باخت علی ضیا در «بعضیا» : اخبار فرهنگی - باخت علی ضیا در «بعضیا» گفتگوی ساده ...
اخبار فرهنگی - باخت علی ضیا در «بعضیا»
گفتگوی ساده و به دور از هیجان و انرژی علی ضیا با بنیامین بهادری در شب یلدا با جنجال و حواشی زیادی در سایت های خبری و شبکه های اجتماعی روبرو بود.گفتگوی شب یلدای علی ضیا با بنیامین بهادری، یکی از چالشی ترین اتفاقات سایت ها و شبکه های اجتماعی در چند روز گذشته بود مجری برنامه «بعضیا» در اجرایش مرتکب اشتباهاتی شد که از چشم مخاطبان دور نماند؛ اشتباهاتی که پیش از این در برنامه های دیگر هم مرتکبش شده بود.
گفتگوی ساده و به دور از هیجان و انرژی علی ضیا با بنیامین بهادری در شب یلدا با جنجال و حواشی زیادی در سایت های خبری و شبکه های اجتماعی روبرو بود.
ضیا بعد از آنونس های فراوان، بنیامین را برای برنامه شب یلدای «بعضیا» دعوت کرد تا بلندترین شب سال، برنامه ای ویژه برای مخاطبانش داشته باشد. حضور بنیامین اما نهتنها به نفع این مجری نشد که باعث شد با دستان خودش، مهر بی تبحری، بی تجربگی و عدم تسلط بر اجرا را بر پیشانی اش بنشاسند.
مصاحبه ای که ضیا خرابش کرد
قضیه از اینجا شروع شد که ضیا به بهانه سالگرد درگذشت همسر بنیامین او را به برنامه شب یلدای «بعضیا» دعوت کرد. حضور بنیامین در تلویزیون آن هم در یک برنامه زنده، می توانست اتفاق مهمی را رقم بزند اما ضیا بدون اینکه تلاشی برای رقم زدن این اتفاق کند، صرفا روی مسئله فوت همسرش دست گذاشت و خواست هر جور شده برنامه اش را احساسی کند.
ضیا مدام از بنیامین می خواست راجع به مرگ همسرش حرف بزند و هر چقدر هم که او به بهانه اینکه دخترش دارد تلویزیون را می بیند و ناراحت می شود، از این امر سر باز می زد فایده ای نداشت. ضیا حتی بعد از اینکه فهمید بنیامین علاقه ای به این بحث ندارد، باز هم پیگیر ماجرا بود در حالی که بنیامین خودش از هر دری حرف می زد و ضیا به راحتی می توانست بحث های جالب دیگری را با او پیش بگیرد اما حاضر نبود از موضعش پایین بیاید. خلاصه اینکه برنامه نه به هدفش رسید نه آنطور که باید جذاب شد؛ آن هم به خاطر مدیریت نامناسب یک مجری.
این مسئله روز گذشته با اعتراض های زیادی از سوی مردم روبرو شد: «علی ضیا توهم زده بود که الان مجری برنامه ماه عسل شده و بنیامین هم مهمانشه و تنها دلیل اومدنش به این برنامه غم بزرگ زندگیش بوده...»، «اصرار شما برای پرسیدن درباره حادثه درست نبود. برام عجیب بود این اصرار شما.»، «متاسفانه با سوالات سخیف و بی ارزش و در واقع دامن زدن به شایعات، برنامه ای که از رسانه ملی پخش می شه در حد مجلات زرد خودشو تنزل داد.»
بلاتکلیفی برنامه ای به اسم «بعضیا»
مشکل بعضیا البته خیلی فراتر از این است که بخواهیم به خاطر یک برنامه از آن خرده بگیریم. اساسی ترین نکته ای که می شود به عنوان نقطه ضعف برنامه «بعضیا» روی آن مانور کرد، وظیفه، هدف و رسالت این برنامه است. بهتر است این بحث را با یک سوال شروع کنیم. در شرایطی که برنامه هایی مثل «خندوانه»، «رادیو هفت»، «زنده رود»، «خوشا شیراز» و حتی «گفتگوی تنهایی»، «گپ» و ... مدام از ستاره ها دعوت می کنندتا به انحای مختلف به سوالات ریز و درشتی راجع به خودشان، زندگی شان، کارشان و خلاصه عقاید و افکارشان پاسخ دهند، برنامه ای مثل «بعضا» قرار است چه خلأیی را پر کند؟
علی ضیا این برنامه را زمانی روی آنتن بردکه رامبد جوان با «خندوانه»، انقلابی در تلویزیون به راه انداخته بود و طبیعتا ضیا می توانست با چنین برنامه قدرتمند و پرهدفی روبرو شود که برگ برنده محکمتری رو کند اما واقعا این کار را کرد؟
سایت سوره سینما هم روز گذشته یادداشتی انتقادی درباره اجرای سطحی ضیا نوشت. در این یادداشت آمده بود: «مشکل علی ضیا و اغلب مجریان تلویزیون به ویژه آنهایی که نام و شهرت دارند این است که در سطح حرکت می کنند. اطلاعات تخصصی شان کم و پرسش هایشان درحد مخاطب عام است.جهان بینی یک فرد را مطالعات و غدغه هایش می سازد و مجریان تلویزیون در برابر میهمانانی که بینشی فراتر از حد معمول و متوسط جامعه دارند، حرفی برای گفتن ندارند. سرک کشیدن به زندگی خصوصی افراد با پرسیدن سوال درباره ازدواج یا جدایی آنها هم جسارت محسوب نمی شود که اگر بود مجله های عامه پسند رسانه هایی با مواضع دلیرانه بودند!»
بحث هایی که به راحتی رها می شوند
علی ضیا بعد از خروجش از «ویتامین 3» بالاخره با «نبش جنت آباد» و پشت سرش «بعضیا» روی آنتن رفت؛ برنامه ای که نه فقط اجرا که تهیه کنندگی آن را هم به عهده داشت. حالا دیگر خیلی راحت می توانست برای ابعاد مختلف کار، برنامه بچیند و آیتم تعریف کند؛ با اینحال اما هیچ اقدام نوظهوری در برنامه انجام نداد.
به جای اینکه دنبال سبک و ایده ای جدید باشد و برای برنامه اش قصه ای جذاب بسازد، روی موج محبوبیت رامبد جوان سوار شد و آیتم های صحبت با خانواده میهمان برنامه را عینا از روی «خندانه» کپی کرد. آیتم ها را چید و ستاره ها را دعوت کرد اما سبک و ایده ای نداشت تا همه چیز را درست کنار هم چفت کند.
در برنامه «نبش جنت آباد» او حتی در برنامه ریزی و استفاده از وقت برنامه هم موفق عمل نکرد. 10 دقیقه مانده به پایان برنامه، هفت هشت تا میهمان را داخل استودیو آورد و قبل از اینکه بحثی را با آنها باز کند گفت که خب وقت برنامه تمام شده و اگر می شود فردا شب هم بیایید!
در «بعضیا» هم از این دست بی نظمی ها کم نداشت. در گفتگویش با میهمان ها زمانی که مردم انتظار داشتند بحث جذابی را تا آخر پی بگیرد، از این شاخه به آن شاخه می پرید و بحث ها را بدون منطق رها می کرد. نمونه بارزش همین هفته گذشته و گفتگویش با داریوش ارجمند بود. درست موقعی که صحبتش راجع به بحث باندهای بازیگری به جاهای جذاب کشیده شده بود از مخاطبان خواست میان برنامه ببینند و بعدش هیچ وقت پی ماجرا را نگرفت.
شومن یا دوست ستاره ها
ضیا در کل چند سال حضورش در تلویزیون بیشتر از اینکه بخواهد به محتوای برنامه ها و کیفیت بحث هایش فکر کند، مدام به فکر ایجاد یک حرکت محیرالعقول، خارق العاده و این اواخر، پیوندش با ستاره هاست. با این فکر که مخاطبانش بعد از دیدن این حرکات، آه از نهادشان بلند شود و «ایول» بلندی برایش بکشند.
چه آن زمان که ببر بنگالی را به استودیو آورد یا موهای سرش را به خاطر همدردی با دانش آموز مریوانی تراشید و ... همیشه به دنبال همین ماجرا بود. حالا هم که به نظر می رسد دوستی اش با ستاره ها جای آن برنامه های غلو شده را گرفته. اینکه یک مجری تلویزیون با چندتا ستاره دوست باشد اتفاق اصلا عجیبی نیست اما گویا این مسئله هنوز برای ضیا قابل درک نشده. این مسئله با انتقادهای فراوانی روبرو شده. سایت سوره سینما نوشته: «علی ضیا مثل بسیاری از مجریان این روزها، سعی داشت به رفاقتش با میهمانان مشهورش تاکید کند.
چه دلیلی دارد بیننده بداند علی ضیا، احسان علیخانی، رضا رشیدپور یا فرزاد حسنی با کدام ستاره ورزش، موسیقی و سینما صمیمی هستند و رفت و آمد خانوادگی دارند؟ این اطلاعات حاشیه ای چه عمقی به بحث می دهد؟ آیا مجریان ما بیشتر از بینندگان برنامه هایشان مقابل ستاره ها ذوق زده می شوند؟»
انتقادها به شیوه اجرای ضیا
اجرا، خودنمایی و حرکات فوق تصور ضیا در هر دوره ای با انتقادهای زیادی روبرو بود تا جایی که حتی خود مدیران شبکه سه، بعد از اجرای «ماه عسل» به این نتیجه رسیدند که باز هم با علیخانی وارد مذاکره شوند.
زمانی که در «ویتامین 3» مستقیم توی صورت مهران رجبی نگاه کرد و پرسید: «چرا دماغ شما کج است؟» مطالب انتقادی زیادی با تیتر «وقتی علی ضیا بی احترامی را با بانمکی اشتباه می گیرد» منتشر شد. بعد از تراشیدن موهای سرش کامنت هایی از قبیل «دیگه تابلوئه واسه چی داری این کار رو می کنی...»، «درد از اینکه این طفل معصوم هم شده ابزار تبلیغاتی که یک عده بتوانند جلوی فلش دوربین ها درخشیده، روزمه عاطفی شان را با آن تکمیل کنند»، «متاسفانه وقتی این کار جلوی دوربین و در مقابل چشم میلیون ها بیننده انجام می شه، اسمی غیر از ریاکاری نمیشه روش گذاشت»، «برادر به جای این کار دست تو جیبت می کردی کمک مالی می کردی، ثوابش بیشتر بود» و ... اعتراض ها به برخورد او با بنیامین اما شدت بیشتری داشت.
مدیران جدید شبکه چه می کنند؟
ساخت برنامه های بی هدف، مصاحبه های سطحی با ستاره ها، بی احترامی مجری به میهمان های برنامه و انجام حرکات محیرالعقول و بی ارتباط با برنامه های تلویزیونی و ... همگی محصول مدیریت قبلی تلویزیون بود.
انتقادهایی که بارها و بارها به انحای مختلف با مدیران شبکه سه در میان گذاشته شد اما به جایی نرسید. نمونه اش همین برنامه پر اشکال «ویتامین 3» به جای اینکه با رفتن علی ضیا سر و سامان پیدا کند به دست گروهی داده شد که حتی اصول اولیه اجرا را هم نمی دانستند و تنها توضیح فضل الله شریعت پناه، معاون گروه اجتماعی شبه سه این بود که مجری نداریم! همین حالا باید دید مدیران جدید تلویزیون و به خصوص مدیر جدید شبکه سه باز هم اجازه تولید و پخش چنین برنامه های بی هدفی را خواهد داد؟!
اخبار فرهنگی - هفت صبح،برترین ها
ویدیو : باخت علی ضیا در «بعضیا»