شریعتمداری: در مذاكرات مسكو شركت نکنیم : حسین شریعتمداری در سرمقاله امروز(شنبه)‌كیهان ...


حسین شریعتمداری در سرمقاله امروز(شنبه)‌كیهان با انتقاد از برخورد غرب با مذاكرات، نوشت:حضور ما در مذاكرات مسكو، تامین نیاز دشمن به «مذاكره» است و بهتر آن كه در مذاكرات بعدی- چه مسكو و چه هر نقطه دیگر- شركت نكنیم. خبرگزاری ایسنا: حسین شریعتمداری در سرمقاله امروز(شنبه)‌كیهان با انتقاد از برخورد غرب با مذاكرات، نوشت:حضور ما در مذاكرات مسكو، تامین نیاز دشمن به «مذاكره» است و بهتر آن كه در مذاكرات بعدی- چه مسكو و چه هر نقطه دیگر- شركت نكنیم.

 در این نوشتار كه با عنوان «چاره كار،توقف مذاكرات» منتشر شده، آمده است:

از اجلاس دو روزه بغداد و مذاكرات فشرده تیم هسته ای كشورمان با نمایندگان 1+5 اگرچه هنوز گزارش رسمی و اطلاعات دقیقی منتشر نشده است و طرفین درباره نتایج به دست آمده و یا بن بست های احتمالی به كلی گویی بسنده كرده اند ولی شواهد موجود و برخی از اظهارنظرهای پیرامونی حكایت از آن دارند كه آمریكا و متحدانش- مخصوصا انگلیس- از اجلاس بغداد و پیش از آن، اسلامبول 2 و نیز مذاكرات بعدی در مسكو تامین نیاز سیاسی خود در شرایط بحران زده كنونی غرب را دنبال می كنند تا آنجا كه می توان گفت برخی از كشورهای گروه 1+5 مذاكره را فقط برای مذاكره می خواهند و نه حل مسائل فیمابین و یا ذوب شدن «یخ های مصنوعی» كه طی 10 سال گذشته در فضای چالش هسته ای با ایران اسلامی پراكنده اند.

اگر ماجرا اینگونه باشد- كه شواهد نشان می دهد اینگونه است- موافقت ایران با ادامه مذاكرات در مسكو و یا هر نقطه دیگر جهان نیاز به بازنگری و تجدیدنظر جدی دارد و بیم آن می رود كه ادامه مذاكرات، دستكم بدون تنظیم و تدوین یك چارچوب كاری -MODALITY- و الزام طرفین به حركت در بستر آن، بازی در زمین دشمن باشد. چرا...؟!

1- گروه كشورهای 1+5 و پیش از آن تروئیكای اروپایی شامل فرانسه، آلمان وانگلیس برای اولین بار بعد از نزدیك به 10 سال چالش هسته ای با ایران- از سال 2003 تاكنون- در اجلاس «اسلامبول2» برخی از خطوط قبلا قرمز! اعلام شده خود را تغییر دادند. به عنوان مثال با اظهارنظرهایی محتاطانه و بعضا دوپهلو، غنی سازی اورانیوم تا 5 درصد را بخشی از حق هسته ای ایران دانستند و خانم اشتون كه نمایندگی 1+5 را برعهده داشت، از هرگونه اظهارنظری كه فضای تفاهم و همكاری را تحت تاثیر قرار بدهد جلوگیری كرد تا آنجا كه یادداشت «ژاك اودیبر» نماینده فرانسه را كه به روند نرم نشست، اعتراض داشت با بی اعتنایی محسوس نادیده گرفت و نماینده روسیه كه ظاهرا از توافق قبلی همكاران آمریكایی و اروپایی خود بی خبر بود و در آغاز نشست، سازی ناسازگار با روند اجلاس كوك كرده بود! بعد از پایان جلسه در ملاقات با آقای دكتر جلیلی عذر تقصیر آورده و اظهاراتش را تاكتیكی! دانست.

این جا به جایی خطوط قرمز كه با توجه به مقاومت سرسختانه و پرصلابت ایران در مقابل باج خواهی و زورگویی غرب دور از انتظار به نظر نمی رسید در محافل دیپلماتیك و از جمله در ایران اسلامی نشانه هایی از تغییر راهبردی- و نه تاكتیكی- آمریكا و متحدانش در برنامه هسته ای كشورمان ارزیابی شد و این تلقی را در پی داشت كه 1+5 در اجلاس بغداد نیز روندی مشابه اجلاس اسلامبول2 را دنبال خواهد كرد.

2- درباره اهمیت جابه جایی خطوط به اصطلاح قرمز! آمریكا و متحدانش در نشست اسلامبول2 باید توجه داشت كه طی نزدیك به 10 سال گذشته هرگاه حریف غربی بر ضرورت «اعتمادسازی» از جانب ایران تاكید می كرد، منظور و ترجمه اعلام شده آن، این بود كه جمهوری اسلامی ایران تمامی فعالیت هسته ای خود را متوقف كند. این درخواست باج خواهانه در اجلاس 2004 لندن از سوی تروئیكای اروپایی -انگلیس، فرانسه و آلمان- با صراحت از تیم هسته ای وقت كشورمان خواسته شده بود!

 و در پی اعلام همین درخواست بود كه جمهوری اسلامی ایران فعالیت های هسته ای خود را كه بعد از اجلاس اكتبر 2003 تهران به حالت تعلیق درآورده بود با فعال كردن كارخانه UCF اصفهان -تبدیل كیك زرد به هگزا فلوئور اورانیوم UF6- از سرگرفت. بعد از این اقدام كه به درستی نشان دهنده بی اعتمادی به حریف و ترفند فریب غرب در مذاكرات بود، آمریكا و متحدانش پرونده هسته ای ایران را برخلاف نص صریح بند «C» از ماده 13 اساسنامه آژانس به شورای امنیت سازمان ملل فرستادند.

3- اجلاس بغداد با خوش بینی یاد شده و برگرفته از اجلاس اسلامبول 2 برگزار شد و هر چند كه طرفین با تفاوتی كم و بیش از كلیات آن ابراز رضایت كرده اند ولی شواهد و قرائن موجود و اظهارنظر برخی از دیپلمات های حاضر در اجلاس و مقامات عالی رتبه كشورهای متبوع آنها حكایت از آن دارد كه؛ آمریكا و اعضای اروپایی گروه 1+5 علی رغم تظاهر به همكاری و حركت در بستر NPT و پادمان های مربوطه كه در اجلاس اسلامبول2 وعده داده بودند، بار دیگر درخواست های غیرقانونی و باج خواهانه پیشین را- این دفعه با ادبیاتی تقریبا متفاوت- مطرح كرده اند و در سوی دیگر، تیم هسته ای جمهوری اسلامی ایران با صلابت مثال زدنی و درخور تحسین و با ارائه دلایل و اسناد مستحكم فنی و حقوقی بر حقوق و بایسته های هسته ای ایران اسلامی تاكید ورزیده و كمترین اجازه باج خواهی به حریف نداده است.

4- یكی از اصلی ترین مباحث مطرح شده در اجلاس- به قول دكتر جلیلی، ناتمام مانده- بغداد كه طرفین با ادبیاتی متفاوت به آن پرداخته اند بحث درباره غنی سازی 20 درصدی اورانیوم بوده است.خانم كاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا كه مدیریت -ظاهری- نشست را برعهده دارد بعد از پایان اجلاس به خبرنگاران می گوید؛ «ما درباره غنی سازی 20 درصدی مذاكره كردیم و البته حالا نمی خواهم دراین زمینه وارد جزئیات شوم».

 اما برخی دیگر از دیپلمات های آمریكایی و اروپایی مرتبط با 1+5 دراین باره توضیح بیشتری داده اند كه روزنامه آمریكایی «لس آنجلس تایمز» و روزنامه انگلیسی «دیلی تلگراف» در شماره دیروز خود به آن اشاره كرده اند. روزنامه لس آنجلس تایمز به نقل از «دیپلمات های دست اندركار مذاكرات بغداد» می نویسد؛ «گروه 1+5 خواستار توقف غنی سازی 20درصدی اورانیوم از سوی ایران شده و در مقابل اعلام كرده است كه چنانچه ایران با این پیشنهاد موافقت كند، 1+5 سوخت راكتور تحقیقاتی تهران را تامین خواهد كرد» روزنامه انگلیسی دیلی تلگراف خبری با همین مضمون را از قول دیپلمات ها نقل می كند با این تفاوت كه می نویسد «چنانچه ایران غنی سازی 20 درصد را متوقف كند كشورهای 1+5 راههای تامین سوخت راكتور تهران را تسهیل- و نه تامین- خواهند كرد»!

این پیشنهاد در حالی ارائه می شود كه پیش از این، جمهوری اسلامی ایران خواستار خرید اورانیوم 20درصد غنی شده برای تامین سوخت راكتور تهران بود ولی گروه 1+5 از آن امتناع كرد و دانشمندان هسته ای كشورمان برای تامین نیاز دارویی بیماران خاص ناچار به تولید اورانیوم 20 درصدی شدند. اكنون باید از 1+5 پرسید؛ آیا معاهده NPT و پادمان های مربوطه تولید اورانیوم 20 درصدی را برای كشورهای عضو ممنوع كرده است؟ پاسخ این سوال منفی است. جالب -بخوانید تأسف آور و نشانه پررویی- آن كه كشورهای 1+5 توقف تولید اورانیوم 20 درصدی را گامی از سوی ایران در راستای «اعتمادسازی»!

 می دانند كه نیازی به گام متقابل ندارد! به بیان دیگر؛ ایران اورانیوم 20 درصدی كه خود تولید كرده است را به حریف واگذار كند و آنها در قبال این اقدام، راههای خرید دوباره آن را برای ایران تسهیل كنند! مسخره نیست؟! این درخواست به اندازه ای مضحك است كه داد روزنامه آمریكایی كریستین ساینس مانیتور را نیز درآورده و می نویسد؛ «امیدی به پیشرفت در مذاكرات بغداد دیده نمی شود» و توضیح می دهد كه؛ «كشورهای غربی فهرستی از درخواست های خود را به ایران ارائه كرده اند ولی در مقابل حاضر به دادن هیچ امتیازی نیستند و درباره كاهش تحریم ها هیچ تعهدی نمی دهند»!

5- بخش دیگری از مذاكرات بغداد كه از سوی دیپلمات های غربی به بیرون درز كرده و بعضا با صراحت از جانب مقامات بلندپایه كشورهای متبوع آنها مطرح شده است را می توان در اظهارنظرهای جداگانه خانم «هیلاری كلینتون» وزیرخارجه آمریكا و «ویلیام هیگ» وزیر خارجه انگلیس، دید؛كلینتون می گوید؛ «واشنگتن در تلاش است تا ضمن حفظ فشار بر ایران، در مذاكرات ژوئن اختلافات هسته ای خود با این كشور را كاهش دهد»!

و ویلیام هیگ نیز اظهاراتی مشابه خانم كلینتون دارد. ترجمه صریح تر و بیرون از تعارفات دیپلماتیك این اظهارات كه كاترین اشتون نیز با ادبیات دیگری در اجلاس بغداد به آن اشاره داشته، آن است كه تحریم های ناشی از قطعنامه های شورای امنیت به این شورا مربوط است و در حوزه مذاكرات نیست و تحریم های یكجانبه نیز به آمریكا مربوط می شود و بیرون از محدوده مذاكرات است!! كه باید پرسید؛ پس مذاكرات برای چیست و ایران چه نیازی به این مذاكرات دارد كه ناچار به شركت در آن باشد؟!

6- گروه 1+5 آشكارا از تن دادن به یك چارچوب كاری برای مذاكرات - مدالیته- طفره می رود، زیرا این چارچوب در صورت تدوین كه تیم هسته ای كشورمان با هوشمندی اصرار بر آن دارد، مذاكرات را در بستری تعریف شده پیش می برد. توضیح آن كه مدالیته در فرهنگ سیاسی و روند شناخته شده مذاكرات از دو ویژگی تعیین كننده برخوردار است. اول این كه در مقابل هر گام یكی از طرفین مذاكره، ما به ازاء و گام متقابل را تعریف می كند و دوم آن كه هدف نهایی یعنی فرآیند مذاكرات را به وضوح روشن كرده و آدرس می دهد. 1+5 اما از آنجا كه مذاكره را فقط برای مذاكره می خواهد تاكنون به تدوین مدالیته كه قانون شناخته شده مذاكرات است تن نداده است. گفتنی است كه از اجلاس اكتبر 2003 تهران تا اجلاس لندن، مذاكرات ایران و غرب تابع هیچ چارچوب تعریف شده ای نبود و به همین علت، حریف غربی هر بار، ساز جدیدی كوك می كرد (فقدان تعریف گام های متقابل) و در حالی كه موضوع مذاكرات حل مسائل فیمابین بود، در اجلاس لندن با صراحت اعلام كرد مطمئن ترین تضمین ایران، آن است كه به طور كامل از فعالیت هسته ای دست بردارد (فقدان تعریف مشخصی از هدف نهایی و فرآیند).

7- و اما چرا آمریكا و متحدانش، مذاكره را فقط برای مذاكره می خواهند؟ پرسشی است كه پاسخ آن در این محدوده نمی گنجد و نوشته جداگانه ای می طلبد و در این وجیزه تنها می توان به نیاز آمریكا و متحدانش برای كنترل قیمت نفت، پیشگیری از ورود شوك ویرانگر به اقتصاد در حال سقوط غرب، یافتن راهی برای برون رفت و یا كاستن از آسیب جدی و شوك سنگینی كه انقلاب های اسلامی منطقه و از دست رفتن عقبه استراتژیك آمریكا و متحدانش در پی داشته است، انتخابات ماه نوامبر ریاست جمهوری آمریكا و... اشاره كرد.

8- و بالاخره، با این روال كه فقط به بخشی از آن اشاره شد، از هم اكنون می توان حدس زد كه مذاكرات مسكو نیز، دستاوردی به دنبال نخواهد داشت و اگر قرار باشد مذاكرات در این بستر صورت پذیرد- كه شواهد اینگونه نشان می دهند- حضور ما در مذاكرات مسكو، تامین نیاز دشمن به «مذاكره» است و بهتر آن كه در مذاكرات بعدی- چه مسكو و چه هر نقطه دیگر- شركت نكنیم.

در این باره، باز هم خواهیم نوشت.


ویدیو : شریعتمداری: در مذاكرات مسكو شركت نکنیم