فرشاد رمضانی: با بلیت مجانی، سلطان راک ساختند : فرشاد رمضانی یکی از مطرح‌ترین ...


فرشاد رمضانی یکی از مطرح‌ترین نوازندگان و آهنگسازان موسیقی راک است که اهالی راک قبولش دارند و کارهایش را دنبال می‌کنند. او با صراحت ویژه‌ای در این باره برایمان نوشت. این اولین بخش از نوشته او درباره آلبوم‌های چهره‌های مطرحی است که تحت عنوان پاپ راک به بازار عرضه شده‌اند. در بخش دوم درباره آثار دیگر هم خواهیم خواند. وب‌سایت موسیقی ما: مدتی است که فضای ژانرهای موسیقی کمی رنگین‌تر شده و سبک های مختلف می توانند به بازار مجاز راه پیدا کنند و علاقه مندان ویژه خود را نیز بیابند. پس از راهگشایی کاوه یغمایی و رضا یزدانی در عرصهموسیقی راک، خیلی از جوانان دیگر در مسیر او گام برداشتند و توانستند موسیقی هایی در ژانر موسوم به پاپ راک به بازار عرضه کنند؛ کاوه آفاق، گروه کامنت، کوک بند، مهدی باقریان و دیگر. سال گذشته هم به شکل پیاپی چند آلبوم در این سبک از این چهره‌ها منتشر شد. همین مساله باعث شد به فکر بیفتیم از یکی از دست‌اندرکاران قدیمی ژانر راک بخواهیم به نوعی میان کارهای شاخص و مطرح بازار، مقایسه‌ای انجام دهد؛ هم از نظر نوع موسیقی، هم متن ترانه‌ها و هم تنظیم و اجرا و شاخص‌های دیگر.

فرشاد رمضانی یکی از مطرح‌ترین نوازندگان و آهنگسازان موسیقی راک است که اهالی راک قبولش دارند و کارهایش را دنبال می‌کنند. او با صراحت ویژه‌ای در این باره برایمان نوشت. این اولین بخش از نوشته او درباره آلبوم‌های چهره‌های مطرحی است که تحت عنوان پاپ راک به بازار عرضه شده‌اند. در بخش دوم درباره آثار دیگر هم خواهیم خواند.

فرشاد رمضانی نوازنده و خواننده راک , سلطان شکر , بلیت قطار

ما در موسیقی‌مان با حلقه‌های گمشده‌ای همانند حلقه‌های گمشده داروین طرف هستیم. در دوران طلایی موسیقی، مخصوصا موسیقی راک (سال 78، 79 میلادی) که خیلی از گروه‌های راک خارجی بهترین آلبوم‌هایشان را در همان سال‌ها منتشر کردند، ما با پدیده‌ای مواجه شدیم که تمام درهای مملکت به روی‌مان بسته شد؛ آن هم در شرایطی که داشتیم خودمان را در دنیای موسیقی جهانی پیدا می‌کردیم. با بسته شدن این درها، خیلی از اجراهایی که قرار بود در ایران اتفاق بیفتد، از بین رفت و سکوت حاکم شد. عوارض جانبی نداشتن آن حلقه‌های گمشده این می‌شود که ما در جامعه‌مان تعریف درستی از موسیقی راک نداشته باشیم.

در حقیقت آدم‌ها هر جا یک صدای دیستروشن می‌شنوند می‌گویند این موسیقی راک است. افرادی هم هستند که با برنامه‌ریزی‌ها و دادن بلیت‌های مجانی کنسرت به آدم‌ها، افرادی را به سالن‌ها می‌آورند که در انتهای فلان قطعه شروع به جو سازی کنند و فریاد سلطان راک ایران و این قبیل القاب را سر دهند. این‌ها با این ظاهرسازی‌ها به نوعی عوام‌فریبی کردند و تحت عنوان موسیقی راک چیزی را به خورد مردم دادند و به آنها فروختند که اصل جنس نبود. فقط از این واژه برای کشاندن یک تعداد جوان‌های ناآگاه سوءاستفاده شد تا این موسیقی را به عنوان موسیقی راک جا بیاندازند.
 
  جای خالی موسیقی گروه «کامنت» به شدت در ایران حس می‌شد

موسیقی و فضای فکری کامنت را خیلی دوست دارم، هرچند برخی از آنها کاور است، اما یک کاور تمیز و شسته رفته محسوب. البته جز لهجه خواننده گروه که همین لهجه را کاوه آفاق هم خیلی در تلفظ واژگانش استفاده می‌کند. به نظرم لهجه انگلیسی خواننده خیلی مناسب نیست و ضرورتی هم ندارد که این اتفاق بیفتد. در واقع بهتر است همان‌گونه که کلام فارسی بیان می‌شود، کلمات هم تلفظ شوند. چون زمانی که ما در مرزهای ایران فعالیت می‌کنیم و کلام‌مان هم فارسی است، از نظر من خواندن کلام زبان مادری با لهجه یک زبان بیگانه آن موسیقی را بی‌هویت می‌کند.

نیما رمضان، گیتاریست گروه «کامنت» در مصاحبه‌ای که پیش از این با ما داشت، صدای خواننده در گروه «کامنت» را بخشی از کاراکتر موسیقی گروه عنوان کرده بود که همراه با گروه شروع به رشد و پیدا کردن کاراکتر خودش کرده است. حالا اولین کاراکتری که پیدا کرده، شبیه به وکال‌های موسیقی غربی است که تلاش کرده تبدیل به موسیقی فارسی شود و این تلاش رو به رشد است تا به یک نقطه خاص برسد. رمضان در این‌باره گفته بود: «در میکس موسیقی راک، ارزش وکال را تقریبا با ارزش سایر سازها یکسان در نظر می‌گیرند. اما این در صدابرداری است نه در عناصری که مشخصه موسیقی راک هستند. در هیچ یک از این قطعات نمی‌شنوید که خواننده مخصوصا گنگ بخواند تا به این بهانه بگوید موسیقی من راک است.»

بلیت اتوبوس , خرید بلیت قطار , سلطان

 در آثار تولید شده، تمام سازها به تفکیک شنیده می‌شوند و وکال هم هم‌ارزش آنها شنیده می‌شود اما به عنوان یک پارامتر یا المانی که بخواهد تعریف موسیقی راک را تشکیل دهد، نیست و در حقیقت توجیهی برای نقیصه موجود است.

موسیقی «کامنت» بیشتر در ژانر آلترناتیو است. البته در بعضی قسمت‌ها چاشنی پاپ آن بیشتر می‌شود و می‌توان پاپ-راک هم تلقی شود اما نگاه کلی من به موسیقی «کامنت» کاملا آلترناتیو است. درباره موسیقی این گروه باید بگویم که آلبوم آخری که از آنها شنیدم، موسیقی‌هایی که در آرشیو شنیداری و ذهنی من وجود دارد، را برایم تداعی می‌کرد. مثلا رد پای گروه «ردیو هد» در برخی آثار آنها دیده می‌شود. اما همین کاورها به نظرم کاملا موفق هستند و به شخصه خیلی از آنها را دوست دارم و تحت تاثیر قرار می‌گیرم و می توانم با آنها پرواز کنم.

در مورد ترانه‌هایشان هم باید بگویم که نمی‌توان گفت خیلی از آنها ترانه هستند و در حقیقت یک متن (Text) به حساب می‌آیند. به نظرم آنها در تلفیق شعر و موسیقی توانسته‌اند موفق عمل کنند. اما در کل نقطه قوت این گروه را در موسیقی آنها می‌بینم. موسیقی که جای خالی آن در ایران کاملا حس می‌شد و «کامنت» توانسته این ژانر یا سبک و سیاق را در ایران پیاده کند.

    در این سبک، هومن اژدری خیلی موفق‌تر از کاوه آفاق عمل کرده است

اولین موضوع درباره کاوه آفاق همان مسئله لهجه است که او هم بااستفاده از همان لهجه و با کمک یک‌سری آواها و اصوات تلاش می‌کند به نوعی، رگه راک موسیقی‌اش را بالا ببرد. اما واقعا راک خواندن به این موضوع ارتباط پیدا نمی‌کند. در مورد گروه «کامنت» می‌توان گفت پاپ-راک یا آلترناتیو-راک اما در مورد موسیقی کاوه آفاق می‌توان گفت که در برخی قسمت‌ها به سمت موسیقی کانتری می‌رود. مطلبی که بارها گفته‌ام و باز هم تکرار می‌کنم این است که به صرف پاورکورد یا یک سولوی گیتار، موسیقی تبدیل به موسیقی راک نمی‌شود! کمااینکه می‌بینید یک خواننده گردن کلفت پاپ مثل مایکل جکسون با اِسلش، گیتاریست گروه Guns N' Roses در کنسرتش همکاری می‌کند اما حضور اسلش با تمام قدرت و تکنیکی که روی گیتار دارد، به هیچ وجه رنگ و بوی راک به کار نمی‌دهد. آن موسیقی کار پاپی است که یک سولوی گیتار شسته رفته دارد.

اما اصلا به این معنی نیست که موسیقی مایکل جکسون را به موسیقی راک تبدیل کرده است.

اگر بخواهیم مقایسه کنیم، ترانه‌‌های کاوه آفاق نسبت به «کامنت» حداقل واضح‌تر شنیده می‌شوند اما عموما مفاهیم و مضامین آن کاملا روزمره و پاپ هستند. باز هم می‌گویم که لهجه یا فیگوراتیو عمل کردن در عکس‌ها و تصاویر و حتی به صورت فیزیکی، هیچ‌یک المان‌هایی نیستند که بتوانند یک موسیقی را تحت عنوان موسیقی راک به ما معرفی کنند. مثلا میکس کارهای آفاق، اصلا میکس موسیقی راک نیست و آن حجم صدا و جنس و لهجه‌ای که باید سازها و خواننده داشته باشند، شنیده نمی‌شود. در واقع هم موسیقی، هم ترانه و هم میکس آثار کاملا پاپ هستند.

بلیت سینما , سلطان شکر ایران , خرم سلطان

نمی‌خواهم ارزش کار کاوه آفاق را زیر سوال ببرم چراکه او هم با توجه به توانایی‌ها و آنچه که در وجودش دارد، تلاش می‌کند و نمی‌توان این تلاش را هم نادیده گرفت اما اگر بخواهیم مقایسه کنیم، در این سبک، هومن اژدری را خیلی موفق‌تر و درست‌تر، با بنیه و ریشه قوی‌تر داریم، یا گروه «کیوسک».

فکر می‌کنم به نوعی یک کار تکراری است که فقط متن ترانه و خواننده آن تغییر کرده‌اند وگرنه این جنس از موسیقی را بارها شنیده‌ایم و خیلی بهتر از آن را در بچه‌های زیرزمینی داریم که هنوز موفق به گرفتن مجوز نشده‌اند. در واقع اتفاق خاصی در آلبوم رسمی کاوه آفاق نیفتاده که بتوان به عنوان یک کار شاخص از برخی قطعات آن یاد کرد. صرفا کاری است که تولید و وارد بازار موسیقی شده است.
 
    چه کسی موسیقی مهدی میرزاباقریان را در ژانر موسیقی راک گنجانده است؟

یک سوال دارم. آیا اصلا مهدی میرزاباقریان موسیقی خود را راک می‌داند؟ یا حتی پاپ-راک؟ واقعا نمی‌دانم چه اتفاقی افتاده که موسیقی او در این دسته گنجانده شده است و نمی‌دانم که آیا خودش مدعی است که کار راک می‌کند یا دیگران موسیقی او را در این شاخه گنجانده‌اند؟

جنس صدای خواننده، متن ترانه‌ها و جنس موسیقی او را من خیلی سال پیش، از سهیل نفیسی شنیده‌ام که خود سهیل نفیسی هم از شخص دیگری گرته‌برداری می‌کند.

اصولا دنیای حرفه‌ای دنیای بی‌رحم و بی‌تعارفی است که باید هم همین‌گونه باشد تا افراد رشد کنند و آدم‌ها سر جای واقعی خود بنشینند و به همان اندازه هم در زندگی خود بهره‌برداری کنند. تا زمانی که بخواهیم درگیر تعارفات باشیم می‌توانیم به استاد حسین علیزاده هم بگوییم که او پروگراسیو راک کار می‌کند. تعارف و رودربایستی را باید کنار گذاشت و واقعیت‌ها را عنوان کرد.
 
   هرچه رضا یزدانی معروف‌تر شد و آمار کنسرت‌هایش بیشتر شد، رنگ و بوی موسیقی پاپ در آثارش قوی‌تر شد

چند سال پیش در مجله چلچراغ میزگردی داشتیم با تیتر «پیر پسرهای راک» که افراد حاضر در آنجا خیلی غیرمستقیم درباره لباس چرم و این چیزها صحبت می‌کردند. آنجا من از این لاپوشانی کلافه شدم و گفتم منظورتان رضا یزدانی است؟

حالا کاری نداریم که رضا راک است یا پاپ، چون راک نیست و این فقط حرف من نیست و خیلی از اساتید این نظر را دارند اما آن زمان گفتم رضا دوست من است و نباید هیچ وقت این موضوع را فراموش کرد که حداقل تأثیری که رضا یزدانی در تلاش‌هایش مخصوصا در آلبوم‌های سال‌های اولش گذاشت این بود که گوش یک تعدادی از افرادی که تا گیتار گردن کسی می‌دیدند یا اسمی از راک می‌شنیدند، می‌گفتند، او خون‌خوار است را با گیتار الکتریک و صداهای تولید شده از آن ساز آشناتر کرد و باعث شد همان‌هایی که با نگاه دیگری به مثلا منِ راکر نگاه می‌کردند، دیگر الان در کنسرت‌های رضا بنشینند و از موسیقی تولید شده، سوای سبک آن لذت ببرند. حداقل این است که نباید منکر تأثیری شد که رضا در این زمینه داشت و به نوعی باید از او قدردانی هم بشود.

در متن این مصاحبه، این جمله که نباید تاثیری که رضا داشته را فراموش کرد، عمدا یا سهوا حذف شده بود و جمله باقی مانده این بود که به صرف اینکه رضا لباس‌های چرم می‌پوشد و پاورکورد استفاده می‌کند، نباید او را راکر دانست. فکر می‌کنم دو شماره بعد هم مصاحبه‌ای از رضا چاپ شد که کاملا مشخص بود جوابیه من است. او گفته بود: «من به این آقایان توصیه می‌کنم که به جای این حرف‌ها کار تولید کنند. کدام یک از این آقایان، 24 ساعته کنسرتشان سولد اوت می‌شود و 200 هزار نسخه از آلبومشان در سطح کشور منتشر می‌شود؟!» که البته این شاخ و شانه کشیدن هم در نوع خود جالب بود. آن زمان که این گفت‌وگوها انجام شد، هنوز آلبوم من منتشر نشده بود و در انتظار برطرف شدن مشکل کاوه یغمایی بودم تا بتوانم اسم او را روی جلد آلبوم بنویسم.

شبنم فرشاد جو , حریم سلطان , سلطان 2016

در آلبوم‌های اول رضا، رنگ و بوی موسیقی راک به نوعی قوی‌تر حس می‌شد، منتها آن هم نهایتا در چارچوب کانتری-راک و اوجش پاپ-راک بود. به‌نظرم اینکه ما بخواهیم به‌صرف حضور درامز، گیتار باس و مخصوصا گیتار الکتریک و استفاده از پاور کوردهای رایج در موسیقی راک، یک موسیقی را راک بشماریم، ناشی از کم آگاهی عمیق و ریشه‌ای است.

متن ترانه‌هایی که رضا در کارهایش استفاده می‌کرد باز در کارهای اولیه او به کارهای پاپ-راکی که آن زمان آن طرف دنیا استفاده می‌کردند، نزدیک‌تر بود. اما هرچه رضا معروف‌تر شد و آمار کنسرت‌هایش بیشتر شد، رنگ و بوی موسیقی پاپ در آثارش قوی‌تر شد. مثلا در آلبومی که با کارن همایونفر منتشر کردند، در هیچ کدام از میزان‌های قطعات آن آلبوم، درصدی از موسیقی راک ندیدم اما مصاحبه‌ای از رضا خواندم که مدعی بود هشتاد درصد این آلبوم راک است.

ما یک موسیقی پاپ داریم و یک موسیقی پاپیولار. بخش تخصصی موسیقایی موسیقی پاپ یک‌سری تعاریف دارد؛ از متن ترانه، موسیقی، نحوه لباس پوشیدن تا مودهایی که در گام‌های موسیقی پاپ استفاده می‌شود. به تبع آن، موسیقی راک هم تعاریف مستقلی برای خود دارد. اگر بخواهم به اعداد و ارقام رضا توجه کنم و اینکه 24 ساعته کنسرت‌هایش سولد اوت می‌شود و 200 هزار نسخه از آلبومش در سطح کشور منتشر می‌شود، اصلا همین اصلی‌ترین تعریف موسیقی پاپ است. همین اعداد و ارقام ثابت می‌کند که موسیقی او راک نیست. در واقع موسیقی پاپی است که برخی قسمت‌ها از بعضی المان‌های موسیقی راک در آن استفاده شده و نهایتا اگر اتفاق درستی افتاده باشد، می‌توان به آن پاپ-راک گفت.

  موسیقی گروه «کامنت» به المان‌های موسیقی راک نزدیک‌تر است

در بین این هنرمندان باید بگویم که گروه «کامنت» توانسته موفق‌تر و نزدیک‌تر به المان‌های موسیقی راک حرکت کند. آنچه که همیشه گفته‌ام این است که راک فقط یک موسیقی یا موی بلند و این جور چیزها نیست، راک یک تفکر، فلسفه و شیوه زندگی است. اگر تاریخ موسیقی راک را در دنیا مطالعه کنیم، می‌بینیم که خیلی از این گروه‌های بزرگ راک در زمان خود توانسته‌اند مثلا در جنگ آمریکا و ویتنام تأثیر بگذارند، روی افکار عمومی جامعه تأثیر بگذارند و توانسته‌اند انقلاب فکری به‌وجود بیاورند. این ویژگی را موسیقی پاپ ندارد و اصلا جزو تعریف این نوع موسیقی هم محسوب نمی‌شود.
 
  چه کسانی در ایران واقعا موسیقی راک کار می‌کنند؟

اگر بخواهم بین هنرمندانی که در حوزه موسیقی راک فعالیت می‌کنند و مجوز هم دارند و در ایران هم مطرح شده‌اند، مثال بزنم می‌توان به کاوه یغمایی، فرشید اعرابی، شهرام شعرباف، اردوان انزابی‌پور تحت عنوان گروه «تندر» و همایون مجدزاده با گروه «کهت میان» اشاره  کنم. این‌‌ها همه بچه‌هایی بودند که به سبک و سیاق موسیقایی و آن تفکر و شیوه زندگی که جزو تعاریف موسیقی راک است، پایبند بوده‌اند. آنها سالیان سال است که در جهت درست حرکت می‌کنند و تلاش دارند خودشان را به استاندارد جهانی موسیقی راک نزدیک کنند که خیلی جاها هم موفق عمل کرده‌اند. جز این بچه‌ها که با مجوز آمده‌اند، ما کلی گروه‌های بسیار خوب در زیرزمین‌ها داریم که کاملا از تعاریف استاندارد موسیقی راک در دنیا تبعیت می‌کنند.

من مطمئنم اگر درها به روی این سبک از موسیقی کاملا باز شود، از زیرزمین‌ها بچه‌هایی بیرون می‌آیند که نخبه و نابغه‌اند و خیلی از ما قدیمی‌ها باید برایشان دست بزنیم و از موسیقی که تولید می‌کنند لذت ببریم. فکر می‌کنم این وظیفه هم‌نسلی‌های من است که از این جوان‌ها حمایت کنند، هرچند که هنوز برخی جاها ضعف دارند و نیاز به راهنمایی دارند. این‌ها چون مجوز ندارند در زیرزمین‌ها فعالیت می‌کنند اما نمی‌توان نام آنها را موسیقی زیرزمینی گذاشت چراکه موسیقی زیرزمینی تعریف دیگری دارد؛ موسیقی زیرزمینی نوعی از موسیقی است که بچه‌هایی که در مرز آماتور و حرفه‌ای هستند، در آن اماکن موسیقی خود را تولید می‌کنند و در این میان تهیه‌کنندگان نخبه‌های آنها را شکار و روی آنها سرمایه‌گذاری می‌کنند. این تعریف استاندار موسیقی زیرزمینی است منتها در مملکت ما، موسیقی که بدون مجوز تولید می‌شود، موسیقی زیرزمینی یا غیرقانونی خوانده می‌شود!


ویدیو : فرشاد رمضانی: با بلیت مجانی، سلطان راک ساختند