را ندارند. اگر این دو قوه مهم بخواهند قانونی وضع كنند باید از مسیر مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان عبور كنند. اما مجلس خبرگان تنها نهادی است كه قانون، آن هم با استقلال كامل وضع می‌كند یعنی شورای نگهبان صلاحیت نظارت بر قوانین و مصوبات مجلس خبرگان را ندارد. 


بنابر آنچه گفته شد اصل 107 بیانگر انتخابی بودن خود خبرگان و مقام رهبری است و برای اینكه این دو مهم با چالش روبه‌رو نشود  در اصل 108 آمده است كه  هیچ نهادی حتی رهبری هم نمی‌تواند برای مجلس خبرگان تعیین تكلیف كند.


پس باید یاد آور شد كه این  فضای استقلال و خود مختاری كه در این دو اصل برای مجلس خبرگان طراحی شده است یك هدف بیشتر نداشته و آن هم محقق شدن مشروعیت دموكراتیك رهبری است.


در اصل 107 آمده تعیین رهبر بر عهده خبرگان منتخب است یعنی خبرگانی كه مردم انتخاب كرده اند و در همین اصل بیان شده خود رهبر هم منتخب خبرگان است بنابراین در قانون اساسی چندین بار در انتخابی بودن رهبر و اعضای خبرگان تاكید شده است. اما با كمال تاسف باید بگوییم كه اساسا فلسفه اصل 107 و 108 به درستی در عمل،  درك و فهم نشد كه اگر درك و فهم می‌شد با آسیب‌هایی كه در حال حاضر در عمل روبه‌رو هستیم دیگر مواجه نبودیم. 


به نظر بنده به خاطر سوء برداشت‌هایی كه از اصل 107 و 108 در عمل وجود دارد، مجلس خبرگان رهبری در عمل تبدیل به یك نهاد نخبه‌گرا شده و بیشتر یاد آور نهادهایی  است كه دموكراسی غیر انتخابی هستند. 


  آیا در كشور‌های دیگر چنین نهادی مانند مجلس خبرگان  وجود دارد؟
ما در هیچ كشوری یك نظام دینی یعنی یك مردم سالاری دینی مانند جمهوری اسلامی ایران نداریم. با توجه به اینكه در عربستان حكومت دینی حاكم بوده اما آن  حكومت غیر دموكراتیك دینی است یعنی حكومتی كه با موازین 1400 سال پیش و با روش‌های مطلقا یكتا‌سالارانه اداره می‌شود. بنابرین نمونه جمهوری اسلامی در هیچ كشوری یافت نمی‌شود.  اما پاره‌ای از روش‌های مشابه را می‌توانیم در كشورهای دیگر رصد كنیم. به طور مثال شورای نگهبان در پاره‌ای از موارد شباهت‌هایی به شورای قانون اساسی فرانسه دارد یا سازو كارهای انتخاب رهبر چون این سازو‌كار دو درجه‌ای است در برخی از موارد می‌تواند شباهتی به انتخاب رئیس جمهور آمریكا داشته باشد. به طور كلی هیچ نهاد مشابهی را در كشور‌های دیگر ملاحظه نمی‌كنیم اما ممكن است در سازو كارها تشابه وجود داشته باشد.


  عملا مجلس خبرگان سالی دو بار یك بار در شهریور ماه و یك بار هم در اسفند ماه تشكیل جلسه می‌د‌هد. عده ای معتقدند این تعداد كم جلسات شائبه تشریفاتی بودن جلسات و فعالیت اعضا را ایجاد كرده است، نظر شما در این‌رابطه چیست؟
اینكه  اجلاس خبرگان سالی دو بار تشكیل می‌شود صادقانه باید گفت كه این نشانه بسیار بدی است یعنی نشانه این است كه مجلس خبرگان اساسا كنش‌های موثری در شطرنج سیاست ندارد. مجلسی كه بخواهد فعال باشد و بر نهادهای تحت امر رهبری نظارت مستمر  یا حسابرسی حرفه‌ای در همه نهادهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی ، اقتصادی و نظامی رهبری داشته باشد باید هفته ای 3 یا 4بار تشكیل شود.


تقاضای بنده این است كه در این شیوه بازنگری و مجلس خبرگان به یك مجلس فعال و كنشگر تبدیل شود. در حال حاضر با  این شیوه در زمینه مجلس خبرگان با عدم تداوم مواجه هستیم . یكی از اصول حقوق  اساسی در واقع اصل تداوم است‌.  با توجه به این حالتی كه مجلس دارد می‌توانیم بگوییم ما مجلس فصلی داریم كه جلسات خود را برگزار می‌كند . در واقع آنچه هدف قانونگذار اساسی بوده تشكیل یك مجلس فصلی نبوده  و قانونگذار اساسی مجلس خبرگان را به عنوان یكی از مهم‌ترین نهادهای سیاسی جمهوری اسلامی تعریف كرده كه باید در همه عرصه‌های سیاسی‌، اجتماعی و.. .فعال و كنشگر و موثر باشد.  اما آنچه خود خبرگان در آیین نامه داخلی آورده‌اند و عملا دارد اجرا می‌شود مجلسی فصلی و به گمان بنده غیر اثر بخش است .


  در رابطه با اختیارات رئیس مجلس خبرگان به حق بیش از یك رای آن اشاره می شود .آیا این امر  صحت دارد و تاثیر نظر ریاست این مجلس در تصمیم گیری‌ها چگونه است؟
در این زمینه نمی‌دانم كه حق بیش از یك رای را دارد یا خیر اما باید گفت كه ریاست مجلس خبرگان می‌تواند هم در فضای سیاسی تاثیر خاصی داشته باشد و هم در هدایت چگونگی كاركردها و انجام وظایف مجلس  خبرگان. به طور كلی باید بگوییم كه هرچه در انتخاب رئیس دقت شود ضرر نخواهیم كرد .


  در طول یك دوره آیا امكان تغییر رئیس وجود دارد؟
تعیین و انتخاب رئیس كاملا بر عهده خود اعضای خبرگان است بنابراین این احتمال وجود دارد كه در یك دوره رئیس تغییر كند . ما در سال‌های گذشته با روسای متعدد روبه‌رو بودیم. در زمانی كه آیت ا... مهدوی كنی دار فانی را وداع گفتند در همان دوره آیت ا... یزدی با همان سیاست‌ها  به ریاست مجلس خبرگان رسیدند بنابراین در یك دوره واحد تعدد رئیس را می‌توان تصور كرد و این موضوع منعی ندارد.


  با توجه به اختیارات رئیس مجلس خبرگان، این اختیارات چه تاثیری در انتخاب رهبرآینده خواهد داشت؟
به طور كلی باید گفت آن بافت كلی خبرگان رهبری است كه می‌تواند كم و كیف فعالیت‌ها را مشخص كند اما بی تردید رئیس مجلس خبرگان می‌تواند در سیاستگذاری‌ها، جهت‌گیری‌ها، در برنامه‌ریزی‌ها و چگونگی دبیر خانه و كمیسیون‌های مجلس خبرگان نقش مهمی داشته باشد. اینكه چه شخصیتی رئیس شود و برنامه‌های نظارتی و اجرایی و...  او چه باشدو آیا تاثیر گذار خواهد بود یا خیر باید گفت كه بی‌شك تاثیر گذار بوده  اما آنچه در طول سالیان دیده ایم برآیند متفاوتی نبوده و عملا تفاوتی بین روسای گوناگون مشاهده نشده است .


البته این اظهار نظرهای ما تقریبی است چون متاسفانه مجلس خبرگان جلسات خود را غیر‌علنی برگزار می‌كند كه باید گفت مردم برای مجلس نامحرمند .


  به نظر شما باید جلسات مجلس خبرگان علنی برگزار شود؟
مجلس خبرگان با مجلس شورای اسلامی فرقی ندارد. همان طور كه در قانون اساسی بر علنی بودن مجلس شورای اسلامی تاكید شده است باید جلسات مجلس خبرگان را هم علنی برگزار كنیم كه اگر این موارد اجرایی شود برمشروعیت نهاد رهبری افزوده خواهد شد. البته باید گفت  این یك نوع بد بینی است كه فكر می‌كنند با علنی شدن جلسات مشروعیت رهبری زیر سوال می‌رود و این موضوع واقعیت ندارد.

  اخبارسیاسی - قانون


ویدیو : جایگاه خبر گان در سپهر سیاسی ایر ان