هیتلربازی های سینمای جهان : ظهور پدیده ای مانند جنگ جهانی به خودی خود می تواند ...
ظهور پدیده ای مانند جنگ جهانی به خودی خود می تواند دست مایه آثار فرهنگی و هنری زیادی باشد، اما روایت فرد آغازکننده جنگ که در نهایت هم تاب شکست را نمی آورد و خودکشی را ترجیح می دهد، جذابیت هایی دارد که از نگاه هنرمندان پنهان نمی ماند. هفته نامه چلچراغ - شراره داوودی: ظهور پدیده ای مانند جنگ جهانی به خودی خود می تواند دست مایه آثار فرهنگی و هنری زیادی باشد، اما روایت فرد آغازکننده جنگ که در نهایت هم تاب شکست را نمی آورد و خودکشی را ترجیح می دهد، جذابیت هایی دارد که از نگاه هنرمندان پنهان نمی ماند. آدولف هیتلر کسی است که بخش مهمی از تاریخ غرب را رقم زده، با تفکراتش و نگاهی که به زنگی داشته که در نهایت هم جنگ جهانی دوم را راه می اندازد. از همین رو کشورهای مختلف دست به تولید آثاری زده اند که مستقیم یا غیرمستقیم به هیتلر و نژادپرستی و جنگی که به راه انداخته می پردازد.
برخلاف تصور هیتلر هرگز فرد محبوبی نبوده و استفاده چندین و چندین باره از او در آثار هنری به دلیل علاقه به او نیست، بلکه او اثر بزرگی را در تاریخ غرب بر جای گذاشته است و از همین رو نیز دست مایه سینما قرار می گیرد. با این اوصاف فیلم های سینمایی، مستند، تلویزیونی و البته سریال های زیادی را می توان یافت که به شکل مستقیم یا غیرمستقیم به آدولف هیتلر پرداخته باشند؛ در برخی شخصیت او محور است، در برخی در حد سکانس های کوتاه حضور می یابد، در بعضی تنها از نام و کارهایش یاد می شود و برخی دیگر تنها روایتی از داستان ها و حوادث سال های جنگ جهانی دوم هستند.
در میان فهرست فیلم هایی که درباره هیتلر ساخته شده اند و البته مهم ترین ها هم هستند، به شکل مشخص آن هایی که خودش هم در آن ها حضور دارد، در حدود 40 فیلم پیدا کردیم که خیلی هایشان برای مخاطب ایران اصلا شناخته شده نیست و حتی نام هایشان را هم نشنیده است؛ در بین این فیلم ها پنج فیلم تبلیغاتی مستندگونه می توان یافت که یا خودش یا دیگر کشورها درباره اش ساخته اند و شش سریال تلویزیونی، البته برخی فیلم های کوتاه و مستند دیگر هم هست که بیشتر به زبان آلمانی و لهستانی هستند و اثر محلی به حساب می آیند.
در این میان اگر نگاهی به آثاری که درباره جنگ جهانی دوم یا هولوکاست یا حکومت های فاشیستی ساخته شده، بیندازیم، فهرست بلندبالایی دست می آید. در این بین نیز فیلمی را می توان مثال زد که شاید برای مخاطب ایرانی آشناتر باشد؛ یکی از سری فیلم های ایندیانا جونز با نام «مهاجمان صندوق گم شده» که استیون اسپیلبرگ در سال 1981 ساخته است. در این فیلم شخصیت اصلی فیلم و سربازان هیتلر به دنبال صندوقچه ای هستند که معتقدند آن را شکست ناپذیر می کند.
مهم ترین فیلم های «هیتلر»دار
* حرامزاده های لعنتی؛ Inglouriose Basterds
کوئنتین تارانتینو با «حرامزاده های بی آبرو» روایت خودش را از جنگ جهانی دوم و آدولف هیتلر داشت، این فیلم در سال 2009 تولید شد و مارتین و تکه نقش هیتلری را بازی می کرد که از نگاه تارانتینو کشته شد! تارانتینو که در سینمای جهان به ساخت فیلم های خشن مشهور است، در «حرامزاده های لعنتی» در یک ماجرای خیالی پایان جنگ جهانی دوم و رایش سوم را به تصویر می کشد و به گفته خودش بیش از 10 سال روی آن فکر می کرده تا آن را بسازد.
در این فیلم براد پیت در نقش یکی از نیروهای متفقین ظاهر می شود که بسیار خشن است و برای هر نازی که پیدا می کند، دو راه قرار می دهد، یا دوستانش را لو دهد یا این که امضای گروهش را روی پیشانی اش می گذارند. در آن زمان فیلم «حرامزاده های لعنتی» را خشن، بی بند و بار و کاملا سرگرم کننده توصیف کرده بودند و تماشای آن را یک سواری لذت بخش در جهنم می دانستند.
البته این فیلم انتقاد برخی از منتقدان و رسانه های یهودی را هم در پی داشت و آن ها فیلم را خالی از هرگونه عمق اخلاقی توصیف کرده بودند و گفته بودند که تارانتینو یک دنیای جادویی ساخته که در آن پیچیدگی های اخلاقی زیادی وجود دارد و در عین حال هیچ نگرانی درباره خشونت ندارد و البته فیلم فاقد هرگونه محتوای یهودیت است.
«حرامزاده های لعنتی» با این که در اسکار در بخش های زیادی نامزد دریافت جایزه بود، اما تنها اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از آن خود کرد.
دیکتاتور بزرگ؛ The Great Dictator
«دیکتاتور بزرگ» با نویسندگی و کارگردانی چارلی چاپلین محصول سال 1940 است. در اسکار سال 1941 این فیلم در پنج رشته بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش اول، بهترین بازیگر نقش دوم، بهترین فیلمنامه و بهترین موسیقی نامزد دریافت جایزه شد. اثری کمدی که در زمان ساختش نازی ها هنوز تبدیل به تهدید نشده بودند. و سخنرانی های آتشین چاپلین در فیلم برگرفته از تابلوهای تبلیغاتی و پوسترهاست.
داستان فیلم این قرار است که در سال های جنگ جهانی دوم، سربازی پس از سقوط هواپیما حافظه اش را از دست می دهد و در یک آسایشگاه روانی بستری می شود. اما وقتی مرخص می شود، حاکمیت کشور به دست آدنوید هینکل می افتد که فضای دیکتاتوری در جامعه به وجود آورده است و با مخالفان هم برخوردهای شدیدی دارد. او حتی دوست دیکتاتوری به نام ناپولینی دارد و با هم برنامه ریزی هایی را انجام می دهند.
«دیکتاتوری بزرگ» پس از 13 سال نخستین فیلم ناطق و تماما صداگذاری شده چارلی چاپلین است. می گویند یکی از دلایلی که چاپلین با گریمی مشابه به هیتلر در فیلم بازی کرده، این بوده که یکی از دوستانش به او گفته شباهت ظاهری با هیتلر دارد. البته چارلی بعدا می فهمد که هفته تولد، قد و وزنش هم با آدولف هیتلر یکی است. این فیلم در آلمان توقیف شده محسوب می شود، اما هیتلر یکی از کپی های آن را از کشور پرتغال به دست آورده و دو بار تماشا کرده، هرچند که هیچ کس نمی داند واکنش او به این فیلم چه بوده است.
سخنرانی پایانی فیلم که پنج دقیقه طول می کشد و طی آن چاپلین کمتر از 10 بار پلک می زند، تحت تاثیر حمله هیتلر به فرانسه نوشته شده است.
سقوط؛ Downfall
فیلم «سقوط» محصول سال 2004 آلمان است، درامی جنگی که الیور هرشبیگل براساس چند کتاب تاریخی، روایتی از 10 روز پایانی زندگی هیتلر را نشان می دهد. داستان نگاهی دارد به روزهای 17 آوریل تا 31 که هیتلر به همراه همسرش خودکشی می کند، او هم چنین این مدت در سنگری زیرزمینی به سر می برده است. یکی از صحنه های فیلم که هیتلر در حال سخنرانی بسیار شدیدی درباره این حقیقت است که کنترل جنگ از دستش خارج شده، در اینترنت بارها دست به دست شده و همچنین صدای اصلی هیتلر در این فیلم ها حفظ شده است.
فیلم در زمان پخش سر و صداهایی مبنی بر این که تقلید از شخصیت های به خوبی انجام نشده، داشت، ولی این حرف ها باعث نشد فیلم به خوبی دیده نشود. این فیلم یکی از آثار پرهزینه سینمای آلمان به شمار می رود و در اسکار همان سال هم نامزد جایزه بهترین فیلم خارجی زبان شد. البته فیلم توانست جایزه های مختلفی را از جشنواره های متفاوت به دست بیاورد. برونو گانتس بازیگری بود که نقش هیتلر را ایفا کرد.
والکیری؛ Valkyrie
برایان سینکر فیلم «والکیری» را در سال 2008 با بازی تام کروز ساخت که نقش سرهنگ فون اشتاوفنبرگ طراح ترور هیتلر را بازی می کند. فیلم روایتی از کودتان نافرجام افسران ارتش نازی است که در 20 ژوئن 1944 انجام شده بود. در زمان تولید فیلم اعضای خانواده اشتاوفنبرگ با این که تام کروز نقش سرهنگ را بازی کند، مخالفت داشتند و در این میان رسانه های آلمانی با اطلاع رسانی های زیاد سعی کردند از طرح خانواده این سرهنگ حمایت کند.
به دلیل همین صحبت ها و مشکلات و با توجه به اینکه برایان سینگر دیگر امکان فیلم برداری در آلمان را نداشت، زمان انتشار اثر هم چندین بار تغییر کرد تا در نهایت 28 دسامبر سال 2008 در شمال اروپا اکران شد و اتحادیه هنرمندان برنامه ریزی هایی کردند تا توجه و تمرکز فیلم از تام کروز به دیگر نکات فیلم جلب شود. در این فیلم دیوید بامبر نقش هیتلر را برعهده داشت.
مکس؛ Max
«مکس» محصول سال 2002 یک درام داستانی است که روایتی از دوستی میان یک دلال یهودی هنر، مکس راتمن و یک نقاش اتریشی به نام آدولف هیتلر است. این فیلم دیدگاه های هیتلر را پیش از این که زیر پرچم نازی ها برود، به تصویر می کشد. «مکس» نشان می دهد که هیتلر زمانی که در حال مطالعه مفاهیم هنری بوده، روی مفاهیم ابتدایی رایش سوم هم کار می کرده و فهمیده که چطور فضاهای بصری روی هیپنوتیزم کردن آلمانی ها موثر است. در ادامه فیلم به بررسی این موضوع می پردازد که اگر هیتلر خودش را به عنوان هنرمند می شناخت، چه اتفاقی می افتاد.
این فیلم به کارگردانی مِنو مِیجِس است و نوح تیلور در نقش آدولف هیتلر جوان بازی می کند. مکس راتمن که در جنگ جهانی اول آسیب دیده، حالا روی نقاشی هایش کار می کند و در این بین با هیتلری آشنا می شود که دیدگاه های عجیبی دارد و به شدت هم یهودستیز است. با این که مکس از این موضوع خبر دارد، اما سعی می کند راه تازه ای را به او نشان دهد و درباره مباحت مختلف با هم بحث می کنند. البته در آن زمان و در گفتار هیتلر انکار می کند که ضدیهودیت است و فقط معتقد است جامعه ای می تواند نخبه پرورش دهد که خون خالصی از یک نژاد داشته باشند. جان کیوسک هم بازیگر نقش مکس در این فیلم است.
با هیتلرترین بازیگر سینما آشنا شوید
فریتز دیِز (Fritz Diez) متولد سال 1901 است که طی 78 سال زندگی به عنوان بازیگر، تهیه کننده، کارگردان و برنامه ریز تئاتر آلمانی فعالیت کرده است. اما این که ما او را معرفی می کنیم به این دلیل است که او در سال های 1967 تا 1995 در هشت فیلم هشت بار نقش آدولف هیتلر را بازی کرده است. در چهار مجموعه تلویزیونی باز هم در نقش هیتلر حاضر شده و البته یک بار به جای شخصیت هیتلر صحبت کرده است!
سری فیلم های «آزادی» که پنج قسمت بوده و در مدت دو سال ساخته شدند و فیلم های «من، عدالت» و «نورهای یخ زده» هم دو فیلم دیگری هستند که آقای دیِز در نقش هیتلر ظاهر شده است. سریال های «هفتمین لحظه از بهار» در سال 1973، «سربازان آزادی» سال 1977، «تراژدی قرن بیستم» 1993، «کاپیتان بزرگ؛ جورج ژاکوو» در سال 1995 و «هدف را به دست آور» محصول سال 1976 هم او را در گریم هیتلر به تصویر کشیده اند
دو مستندی که علیه «هیتلر» ساخته شد
و او آن ها را دوست داشت!
یکی از نخستین مستندهایی که درباره هیتلر و جنگ جهانی دوم ساخته شده، مستند «پیش از جنگ» Prelude to war است که سال 1942 و به کارگردانی فرانک کاپرا بوده است؛ فیلم هایی که به عنوان برنامه تبلیغاتی و برای دعوت از سربازان آمریکایی برای حضور در جنگ استفاده می شد. این مستند براساس این ایده که ذهن عمومی مردم را به جنگ و فرستادن نیرو در میدان مبارزه علاقه مند کند، ساخته شد. این مستند در سال 1943به عنوان بهترین فیلم مستند اسکار انتخاب شد و هم چنان هم آن را یکی از شاخص ترین آثار مستند تاریخ سینمای جهان می دانند.
وزیر جنگ آمریکا در آن زمان گفته بود که دلیل ساخت این آثار این است که بتوانیم اطلاعات واقعی را به مردم بدهیم؛ همان وقایعی که منجر به ورود ما به جنگ و دیگر اصول مبارزه هستند.
این مستند در تمام بخش ها با استفاده از روش مقایسه سعی دارد پیام های قهرمانانه را منتقل کند و برای این که بتواند تفاوت میان ایالات متحده آمریکا و کشورهای فاشیستی را که با در کنار یکدیگر قرار گرفتن سعی در تسخیر جهان دارند، نشان دهد، داستان هایی طراحی کرد که علت هایی برای حمایت از متفقین را بیان کند. در این صورت توجه مخاطبان را به این نکته جلب می کند که با حمایت از نازی ها در نهایت چه دستاوردهایی خواهندداشت.
این فیلم مستند در تمام مدت جنگ را برای همه سربازان آمریکایی به نمایش درمی آمد تا هرکسی بداند که در این جنگ نقشی اساسی برعهده دارد. البته «پیش از جنگ» نتیجه هم داد و یکی از ابزارهای مهم برای ایجاد انگیزه در میان مردم بود.
در «شیطان با هیتلر» The Devil with Hitler که بابی واتسون نقش آدولف هیتلر را بازی می کند و این بار فضای کمدی دارد، هیئت مدیره جهنم قصد دارند شیطان را از کارش برکنار و هیتلر را به جای او بگذارند. شیطان هم 48 ساعت وقت می خرد تا هیتلر را مجبور به انجام یک کار مثبت کند که در نهایت موفق نمی شود. این فیلم محصول سال 1942 آمریکاست. هیتلر این فیلم را دوست داشت و از آن نیز استقبال کرد.
نکته عجیب درباره هردوی این مستندها این است که با وجود این که این ها علیه او بوده اند، اما هیتلر از آن ها استقبال کرده و حتی نوع نگاهشان را علیه خودش دوست داشته. شاید از این رو نیز بتوان چنین نتیجه گرفت که او از هرچه که بر نیروی شرش تاکید بیشتری داشته است، استقبال می کرد. او ستایش را در تشریح نیروی شر می دید که از لژیونرهای نیروی شر در طول تاریخ نیز به حساب می آید.
ویدیو : هیتلربازی های سینمای جهان