روایتی دهشتناك از قلب دارالخلافه داعش :    اخبار  بین الملل -  روایتی دهشتناك ...



داعش , اخبار داعش , داعش در ایران

 

 اخبار  بین الملل -  روایتی دهشتناك از قلب دارالخلافه داعش

«یورگن تودنهوفر» نخستین خبرنگاری است كه به میان اعضای داعش رفته و زنده بازگشته‌است

یورگن تودنهوفر، خبرنگار آلمانی، به‌طور خودخواسته ١٠روز را با شبه‌نظامیان گروه داعش گذراند. آن هم در موصل عراق که مرکز حکمرانی این شبه‌نظامیان تروریست محسوب می‌شود. تودنهوفر اولین خبرنگار غربی است که به میان اعضای داعش رفته و زنده بازگشته تا داستانش را روایت کند.

 

نکته جالب این‌که تودنهوفر خودش با برقراری تماس با شبه‌نظامیان داعش، مقدمات سفر خود به عراق و حضور در میان اعضای داعش را فراهم کرد. خودش در گفت‌وگویی با شبکه الجزیره گفته است: «ما برای هر آلمانی که به عضویت داعش درآمده بود نامه نوشتیم. بیشتر از ٨٠نفرشان را توانستیم در فیس‌بوک پیدا کنیم. از آنها درخواست مصاحبه کردم. مصاحبه درباره این‌که چرا آلمان را برای پیوستن به داعش ترک کردند.» درخواست‌های تودنهوفر بی‌جواب نماند. حداقل ١٥نفر به او جواب دادند. یکی از آنها به او گفت که آنها اجازه ندارند از طرف داعش صحبت کنند اما می‌تواند او را به یکی از اعضای بخش رسانه‌ای داعش معرفی کند.


٧ماه گذشت و در تمام این مدت تودنهوفر مشغول مذاکره با این فرد بود. آنها حداقل ٢٠ساعت باهم صحبت کردند. در خلال مذاکرات آنها درخصوص مسائل و مشکلات ایدئولوژیک، شرایط جنگ و سربریدن جیمز فولی صحبت کردند. تودنهوفر از آنها تضمین جانی نیز می‌خواست. او نمی‌خواست سفرش به عراق سفر آخرتش باشد. وانگهی دوست داشت زنده بازگردد تا آنچه را دیده روایت کند. با خودش می‌گفت تنها زمانی به عراق خواهد رفت که تضمینی واقعی برای جانش به او ارایه شود.


با خودش می‌گفت شاید این‌بار آنها بخواهند روششان را تغییر دهند چون کشتن یک خبرنگار حقیقتا کار درستی نیست. شخصی که با تودنهوفر مذاکره می‌کرد در نهایت قبول کرد به او تضمین جانی بدهد. تودنهوفر می‌گوید: نمی‌دانستم می‌توانم به او اعتماد کنم یا نه. آیا می‌تـوان به کاغذی که او به من می‌دهد که مهری روی آن است اعتماد کرد؟ ممکن بود جعلی باشد. در نهایت بعد از ساعـت‌ها گفت‌وگو به او اعتماد کردم. با خودم فکر کردم چرا آنها باید چندین‌ماه را صرف مذاکره با من کنند آن هم فقط برای این‌که مرا بگیرند و سرم را ببرند. اصلا منطقی نبود. نهایتا قبول کردم.»


تودنهوفر پیشتر درخصوص عقایدش با آنها صحبت کرده بود. آنها می‌دانستند که او قبلا با اسد دیدار کرده و نگاهش درباره داعش نگاه مثبتی نیست. حتی یک‌بار زمانی که به فرد مذاکره‌کننده گفته بود «من طرف شما نیستم.» آن فرد پاسخ داده بود: «می‌دانم. ما مشکلی نداریم. ما به عقاید تو اهمیتی نمی‌دهیم. ما می‌خواهیم تو آن‌ چیزی را که می‌بینی روایت کنی، همین.»


سفر به موصل
سرانجام تودنهوفر به عراق سفر کرد و در نهایت خودش را به موصل که مرکز فرماندهی و خلافت داعش در عراق است رساند. شرایط در عراق گاهی اوقات سخت می‌شد. گاهی اوقات خبری از آب‌وغذا نبود چون اعضای داعش خانه‌هایی را برای سکونت انتخاب می‌کردند که هیچ‌کسی فکرش را نمی‌کرد مسکونی باشند. چون آنها ‌باید از ترس ماهواره‌های جاسوسی آمریکا و بمب‌افکن‌هایش مخفی می‌شدند. تودنهوفر به یاد می‌آورد که زمانی که یکی از هواپیماهای بدون‌سرنشین آمریکایی یکی از اعضای داعش که با آنها بود را شناسایی و شروع به بمباران کرد. گاهی با خودش فکر می‌کرد که اگر اعضای داعش او را نکشند ترکش بمب‌های نیروهای ائتلاف او را خواهد كشت!


تودنهوفر بعد از چند روز اقامت در موصل به رقه در سوریه رفت. قرار بود ٣روز قبل به رقه بروند. وقتی به رقه رسیدند متوجه شدند محل اقامتشان توسط بمب‌افکن‌های ارتش روسیه تخریب شده است. تودنهوفر به یاد می‌آورد که عبور از مرز عراق و سوریه بسیار ترسناک و دلهره‌آور بود. لب مرز چندین روز برای عبور صبر کردند.

 

در مرز تیراندازی می‌شد و سرانجام مجبور شد برای عبور از مرز ١٠٠٠متر را بدون توقف و با همراه داشتن همه تجهیزاتش بدود تا تیراندازها نتوانند او را هدف بگیرند. آن ١٠٠٠متر برایش به اندازه یک عمر طولانی شده بود، البته آنچه  موجب می‌شد او از پای نایستد ترس از تک‌تیراندازانی بود که بر بالای برج‌های دیده‌بانی او را نشانه رفته بودند.


تودنهوفر مدت زیادی را نیز صرف مباحثه با اعضای داعش کرد. او پیش از این‌که به میان اعضای داعش برود بارها و بارها قرآن را خوانده بود و حالا در میان اعضای داعش مدام آنها را سوال‌پیچ می‌کرد. از آنها درباره ارزش رحم و عطوفت در اسلام می‌پرسید. در این خصوص سوال می‌کرد که چون در رفتار آنها هیچ رحم و عطوفتی نمی‌دید. چیزی که او هرگز نمی‌توانست درکش کند اشتیاق اعضای داعش برای پاکسازی دینی و مذهبی بود. آنها هرکسی که به باور آنها ایمان نداشت را می‌کشتند. آنها حتی کسانی را که با دموکراسی موافق بودند را نیز از دم‌تیغ می‌گذراندند چون معتقد بودند که نباید قانون انسان را در مقابل قانون خداوند قرار داد.


مباحثه با اعضای داعش بسیار دشوار بود. خصوصا وقتی درباره تعداد افرادی که آنها آماده کشتنشان هستند صحبت می‌کردند سخن گفتن خیلی دشوار می‌شد. آنها سخن از صدها‌میلیون نفر به میان می‌آوردند! برای کشتن این تعداد آدم خیلی اشتیاق داشتند و تودنهوفر حقیقتا نمی‌توانست این مسأله را درک کند.


مشکل دیگری که تودنهوفر با آن مواجه بود سانسور بود. گاهی اوقات به او اجازه فیلمبرداری نمی‌دادند، البته در بسیاری اوقات ممانعتشان به دلایل امنیتی بود. مثلا اجازه نمی‌دادند از درون اتومبیل فیلم بگیرد چون ممکن بود جلب توجه کند. آنها یک روز حدود ٨٠٠ عکسی که تودنهوفر برداشته بود را بررسی کردند و حدود ٩عکس را حذف کردند.

 

دلیلشان این بود که در این ٩عکس اعضای خانواده‌های داعش هستند و ممکن است شناسایی شوند. تودنهوفر به یاد می‌آورد که ٣ چیز در مدت زمانی که با اعضای گروه داعش وقت می‌گذراند نظرش را جلب کرده بود. نخست این‌که قدرت داعش خیلی بیشتر از آن چیزی است که تصور می‌شود. آنها بر منطقه‌ای وسیع در عراق و سوریه تسلط دارند. مناطقی که بزرگتر از مساحت کشور انگلیس است. هر روز صدها نفر مشتاقانه از نقاط مختلف جهان به داعش ملحق می‌شدند و همه آنها اشتیاق عجیبی برای کشتن داشتند. اشتیاقی که هرگز در دیگر مناطق جنگی مشابهش را ندیده بود.


نکته دوم که توجه تودنهوفر را به خود جلب کرده بود و بسیار ذهنش را آزار می‌داد اشتیاق عجیب داعش برای پاکسازی دینی و مذهبی بود. آنها در این خصوص چنان اشتیاق و انگیزه‌ای داشتند که قابل توصیف نبود و این مسأله تودنهوفر را می‌ترساند و نکته سوم این‌که تودنهوفر در این سفر دریافته بود که استراتژی کشورهای عضو ائتلاف برای مبارزه با داعش کاملا اشتباه است. می‌دانست که با این بمباران‌ها هدف نهایی هرگز به دست نخواهد آمد.

 

کما این‌که این استراتژی در افغانستان نیز موفق نبود و در عراق نیز به‌جایی نرسید. این حملات منجر به کشته شدن انسان‌های بی‌گناه و غیرنظامی می‌شود و این خود تروریسم تولید می‌کند چراکه این امکان وجود دارد که غیرنظامیانی که اعضای خانواده‌شان کشته شده‌اند برای انتقام گرفتن به گروه‌های تروریسی بپیوندند.


تودنهوفر با خود فکر می‌کرد که باید این استراتژی را عوض کرد. با اعتقاد او باید بمباران‌ها متوقف شود. دلیلی ندارد که یک عده کشور از آن سر دنیا بیایند و بر سر یک کشور عربی بمب بریزند. به اعتقاد او سنی‌های عراق می‌توانند در مبارزه با داعش نقشی کلیدی بازی کنند. آنها یک‌بار در‌ سال ٢٠٠٧ با داعش جنگیده‌اند اگرچه در آن زمان داعش تا این اندازه قدرتمند نبود. سنی‌های عراق باید به کمک دولت مرکزی عراق بروند. باید پذیرفته و متحد شوند. تنها یک عراق متحد است که می‌تواند با داعش بجنگد و تا زمانی که این اتفاق رخ ندهد غرب نمی‌تواند با این بمباران‌ها داعش را شکست دهد. تنها کشورهای منطقه و اعراب می‌توانند داعش را شکست دهند، البته این مسیری طولانی است که باید پیموده شود.


سفر «یورگن تودنهوفر»، خبرنگار مستقل آلمانی به قلب داعش سفری دشوار و خطرناک بود، اما در عین‌ حال دریچه‌ای را برای مشاهده چهره داعش گشود. تودنهوفر در یاد‌داشت‌های خود درخصوص سفرش به موصل می‌نویسد: اوضاع در این‌جا به شکل هولناکی عادی است. ١٣٠‌هزار مسیحی از این شهر خارج شده‌اند، شیعیان فرار کرده‌اند و بسیاری هم به قتل رسیده‌اند اما شهر هنوز پا برجاست و مردم در حقیقت ثباتی را که دولت‌ اسلامی برایشان ایجاد کرده‌ را دوست دارند. با این حال بسیاری از آنها کاملا وحشت‌زده‌اند چرا که مجازات شکستن قوانین سختگیرانه دولت‌ اسلامی بسیار شدید است.


تودنهوفر به نقل از رهبران داعش می‌نویسد آنها تنها با ٣٠٠نفر موصل را در دست گرفتند. هرچند نیرو‌های ارتش عراق در موصل به ٢٠‌هزار نفر می‌رسید. یک‌ عضو جوان داعش در این‌باره به تودنهوفر گفت: «فقط ٤روز طول کشید تا موصل را بگیریم» او در پاسخ به این خبرنگار آلمانی که پرسیده بود «شما تنها با ٣٠٠نفر ٢٠‌هزار نظامی عراقی را ظرف ٤روز مغلوب کردید؟» گفت: «ما به یک‌باره به همه آنها حمله نکردیم. ما خط‌مقدم آنها را به سختی مورد حمله قرار دادیم و از حملات انتحاری نیز استفاده کردیم. پس از آن دیگران به سرعت فرار کردند.»


تودنهوفر در ادامه گفت: «هنگامی که در محل نیرو‌گیری داعش مستقر بودم هر روز ٥٠عضو تازه به جمع آنها اضافه می‌شد و من درخششی را که در چشمانشان می‌دیدم باور نمی‌کردم. این‌طور به نظر می‌رسید که به سرزمین موعود آمده باشند و گویی برای راه راست می‌جنگند.» «آنها آدم‌های احمقی نبودند. یکی از آنها به تازگی مدرک حقوق خود را گرفته بود و یک پیشنهاد کاری مناسب را رد کرده ‌بود تا به عضویت داعش در‌آید و بجنگد. ما جنگجویانی را از اروپا و آمریکا دیدیم. یکی از آنها از نیوجرسی آمده بود. باور می‌کنید مردی از نیوجرسی سفر کند تا برای داعش بجنگد.»


تودنهوفر در جریان سفر خود با یک کودک‌ داعشی ١٣ساله ملاقات کرد که یک کلاشینکف در دست داشت. مردانی را دید که در عملیات‌ها کمربند‌های انتحاری بر تن می‌کنند و با یکی از اسرای کرد داعش دیدار کرد که هرچند مدعی شد داعشی‌ها او را شکنجه نکرده‌اند با این حال چهره‌اش داستانی متفاوت روایت می‌کرد.

 

این اسیر کرد در جریان گفت‌وگویی که با حضور چندین شبه‌نظامی داعش صورت گرفت عنوان کرد نمی‌داند چه بر سرش خواهد آمد و گفت: «خانواده‌ام حتی نمی‌داند که من هنوز زنده‌ام. من امیدوارم که به‌زودی بخشی از زندانیان با یکدیگر مبادله شوند.» یکی از مهم‌ترین بخش‌های سفر تودنهوفر به مناطق تحت کنترل داعش، مصاحبه او با یک تروریست آلمانی بود که به نمایندگی از سردمدار داعش سخن می‌گفت. او در پاسخ به این سوال که آیا داعش قصد دارد روزی به اروپا بیاید، گفت: «ما روزی اروپا را فتح خواهیم کرد.

 

پرسشی در مورد این‌که آیا اروپا را تسخیر خواهیم کرد بی‌مورد است و مسأله اصلی این است که این امر کی محقق خواهد شد. اما این اتفاق حتمی است. برای ما چیزی به‌عنوان مرز وجود ندارد و ما تنها خط‌مقدم داریم. اروپا باید بداند زمانی که ما از راه برسیم چندان خوش‌رفتار نخواهیم بود و با سلاح‌هایمان می‌آیم و هرکس با ما بیعت نکند یا مالیات اسلامی پرداخت نکند کشته خواهد شد.» او در پاسخ به مبارزه جمعیت ١٥٠میلیونی شیعیان گفت: «برای ما اهمیت ندارد که ١٥٠‌میلیون باشند یا ٢٠٠  یا ٥٠٠ میلیون. ما همه را خواهیم کشت.»


تودنهوفر سپس از او می‌پرسد که آیا واقعا تصور می‌کند گردن‌زدن و برده‌داری نشانه پیشرفت بشریت است؟ و او پاسخ می‌دهد «برده‌داری کاملا نشان‌دهنده پیشرفت است. تنها انسان‌های نادان بر این باورند که در بین مسیحیان و یهودیان برده‌داری وجود ندارد. امروز زنانی تحت سخت‌ترین شرایط چاره‌ای جز تن‌فروشی ندارند. من معتقدم برده‌داری کمک بزرگی برای ما محسوب می‌شود و ما به برده‌داری و گردن‌زنی ادامه خواهیم داد.

 

این بخشی از آیین ماست و بسیاری از بردگان نیز پس از بیعت با ما آزاد شدند.» این سخنگوی داعش همچنین درخصوص بریدن سر «جیمز فولی»، خبرنگار آمریکایی گفت: «مردم باید درخصوص سرنوشت جیمز فولی فکر کنند. او به خاطر این کشته نشد که ما جنگی را آغاز کردیم. او به خاطر خودداری دولتش از هرگونه کمک به او کشته شد.»


تودنهوفر درخصوص تجربه‌اش از حضور در بین اعضای داعش می‌گوید: «فکر می‌کنم داعش خطرناک‌تر از تصور رهبران اروپایی است. آنها به نبرد خود اعتقاد دارند و خود را برای بزرگترین پاکسازی مذهبی که جهان به خود دیده‌ است آماده می‌کنند.»


 اخبار بین الملل  - شهر وند


ویدیو : روایتی دهشتناك از قلب دارالخلافه داعش