شعر کودکانه

شعر کودکانه آفتاب در اومده


شعر کودکانه آفتاب در اومده  صبح شده آفتاب اومده   من تازه از خواب پا شدم   وای جواب مامان جونو   ای خدا چی بدم   اول جامو جمع می کنم بعد چایی رو دم می کنم   حاضر می شم برای ورزش ورزشهای ساده و نرمش   با صابون خوشبو، می شورم دست و رو   صورتم می شه از پاکی چو گلها     مامانم واسه من یه چایی می ریزن بوسم هم میکنن، میگن: بفرما شعر کودکانه

شعر کودکانه جوجه طلایی


شعر کودکانه جوجه طلایی  جوجه  جوجه  طلائي نوكت  سرخ و حنائي تخم  خود را شكستي چگونه بيرون جستي گفتا  جايم  تنگ بود ديوارش از سنگ  بود نه پنجره ،  نه در داشت نه كسي ز من خبر داشت     دادم  به خود يك تکان مثل رستم پهلوان تخم خود  را شكستم اينگونه  بيرون جستم

شعر کودکانه خروس جنگی


شعر کودکانه  خروس جنگی  من كه به اين قشنگي ام با پر و بال رنگي ام يكه خروس جنگي ام قوقولي قو قو         ببين ببين تاج سرم ببين ببين بال و پرم اين قد و بالا را برم قوقولي قو قو         منم خروس خوش صدا هميشه بانگ من به پا ببين مرا ببين مرا قوقولي قو قو         دهم هميشه آب و دان به مرغ و جوجه ها نشان منم خروس مهربان قوقولي قو قو  

شعر کودکانه فصل بهار


شعر کودکانه فصل بهاربهارم و بهارم شادي با خود ميارم شكوفه هاي سفيد گل هاي تازه دارمسه ماه دارم هميشهفروردين اوليشهارديبهشت و خردادماههاي آخريشه                  

ویدیو مرتبط

شعر کودکانه کتری آب جوش


شعر کودکانه کتری آب جوش    بچه های خوب و نازنین این شعر زیبا را بخوانید و همیشه مواظب خودتون باشید:                                            

شعر کودکانه خروس آواز خون


شعر کودکانه خروس آواز خون        خروس داره میخونه چشمات واكن پاشو با چشمه و پرنده دوباره هم صدا شو پر شده كوچه هامون از صدای دوره گرد سبزی فروش جوان شیر فروش پیرمرد رفته گرای عزیز ساعتی را بیدارن نانوایی های محل باز نان تازه دارن باد میوزد هنوز در میان كوچه ها خانه خالی است باز از حضور بچه ها شاعر: ایرج قنبری  

شعر کودکانه ماه آسمون


شعر کودکانه ماه آسمونتو که ماه بلند آسمونی منم ستاره می شم و دورتو می گیرم تو که ستاره می شی دورمو می گیری منم ابر می شم، رو تو می گیرم   تو که ابر می شی رومو می گیری منم بارون می شم، نم نم می بارم   تو که بارون می شی، نم نم می باری منم سبزه می شم، سر در میارم   تو که سبزه می شی، سر در میاری منم گل می شم و پهلوت می شینم.            

شعر کودکانه نان تازه


شعر کودکانه نان تازهدانید من كه هستم؟من نان تازه هستم خوش عطرم و برشته عطرم به جان سرشته   زینت سفره هایمقوت دست و پایم   حاصل كار یاران خوراك صد هزاران حكایتم دراز استدر من هزار راز است   بشنو تو سرگذشتم چه بودم و چه گشتم     گندم بودم در آغازگندم ناز و طناز   دهقان پیر مرا كاشت زحمت كشید تا برداشت     هر روز و شب داد آبمببین چقدر شادابم   از رنج و كار دهقان كم كم شدم شكوفان     قدم بلند شد كم كمبوسید رویم را شبنم به به به خوشه هایم گندم با صفایم     شد ساقه ام طلاییآی برزگر كجایی؟ پیشم بیا شتابان با داس تیز و بران     دروم كرد مرد دهقانبرد پیش آسیابان آردم كرد آسیابان خمیر شدم پس از آن     گذاشت رو پاروش نانوا چید تو تنور خمیر را   گرفتم از آتش جان یواش یواش شدم نان   ده ها تن گرم كارندشب تا سحر بیدارند تا نان شود مهیا آید به سفره ما     ای كه می خوری نان رابدان تو قدر آن را.

شعر کودکانه برای شب یلدا


شعر کودکانه برای شب یلدا    یک شعر کودکانه زیبا برای شب یلدا برای بچه های سنین مهد کودک، پیش دبستانی و دبستان در این نوشته برای شما عزیزان آمده است.   سی ام آذره و یک  شب زیبا یه  شب بلند به اسم شب یلدا شب شب نشینی و شادی و خنده شبی که واسه ی همه خیلی بلنده همه ی اهل خونه خوشحال و خندون آجیل و شیرینی و میوه  فراوون شب قصه گفتن و یاد قدیما قصه ی لحاف کهنه ی ننه سرما شب یلدا که سحر شد،فصل پاییز میره جای پاییز رو زمستون می گیره ننه سرما باز دوباره برمی گرده کوله بارش رو پر از سوغاتی کرده شاعر: خانم مهری طهماسبی دهکردی  

شعر کودکانه زمستان


شعر کودکانه زمستان    با شروع فصل زمستان، می توانید شعر کودکانه زمستون را برای آموزش فصلها به بچه های دوره مهد کودک و پیش دبستانی استفاده کنید.   زمستونه زمستونه                   فصل تگرگ و بارونه هوا شده خیلی سرد                 روی زمین پر از برف چه خوبه کودکستان                 وقتی میشه زمستان کلاغ های سیاه رنگ                 بخاری های روشن وقتی بارون میباره                  دلم میخواد دوباره برم به کودکستان                    میان آن گلستان