تست خودشناسی: آیا حسود هستید؟ : از حسادت، همیشه به عنوان یکی از رذایل، و ناراحتی ...


از حسادت، همیشه به عنوان یکی از رذایل، و ناراحتی های بزرگ نام برده شده، اما این احساس، فقط جنبه های منفی ندارد. با جواب به سوالات زیر می توانید میزان حسادت خود را بهتر بسنجید. آیا حسود هستید؟
از حسادت، همیشه به عنوان یکی از رذایل، و ناراحتی های بزرگ نام برده شده، اما این احساس، فقط جنبه های منفی ندارد. تحریکی که ما با دیدن خوشخبتی دیگران با شرایط بهتر آنها در وجود خود احساس می کنیم، و به آن " تمایل" هم گفته می شود، حالت متعادلی است که فعالیت و رقابت با دیگران را برای این که به همان خوبی باشیم به وجود می آورد. بر خلاف حسادت شدید که نوعی اغراق بیمارگونه است، وضعیت طبیعی آن که در هریک از ما وجود دارد، ضروری بوده و فقدان آن است بیمارگونه محسوب می شود. به هر حال، این صفت، شامل نوعی واکنش شخصی، نسبت به شرایط خاص است.

حسادت، همچنین به عنوان واکنش دفاعی شخصیتی، می تواند عامل پیشرفت، نیز باشد. این احساس، به سرعت و به شکل طبیعی در کودکان رشد می کند. اولین جهت گیری حسادت کودک، به سوی جنس مخالف خود است که علاقه و محبت مادر (در پسرها) و یا پدر (در دخترها) را به سمت خویش جذب می کند. این حسادت اولیه، برای رشد کودک ضروری است. برای حفظ علاقه محبت مادر(یا پدر)، پسر (یا دختر) سعی میکند خود را با الگو گرفتن از پدر یا مادر، هویت بخشد. این الگو، او را بیشتر در مسیر رشد هدایت کرده و به وی امکان می دهد که به دنیای بزرگترها وارد شود. در سنین بزرگسالی، نوعی غبطه خوردن به دیگران، بر این احساس حسادت افزوده شده و می تواند نوعی عامل پیشرفت شخصی باشد. قطعا جنبه مثبت چنین احساسی، درست در همان جایی خاتمه پیدا می کند، که اختلال در روابط دیگران آغاز می شود.

تست خودشناسی دیداری، شنیداری یا لمسی هستید؟ , آزمون خودشناسی؛ صبحی هستید یا غروبی؟ , آیا شما حسود هستید

هر سوال، دارای سه پاسخ احتمالی است. یکی از پاسخ ها را که با نظریات شما بیشتر هماهنگ است، علامت بزنید. پاسخ خود را سریع و بر حسب اولین انتخاب علامت بزنید.

1-اگر بهترین دوست تان به شما بگوید شغل بسیار جالبی پیدا کرده است، چه واکنشی نشان می دهید؟
الف: خیلی خوشحال می شوم، چون او استحقاق آن را دارد.
ب: فکر می کنم، چرا این برای من اتفاق نیفتاده و من هیچ گاه چنین شانسی نداشته ام.
ج: اگر شغلی که به دست آورده مهم تر از شغل من باشد، می ترسم نسبت به او احساس  حقارت کنم. دوست دارم برای احساس رضایت خودم، من هم چنین کاری داشته باشم.

2-اگر در جمعی، یک نفر مرکز تمام گفت و گوها باشد، برخورد شما چگونه خواهد بود؟
الف: من هم سعی می کنم قطب جذب کننده ای شوم و به همین خاطر، داستان ها و نکات جالب و سرگرم کننده تعریف خواهم کرد.
ب: وقتی کسی مرکز بحث و گفت و گوها می شود، بی شک مساله جالبی را مطرح کرده است. چرا باید این برایم ناخوشایند باشد؟ من هم با دقت به حرف های او گوش می دهم.
ج: هیچ چیز، از این برایم سخت تر نیست. در چنین مواردی، فقط در گوشه ای می نشینم.

3-در تعطیلات، آیا می پذیرید دوستی که همراهتان است، با اشخاص دیگری که به تعطیلات آمده اند مشغول تفریح شود؟
الف: نه. این را دوست ندارم، ولی خوب، هر کسی آزاد است و من دخالتی نمی کنم.
ب: تعطیلات برای این ساخته شده که کمی از زندگی روزمره فاصله بگیریم و طبیعی است که هر کس دوستان تازه ای پیدا کند.
ج: نه. من اصلا خوشم نمی آید.

4-اگر همراه با فرزند خود در یک جمع فامیلی باشید، و همه با فرزند دیگری بازی کنند، چه احساسی به شما دست می دهد؟
الف: من از این ارجحیتی که آنها برای فرزند دیگری قایل شده اند، ناراحت می شوم.
ب: من به نظرات دیگران احترام می گذارم.
ج: فرزند من هم مثل دیگری، همان اندازه ارزش دارد و این کار آنها. حماقتشان را نشان می دهد.

5-آیا در دوران کودکی، مادرتان یکی از فرزندان خود را به دیگری ترجیح می داد (یا این که شما اگر تنها فرزند خانواده هستید، به فرض پدرتان را به شما ترجیح میداد؟)
الف: هنگامی که مادرم نسبت به من ناعادلانه رفتار می کرد و دیگری را به من ترجیح می داد، سعی می کردم او را اذیت کنم.
ب: من در دوران کودکی، از این که می دیدم مادرم دیگری را به من ترجیح می دهد ناراحت بودم و این اغلب باعث گریستن من می شد.
ج: مشکل مهمی را در این مورد به خاطر ندارم.

6-آیا این احساس در شما وجود دارد که در میان دوستانتان، به اندازه ای که می خواهید، مورد توجه قرار نمیگیرید؟
الف:من هر اندازه که برای جلب توجه سعی کنم، به همین اندازه توجهشان به من جلب می شود.
ب: من همیشه از این می ترسم که همراهی ام با دیگران، برای آنها جالب نباشد.
ج: این که دیگران به من توجهی نداشته باشند یا نه، برایم چندانی اهمیتی ندارد، و این به خودشان مربوط است.

7-اگر همسایه تان، شما را برای دیدن اتومبیل تازه و لوکس خود دعوت کند، در حالی که شما یک اتومبیل خیلی قدیمی و کهنه دارید، شما چه می اندیشید؟
الف: بدون هیچ گونه مشکلی به او تبریک می گوییم. اگر من اتومبیل ارزان قیمتی دارم، به این دلیل است که این اتومبیل مناسب من است.
ب: من همراه با او به تماشای آن خواهم رفت، ولی این برایم بیشتر ناخوشایند خواهد بود.
ج: کمی احساس ناراحتی می کنم که چرا خودم چنین اتومبیلی ندارم.

8-اگر همکار اداری شما، در برابرتان نامه تشکر آمیزی از رییس اداره دریافت کند که به خاطر موقعیت در کار به او تبریک گفته است، چه فکر میکنید؟
الف: این تشویق، حتما مناسب حال او بوده و ربطی به من ندارد.
ب: کار من خوشایند دیگران نبوده و هر کاری هم میکنم، هیچ کس مرا تشویق نمی کند.
ج: همکارانم، ارزش بیشتری نسبت به من ندارند و بالاخره، روزی می رسد که کار من هم مورد تشویق قرار بگیرد.

9-از این که همسرتان بخشی از علاقه و محبت اوایل ازدواج را به فرزندانتان اختصاص می دهد، چه احساسی به شما دست می دهد؟
الف: چنین حالتی را دوست ندارم و همان علاقه و محبت اول ازدواج، باید در تمام طول زندگی حفظ شود.
ب: همه چیز گذراست و اگر کسی همسر خود را قبل از هر چیز دوست داشته باشد، فرزندان او را هم دوست خواهد داشت. ولی با این وجود، این قضیه، اوایل کمی مشکل ایجاد می کند.
ج: این کاملا طبیعی است که بخشی از عاطفه والدین، به فرزندان منتقل شود.

10-آیا گاهی اوقات این احساس به شما دست می دهد که همسرتان می خواسته چیزی را از شما پنهان کند؟
الف: من گاهی اوقات این احساس را داشته ام، ولی اجازه بروز به آن نداده ام.
ب: چنین چیزی گهگاه اتفاق افتاده است. ولی تصور می کنم بیش از آن که آگاهانه باشد، ناشی از فراموشی است.
ج: گهگاهکه چنین احساسی کرده ام، مام تلاش خود را برای کشف واقعیت به کار برده ام. این قضیه باعث بروز مشاجره هایی بین من و همسرم شده است.

11-در دوران کودکی، اگر یکی از بزرگ ترهای خانواده یا فامیل که تعریف او را زیاد می شنیدید، موفقیتی کسب می کرد، چه واکنشی نشان می دادید؟
الف: من از این که در برابرم از او تعریف میکنند،خیلی ناراحت می شدم.
ب: فکر می کردم این طبیعی است که از او تعریف کنند و چون او از من بزرگ تر است، پس موفق تر هم باید باشد.
ج: من از این که به او توجه می شود، کمی ناراحت می شدم و تصمیم می گرفتم وقتی به سن او برسم، از او هم جلوتر بزنم.

12- آیا دوست دارید که پول بیشتری به دست آورید؟
الف: نه چندان، فکر می کنم آن چه به دست می آورم، برای ارضای نیازهایم کافی است.
ب: بله، فکر می کنم با توانایی هایی که دارم، می توانم بیشتر از این به دست آورم، و روی این قضیه حساب می کنم.
ج: بله، این واقعا غیر عادلانه است که دیگران بیشتر گیرشان بیاید، در حالی که استحقاق آن را ندارند.

13- آیا با کمال میل خود حاضرید مدت طولانی نزد پدر و مادر همسرتان باشید؟
الف: بله، من آنها را هر روز، با خوشحالی می بینم.
ب: سعی می کنم این ملاقات، تا حد امکان کوتاه باشد.
ج: بله. اگر چه این کار مرا آزار می دهد، ولی همیشه سعی می کنم به خاطر همسرم، با آنها رفتاری دوستانه داشته باشم.

14- آیا در دوران تحصیل برایتان اتفاق می افتاد که گاهی آرزو کنید شاگرد اول کلاس در هنگام امتحان بیمار شود؟
الف: بله، چون فکر می کردم می توانم جای او را بگیرم.
ب: نه، صرف این که او دانش آموز خوبی بود، مرا آزار نمی داد و من هم در حد توان خودم درس می خواندم.
ج: نه، چون حتی در آن صورت هم من نمی توانستم جای او را بگیرم.

15-آیا وقتی همسرتان به مسافرتی می رود، دوست دارید از برنامه ای که او برای خود تنظیم کرده مطلع باشید؟
الف-تصور نمی کنم همه برنامه هایش را به من بگوید. البته  من همیشه در این مورد سوالاتی می کنم.
ب: وقتی در سفر است، دیگر به من مربوط نمی شود که برنامه اش چیست؟
ج: البته دوست دارم برنامه اش را بدانم. ولی برای این که ناراحت نشود، سوالاتی نمی کنم.

16- اگر در تعطیلات، دوستانتان قصد رفتن به یک گردش دسته جمعی را داشته باشند، شما به واسطه انجام کار مهمی نتوانید با آنها بروید، چه میکنید؟
الف: من به خودم می گویم این که تنها تعطیلات عمر من نیست. من می توانم دفعه بعد با آنها بروم.
ب: از این که باید بمانم و دیگران به تفریح بروند، کمی احساس ناراحتی می کنم.
ج: سعی می کنم هر چه سریع تر، آن کار را خاتمه دهم و حداقل از قسمت آخر تعطیلات استفاده کنم.

17- در یک میهمانی رسمی، مشاهده می کنید لباستان نسبت به یکی از دوستان، ارزان تر، و به نسبت کهنه تر است. چه احساسی به شما دست می دهد؟
الف: ناراحت و بداخلاق می شوم و حتی ممکن است برخورد خوبی با دیگران نداشته باشم.
ب: احساس حقارت می کنم که چرا نتوانسته ام لباسی متناسب با لباس دیگران داشته باشم.
ج: فکر می کنم نمی توان صرفا از روی لباس روی انسان ها قضاوت کرد. من ناراحت نمی شوم.

18- فرض کنید، یکی از دوستان یا همکلاسی های سابق شما که خیلی زودتر از شما ترک تحصیل کرده است، در حال حاضر شغل خیلی بهتری نسبت به شما داشته باشد. در این مورد چه فکر میکنید؟
الف: اگر چه این برایم دردناک است، ولی ناچارم بپذیرم که تنها تحصیل کردن کافی نیست، و کیفیتهای شخصی او برتر بوده و باید نسبت به من برتر باشد.
ب: من فکر می کنم برایم نا خوشایند باشد و باید کاری کرد. سعی می کنم شغل بهتری پیدا کنم.
ج: من از چنین وضعی ناراحت نمی شوم.

19- فرض کنیم دوستانتان، فرزندان خود را برای مدت طولانی نزد پدر و مادر همسرشان می گذراند. اگر شما هم به جای آنها بودید، این کار را می کردید؟
الف: اگر والدین همسرم آمادگی این کار را داشته باشند، به راحتی این کار را انجام می دهم.
ب: نه، تا حد امکان بچه ها را برای مدت کمتری نزد آنها می گذاشتم چون دوست ندارم علاقه بچه ها نسبت به من کم شود.
ج: اگر ضرورت شغلی ایجاب می کرد، این کار را انجام می دادم، ولی به هر حال از این کار خوشحال نبودم.

20- فرض کنید در جمعی، دو نفر از دوستانتان مطلبی را با یکدیگر درمیان می گذارند که نمی خواهند شما از آن مطلع شوید. واکنش شما چیست؟
الف: من حتی به قیمت این که فضول شناخته شوم، سعی می کنم قضیه را بفهمم.
ب: از خودم می پرسم که چرا موضوع را برای من نمی گویند و کمی دلخور می شوم.
ج: سعی نمی کنم از موضوع سر در بیاورم.

21- اگر همسرتان، بنا به دلایل شغلی ناچار شود به سفری طولانی برود، واکنش شما چه خواهد بود؟
الف: معمولا جدایی برایم دشوار است و فقط در صورتی که اجباری در کار باشد رضایت می دهم.
ب: من از غیبت او برای انجام یک سری از کارهای خانه استفاده می کنم.
ج: در صورت امکان، اصرار می کنم که مرا نیز با خود ببرد.

22- فرض کنیم دوستانتان به شما قول داده اند تعطیلات آخر هفته را نزد شما باشند، ولی در آخرین ساعت ها، به شما اطلاع می دهند از این کار منصرف شده اند. شما چه واکنشی نشان می دهید؟
الف: خودم را به کارهای دیگری مشغول میکنم.
ب: از این بی توجهی ناراحت می شوم چون آخر هفته ام به کلی به هم می خورد.
ج: تلفنی با آنها تماس می گیرم و اصرار می کنم برنامه شان را تغییر ندهند.

23- درغیبت همسرتان، اگر نامه ای برای او برسد، آن را باز می کنید؟
الف: بله، چون باید بدانم چه کسی برایش نامه نوشته است.
ب: اگر چه خیلی مایلم این کار را بکنم ولی جلوی خودم را می گیرم.
ج:نه، چون مکاتبات او ربطی به من ندارد.

24- یکی از همکاران تازه وارد شما، پست مهمی را که تصور می کردید به شما محول شود بر عهده می گیرد. واکنش شما چیست؟
الف:من استعفا می دهم.
ب: فکر می کنم او برای بر عهده گرفتن آن مسوولیت احتمالا دارای توانایی لازم هست. ناراحت می شوم، ولی چیزی نمی گویم.
ج: به ملاقات رییسم می روم و از او توضیح می خواهم.

25- آیا اتفاق افتاده که به همسرتان اعتراض کنید که او توجه بیشتر به کار، یا یک موضوع دیگر دارد؟
الف: گاهی اوقات این کار را کرده ام. وی با این وجود، نتوانسته ام توجه او را به خود جلب کنم.
ب:نه، چون فکر می کنم داشتن یک سرگرمی که توجه انسان را جلب کند، چیز جالبی است.
ج: گاهی اعتراض کرده ام، و گاهی هم به مشاجره پرداخته ایم.

26-اگر همسرتان وقت زیادی را با دوستان خود صرف کند، شما چه واکنشی نشان می دهید؟
الف: من هم سعی می کنم با او همراه باشم و هر جا که او می رود، با او بروم.
ب: گاهی اوقات که به جمع دوستان خود می رود، ناراحت می شوم.
ج: این طبیعی است که هرکس دوستان خود را داشته باشد، و طبیعتا مایل است هر از گاه، آنها را ببیند.

27- آیا فکر می کنید حسادت نشانه علاقه و محبت است؟
الف: بله
ب:نه، حسادت احساسی منفی است که علاقه و محبت را می کشد.
ج: بله، چون فقدان حسادت، نشانه ای از بی تفاوتی نسبت به دیگری است.



چطور بفهمیم حسود هستیم یا نه تست خودشناسی , شما چه کسی هستید تست خودشناسی , خودشناسی



در جدول زیر، پاسخ های خود را در هر ستون یافته و مشخص کنید.




شماره سوال

1

پاسخها

2

3

1

ج

ب

الف

2

الف

ب

ج

3

ج

الف

ب

4

ج

الف

ب

5

الف

ب

ج

6

الف

ب

ج

7

ب

ج

الف

8

ج

ب

الف

9

الف

ب

ج

10

ج

الف

ب

11

ج

الف

ب

12

ب

ج

الف

13

ب

ج

الف

14

الف

ج

ب

 

شماره سوال

1

پاسخها

2

3

15

الف

ج

ب

16

ج

ب

الف

17

الف

ب

ج

18

ب

الف

ج

19

ب

ج

الف

20

الف

ب

ج

21

الف


ویدیو : تست خودشناسی: آیا حسود هستید؟