حادثه ای که اشک آتش نشان را هم درآورد +عکس :   بار‌ها صحنه‌‌های مرگبار را دیده ...



حادثه , حادثه قطار سمنان , حادثه قطار

 

بار‌ها صحنه‌‌های مرگبار را دیده بود، اما این‌بار انگار دنیا روی سرش خراب شده بود. از قدیمی‌‌‌های آتش‌نشانی است و همیشه با صحنه​های مرگبار دست و پنجه نرم کرده است، اما مرگ تلخ یک دختربچه، خواب را از او گرفته و چشم‌هایش را به مهمانی اشک برده است.

به گزارش مشرق به نقل از ایران، 18 اردیبهشت‌ماه سال جاری ترمز کامیون در خیابان سی‌‌متری نیرو هوایی سر و صدای خیابان را خاموش کرد و صدای جیغ زنانه سکوت خیابان را شکست.

مردم با شنیدن صدای درخواست کمک مادر به سمت کامیون رفتند و با صحنه مرگ دلخراش دختربچه دانش‌آموز که زیر کامیون گیر کرده بود روبه‌رو شدند.

بعد از چاپ خبر در روزنامه با تیتر«خاموشی خنده‌‌های نمکین دخترک زیر چرخ‌‌های کامیون بی‌رحم» در روز 20 اردیبهشت‌ماه، شوک برای به دست آوردن جزئیات بیشتر و عکس‌‌های صحنه به سراغ مأموران آتش‌نشانی منطقه 31 تهران نو رفت. فضای ایستگاه 31 غم و ماتم بود. وقتی سراغ محمدعلی مصاحبی یکی از آتش‌نشانان رفتیم گفت که حادثه مرگ دختربچه بی‌گناه زیر کامیون همه را متأثر کرده است.

مصاحبی؛ مرد آتش‌نشان، با ناراحتی گفت: چند روز پیش در حال خواندن شوک روزنامه بودم که چشمم به مطلبی افتاد که نوشته بود عملیات نفس‌گیر آتش‌نشانان در انگلیس برای نجات یک گربه، ناگهان به یاد ناراحتی آقای چراغی رئیس ایستگاه و صحنه‌‌هایی که امیر دهینی اپراتور پیشگیری که از حادثه دلخراش فیلمبرداری کرده بود افتادم. به سراغ رئیس رفتم که دیدم در حال نوشتن است و گاهی دست به سرش می‌کشد و در چشمانش برق غم‌انگیزی دیده می‌شد و متوجه شدم در حال نوشتن پیام تسلیت برای خانواده «فاطمه» است.

با دیدن من گفت که زنگ ایستگاه را به صدا در بیاورم و برای شرکت در مراسم «فاطمه» آماده شدیم.

زنگ به صدا درآمد و همگی به سمت مدرسه «فاطمه» که محل حادثه بود رفتیم. اپراتور در حالی که دوربین به دست داشت بلند‌بلند گریه می‌کرد و سپس به در خانه «فاطمه» کوچولو رفتیم و وقتی صدای آژیر خودرو‌های آتش‌نشانی به صدا درآمد و در حالی که همکارانم اشک می‌ریختند مردم و خانواده با یاد آوردن روز حادثه شروع به گریه کردند و بعد از تسلیت گفتن به خانواده دخترک به ایستگاه بازگشتیم.

رئیس اعتراف کرد که هنوز در جبهه جنگ است و هنوز آن روحیه را کنار نگذاشته، اما سؤالی در ذهن داشتم که او هزاران شهید دیده و در عملیات‌‌ها از نزدیک با حادثه‌‌ها روبه‌رو است چرا این حادثه اینقدر رئیس را آشفته کرده است؟!

روز 21 اردیبهشت بود که به سراغ امیر دهینی که از حادثه عکس و فیلم گرفته بود رفتم قبل از این که حرفی بزنم از من خواست که به سراغ رئیس بروم و رئیس را به‌خاطر به‌‌هم ریختگی و آشفتگی به خانه بفرستم این در حالی بود که امیر خودش در حال بدتری بود و زمانی که درباره روز حادثه از او سؤال کردم بعد از سکوتی گفت: ظهر دوشنبه زنگ ایستگاه به صدا درآمد و خبر گیر کردن دختر بچه‌ای زیر کامیون به ایستگاه مخابره شد. من در ماشین رئیس بودم و به سمت محل حادثه در حال حرکت بودیم که متوجه شدیم خیابان 30 متری به‌خاطر حادثه ترافیک سنگینی دارد که ناگهان رئیس در لاین مخالف با سرعت شروع به حرکت خطرناکی کرد، اما نجات بچه از جان خودش مهم‌تر بود وقتی به کامیون رسیدیم صحنه وحشتناکی را دیدیم. با این که هزاران حادثه دلخراش دیده بودیم، اما لحظات سختی را پیش روی خودمان دیدیم. دختربچه زیر کامیون خوابیده بود و کیف کوچک صورتی رنگ چند قدم آن‌طرف‌‌تر روی زمین بود و مقداری خون روی زمین جاری بود.

 

حادثه منا , آتش نشان , حادثه تروریستی حله

 

به سراغ کیف رفتم و کتابی را که از داخل کیف بیرون کشیدم و در صفحه اول کتاب با دستخط کودکانه اسم «فاطمه» را دیدم وقتی متوجه شدم اسم دخترک فاطمه است وی را صدا می‌‌زدم و در حالی که دوربین به دست داشتم متوجه شدم دخترک به خواب ابدی رفته و صدای مادرانه که دخترش را صدا می‌زد قدرت گام‌هایم را گرفته بود و فقط توانستم چند عکس برای پرونده بگیرم، تلخ‌‌ترین روز زندگی‌‌ام بود..../مشرق


ویدیو : حادثه ای که اشک آتش نشان را هم درآورد +عکس