اعتیاد و افسردگی جوانان، نتیجه بی توجهی دولت به اوقات فراغت :       پارک‌ها، ...



 

 

اوقات فراغت جوانان , اوقات فراغت جوانان امروزی در جامعه ایرانی , کاریکاتور اوقات فراغت جوانان

 

پارک‌ها، کافی شاپ‌ها، قهو ه خانه‌ها، گیم نت‌ها و کافی نت‌ها امروزه مکانهایی هستند که جوانان ایرانی به خصوص در کلان شهر‌ها بیشتر وقت خود را در آن‌ها صرف می‌کنند. در ساعات میانی روز که معمولا ساعات مفید کاری است این مکان‌ها میزبان جوانانی است که به جای استفاده مفید ترو بهتر از وقت خود، به دلیل نداشتن شغل مناسب و برنامه‌ای برای استفاده بهینه از اوقات فراغت خود به آن‌ها روی می‌آورند و گاهی علاوه بر اتلاف وقت، آسیبهای جدی جسمی و روحی مثل خطر ابتلا به افسردگی و اعتیاد، آن‌ها را تهدید می‌کند.

اوقات فراغت پیوند تنگاتنگی با شخصیت و زندگی معنوی و فرهنگی افراد دارد. چرا که از سویی از فرهنگ جامعه تاثیر می‌‏گیرد و از سویی دیگر بر آن تاثیر می‌‏گذارد. علاوه بر آن فرد می‌تواند در اوقات فراغت‌‌ همان چیزی را که می‌پسندد انجام دهد، شخصیت نهایی خود را بازیابد و آن را ابراز کند. بنابراین قابلیت‌های فرد غالباً در عرصه اوقات فراغت جلوه گر می‌شود.

از طرف دیگر، فعالیتهای اوقات فراغت از چنان اهمیتی برخوردار است که از آن به مثابه آیینه فرهنگ جامعه یاد می‌کنند. در نتیجه چگونگی گذران اوقات فراغت افراد یک جامعه به میزان زیادی معرف خصوصیات فرهنگی آنجامعه است. در گذران اوقات فراغت، گروه سنی، طبقه اجتماعی، اقتصادی، گرایش مذهبی و جنسیت سبب مرزبندی و ایجاد تفاوت بین گروه‏های مختلف می‌‏شود و دراین میان سن و جنسیت بر نحوه گذران اوقات فراغت تاثیر مهمی بر جای می‌‏گذارند. با توجه به جوان بودن جامعه ما، در مورد قشر جوان، جنبه‏های آسیب‏‌شناختی فراغت اهمیت زیادی دارد.

امروزه دیگر زندگی مترادف با کارکردن نیست بلکه حاوی ساعاتی برای فراغت است که می‌توان در این ساعات برای فعالیتی غیر از کار برنامه‌ریزی کرداگرچه اوقات فراغت را می‌توان مهم‌ترین و دلپذیر‌ترین اوقات آحاد بشر دانست اما این اوقات ممکن است برای عده‌ای متضمن تعمق و تفکر و ساختن و ابداع باشد و برای عده‌ای دیگر ملال آور ویا دربردارنده آسیب‌های جسمی و روانی. در جامعه ماکمبود فضا‌ها و تسهیلات فراغتی مناسب از یک سو و ورود ارزش‏‌ها و نگرش‏های مدرن که با نگرش‌ها و عقاید سنتی جامعه ما مغایرت دارد از سوی دیگر کار را برای جوانان مشکل می‌کند.

جوان چه می‌گوید؟

محمد ۲۴ سال دارد و دانشجوی سال سوم ادبیات است. به گفته خودش او را همیشه می‌توانی در پارکهای شمال تهران پیدا کنی. او معتقد است برای او و امثال او که شاغل نیستند و درس می‌خوانند تفریحی بهتر از پارک وجود ندارد زیرا هزینه‌ای نمی‌طلبد و هم فال است و هم تماشا!

او می‌گوید: «من تمام بعد از ظهر خود را همراه با گروهی ا ز دوستانم در پارکهای تهران می‌گذرانم. سیگار می‌کشیم، قلیون می‌کشیم و گاهی هم گیتار می‌زنم و می‌خوانم تا دوستانم را شاد کنم. من دانشجوی سال سوم ادبیات هستم اما رشته تحصیلی‌ام را دوست ندارم و دلم نمی‌خواهد وقتم را در کلاسهایی بگذرانم که کوچک‌ترین علاقهای به مباحث درسی آن ندارم. من تنها به اجبار خانواده‌ام وارد دانشگاه شده‌ام و چون تمام تفریحات موجود در کشور هزینه بر است و حتی سینما رفتن هم خرج دارد پارک را انتخاب کرده‌ام.»

در همین حال یکی از دوستان محمد که سعید نام دارد و ۲۲ ساله است سیگاری به او تعارف می‌کند. او دیپلمه است و به گفته خودش در نوجوانی قهرمان تکواندو بوده است و هیچوقت فکر نمی‌کرده که روزی به سیگار و دود روی بیاورد: «از وقتی که مدرسه را تمام کردم مشکلاتم شروع شد. به ادامه تحصیل علاقه‌ای نداشتم و کاری هم برای انجام دادن نبود. بعد از کلی به این در و آن در زدن کار نیمه وقتی در یک شرکت خصوصی به عنوان تایپیست پیدا کردم و مشغول شدم که از همین راه هم به سختی خرج خودم را در می‌آورم تا سر بار کسی نباشم. از ساعت ۲ که بیکار می‌شوم چون نه پول رفتن به باشگاه را دارم و نه پولی برای کلاس رفتن و آموزش خاصی دیدن! باید در جا بزنم و همینجا که هستم بمانم! گاهی فکر می‌کنم برای همیشه یک تایپیست ساده خواهم ماند! به پارک که می‌آیم حداقل فکر می‌کنم که تنها نیستم و کسانی مثل من هستند که با من همدردند. در همین پارک‌ها سیگاری شدم که ناراحت نیستم! تسکینم می‌دهد!»

گیم نت‌ها و کافی نت‌های تهران هم اما عالمی دارد. پر است از جوانانی که برای سرگرمی و بازی، گاهی هم چت و انجام کارهای روزمره الکترونیکی به این مکان‌ها مراجعه می‌کنند. علی ۱۸ ساله یکی از این جوانانی است که پاتوقش یکی از گیم نتهای غرب تهران است.

او می‌گوید: «دیوانه بازیهای رایانه‌ای هستم و هیچ چیزی جز این بازی‌ها مرا خوشحال نمی‌کند. هر کدام از این بازی‌ها مرا به دنیای جدید می‌برد و باعث می‌شود ساعاتی مشکلاتی را که دارم فراموش کنم و خودم را جای قهرمان بازی فرض کنم و لذت ببرم. سال سوم دبیرستان هستم و تمام پول تو جیبی‌ام را در اینجا خرج می‌کنم چون در جامعه‌ای زندگی می‌کنم که به علایق من با دیده تردید می‌نگرد و تنها کاری که می‌کند سرزنش من است»

رزا ی ۲۱ ساله اما ادعا می‌کند چون کامپیو‌تر ندارد برای انجام کارهای دانشگاهیش به کافی نت می‌آید و تنها گاهی برای رفع خستگی چرخی در سایت‌ها می‌زند و با دوستانش چت می‌کند.وی می گوید:«به دلیل عقاید سنتی خانواده‌ام نمی‌توانم در خانه کامپیو‌تر شخصی داشته باشم و برای همین برای انجام پروژه‌ها و کارهای دانشگاهم به کافی نت می‌آِم. هر چند که اعتراف می‌کنم چت کردن را بیشتر از برقراری ارتباط مستقیم با آدم‌ها می‌پسندم. اینجا در محیط مجازی می‌توانم چیزی باشم که هستم یا دلم می‌خواهد که باشم. اینجا نیازی به تظاهر نیست و ترس از اینکه جامعه مرا محکوم به کاری خلاف عرف کند هم ندارم.»

او ادامه می‌دهد: «گاهی از خانه نشینی خسته می‌شوم و اگر درس و دانشگاه نبود معلوم نبود چه بر سر م می‌آمد. ساعات بیکاری بسیاری دارم که به دلیل عقاید سنتی خانواده‌ام به بطالت می‌گذرد و حتی گاهی فکر می‌کنم افسرده شده‌ام. البته در دایره دوستانم مانند من بسیار زیاد هستند اما عده‌ای هم هستند که آزادانه به سینما یا پارک می‌روند و ساعاتی را با دوستان و همسن‌هایشان می‌گذرانند که این برای من ممکن نیست پس به بهانه درس و دانشگاه پناه می‌آورم به کافی نت نزدیک خانه و ارتباط مجازی.»

آنچه که پیداست در گذران اوقات فراغت، ‌گروه سنی، طبقه اجتماعی- اقتصادی، ‌گرایش مذهبی و ‌جنسیت باعث ایجاد مرزبندیهایی بین گروههای مختلف می‌شوند که این مرزبندی‌ها همراه با عوامل فرهنگی و نبود امکانات تفریحی-فراقتی کافی، جوانان را برای گذرندان ساعات بیکاری خود دچار مشکل می‌کندوبعضا باعث بروز اختلالات روحی و صدمات جسمی در آنان می‌شود.

ارتباط بین اوقات فراغت و انحراف جوانان

پژوهشهای انجام شده حکایت از آن دارد که بسیاری از موارد شدید انحرافات در میان جوانان نتیجه بی‌برنامگی جهت گذران اوقات فراغت است. هیچ انحرافی فارغ از نحوة گذران اوقات فراغت جوانان نیست. هنگامی که زمان فراغت باخلاء مواجه می‌شود یعنی جوان سرگردان باقی می‌ماند و راهی برای گذران زمان آزادش نمی‌یابد، راه‌ها و شیوه‌های غیرمتعارف بسیاری در برابرش باز می‌شوند.

بنابراین هیچ جامعة سالمی نمی‌تواند نسبت به زمان آزاد اعضایش بی‌تفاوت باقی بماند که متاسفانه این بی‌توجهی بعضا در جامعه ما وجود دارد وبر خلاف شعارهای موجود، دولت هیچ اقدام مناسبی را در این باره انجام نداده است.

دکترمحمد سالم جامعه‌شناس و استاد دانشگاه در این رابطه می‌گوید: «بی‌تفاوتی و عدم احساس مسئولیت نهادهای حکومتی و خانواده نسبت به نیازهای فراغتی جوانان موجب می‌شود که جوانان تصور کنند جامعه نسبت به آن‌ها بیگانه و بی‌توجه است. از این رو تصورشان دربارة خانواده و جامعه با بدبینی و احساس تنهایی توأم می‌گردد در این شرایط ممکن است در نتیجه افزایش افسردگی و یأس به مواد مخدر پناه ببرند یا به رفتارهای انحرافی کشیده شوند»

تحقیقات انجام شده در زمینه بررسی علل آسیبهای اجتماعی در میان جوانان نشان می‌دهد که بیکاری و نداشتن برنامه برای اوقات فراغت، نداشتن تحرک وفعالیتهای سالم و مورد علاقه جوانان تاثیر بسزایی در گرایش آن‌ها به رفتارهای آسیبی دارد و با برنامه‌ای مدون و تا حد ممکن باب میل جوانان برای اوقات فراغت می‌توان سلامت و بهداشت روانی آنان را تضمین کرد.

سالم معتقد است: «اشتغال مستمر و بدون وقفه فکری و عملی موجب خستگی جسمی و ذهنی می‌گردد. به گونه‌ای که فرد به تدریج نشاط و سرزندگی خود را ازد ست می‌دهد. در واقع فشارهای ناشی از اشتغال ممتد ذهنی و جسمی (به خصوص ذهنی) نه تنها ممکن است با از دست رفتن نشاط و تعادل حیاتی فرد همراه باشد، بلکه در مواقعی عا مل مهمی برای بروز بسیاری از اختلالات روانی، همچون نوروز‌ها، افسرد گی‌ها و نارساییهای جسمی، به ویژه از نوع بیماریهای روان تنی (سایکو سوماتیک) محسوب می‌شود. در این شرایط برخورداری از یک برنامه جامع و پیش بینی فرصتی آزاد و فارغ از کار موظف و بهره بری از آن، اولین و مهم‌ترین گام در پیش گیری از آسیب‌های ذهنی و حفظ بهداشت روانی است»

طبیعی است که با به خطر افتادن سلامت روانی جوانان و نو جوانان، این مساله دامنگیر تمام خانواده‌ها و نهاد‌ها و موسساتی که به طور مستقیم و غیر مستقیم با این قشر پر تعداد جامعه در تماس هستند خواهد شد و مشکلات زیادی را برای جامعه ایجاد خواهد کرد به همین دلیل نهادهای دولتی باید به دنبال راهکاری جدی برای پرکردن اوقات فراغت سالم و تفریحات مناسب برای جوانان و نو جوانان باشند.

از وضعیت موجود در کشور کاملا مشخص است که حتی یک سوم از اوقات فراغت جوانان هم پر نمی‌شود لذا این امر نشان دهنده این است که نه از امکانات موجود استفاده درست می‌شود و نه برای گذران اوقات فراغت جوانان و نوجوانان برنامه مشخص و مدونی وجود دارد.

دولتی‌ها می‌توانند به جای شعار دادن، طوری برنامه ریزی کنند که حداقل از همه خدمات فرهنگی، هنری، تفریحی و ورزشی موجود در کشور استفاده شود و تازه وقتی این اتفاق افتاد، هنوز راه درازی برای پوشش کامل اوقات فراغت جوانان در پیش است.

به خوبی مشهود است که هنوز امکانات و شرایط ایده آل برای دستیابی به فراغت مطلوب، مهیا نشده است و این هدف زمانی محقق خواهد شد که الزامات و نیازهای فرهنگی و اجتماعی افراد شناسایی و در جهت استفاده بهینه از آن گام‌هایی برداشته شود که در این راستا نه تنها مسوولین و متولیان امور جوانان بلکه خانواده‌ها، همچنین نوجوانان و جوانان نیز سهم بسزایی دارند و دولت باید در این زمینه از خود خانواده ها و جوانان نیز کمک بگیرد تا با یک تعامل جمعی بتوان راه حل مناسبی برای این معضل اجتماعی یافت.../شفاف


ویدیو : اعتیاد و افسردگی جوانان، نتیجه بی توجهی دولت به اوقات فراغت