افسردگی، یک اختلال یا بیماری؟ : این که افسردگی یک اختلال است یا یک بیماری اهمیتی ...
این که افسردگی یک اختلال است یا یک بیماری اهمیتی ندارد. حقیقت این است که افسردگی یک شرایط ناتوان کننده است که زندگی میلیون ها نفر از مردم را در سراسر جهان به شدت تحت تاثیر قرار داده است. روزنامه آسیا - ترجمه رعنا اشرفی: این که افسردگی یک اختلال است یا یک بیماری اهمیتی ندارد. حقیقت این است که افسردگی یک شرایط ناتوان کننده است که زندگی میلیون ها نفر از مردم را در سراسر جهان به شدت تحت تاثیر قرار داده است.
محققان پس از سال ها مباحثه و مذاکره، در نهایت به این موضوع دست یافتند که افسردگی مداوم و طولانی موجب آسیب مغزی می شود. اما برعکس این قضیه صادق نیست. یعنی آسیب مغزی منجر به بروز افسردگی نمی شود. متخصصین مغز و اعصاب پیش از این فرضیه دیگری را مطرح کرده بودند که آسیب های مغزی زمینه ساز افسردگی مزمن است، اما نتایج مطالعات جدیدی که در نشریه Molecular Psychiatry منتشر شد حقایق دیگری را در این خصوص روشن می سازد.
در این پژوهش 9 هزار نمونه منحصر به فرد حضور داشتند که از گروه ENIGMA جمع آوری شده بودند. این مطالعه مفق به اثبات قطعی رابطه سببی میان افسردگی مداوم و آسیب مغزی شد.
تصاویر MRI (تصاویر روزنانس مغناطیسی) یک هزار و 728 بیمار مبتلا به افسردگی مزمن در مقایسه با 7 هزار و 199 نفر از افراد سالمی که در این مطالعه شرکت داشتند انقباض در ناحیه هیپوکامپوس مغز را نشان می دادند.
این مطالعه به طور خاص نشان داد که بیماران مبتلا به اختلال افسردگی حاد در مقایسه با افراد سالم 1.24 درصد در حجم ناحیه هیپوکامپوس کاهش داشتند. در ادامه می توانید نتایج کامل مطالعات فوق را بخوانید.
هیپوکامپوس چیست؟
هیپوکامپوس بخش کوچکی از مغز است که در قسمت گیج گاه میانی مغز قرار دارد. این بخش به دو نیمکره تقسیم می شود، که هر قسمت از آنها روی هر کدام از نیم کره های مغز قرار دارند. محققان همگی نسبت به این موضوع اتفاق نظر دارند که قابلیت های اصلی هیپوکامپوس عبارتند از ایجاد خاطرات جدید، شکل گیری حافظه بلندمدت و راهنمای محیطی.
آمیگدال در داخل هیپوکامپوس قرار دارد. آمیگدال بخشی از مغز است که پژوهشگران در گذشته معتقد بودند با افسردگی در ارتباط است. مطالعاتی که سابق بر این انجام شدند، به این نتیجه رسیدند که بین انقباض هیپوکامپوس و افسردگی رابطه مستقیمی وجود دارد. اما حجم نمونه مطالعات قبلی به اندازه کافی بزرگ نبود که بتواند به نتاجی قطعی در این زمینه برسد.
هیپوکامپوس و افسردگی
محققان دریافتند هیپوکامپوس علاوه بر اهمیتی که در شکل گیری و حفظ خاطرات دارد، همچنین در کنترل احساسات نیز نقش محوری دارد. پرفسور ایان هیکی (Ian Hickie)، از نویسندگان این پژوهش و مبارز مشهور سلامت روان، در خصوص رابطه هیپوکامپوس با افسردگی توضیح می دهد، «تمام احساسات شما درباره خودتان به طور مداوم بستگی به این دارد که در جهان هستی چه کسی هستید (وضعیت حافظه شما فقط بستگی به این ندارد که چگونه می دانید سودوکو را حل کنید یا رمز عبور کامپیوتر و کارت بانک تان را به یاد دارید). بلکه منظور تصور کلی است که درباره خودتان دارید.»
پرفسور هیکی درباره انقباض هیپوکامپوس و تغییرات رفتاری که از گذشته در حیوانات مشاهده کرد، به شرح و تفصیل بیشتر پرداخت، «در بسیاری از آزمایشات حیوانی دیگر مشاهده کردیم، هنگامی که ناحیه هیپوکامپوس منقبض می شود، نه تنها حافظه تغییر می کند بلکه سایر رفتارهای دیگری که با آن در ارتباط هستند هم تغییر می کنند. بنابراین انقباض با از دست دادن عملکرد در ارتباط است.»
معمولا افرادی که از افسردگی رنج می برند در مدیریت زندگی روزانه شان اعتماد به نفس پایینی دارند. افراد مبتلابه افسردگی عموما از ضعف و تزلزل شدید نفس رنج می برند که این موضوع به حس شخص از خودش مربوط است. این امر به صورت بالقوه بر چند مورد تاثیرگذار است، از جمله اینکه چگونه حافظه شان شکل می گیرد، این که آنها در گذشته خود را چطور می دیدند و بنابراین این آینده شخصیت خود را چگونه طرح ریزی می کنند.
افسردگی چیست؟
افسردگی حالت ظاهری ناامیدی ذهنی است که فرد در آن الگوی فکری شدیدا بدبینی نسبت به واقعیت پیدا می کند. کلمه کلیدی توصیف فوق «ظاهری» بودن آن است. فرد افسرده معمولا ضعف نفس و درک غلطی از محیط اطرافش دارد و جایگاه خود در جهان را اشتباه می بیند.
وضعیت افسردگی به واسطه پشیمانی مکرر از گذشته و ترس از آینده آشکار می شود. این یک انتخاب آگاهانه فردی نیست، بلکه نتیجه الگوهای فکری مکرری است که منجر به بروز چشم انداز منفی در زندگی و پیدایش ویژگی منفی گرایی خود فرد در زندگی اش می شود.
چرخه چشم انداز و افکار منفی تنها منجر به بروز افکار منفی بیشتر در فرد می شود. همانند گلوله برفی که از بالای کوه می غلتد و به سمت پایین حرکت می کند. گلوله برف کوچک در طول مسیر بزرگ و بزرگ تر می شود و برف های بیشتر را با خود می آورد. چرخه افکار منفی نیز به همین شکل است.
این آمار مربوط به کاهش هیپوکامپوس به چنین مباحثی میدان می دهد که کاهش در هیپوکامپوس به موازات موجب تغییر در الگوی فکری می گردد.
چشم انداز خود را تغییر دهید
برای غلبه بر شرایط موجود باید بپذیرید که اندیشه های غلط تان شما را از واقعیت دور نگه می دارند. متاسفانه بسیاری از افراد افسرده همواره سعی می کنند از وضعیت واقعیت ذهنی فرار کنند.
یکی از موثرترین و در عین حال ساده ترین ابزارهای رهایی از افسردگی اینست که با زمان حال در تعامل باشید. مدیتیشن (مراقبه) و یوگا از جمله ورزش هایی هستند که به این تعامل کمک می کنند.
همچنین وجود افراد مثبت اندیش در اطراف فرد افسرده نیز می تواند به او کمک کند که بر افسردگی خود فائق آید. گاهی اوقات، هنگامی که فرد غرق در افسردگی است نمی تواند روشنایی های اطراف را ببیند و در زندگی هیچ امیدی ندارد. در این شرایط اگر افرادی با دید مثبت اطرافش باشند می توانند در دیدن نور امید به او کمک کنند.
افسردگی در ایالات متحده آمریکا
افسردگی موضوعی نیست که باید به سادگی از کنار آن گذر کرد. در سال های 1999 تا 2010 آمار خودکشی در ایالات متحده آمریکا بین افراد 35 تا 64 ساله بیش از 25 درصد افزایش یافت. به علاوه گزارش های واصله از مراکز کنترل و پیشگیری بیماری ها از سال 2007 تا 2010 نشان دهنده این واقعیت است که تقریبا 8 درصد از افراد 12 ساله یا بیشتر مبتلا به افسردگی هستند.
در گذشته مردم غالبا بر این باور بودند که افسردگی شیوه ای از زندگی است که فرد در آن آنقدر ضعیف است که نمی تواند یا نمی خواهد حضور زیادی در جمع داشته باشد. برخی دیگر از مردم هم به اشتباه معتقد بودند که افسردگی نشانه ضعف ذهنی است.
هیچ کدام از این اعتقادات حقیقت ندارد
این که افسردگی یک اختلال است یا یک بیماری اهمیتی ندارد. حقیقت این است که افسردگی یک شرایط ناتوان کننده است که زندگی میلیون ها نفر از مردم را تحت تاثیر قرار داده است. افسردگی نه تنها فقط غم و اندوه نیست، بلکه نشانه ای از ضعف هم نیست. برای پیدایش افسردگی در فرد هیچ تفاوتی از نظر نژاد، جنسیت یا قومیت وجود ندارد. مهم ترین نکته قابل تامل این است که افسردگی وضعیتی نیست که قابل انتخاب باشد.
ویدیو : افسردگی، یک اختلال یا بیماری؟