خدایا كمك كن خــودم را گـم نكنــم : در سالی كه تعداد كنسرت های پاپ و آلبوم ...
در سالی كه تعداد كنسرت های پاپ و آلبوم های منتشر شده در بازار موسیقی ، پیشرفت قابل توجهی را در مقایسه با همه سالهای بعد از انقلاب به خود دید، «رگ خواب» با اختلافی فاحش ، لقب پر فروشترین «آلبوم سال» را از آن خود كرد تا محسن یگانه خیلی زود خودش را به عنوان یك نابغه موسیقی به جامعه هنری كشور معرفی كند. در سالی كه تعداد كنسرت های پاپ و آلبوم های منتشر شده در بازار موسیقی ، پیشرفت قابل توجهی را در مقایسه با همه سالهای بعد از انقلاب به خود دید، «رگ خواب» با اختلافی فاحش ، لقب پر فروشترین «آلبوم سال» را از آن خود كرد تا محسن یگانه خیلی زود خودش را به عنوان یك نابغه موسیقی به جامعه هنری كشور معرفی كند. قبل از انتشار این آلبوم گفتوگوی مفصلی با این خواننده در «زندگی ایده آل» چاپ شد كه اتفاقاتی ناخواسته ، باعث دلخوری این خواننده شد و به همین خاطر او چندان مایل به گفتوگو با ایده آل نبود اما توضیحات ما توانست او را قانع كند تا بالاخره در ساعت 2 شب روزی كه از كنسرت خارج از كشورش برگشته بود ، در آتلیه بابك مانی ، عكاس خوش ذوق و حرفه ای «زندگی ایده آل» پای صحبتش بنشینیم.
در خانه محسن یگانه مردسالاری حاكم است یا زنسالاری؟
كمی مردسالاری حاكم است. دروغ نمیتوانم بگویم و اینكه ما با هم تفاهم داریم ولی آن طرف ماجرا هم همیشه هست كه من حرف همسرم را روی چشمم میگذارم. خواستهای همسرم از من، همیشه اولویت كارهای من هستند.
آلبوم سال
بزرگترین ایراد آلبوم «رگ خواب» از نظر خودت چه بود؟
رگ خواب ایراد زیاد داشت ولی در مقابل نكات مثبت آلبوم، حرفی برای گفتن نداشت. هر چقدر تو كار خوب ارائه بدهی، نگاهها و توجهات به ایرادهای هر چند كوچك، بیشتر میشود یعنی آن قسمت خالی لیوان بیشتر دیده میشود ولی شاید بزرگترین ایراد آلبوم من، صدا و آن حس خواندن من بود كه بهخاطر حساسیت و وسواس زیاد دیگر چیزی از آن باقی نمانده بود. به هر حال وقتی یك كار را 10 بار میخوانی، دیگر آن حس و حال اول را نخواهد داشت.
عجیبترین واكنشی كه در مورد آلبوم رگ خواب در طول سال دیدی چه بود؟
این بود كه صبح روزی كه آلبوم پخش شده بود، برای خرید بیرون زدم و در همان لحظه یك تاكسی سبز كه یك پسر جوان پشت رل نشسته بود ترانه «بمون» آلبوم را با بلندترین صدای ممكن گوش میكرد و آن لحظه برای من هیجانانگیزترین لحظه سال بود.
سقف آرزوهای تو با 7 سال پیش چه فرقی كرده؟ آن زمان بزرگترین آرزوی تو چه بود و حالا چیست؟
زیاد اهل آرزو كردن نبودم و الان هم نیستم ولی همیشه من وقتی كه میخواهم یك كاری را شروع كنم، بدترین حالت آن را میبینم. در مورد 7 سال پیش، ماجرا از این قرار بود كه من در حال درس خواندن بودم و دوست داشتم در درسم موفق شوم و در كنار درس، موسیقیای را كه شروع كردهام را ادامه بدهم و به جایی برسانم. قرار نبود از اول سوپراستار بشوم ولی یكسری تخیلات در ذهنم داشتم كه آرزو نبود و فقط تخیل بود. خودم را روی استیج تصور میكردم و جالب اینجا بود كه هرگز و هیچوقت تصور درست و نزدیكی از آن لحظه نداشتم. نمیتوانستم تصویر آن اتفاق را در ذهنم بسازم. بدترین حالت هم این بود كه من در درسم موفق نمیشوم و در یك كافی شاپ، نشستهام و از صبح تا شب میخوانم و با 50-40 هزار تومان روزانه زندگی كنم. این اعتراف تلخی است ولی بابت همین اعتراف تلخ هم بهخودم افتخار میكنم. الان اتفاق غیرقابل تصوری برای من افتاده كه اصلا نمیتوانستم در گذشته به آن فكر كنم. خیلی بالاتر از تخیلات من بود.
بزرگترین حسرت زندگی محسن یگانه در این 25 سال زندگیاش چه بوده؟
فقط زمان، چون این زمان است كه همه اتفاقات را ایجاد میكند. خود تو اگر به خاطرات خوب 6 سال پیش خودت فكر كنی دلت نمیگیرد؟ من هم چون توجهم به این موضوع خیلی بیشتر از بقیه است، بیشتر اذیت میشوم.
برسیم به ماجرای سوء تفاهمی كه پس از چاپ مصاحبه تو در «زندگی ایدهآل» و آن تیتر بهوجود آمد. در سایت هواداران تو اتفاق خوبی در مورد آن ماجرا نیفتاد. در مورد آن اتفاق بگو و همه حسهایی كه داشتی.
طرفدار من به كسی اجازه نمیدهد كه به من توهین كند. همان طور كه من اجازه نمیدهم كسی به طرفدار من توهین كند. آن حركت ایدهآل یك توهین به من بود حتی اگر آن اشتباه ناخواسته صورت گرفته باشد. من برخلاف تو اصلا حق را به شما نمیدهم و خودم را كاملا محق میبینم در این مورد. بحثها و اتفاقاتی كه در سایتهای هواداری من افتاده و حملههایی كه به زندگی ایدهآل شده را یك واكنش كاملا معمولی میدانم. یك عكسالعمل در قبال یك عمل. این چیز عجیبی نیست. ایدهآل اشتباه كرد این اتفاق برای من افتاد و هواداران من هم كه جزئی از خانواده من هستند بهشان برخورد. من حق را به آنها میدهم. چون اشتباه از سوی شما سرزده بود.
هواداران تو حق دارند كه از تو حمایت كنند ولی میخواهم خطاب به هوادارانت چیزی بگویی كه آنها بفهمند كه دیگر دلخوریای نمانده و ما میخواهیم جبران كنیم.
میخواهید جبران كنید؟ عذرخواهی از این اتفاق خیلی راحت است. من خودم وقتی احساس میكنم كه اشتباه كردهام، وقتی به این نتیجه برسم كه حق با طرف مقابل است، با تمام غروری كه داشتم خودم پیش قدم شدهام و عذرخواهی كردهام چون اعتقاد دارم كه قبول كردن اشتباه جرات میخواهد ولی اگر شما میدانید كه اشتباهی از طرف «ایدهآل» صورت گرفته، من هنوز عذرخواهی رسمی شما را در مجلهتان ندیدهام.
یك جمله عذرخواهی در ایدهآل هم باعث آرامتر شدن من و هوادارانم میشود و هم سندی است برای تكرار نشدن یك چنین سوءتفاهمهایی. هم شك و شبهات برای تكرار نشدنش از بین میرود. از دل طرفداران من هم در میآید.
یك دید مثبت دیگری كه ازدواج به من داد این بود كه من در 10 سال اخیر با خانواده خودم زیاد آبم در یك جوب نمیرفت و كلا با مادر و خواهرهایم مشكل داشتم. از خانواده خیلی فاصله گرفته بودم. ازدواج دوباره خانوادهام را به من برگرداند. حس خانواده داشتن را در من پررنگتر كرد چون من همیشه از خانواده فراری بودم چون درك متقابلمان تا حد زیادی كم شده بود ولی داشتن خانواده حس خوبی بود كه ازدواج دوباره آنرا در من زنده كرد
و اما ازدواج
ازدواج محسن یگانه چقدر در خوب بودن آلبومش نقش داشت؟
تمركز مرا در كار خیلی بالا برد. اگر شخص مناسبی را انتخاب كنی، در زندگی و كار، انگیزههایت عوض میشود. من وقتی همسرم وارد زندگیام شد، ماجرا برایم یك جور دیگر شد. برای كار كردن دوبله انرژی داشتم. با اینكه وقتی ازدواج میكنی دغدغههایت چند برابر میشوند ولی جالب است با اینكه دغدغههایت زیاد میشود همانقدر هم صبر تو بالاتر میرود. یك چیز مهم دیگر اینكه من به عشق، زیاد در زندگی اعتقاد ندارم. بهنظرم دوست داشتن بیشتر از عشق میتواند ماندگاری داشته باشد؛ در زندگیای كه صبح تا شب با آن درگیری. بعد از ازدواج نباید آدمها سعی كنند كه شبیه هم شوند. تو در زندگیات خیلی وقتهاست كه از خودت خسته میشوی. حالا به این فكر كن كه اگر همسرت هم مثل تو باشد و شبیه تو شده باشد، آن وقت از همه چیز و از زندگی خسته میشوی. ازدواج حس خانواده داشتن را در من پررنگتر كرد زیرا من درك متقابلمان تا حد زیادی كم شده بود ولی داشتن خانواده حس خوبی بود كه ازدواج دوباره آنرا در من زنده كرد.
داستان عاشق شدن محسن یگانه به كدام یك از ترانههایش نزدیكتر است؟
ای كاش این سوال را نمیپرسیدی. نمیتوانم به شما بگویم كه چند بار عاشق شدهام و چندبار حس تنفر از عشق به من دست داده ولی چند تراك دارم كه این ماجرا را با عمق و حس بالایی عنوان میكند، جوری كه خود من با هر بار شنیدن آن واقعا منقلب میشوم. یكی از این قطعات «بعد رفتنت» است كه كار را به علی لهراسبی واگذار كردم و او خوانده. یكی دیگر از این كارها هم «اما چقدر دیره» است كه هنوز منتشر نشده. این تراك از لحاظ مرتبط بودن با دنیای عاشقیهای من، عجیب و غریب است.
كدام یكی از ترانههای تو در لحظاتی متولد شدهاند كه محسن یگانه حال و روز خوبی نداشته و عاشق بوده و به هم ریخته؟
«بعد رفتنت» یكی از این كارها بوده. «سال كبیسه» هم این شرایط را داشته. یكی، دو تا از كارهای من هم بودهاند كه در لحظه تولد آنها من اساسی در بحران بودم و حال و روز خوشی نداشتم. مثل «آخه دل من» و «نشكن دلمو». واقعا آن روزها از همه چیز بریده بودم. اوج این بریدنها هم در «آیخدا» بود كه ربطی به عشق و عاشقی نداشت و كلا از همه چیز بریده بودم.
همسرت كدام یك از ترانههای تو را دوست دارد و همیشه آن را گوش میكند؟
بهنظرم «تابوت». چون یك جورهایی هم بهخودش مربوط است!
چه عوامل خارجیای به یك زندگی عاشقانه آسیب میزند؟
من قبل از جواب دادن به سوالت تاكید میكنم كه زندگی من خیلی هم عاشقانه نیست و بیشتر یك زندگی منطقی دارم تا عاشقانه. در كنار این منطق، عشق هم وجود دارد. فقط حرفهای بیرون میتواند یك زندگی خوب را خراب كند. خیلی بد است كه زندگیات تحتتاثیر حرفهایی باشد كه از بیرون وارد زندگیات میشود. یكی از اشتباههایی كه انجام دادم این بود كه محیط كارم را در خانه دایر كردم. این ماجرا لطمه بزرگی به زندگی من وارد كرد چون به هر حال 2 سطح كاملا صاف هم اگر صبح تا شب با هم در تماس باشند بالاخره اصطكاك بهوجود میآید و مشكلات شروع میشود.
محسن یگانه چقدر به بچه و فرزند فكر كرده و چقدر دوست دارد پدر شود؟
انشاالله 7 سال بعد. دختر و پسر هم فرقی نمیكند. فقط سالم بودنش مهم است. بعد از سالم بودن، كمی «پسر» را بیشتر دوست دارم. اسم «محمدرضا» را هم از همین حالا برایش انتخاب كردهام. اگر هم دختر شد اسمش را میگذارم «نگاه».
یك ایراد بزرگ از خودت بگو. به قول «معروف» بهخودتگیر بده!
من كلا این روزها خیلی به فكر سلامت خودم نیستم. خیلی مضحك است كه خودم آن را عنوان میكنم. میدانم این طور است و خودم زیاد به آن اهمیت نمیدهم. بیش از حد خیلی چیزها را در خودم میریزم ولی به مرور كینهای بودنم در حال از بین رفتن است. خوشحالم بابت این ماجرا.
آخر این مصاحبه و در آخر سالی كه آلبومت بهعنوان بهترین آلبوم سال انتخاب شده و موفقیتهای بزرگی را تجربه كردهای، دوست دارم كسی را كه بدترین ضربه را به تو در زندگیات زده حلال كنی. ازته دل. این اتفاق بهخودی خود میافتد. زندگی عجیب است. خیلی عجیب. من بهخصوص در این برهه از زندگیام كه در حال سپری كردنش هستم به عجیب بودن دنیا پیبردهام و با تمام وجود آن را درك كردهام. شاید نتوانی عمق جملهای را كه میخواهم به تو بگویم درست درك كنی ولی دنیا بهشدت كوچك است و من بیشتر در حال پی بردن به آن هستم. عمل و عكسالعمل خیلی از هم فاصله ندارند. پی بردن به این حقایق شاید قیمتش بالا باشد و بهای سنگینی شاید داشته باشد ولی بهنظر من میارزد. ما زندگی میكنیم كه این حقایق را درك كنیم تا نفهم از دنیا نرویم. میارزد كه در زندگی خیلی از سختیها را تحمل كنی. حلال كردن مترادف نبخشیدن است و زیاد با لفظ این كار موافق نیستم. در زندگی من آدمهای زیادی بودهاند كه به من ضربه زدهاند ولی من آرام آرام نگاهم به دنیا فرق كرده است.
روح محسن یگانه با كسب چه موفقیتهایی آرام میگیرد و به قولی ارضا میشود؟
چوب خط انداختن را دوست ندارم ولی این را هم به شما و هم به طرفدارانم میگویم كه موسیقی را زمانی كنار میگذارم كه از خودم راضی باشم. در راهی كه شروع كردهام و به عشق موسیقی بهترین دوران زندگیام را از دست دادهام، دوست دارم تا ته خط را بروم و تجربه كنم و به قولی منفجر كنم. تا جایی كه زورم میرسد و توانش را دارم. من فكر میكنم كه زورم زیاد است و اهل حرف هم نیستم. دوست دارم بهترین بودن مطلق را تجربه كنم. جوری كه كسی جرات نكند سمتم بیاید و بخواهد به مقایسه كارها بپردازد. روح من فقط در آن نقطه است كه آرام میگیرد.
تو به آرزوهایت در عشق رسیدی. چیزی كه در كارهای قبلی اولویت تو بوده و فضای كارهایت سرشار از تمی عاشقانه و حسی بوده. در كارهای بعدی منتظر چه فضاهایی در ترانههای تو خواهیم بود؟
اولا كه تو از كجا میدانی كه من به آرزوهایم در عشق رسیدهام؟! دوما فرض كنیم كه رسیده باشم؛ تو فكر میكنی كه خاطراتش مرده و تمام شده؟ نه اصلا این طور نیست چون همیشه آن خاطرات حضور دارند و برای همین هم هست كه قدرت تخیل قویای همیشه داشتهام.
تو حافظه بلندمدت خوبی داری، هر چند میدانم حافظه نزدیكت چندان قوی نیست. دوست دارم بهترین و بدترین خاطره همه عیدهایی را كه تا به حال داشته و تجربه كردیای را تعریف كنی.
بدترین خاطره در همه زندگی من فوت یكی از خالههایم است كه واقعا نابود شدم. در 16سالگی واقعا این نابود شدن و تخریب را حس كردم. با احترام به مادرم باید اعتراف كنم كه با فوت خالهام، مهربانترین آدم زندگیام رفت. بهترین خاطره هم مربوط به همان خالهام میشود كه عید یكی از سالها برای من توپ فوتبال هدیه آورده بود كه دقیقا همان روزی كه آورده بود پنچر شد!
بزرگترین آرزویی كه امسال در لحظه تحویل سال از خدا میخواهی چیست؟
این را نباید بگویم ولی من همیشه بزرگترین عشقم این بوده كه لحظه تحویل سال را در جمكران باشم. بزرگترین دعای من هم هر سال این است كه خدایا كاری كن كه تا سال بعد همین موقع بتوانم با قاطعیت بگویم كه عوض نشدهام. دوست ندارم دلم حتی یك درصد هم سیاه شده باشد. یادم نرود گذشتهام. هنوز همان محسن یگانهای بمانم كه در لیست كلاسهای مدرسه همیشه نفر آخر بود! اگر قرار باشد خودم را گم كنم خدایا كاری كن كه امسال، سالش نباشد. سال تحویل تنها لحظهای است كه واقعا از تهدل دعا میكنم. از عمیقترین جای قلبم.
منبع : مجله زندگی ایده آل
ویدیو : خدایا كمك كن خــودم را گـم نكنــم