چرا پوریا پورسرخ هنوز ازدواج نکرده؟ : پوریا پورسرخ نمونه كامل از یك انسان موفق ...



پوریا پورسرخ نمونه كامل از یك انسان موفق است. در حالی‌كه نزدیك به 10 سال از حضورش در عرصه بازیگری می‌گذرد و موفقیت‌های زیادی را در این عرصه تجربه كرده است.

اما هرگز آدمی تك‌بعدی نبوده و در كنار بازیگری، تحصیلات خود را تا مدارج بالا ادامه داده و از طرف دیگر هرگز حواشی و شایعات مرسوم بازیگری را وارد زندگی شخصی و حریم خصوصی خود نكرده است.

قواعد رقابت سالم را به خوبی می‌داند و از تجربیاتش، پلی برای رسیدن به موفقیت ساخته است. او حتی از معدود بازیگرانی است كه به شدت به سلامت روحی و جسمانی خود اهمیت می‌دهد و حالا بعد از 3سال دوری از مصاحبه‌های مطبوعاتی، درباره ابعاد تازه‌ای از زندگی و حرفه‌اش صحبت كرده است، از تجربیاتی كه در این سال‌ها به دست آورده و آرامشی كه این روزها در زندگی‌اش جاری است.

 

پوریا پورسرخ ازدواج , ازدواج پوریا پورسرخ , خانم جمشیدی پسرتان 36 ساله است و هنوز ازدواج نکرده نگران نیستید؟


پخته‌تر شدم
نزدیك به 10سال از حضورم در عرصه بازیگری می‌گذرد و هركسی در هر شرایطی وقتی 10 سال از عمرش سپری می‌شود، تغییرات زیادی می‌كند، بزرگ‌تر می‌شود، پخته‌تر می‌شود و... من هم طبیعتا در این سال‌ها تغییرات زیادی كرده‌ام.

 

مثلا شاید نسبت به برخی مسائل كه قبلا خیلی سریع ری‌اكشن نشان می‌دادم، دیگر الان واكنش خاصی نداشته باشم، شاید مسائلی بوده كه در گذشته باعث آزارم می‌شده ولی حالا برایم تبدیل به سوژه خنده شده است.

خیلی خاطرات از آن دوران اولیه حضورم دارم كه از ذهنم پاك نمی‌شود، ولی آزارم نمی‌دهد بلكه برایم به تجربیاتی ارزشمند تبدیل شده است. ناپلئون می‌گوید هیچ‌گاه به گذشته‌ام نگاه نمی‌كنم، مگر اینكه بخواهم از آن درس بگیرم. من هم سعی می‌كنم از تجربیاتی كه از گذشته‌ام كسب كرده‌ام به عنوان توشه راهم استفاده كنم.

درس‌هایی از مطبوعات
زمانی‌كه من با سریال «وفا» معرفی شدم، تنها چند چهره جوان بودند كه در رسانه‌ها حضور داشتند و اتفاقی كه برای «وفا» افتاد شاید پیش از آن فقط برای «مسافری از هند» و «خط قرمز» افتاده بود و فكر می‌كنم آن زمان نیاز بود كه رسانه‌ها سراغ چهره‌های جدیدتر بروند.

من هم در آن زمان به عنوان یك آدم بی‌تجربه كه وارد حرفه بازیگری شده بودم، پیش خودم فكر می‌كردم الان دوتا مصاحبه انجام می‌دهم و نهایتا چهارجا چاپ می‌شود ولی می‌دیدم كه هر مصاحبه من بیست‌جا چاپ می‌شد و این خودش یكی از تجربیاتی بود كه در آن دوران كسب كردم چون زمانی‌كه مردم یك مصاحبه را می‌خوانند، راجع‌به شخصیت آن آدم قضاوت می‌كنند و بر اساس صحبت‌های آن فرد می‌گویند چقدر این آدم توخالی است یا برعكس چقدر آدم درستی است و بعضی از مصاحبه‌های ساختگی یا برداشت‌های اشتباه باعث می‌شود كه قضاوت اشتباهی راجع‌به آن هنرمند انجام شود.

 

البته این را هم بگویم كه این مسائل جزئی از كار ماست، شما نمی‌توانید بگویید كه من وارد آب می‌شوم ولی خیس نمی‌شوم! من هم در این مدت درباره رویكرد خودم نسبت به مطبوعات تجربیاتی كسب كردم كه بسیار مفید بود.

آرامش حرف اول را می‌زند
هر انسانی اخلاق و رفتار خاص خودش را دارد و من هم در تمام این سال‌ها سعی كرده‌ام زندگی شخصی و خانواده‌ام را وارد مسائل رسانه‌ای مرسوم این حرفه نكنم و البته ایرادی هم به دیگران نمی‌گیرم كه چنین كاری كرده‌اند چون این موضوع كاملا شخصی است.

 

شما خودتان بهتر این موضوع را می‌دانید چون از اولین كسانی بودید كه با من مصاحبه كردید، اینكه من در همان سال‌های اول حضورم در این حرفه، همیشه از این فضا دور بودم و بعضا اذیت می‌شدم از اتفاقاتی كه به زندگی شخصی‌ام ورود پیدا می‌كرد.

 

ولی با تجربیاتی كه كسب كردم و آنها را به كار گرفتم، حالا آرامش بسیار خوبی دارم و آن را با یك دنیا عوض نمی‌كنم. برای من آرامش امروزم از همه چیز مهم‌تر است و به همین دلیل همیشه سعی كردم  زندگی شخصی و خانوادگی‌ام را از رسانه‌ای شدن و حواشی دور نگه دارم تا این آرامش را داشته باشم.

من هم ازدواج می‌کنم
ازدواج یك برگ از صفحات زندگی هر آدم نرمالی است كه باید یك روز اتفاق بیفتد. به نظرم این عقیده و صحبت یك آدم نرمال نیست كه مثلا بیاید در مصاحبه‌اش بگوید كه «من امسال می‌خواهم ازدواج كنم!» چون به نظرم ازدواج اتفاقی است كه نیاز به آن باید حس شود و سپس طرف مقابلت را پیدا كنی كه این پروسه ممكن است یك ماه طول بكشد یا یك‌سال یا حتی بیشتر... مطمئنا من هم مثل هر آدم نرمال دیگری این اتفاق را در زندگی‌ام تجربه خواهم كرد، قطعا به آن فكر می‌كنم و ایده‌آل‌های خودم را دارم ولی تا زمانی‌كه پیش نیاید، لزومی نمی‌بینم كه راجع‌به آن صحبت كنم و حواشی رسانه‌ای برای خودم ایجاد كنم چون زمانی‌كه این اتفاق بیفتد، همه متوجه خواهند شد. صحبت از ازدواج شد و جا دارد من بازهم به سام درخشانی عزیز و همسر محترم‌شان تبریك بگویم.

 

پوریا پورسرخ , اینستاگرام پوریا پورسرخ , بیوگرافی پوریا پورسرخ


كمال‌گرایی مخصوص من
هر كسی در زندگی به دنبال كمال است و این ذات بشر است و تنها تفاوت انسان با سایر مخلوقات این است كه همیشه به دنبال كمال و كمال‌گرایی است و این موضوع در زندگی، در شغل، در ازدواج و در تمام مسائل زندگی وجود دارد ولی من شخصا تا جایی به دنبال كمال‌گرایی هستم كه تبدیل به آفت برای انجام كارهایم نشود و زمانی‌كه حس كنم این كمال‌گرایی به كاری كه می‌خواهم انجام بدهم، ضربه می‌زند، قطعا جلوی آن را می‌گیرم و نمی‌گذارم تبدیل به وسواس شود.

ضمن اینكه كمال‌گرایی و ایده‌آل‌گرایی تا یك‌جاهایی دست خود آدم است و بخشی از آن از عهده انسان خارج است. مثلا من به عنوان یك بازیگر دوست دارم با بزرگ‌ترین فیلمسازان جهان مثل اسكورسیزی یا اسپیلبرگ كار كنم ولی آیا واقعا این شرایط در حالت نرمال و عادی وجود دارد؟ پس همه ما دنبال رسیدن به كمال هستیم ولی تا جایی‌كه دست خودمان است و به زندگی‌مان لطمه نزند.

حتی در نقش یک سیگاری هم حاضر نمی‌شوم
من همیشه سعی می‌كنم سلامت زندگی‌ام را حفظ كنم كه این سلامت زندگی شامل سلامت روحی و روانی و سلامت جسمانی می‌شود. همانطور كه گفتم خودم را از حسادت‌ها و كینه‌ها دور كرده‌ام و به‌نظرم این سلامت روحی است كه این روزها از آن لذت می‌برم. سلامت جسمانی‌ام را هم همیشه سعی كرده‌ام با ورزش و تغذیه مناسب حفظ كنم و به نظرم اینها كاملا به خود شخص برمی‌گردد كه چطور زندگی می‌كند.

من تا به حال در هیچ فیلم سینمایی سیگار نكشیده‌ام و شاید هم برای یك بازیگر این موضوع یك ضعف باشد چرا كه می‌گویند باید بتوانی در هر نقشی بازی كنی، ولی آنقدر شهامت داشته‌ام كه بگویم «نه، من نمی‌توانم در نقش یك سیگاری بازی كنم.»

 

حتی این را بارها شنیده‌ام كه هستند بزرگانی در سینمای خودمان كه وقتی نقشی به آنها پیشنهاد می‌شود و فیلمنامه را می‌خوانند به سازندگان آن فیلم می‌گویند كه «فلان بازیگر برای این نقش بهتر از من است» و این اخلاق حرفه‌ای است و همان سلامت شغلی است كه به نظرم اوج اعتمادبه‌نفس یك انسان را نشان می‌دهد.

مطمئن باشید قدرت طلبی چاره کار نیست
در همان شروع كارم، خیلی از همكاران می‌گفتند كه پوریا نهایتا 2سال بیشتر در سینما دوام نمی‌آورد و متاسفانه خیلی از ضرباتی كه ما در این حرفه می‌خوریم، از همكاران خودمان است و خیلی از ما هنوز قواعد رقابت را بلد نیستیم و این موضوع فقط مختص سینما نیست، بلكه متاسفانه در جامعه ما رفته‌رفته تبدیل به یك اصل شده است.

 

زمانی كه ما بچه بودیم ضرب‌المثلی بود كه می‌گفتند «بار كج به منزل نمی‌رسد!» ولی حالا می‌بینیم كه گویا بار كج خیلی هم خوب به منزل می‌رسد و متاسفانه كسانی‌كه بازی جوانمردانه را بلد نیستند، اتفاقا بیشتر به موفقیت می‌رسند.

مثلا در فوتبال اگر بخواهم مثالی بزنم باید به وحید هاشمیان عزیز اشاره كنم كه مدارك مربیگری كه او دریافت كرده را بعید می‌دانم فرد دیگری در ایران دریافت كرده باشد و با خودم فكر می‌كردم اگر فلان بازیكن فوتبال كه روابط پشت‌پرده زیادی دارد، اگر نصف این مدارك را داشت الان تمام مطبوعات ورزشی و اهالی ورزش فشار می‌آوردند كه باید در تیم‌ملی باشد. هستند بازیكنانی كه تا برای كلاس مربیگری ثبت‌نام می‌كنند، همه فشار می‌آورند كه این آدم حتما باید در تیم‌های بزرگ باشد و نمی‌شود منكر این لابی‌ها شد.

 

یكی از آرزوهایی كه دارم این است كه شرایط طوری باشد كه نسل‌های بعد از من به این جمع‌بندی برسند كه لازم نیست برای رسیدن به موفقیت به افرادی که دارای نفوذ صنفی هستند چنگ بزنند، یا ناجوانمردانه بازی كنند یا به دیگران پشت‌پا بزنند تا خودشان پیشرفت كنند.

 

اینستگرام پوریا پورسرخ , پوریا پورسرخ و خواهرش , پوریا پورسرخ در دورهمی


از حسادت و كینه بیزارم
یك اصل مهم در زندگی من وجود داشته و صادقانه با تمام وجود پای این قضیه هستم و می‌توانم به شرافتم قسم بخورم كه 10 سال دیگر هم همین هستم و این را از همه اطرافیانم كه با من در ارتباط هستند، اساتید دانشگاهم، همكلاسی‌هایم و... می‌توانید بپرسید. هركسی در زندگی فراز و نشیب‌هایی داشته و من هم داشتم ولی من یك اصل مهم در زندگی دارم و آن‌هم رقابت سالم است.

 

به شرافتم قسم می‌خورم كه هرگز از موفقیت كسی ناراحت نشدم و به كسی حسادت نكردم. همیشه مانند دونده‌های ماراتن به هدفم نگاه كرده‌ام و هرگز به فكر این نبودم برای پیشرفت خودم، به كسی ضربه بزنم. حتی در دلم نسبت به كسانی كه به من حسادت می‌كردند هم حس بدی ندارم.

موفقیت به تلاش و پشتکار وابسته است
معتقد هستم كه هر آدمی در كارش، جای خودش را پیدا می‌كند. در هر كاری برای همه جا هست و هیچ‌كس جای دیگری را تنگ نكرده است و دیگر به تلاش و استعداد آن آدم بستگی دارد كه تا كجا پیشرفت كند. یكی از اساتید دانشگاهی‌ام می‌گفت یك نوازنده در آكروپلیس می‌نوازد و یك نوازنده دیگر سر چهارراه می‌نوازد، هر دو نوازنده هستند ولی هر دو هنرمند نیستند!

معرفت و علم مکمل هم‌اند
خانواده من خانواده‌ای است كه به شدت به تحصیل اهمیت می‌دهد و به همین دلیل است كه اهمیت به تحصیل همیشه در وجود من بوده و هست. هرچند معتقد هستم كه انسانیت و رشد فكری و اخلاقی به تحصیل و مطالعه نیست.

 

من افرادی را می‌شناسم كه دائم كتاب‌های روانشناسی در دست دارند و پُز روشنفكری می‌دهند و صبح تا شب درباره روانشناسی، انرژی مثبت، دوست‌داشتن هم‌نوع، محبت، عشق و علاقه صحبت می‌كنند ولی در رفتار و كارهایشان دائم دنبال خراب‌كردن دیگران، حسادت و زیرآب زدن هستند! «چارپایی بر او كتابی چند، نه زاهد بود، نه دانشمند»، من معتقد هستم كه بهتر است آدم یك كتاب بخواند ولی آن را بفهمد و نمود و اثر آن كتاب در رفتارش نمایان شود تا اینكه دائم در صفحه‌اش كتاب‌های مختلف را معرفی كند ولی میزان كینه‌اش نسبت به دیگران وحشتناك باشد و به شدت به روانكاو نیاز داشته باشد!

 هرچند این موضوع نیاز به روانكاو و روانشناس در جامعه ما جا نیفتاده است و در حالی‌كه در كشورهای دیگر این كار به یك روتین در زندگی‌شان تبدیل شده است و درواقع اتفاقات و ناراحتی‌های شخصی و كاری خودشان را نزد پزشك تلطیف می‌كنند ولی ما چون این كار را انجام نمی‌دهیم، خروجی آن می‌شود دعواهای روزانه در ترافیك و كوچه و خیابان.

یك مقدمه قابل تامل و فراموش نشدنی
اخیرا كتابی با عنوان «اقتدارگرایی ایرانی در عهد قاجار» به قلم استاد علوم سیاسی دكتر محمود سریع‌القلم به بازار نشر عرضه شده است كه به همه توصیه می‌كنم آن را مطالعه كنند. آنچه بیش از موضوع و متن كتاب، خواننده را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد، صفحه «تقدیم» است كه نویسنده در ابتدای كتاب خود آورده است كه در نوع خود كم‌نظیر است.

 

در متن تقدیم کتاب آمده است: تقدیم به ایرانیان زیر 10سال، که در آینده برای کسب ثروت، به نهاد دولت نزدیک نخواهند شد! برای افزایش قدرت کشور، ثروت تولید خواهند کرد. ظرفیت نقدپذیری و اصلاح تدریجی را در خود پدید خواهند آورد. از فرهنگ واکنش‌های سریع به خویشتن‌داری، ارتقای فرهنگی پیدا خواهند کرد.

از فرهنگ شفاهی و غیردقیق به فرهنگ مسئولانه مکتوب، انتقال تمدنی پیدا خواهند نمود. از رفتارها و کارهای کوتاه‌مدت به گستره درازمدت، رشد فکری پیدا خواهند کرد. تضعیف، تخریب و انتقام را از فرهنگ سیاسی خود حذف خواهند نمود. به رشد فردی و استقلال فکری از طریق مطالعه حداقل 2ساعت در روز روی خواهند آورد.

 

برای ایرانیان دیگر از رانندگی گرفته تا کسب قدرت، حقوق قائل خواهند شد. از رشد و موفقیت دیگران به طور واقعی خوشحال شده و درس خواهند آموخت. غرور بی‌جا، حسادت و ناجوانمردی را به سکوت، احترام و گذشت تبدیل خواهند کرد. دروغگویی و وارونه جلوه دادن واقعیت‌ها را از نظام معاشرتی خود با دیگران حذف خواهند نمود. برای کسب قدرت، به اصل رقابت و فرصت برای دیگران اعتقاد خواهند داشت.

 

عکس پوریا پورسرخ , پوریا پورسرخ و همسرش , همسر پوریا پورسرخ


با هم مهربان‌تر باشیم
تمام كسانی‌كه فضاهای مجازی من را دنبال می‌كنند، می‌دانند كه من هرگز به خودم اجازه نداده‌ام كه مثلا از كلمه فن‌پیج استفاده كنم یا كسانی‌كه عضو صفحه من هستند را طرفداران خودم بنامم، بلكه همیشه مردم را به عنوان دوستان خودم می‌دانم.

 

اما متاسفانه می‌بینم كه نسبت به همدیگر در همه عرصه‌ها بی‌رحم شده‌ایم. به نظرم نباید اسم این را فضای مجازی بگذاریم، بلكه این دقیقا فضای حقیقی است و كسانی‌كه توهین می‌كنند، حرف دل خودشان را اعلام می‌كنند اما شاید شیوه و فرهنگ ما دچار مشكل شده است.

 

مثلا من رئالی دوآتشه هستم و بعد از شكست این تیم مقابل بارسلونا دوست داشتم ری‌اكشن طرفداران رئال را در صفحه این باشگاه ببینید، درصد توهین‌ها آنقدر ناچیز است كه اصلا باور نمی‌كنید ولی اگر این اتفاق در ایران بیفتد، بدترین فحش‌ها و توهین‌ها انجام می‌شود. واقعا یك مقدار نسبت به هم بی‌رحم شده‌ایم.

ما هم مثل مردم زندگی می‌کنیم
متاسفانه نكته دیگری که در سال‌های اخیر بین مردم رواج پیدا كرده یا بهتر است بگویم كه آن را رواج داده‌اند این است كه با لوكس جلوه دادن زندگی فوتبالیست‌ها و هنرمندان، باعث گارد گرفتن مردم نسبت به آنها شده‌اند. عده‌ای فكر می‌كنند ما زندگی لوكسی داریم و پول مفت درمی‌آوریم. من هنوزهم بعد از این همه سال كار كردن، اجاره‌نشین هستم.

به یكی از دوستان بازیگر گفتم تو كه دائم در مصاحبه‌هایت می‌گویی من چندصد میلیون برای این فیلم و چندصد میلیون برای آن فیلم می‌گیرم و می‌خواهی با این مصاحبه‌ها با دیگر بازیگران رقابت كنی، به این موضوع فكر نمی‌كنی كه همین رقم‌های دروغین كه می‌گویی می‌تواند باعث خشم مردم شود.

 

آن جوانی كه در پایین‌شهر در یك زندگی كارگری حضور دارد، چه فكری راجع‌به ما می‌كند؟! معلوم است كه اگر من هم جای آن جوان باشم، عصبانی و ناراحت می‌شوم و گارد می‌گیرم. اینها همه مسائلی است كه اختلاف ایجاد می‌كند.

گاهی بدشانسی‌های سینمایی سراغم می‌آید
این موضوع را قبول دارم كه چند كار اخیر سینمایی‌ام در اكران با مشكل و بدشانسی روبه‌رو شدند. واقعیت این است كه من شخصا از فیلم «عشق و جنون» انتظار بیشتری داشتم كه متاسفانه در زمان اكران با اتفاقات عجیبی روبه‌رو شد كه بعضی‌ها اسمش را مافیای اكران می‌گذارند و اینكه بعضی فیلم‌ها را در اكران نابود می‌كنند، واقعا این روزها زیاد شده است. به بعضی از فیلم‌ها اكران سانس به سانس می‌دهند و به شرط تعداد بیننده در آن سانس، سانس‌های بعدی را می‌دهند!

در 8سانس برای فیلم بن‌هور هم اتفاق خاصی نمی‌افتد كه برای فیلم من رخ بدهد؟! یا فیلم «دوربین» هم به همین مشكل دچار شد. اما از این دو فیلم كه بگذریم باید راجع‌به « رستاخیز»  صحبت كنم كه چندین سال همه بچه‌های این فیلم، عمرمان را برای آن گذاشتیم و در شرایطی كار كردیم كه هركسی حاضر به كاركردن نبود و این فقط بخش فیزیكی كار بود چرا كه به لحاظ روحی این كار، كار بسیار خاص و سختی بود چرا كه همه ما تعلق‌خاطر خاصی به موضوع این فیلم داشتیم و داریم ولی در نهایت آن اتفاقات در زمان اكران برایش رخ داد.

از بابت کیمیا خوشحالم
سریال «كیمیا» یكبار وارد مرحله پیش‌تولید شد ولی كار به فیلمبرداری نکشید و متوقف شد و بعد از نزدیك به یك‌سال قرار شد دوباره كار استارت بخورد، خیلی خوشحالم من هم جزو معدود بازیگرانی بودم كه سری اول كه متوقف شده بود، وارد سری دوم هم شدم.

 

خوشحالم كه این كار ساخته شد و خوشحالم كه مردم می‌بینند و از طرف دیگر خوشحالم كه بعد از مدت‌ها با این سریال به تلویزیون بازگشتم.

تجربه نشان داده كارهایی مانند «كیمیا» مورد توجه مخاطب قرار می‌گیرند و مسئولان نیز باید این را درك كنند كه مردم با اینجور كارها كه قسمت‌های زیادی دارند، ارتباط بهتری برقرار می‌كنند. سریال‌هایی كه در قسمت‌های بیشتری پخش شده‌اند مثل «نرگس»، «ستایش» و «كیمیا» همگی از این دسته كارها هستندكه مردم با آنها ارتباط خوبی برقرار كرده‌اند.

 

زن پوریا پورسرخ , پوریا پورسرخ فیلمها و نمایشهای تلویزیونی , پوریا پورسرخ در برنامه دورهمی


یك بازار كاری جدید
بسیاری از بزرگان ما می‌گویند كه در این حرفه شما مدتی انتخاب می‌شوید ولی بعد از مدتی این شما هستید كه انتخاب می‌كنید ولی متاسفانه دوره انتخاب كردن ما مصادف با زمانی شده است كه وضعیت سینما اصلا خوب نیست و تلویزیون هم آن قدرت سابق را ندارد و من از این بابت برای «كیمیا» خوشحالم كه باعث شده دوباره مردم نسبت به كارهای اینچنینی عكس‌العمل نشان دهند.

 

سال‌ها پیش كه آقای لطیفی شروع به ساخت سریال برای شبكه خانگی كردند از ایشان خواهش كردم كه با قدرت این كار را انجام دهند چرا كه همین موضوع یك بازار كار جدید برای همه ما ایجاد می‌كند و خوشحالم كه ایشان و سایر بزرگان در شبكه‌ خانگی كارهایی ساختند كه آن را رونق دادند و حالا تبدیل به یك كار جدید و پرطرفدار شده است.

در مطبوعات هم همینطور، این روزها كه رسانه‌های چاپی بین مردم آن رونق سال‌های قبل را ندارند، خیلی از دوستانی كه مشغول كار در این زمینه هستند، باید به فكر بازار جدیدی برای خود باشند چرا كه معمولا جامعه ما نسبت به اینطور مسائل مسئولیتی ندارد و درواقع این خودمان هستیم كه باید به فكر ایجاد بازار جدید برای خودمان باشیم.

 

چرا مسئولان محترم ما كه دائم مشغول رصد كردن بازیگران هستند، به فكر آن بازیگرانی نیستند كه مثلا 6سال است در خانه نشسته‌اند و كاری به آنها داده نمی‌شود؟!

آیا برای مسئولان ما فقط رفتار اجتماعی ما مهم است؟! مسائل دیگر مثل آینده كاری یا بیكاری و بازنشستگی ما مهم نیست؟ متاسفانه بودجه‌های دولتی همیشه صرف كارهایی می‌شود كه بازیگران آن كارها همیشه یكسری آدم خاص هستند و تكرار و تكرار.

 

نباید حمایتی از هنرمندان صورت بگیرد؟ سینما مثل یك چرخ‌وفلك است و یك روز بالا هستی و روز دیگر پایین و فاصله بالا بودن تا پایین آمدن خیلی كم است و اگر حمایت دولت و مسئولان و حتی مردم نباشد، چه اتفاقی برای بازیگر رخ می‌دهد؟!

اخبار فرهنگی - مجله سیب سبز / برترینها


ویدیو : چرا پوریا پورسرخ هنوز ازدواج نکرده؟