کریستف رضاعی از آهنگسازی «اژدها وارد می‌شود» می‌گوید : آهنگسازی فیلم «اژدها ...


آهنگسازی فیلم «اژدها وارد می‌شود» که در حال حاضر روی پرده سینما است، از آخرین کارهای رضاعی بوده است. این موسیقی در فضاسازی فیلم بسیار موثر بوده و مخاطب را با حال و هوای اثر همراه می‌کند. خبرگزاری صبا: آهنگسازی فیلم «اژدها وارد می‌شود» که در حال حاضر روی پرده سینما است، از آخرین کارهای رضاعی بوده است. این موسیقی در فضاسازی فیلم بسیار موثر بوده و مخاطب را با حال و هوای اثر همراه می‌کند. «اژدها وارد می‌شود» دومین همکاری مشترک کریستف رضاعی با کارگردان این فیلم است. پیش از این رضاعی در فیلم «کنعان» نیز برای حقیقی موسیقی ساخته است.

کریستف رضاعی جزو بهترین آهنگسازانی است که در حال حاضر در سینمای ایران فعالیت می‌کنند. سال گذشته موسیقی فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» که آهنگسازی آن را رضاعی برعهده داشت با استقبال خوبی رو‌به‌رو شد و مخاطبان فیلم آن‌قدر شیفته موسیقی شده بودند که این مجموعه موسیقی تا مدت‌ها جزو پرفروش‌ترین آلبوم‌ها در سایت beep tunes بود.

کریستف رضاعی دانلود اژدها , اژدها وارد میشود , اژدها وارد می شود

در «کنعان» نیز با حقیقی همکاری کرده بودید و حالا در «اژدها وارد می‌شود» دومین کار مشترکتان را با این کارگردان تجربه کرده‌اید. گرچه موسیقی این دو فیلم با هم تفاوت زیادی دارد و هرکدام در فضای جداگانه‌ای قرار دارند. خودتان درباره تفاوت این تجربه بگویید؟

بله؛ واقعا این دو موسیقی هیچ ربطی به هم ندارند؛ دو فیلم متفاوت با دو سوژه متفاوت، از لحاظ موسیقی هم سبک، ارکستراسیون و سازبندی متفاوتی دارند. «کنعان» در رده موسیقی ارکسترال قرار دارد و با استفاده از سازهای ارکستر و یک ساز شرقی ساخته شده است. در «اژدها وارد می‌شود» اکثرا از سازهای الکترونیک و ریتم‌های جنوبی استفاده شده است و با الهام از ریتم مراسم زار، کند و یا تند، اجرا شده است. در بخشی از «اژدها وارد می‌شود» صحنه‌ای از مراسم زار را می‌بینیم که از موسیقی ضبط شده در این صحنه استفاده کرده و آن را بازسازی کرده‌ام؛ ویژگی‌های دیگری نیز بعدا به آن اضافه شد. این قطعه برای من قطعه نسبتا جالبی است در مراسم زار یک موتیف تکراری ریتمیک وجود دارد که اگر هم ملودیک باشد با سورنا و یا گاهی نی‌انبان می‌توان آن را اجرا کرد. من روی این بخش تکرار شونده تمرکز کردم و بر همین اساس موسیقی فیلم را ساختم.

بنابراین علاوه بر نواخته شدن سورنا، یک ملودی خیلی کوتاه نیز با استفاده از سازهای سیمپتیک الکترونیک تکرار می‌شود. بنابراین مجموعه‌ای از مراسم زار و ساز الکترونیک، این قطعه را تشکیل داده است. در اروپا و یا سایر کشورها یک سری کنسرت‌ها اجرا می‌شود که در طول آن، مردم، یک جا جمع می‌شوند و ساعت‌های زیادی را به یک موسیقی ریتمیک با صدای بلند گوش می‌دهند، به این مراسم ریو پارتی (Rave party) می‌گویند. این اتفاق، جنبه اجتماعی و یک حالت روانی دارد، در این مراسم، موسیقی بر اساس ریتم‌ها و ملودی‌های خیلی ساده و تکراری اجرا می‌شود؛ جالب است که این اتفاق در موسیقی زار جنوب ایران و موسیقی‌هایی که حالت درمانی و جادویی دارند نیز رخ می‌دهد. این تشابه برایم جالب است. سعی کردم در قطعه «اژدها وارد می‌شود» این الگو را به کار ببرم. استفاده از این نوع موسیقی در فیلم، خواسته مانی حقیقی بود. او می‌خواست که موسیقی کاملا با فضای فیلم تضاد داشته باشد؛ هم فضای زمانی و هم مکانی. اگر من و حقیقی به لحاظ فکری با هم به این نقطه مشترک نرسیده بودیم، من به چنین خطی برای موسیقی این فیلم نمی‌رسیدم. موسیقی «اژدها وارد می‌شود» باید لحن کمی خشنی می‌داشت، برای همین از موسیقی الکترونیک و کوبه‌ای استفاده شده است.

موسیقی این فیلم در بخش‌هایی به خوبی شنیده شده و به گوش می‌آید. این موسیقی تاثیر زیادی روی حس و حال مخاطب دارد. این خواسته خود حقیقی بود که موسیقی تا این حد شنیده شود؟

بله؛ کاملا. شاید خیلی کم پیش بیاید که یک کارگردان بخواهد موسیقی فیلمش تا این حد شنیده شود ولی در مورد این فیلم، حتی در هنگام میکس هم این اتفاق افتاد و در بعضی موارد برخلاف خواسته صداگذار و من، حقیقی تاکید داشت که صدا حتما بلند باشد و شنیده شود. البته جاهایی که دیالوگ ندارد، این بالا بودن صدای موسیقی به هیجان تصویری کمک کرده و حالتی جادویی ایجاد می‌کند. برای من موسیقی عنصر جدایی از فیلم نیست، فقط این امکان را ایجاد می‌کند تا به واسطه آن تصویر بیشتر دیده شود.

اژدها وارد می‌شود  , فیلم اژدها وارد میشود , کریستف رضاعی

معمولا در موسیقی فیلم، برای هر کاراکتر یک تم جداگانه وجود دارد و سعی می‌شود برای نشانه‌گذاری شخصیت‌ها، تم جداگانه‌ای طراحی شود. در مورد «اژدها وارد می‌شود» به چه شکل بود؟ آیا هر شخصیت را با تم جداگانه‌ای در نظر گرفتید؟

نه؛ این حرف شما درست است ولی یک الگوی خاص نیست. بعضی وقت‌ها ساز و یا تم خاصی، شخصیت را همراهی می‌کند ولی این لزوما یک قانون ثابت نیست. می‌شود موسیقی بر مبنای ژانر اثر طراحی شود. مثلا یک فیلم که موضوعی عاشقانه دارد می‌تواند موسیقی‌ با همین حال و هوا داشته باشد و در جاهای مختلف فیلم به همراه کاراکترهای متفاوت تکرار شود. در این فیلم تم خیلی خاصی وجود ندارد، اگر بگوییم تم «اژدها وارد می‌شود» ملودیک است، اتفاقا موسیقی آن زیاد ملودی ندارد و بیشتر روی قسمت ریتمیکش تاکید می‌شود. خیلی سعی نشده ساز و یا تمی بر مبنای پرسوناژی طراحی شود. بلکه موسیقی بیشتر همراه فضاسازی حاکم در فیلم است؛ یعنی رمزآلود بوده و می‌تواند وحشت نیز داشته باشد و روال غیر عادی یک ماجرا را به تصویر بکشد و به شکلی ریتمیک جلو برود.

از بهترین کارهای شما که اخیرا استقبال زیادی هم از آن شد، موسیقی فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» بود. به نظرتان چه اتفاقی می‌افتد که یک موسیقی تا این اندازه مورد توجه قرار می‌گیرد و این موضوع را به دلیل چه المان‌هایی می‌دانید؟

اگر رمز موفقیت یک موسیقی را بلد بودم، سعی می‌کردم بیشتر موفق باشم. تم فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» برخلاف فیلم‌هایی بود که در حال حاضر در سینمای ایران وجود دارد و یک داستان عاشقانه و لطیف را روایت می‌کرد که حرفش را به سادگی می‌زند. شاید مردم به چنین فضایی احتیاج داشتند که فیلمی هم تصویر بدهد، هم دیالوگ و هم بازی‌هایی خوب و هم موسیقی. بنابراین تمام این پارامترها در موفقیت موسیقی آن فیلم تاثیرگذار بوده‌اند.

به نظرتان این نوع استقبال برای فیلم «اژدها وارد می‌شود» هم رخ خواهد داد؟

فکر نمی‌کنم. فیلم «در دنیا تو ساعت چند است؟» آرامش و نوستالژی دارد و فیلمی است که ممکن است مخاطب دوست داشته باشد، چندین بار آن را نگاه کند. موسیقی آن را هم جداگانه می‌شود گوش داد. موسیقی «اژدها وارد می‌شود» نوعی خشونت و هیجان به همراه دارد و ممکن است شبیه به موسیقی فیلم «در دنیا تو ساعت چند است؟» از این موسیقی استقبال نشود. البته امیدوارم موسیقی این فیلم هم منتشر شده و با استقبال خوبی مواجه شود. ضمن این‌که همان‌طور که در نسخه منتشر شده موسیقی «در دنیا تو ساعت چند است؟» سعی کرده‌ام قطعه‌ها را کمی تغییر دهم، برای انتشار موسیقی «اژدها وارد می‌شود» نیز قصد دارم همین کار را انجام دهم و به چیزی که فکر می‌کنم درست است نزدیک‌تر شوم.

انتشار موسیقی «اژدها وارد می‌شود» را نیز مثل موسیقی فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» خودتان عهده‌دار خواهید شد؟

بله؛ حتما.

در خصوص فعالیت‌هایتان در حوزه تهیه و نشر مجموعه‌های موسیقی در شرکت «میم» بگویید.

شرکت «میم» را خیلی وقت پیش تاسیس کرده بودم ولی حدود چهار الی پنج سال، هیچ کار خاصی نکردم و «در دنیای تو ساعت چند است؟» اولین سی‌دی منتشر شده در این شرکت است. بیشتر می‌خواهم به واسطه این شرکت، کارهایی را که خودم انجام دادم منتشر کنم و زیاد قصد انتشار آثار دیگر هنرمندان را ندارم چون این کار، وقت زیادی از من می‌برد و خیلی سختی است. موسیقی‌های فیلمی که فکر می‌کنم ارزش دارند را هم می‌خواهم چاپ کنم و ممکن است کارهایی را که گروه «نور» قبلا انجام داده و ضبط شده است را نیز منتشر کنم. به هر حال تمرکز من در این مجموعه بر روی آثار خودم و یا آثاری است که به نحوی در آن‌ها دخیل بوده‌ام. چون شغل نشر وقت زیادی احتیاج دارد و تمرکز روی آن باعث می‌شود نتوانم روی موسیقی نوشتن تمرکز کنم.

فیلم سینمایی اژدها وارد میشود , فیلم اژدها وارد می‌شود , اژدها وارد می‌شود زیباکلام

در یکی از گفت‌و‌گوهایتان به بداهه‌نوازی برای موسیقی فیلم اشاره کرده‌اید. کمی در این خصوص توضیح دهید.

البته این بستگی به کارگردان‌ها هم دارد. بعضی از کارگردان‌ها این امکان را برای آهنگساز فراهم می‌کنند که برای بعضی صحنه‌ها بداهه نوازی داشته باشد.

گاهی بازیگر در یک لحظه با حس خاصی دیالوگی را ادا می‌کند که مدنظر کارگردان نبوده ولی آن‌قدر در آن لحظه درست اجرا می‌شود که کارگردان هم آن را می‌پذیرد. گاهی این اتفاق در ساخت موسیقی نیز می‌افتد. با ابزار تکنیکی که الان وجود دارد ما می‌توانیم هم‌زمان با دیدن فیلم، ساز بزنیم. مثلا در فیلم «نزدیک‌تر» مصطفی احمدی که اخیرا آن را کار کرده بودم، از بداهه‌نوازی استفاده کردیم. سکانسی طولانی در این فیلم وجود دارد که میان صابر ابر و پگاه آهنگرانی، دیالوگی رد و بدل می‌شود و این مکالمه به اوج می‌رسد. ساز این صحنه پیانو بود و من تمام موسیقی این صحنه را بر اساس تم و هارمونی‌هایی که قبلا استفاده کرده بودم، به شکل بداهه نواختم و در عین حالی که دیالوگ می‌شنیدم و صحنه را نگاه می‌کردم، ساز هم می‌زدم. البته بعد از آن یک‌بار این موسیقی را مرور کردم و بخش‌هایی را هم پاکسازی کردم ولی اتفاق اولیه و حسی که در موسیقی این صحنه بود، کاملا بداهه به وجود آمد. این‌که کاملا موسیقی بر اساس حس لحظه‌ای از درون آهنگساز بجوشد، گاهی می‌تواند حس خوبی را به مخاطب انتقال دهد.

ترکیب میان موسیقی بومی ایرانی و موسیقی غربی در همه کارهای شما دیده می‌شود. با توجه به این‌که شما در فرانسه زندگی کرده‌اید و به این واسطه با موسیقی غربی هم آشنا هستید، لطفا درباره ترکیب این دو نوع موسیقی بفرمایید.

سال‌های زیادی را در فرانسه زندگی کرده‌ام و فرهنگ موسیقایی‌ام بیشتر غربی است و با موسیقی غربی بیشتر آشنا هستم. موسیقی غربی جنبه هارمونیک گسترده‌تری از موسیقی شرقی دارد. موسیقی غربی می‌تواند عمودی‌تر باشد و موسیقی شرقی افقی‌تر است. البته فقط من نیستم که این دو را با هم ترکیب می‌کنم، خیلی‌های دیگر هم این کار را انجام می‌دهند. برایم خیلی اهمیت دارد که هرکسی در جایی که توانایی و شناخت دارد حرکت کند. وقتی موسیقی ایرانی و فرنگی را با هم ترکیب می‌کنم، قسمت ایرانی را به دست دوستان نوازنده عزیزی می‌سپارم که افتخار همکاری با آن‌ها را داشته‌ام و آن‌ها به من پیشنهاد تم و اصالت ایرانی را می‌دهند، من از میان این پیشنهادها انتخاب می‌کنم و روی آن کار کرده آن را با بخش غربی که شناخت کافی نسبت به آن دارم تلفیق می‌کنم. هیچ‌وقت خودم در قسمت ایرانی دخالت نمی‌کنم، همان‌طور که دوستان ایرانی من در قسمت مربوط به موسیقی غربی دخیل نیستند؛ بنابراین این‌که هر کسی روی کاری تمرکز کند که نسبت به آن شناخت دارد، باعث می‌شود به تعادل خوبی میان موسیقی غربی و شرقی برسیم.

قرار بود آلبومی را در حمام اصفهان پر بکنید. کار آن آلبوم به کجا رسید؟

این آلبوم یکی از کارهای گروه نور بود که سال‌ها پیش آن را ضبط کردیم و جزو پروژه‌هایی است که شرکت «میم» قصد دارد آن را منتشر کند. امیدوارم امسال این اتفاق بیفتد.

موسیقی فیلم مورد علاقه‌تان کدام است؟

موسیقی فیلم فرانسوی «The big blue» به کارگردانی لوک بسون Luc Besson که موسیقی آن برای Eric Serra است. نمی‌گویم موسیقی خارق‌العاده‌ای است ولی تاثیر زیادی روی من گذاشت و خیلی همراه خاطره‌های من است. این موسیقی اولین موسیقی‌ است که بعد از پرسیدن سوالتان به ذهنم رسید. در زمینه موسیقی فیلم هم آدم‌هایی بوده‌اند که خیلی تحت تاثیر آن‌ها بوده‌ و هستم. برنارد هرمن، جان ویلیامز، الکساندر دسپلا، کلود دبوسی و موریس راول. این افراد همیشه برای من الگو بوده‌اند.


ویدیو : کریستف رضاعی از آهنگسازی «اژدها وارد می‌شود» می‌گوید