آیا احمدی نژاد به موازی کاری در سیاست خارجی پایان می دهد؟ : در کشور ...
در کشور هایی چون آمریکا که رییس جمهوری آن نماینده ای ویژه در امور مربوط به صلح خاورمیانه ، پاکستان و افغانستان و... معرفی کرده است ، رییس جمهوری در مقام رییس کشور است که عالی ترین مقام سیاسی کشور بوده و فرمانده کل قوا است و این نمایندگان زمانی کارایی خواهند داشت که به طور مستقیم به عالی ترین مقام رسمی کشور که فرمانده کل قوا و تصمیم گیرنده نهایی ساختار قدرت کشور است ، وصل باشند تا بتوانند هم اعتماد و احترام طرف ها و کشورهای مقابل را جلب کنند و هم اینکه تاثیر گذاری آنها با توجه به تماس ها و ارتباطات آنها با هسته قدرت در کشور متبوعشان بالا باشد .
موضوع انتخاب نمایندگانی از سوی ریاست جمهوری برای مناطق مختلف جغرافیایی جهان ( به عنوان نماینده ویژه رییس جمهور در امور خاورمیانه یا نماینده ویژه رییس جمهوری در امور آسیا و... ) در هفته های اخیر تبدیل به یکی از جنجالی ترین طرح های در دست اقدام دولت شده است .
مخالفان این اقدام ، با توجه به اینکه چنین اقدامی در قانون و عرف سیاست خارجی کشورمان تعریف نشده و نیز با توجه به اینکه این کار نوعی موازی کاری در امور مرتبط با سیاست خارجی کشور است ، به انتقاد از این طرح پرداخته اند و اخیرا نیز مقام معظم رهبری در دیدار با هیئت دولت ، مقامات دولت را از موازی کاری ، مشخصاً در امور دیپلماتیک برحذر داشته و از وزارت خارجه تقدیر کردند .
با توجه به اینکه رییس جمهوری آقای " مشایی " یعنی یکی از جنجالی ترین یاران خود را به سمت نماینده ویژه خود در خاورمیانه منصوب کرده است ، به نظر می رسد بحث ها و بگو و مگوهای سیاسی در زمینه این طرح همچنان ادامه داشته باشد و از این رو درباب کلیت این طرح ذکر نکاتی چند ضروری به نظر می رسد :
1- رییس جمهوری قبل از اینکه احکام آقای مشایی یا آقای بقایی و چند تن دیگر را به عنوان نمایندگان مخصوص خود در امور خاورمیانه و آسیا و.. را بزنند ، به درستی دلیل این طرح را تبیین نکرده بود و هنوز مشخص نیست که انگیزه اقدام رییس جمهوری از این طرح چیست ؟ بررسی این مساله از آن جهت مهم است که دقیقا مشخص شود که ماموریت این نمایندگان جدید رییس جمهوری چیست و چه خواهد بود و به عبارت دیگر چه کمبودی در دستگاه سیاست خارجی بوده که رییس جمهوری احساس کرده است که بهتر است ورای وزارت امور خارجه دست به انتصاب نمایندگانی خاص در حوزه های مورد علاقه خود بزند ؟
مثلا آیا رییس جمهوری به صورت مجزا و در خارج از کانال های معروف و مالوف سیاست خارجی می خواهد در مورد پرونده های مهم سیاست خارجی با طرف های دیگر رایزنی کند ؟ یا اینکه هدف دیگری از این اقدام مورد نظر است که بهتر است رییس جمهوری یا نماینده ای از سوی ایشان در این رابطه شفاف سازی کنند .
2- به نظر می رسد این طرح ، تقلیدی از طرح های مشابه در آمریکا باشد و همانطور که رییس جمهوری آمریکا برای اداره بهتر پرونده های مهم دستگاه سیاست خارجی خود نمایندگانی ویژه منصوب کرده است (همچون جورج میچل یا ریچارد هالبروک) آقای احمدی نژاد هم می خواهد به صورت صوری از این اقدام گرته برداری کرده و بر این گمان است که با این کار می تواند تسلط بیشتری بر اداره دستگاه دیپلماسی کشور داشته باشد .
اما اگر آقای رییس جمهوری بر این گمان باشد ، این گمان درستی نیست و با توجه به واقعیات سیاسی کشورما و نیز تجربه های مشابه در گذشته به نظر می رسد به دلیل تکثر کانون های قدرت در کشور ما این اقدام رییس جمهوری به جز اینکه موازی کاری ها و عدم هماهنگی ها و صداهای ناساز را در دستگاه سیاست خارجی بیشتر خواهد کرد ، نتیجه دیگری نخواهد داشت .
3- مشکل دیگر این طرح در این است که طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی و اصل 110 آن اختیارات مرتبط با تعیین سیاست گذاری ها و جهت گیری های کلی نظام که مسایل مرتبط با سیاست گذاری های خارجی هم شامل آن می شود از اختیارات رهبری نظام است نه رییس جمهوری و رییس جمهوری اسلامی ایران طبق قانون اساسی اختیارات روسای جمهوری چون روسای کشورهای فرانسه ، آمریکا و یا دیگر کشورهای با مدل نظام سیاسی " ریاستی " را ندارد و دقیقا ایراد این اقدام رییس جمهور از همین جا ناشی می شود .
در کشور هایی چون آمریکا که رییس جمهوری آن نماینده ای ویژه در امور مربوط به صلح خاورمیانه ، پاکستان و افغانستان و... معرفی کرده است ، رییس جمهوری در مقام رییس کشور است که عالی ترین مقام سیاسی کشور بوده و فرمانده کل قوا است و این نمایندگان زمانی کارایی خواهند داشت که به طور مستقیم به عالی ترین مقام رسمی کشور که فرمانده کل قوا و تصمیم گیرنده نهایی ساختار قدرت کشور است ، وصل باشند تا بتوانند هم اعتماد و احترام طرف ها و کشورهای مقابل را جلب کنند و هم اینکه تاثیر گذاری آنها با توجه به تماس ها و ارتباطات آنها با هسته قدرت در کشور متبوعشان بالا باشد .
این در حالی است که در طرح جدید رییس جمهوری این مشخصه را نمی توان مشاهده کرد و این افراد انتخاب شده منتصب رییس جمهوری هستند که سیاست های کلی کشور را تعیین نمی کند و تصمیم گیرنده نهایی در ساختار قدرت سیاسی نیست .
4- اشکال دیگر این طرح در این است که رییس جمهوری بعضاً افرادی را برای این سمت معرفی کرده که فاقد تجربه لازم در امور مربوط به سیاست خارجی هستند.
اهمیت این عامل از آن روست که در همه کشورهای دنیا با تجربه مشابه ، افرادی برای نمایندگی رییس جمهوری انتخاب شده اند که عموما از دیپلمات های مجرب و با سابقه بالا در دستگاه سیاست خارجی و شخصیت های کمتر سیاسی بوده اند که در قالب دسته بندی های سیاسی نمی گنجیده اند . بنابراین علاوه بر ایراد کلی به این اقدام جدید رییس جمهوری به نظر می رسد رییس جمهوری حتی به لحاظ مصداقی هم انتخاب های درستی در این زمینه نداشته اند.
5- با توجه به این که رئیس جمهور ، همواره بر تبعیت از ولایت فقیه تاکید داشته و خود را ملزم به پیروی از منویات رهبری دانسته ، انتظار می رود در عمل نیز نظر رهبر انقلاب در این خصوص را اجرایی کند و بساط موازی کاری های دیپلماتیک را برچیند. این انتظاری است که دوستان و حامیان رئیس جمهور از وی دارند و نمی خواهند قضایا طوری شود که برخی بخواهند احمدی نژاد را در معرض اتهام قرار دهند.
از این رو و با توجه به همه این دلایل به نظر نمی رسد اقدام اخیر رییس جمهوری در تعیین و انتصاب نمایندگانی ویژه در امور سیاست خارجی به جز دلایل خاص شخصی ( که ظاهرا هنوز در ذهن رییس جمهوری است و اعلام نشده است ) واقعا بتواند اهداف مورد نظر در پیگیری منافع ملی کشور را در پی داشته باشد و نتیجه اولیه چنین طرح هایی صرفا افزوده شدن به دامنه موازی کاری ها خواهد بود .../عصر ایران
ویدیو : آیا احمدی نژاد به موازی کاری در سیاست خارجی پایان می دهد؟