نابهنجاری جنسی یا پارافیلیا چیست؟ : "دردناکترین حالت این است که این قربانیان ...


"دردناکترین حالت این است که این قربانیان ربوده میشوند یا شکنجه میشوند و ماهها و سالها با تهدید مجبور به حفظ چنین روابط مخربی هستند. عمدتا دخترها بیشتر مورد اینگونه سوء استفادههای جنسی قرار میگیرند ..." قانون آنلاین: نابهنجاریهای جنسی یا پارافیلیا از جمله مفاهیمی است که ممکن است درمورد آن درک درستی وجود نداشته باشد بر اساس بعضی تعاریف اختلالی است که به موجب آن فرد خیال پردازی ها ، تمایلات جنسی یا رفتارهایی دارد که مکرر و از لحاظ جنسی برانگیزاننده اند و شامل موارد زیر میشوند:

1- موضوعات غیر انسانی

2- کودکان یا سایر افراد ناراضی

3- رنج کشیدن یا تحقیر شدن خود یا شریک جنسی

باید توجه داشت که این اختلالها یا به طور کل نابهنجاریهای جنسی بیش از 6 ماه دوام دارند و با هوس یا خیالپردازیهای جنسی یا حتی امتحان یک یا دوبار توسط زوجین (تنها در مورد هرزه گویی یا کمی شدت عمل خواستن یا به کار بردن توسط همسران با رضایت طرفین ) فعالیتهای جنسی غیر عادی یا رفتار نابهنجار نیستند. افراد مبتلا به این اختلالها مدام با این افکار درگیر هستند و اگر خود را از این نحسی رها نکنند آرام نمی گیرند . این نابهنجاریها زندگی شخص را در زمینههای مختلف شخصی، اجتماعی ، شغلی و ... مختل میکند. یکی از بدترین و ناراحتکنندهترین انواع نابهنجاریهای جنسی پدوفیلیا یا داشتن ارتباط جنسی با بچهها و کودکان است به موجب این اختلال یک فرد بزرگسال نسبت بهکودکان نابالغ از لحاظ جنسی تمایلات خارج از کنترل دارد.

دردناکترین حالت این است که این قربانیان ربوده میشوند یا شکنجه میشوند و ماهها و سالها با تهدید مجبور به حفظ چنین روابط مخربی هستند.عمدتا دخترها بیشتر مورد اینگونه سوء استفادههای جنسی قرار میگیرند بهخصوص در جوامع در حال توسعه و با سطح آگاهیهای کمتر. اکثر افرادی که دست به سوء استفاده جنسی از کودکان میزنند مرد هستند که حداقل شانزده سال دارند . بسیاری از این افراد متاهل هستند تا در لوای زندگی سالم خانوادگی بتوانند نزدیک کودکان باشند. انواع مختلف این اختلال وجود دارد که شامل موارد متعددی از جمله رفتارهای ساده مانند دست زدن به اندامهای تناسلی کودک یا خواستن انجام این عمل از سوی آنهاست یا رفتارهای متجاوزانه خشن یا ارتباط با پسربچهها ، زنا با محارم یا سوءاستفاده جنسی از دختران و پسران ارباب خانه توسط خدمتکاران یا بزرگترهای فامیل مانند عمو و ... .

باید به طور قطع کسانی را که نا بهنجاریهای فیزیولوژیک دارند یا همجنسگرایان را از زمره نابهنجاریهای جنسی منجر به بچه بازی جدا کرد.  از آنجا که این اختلال تاثیرات زیادی روی شخص قربانی به جای میگذارد تحقیقات بسیاری در مورد آن انجام شده است. البته آمار و ارقام دقیقی وجود ندارد زیرا بسیاری از این افراد تا پایان عمر در مورد اختلال خود یا سوء استفاده ای که از آنها شده است سکوت میکنند و درصد بسیار کمی از آنان در صدد درمان یا مراجعه به روانشناس برمیآیند.

 واضح و مبرهن است که شخص قربانی متحمل فشارهای روانی بسیاری میشود و بسیاری از آنها به دلیل موانع فرهنگی تا پایان عمر در مورد آن سکوت میکنند و بسیاری از آنها اگر از شخص متجاوز رها شده باشند در زندگی زناشویی آینده خود و با وروابط جنسی با همسر خود دچار اشکال خواهند بود. این افراد از ترسهای گوناگون بهخصوص از موقعیتهای مشابه هراس دارند مثلا تا پایان عمر از تنها ماندن حتی با آشنایان خود میترسند، از رابطه جنسی هراس دارند یا به هیچ عنوان لذتی نمی برند و هر رابطه جنسی با همسر نیز برایشان خالی از احساس و کابوس است.

 این افراد همچنین از افسردگی رنج میبرند و تمایل به خودکشی یا مرد ستیزی و حتی قتل و انتقام از متجاوز یا مردان در آنها به چشم میخورد.  بسیاری ازآنها از وحشت واکنش والدین یا گناهکار شناخته شدن خودشان هرگز لب به سخن نمی گشایند و تا سالها مورد تجاوز همان شخص یا اشخاص دیگر واقع میشوند بسیاری از آنها آینده جنسی همراه با اختلالات یا نابهنجاریهای دیگر جنسی یا کژکاریهای جنسی دارند.

بعضی از این افراد از طرف ارباب خانه مورد تجاوز قرار میگیرند و حتی اگر اعتراض کنند خانواده شخص به دلیل اینکه از نان خوردن نیفتند یا همین زندگی خدمتکاری را از دست ندهند سکوت میکنند. بسیاری نیز مورد تجاوز افراد زیر دست خود یا خدمتکاران خانه قرار میگیرند و با تهدید سکوت میکنند. هیچ آمار جامع و کاملی در مورد تعداد افراد مبتلا به این اختلالات یا تعداد قربانیان وجود ندارد بهخصوص در جوامع بسته تر.

بعضی از این افراد هم در بزرگسالی به تازگی خاطرات زندگی دردناک خود را مینویسند یا در نهایت دست به خود کشی میزنند. آنچه مسلم است خشم و درد و رنج پنهان در این افراد امکان بروز هرگونه مشکلات روحی و روانی یا بزهکار شدن فرد ، دست به قتل یا خودکشی زدن در این افراد را پدید میآورد. این کودکان در آینده دنیا و حتی گاه اطرافیان خود را امن و امین نمی دانند و در ادامه مسیر زندگی خود با مشکلات بسیاری مواجه هستند.

باید به فرزندان آموزش دقیق داده شود و باید بدانیم تنها گفتن با غریبهها صحبت نکن و جایی نرو یا به خانه راه نده کافی نیست زیرا بسیاری از متجاوزان آشنایان و نزدیکان فرد یا کسانی هستند که به راحتی به خانه رفت و آمد میکنند . باید علاوه بر اینها به آنها آموزش داده شود که چه نوازش و نزدیکی خوب یا بد است ، لمس چه قسمتهایی از بدنشان توسط همه ممنوع است یا منظور ما از لمس و برخورد غلط چیست.

همچنین باید به آنها جرات و آموزش کافی داده شود تا کوچکترین تماس یا حرکت ناشایستی را گزارش دهند. همچنین والدین باید از تاثیرات وحشتناک چنین عملی بر روان و زندگی فرزندانشان مطلع باشند و آنها را دعوت به سکوت نکنند ، به سرعت از یک روانشناس کمک بگیرند و اقدامات لازم را انجام دهند. همچنین به هیچ عنوان قربانی نباید ملامت شود و گناهکار شناخته شود. لازم به ذکر است افرادی هم دیده شده اند که توانستهاند خود را باز یابند و با فراموش کردن این اتفاقات به زندگی معمولی خود ادامه دهند .  اما ذکر دو نکته را لازم میدانم اول آنکه فراموش کردن  و به ناخودآگاه فرستادن این اتفاق چاره کار نیست و حتی داشتن زندگی طبیعی از رنج و خشم نهفته در وجود شخص نمی کاهد. افرادی که به هر نحو این اتفاق برایشان افتاده است باید کمک حرفه ای بگیرند. و دوم آنکه افراد مبتلا به این اختلال قابل درمان هستند وآنها  نیز باید کمک حرفه ای بگیرند.

ساختن فیلمهای آموزشی و کتابچههای آموزشی برای والدین و کودکان یا فیلمهای مستند یا بر اساس زندگی افراد و نشر آنها در جامعه به درک بهتر از این موضوع و پیشگیری از شیوع آن کمک شایانی خواهد کرد.


ویدیو : نابهنجاری جنسی یا پارافیلیا چیست؟