اگر كسی عاشق شما بود اما شما عاشق او نبودید !؟ :       از آنجا كه واكنش‌های ...



 

 

عاشق , کتاب چگونه دیگران را عاشق خود کنیم , چگونه هر شخصی را عاشق خود کنیم

 

از آنجا كه واكنش‌های معشوق بر فرد عاشق تأثیر به سزایی دارد لذا بررسی این واكنش‌ها از نظر تأثیری كه بر دیگری داریم، كاملاً با ارزش است.

 

یكی از چالش‌های بزرگ عاطفی زمانی است كه مورد توجه و محبت و عشق كسی باشیم كه هیچ حس خاصی نسبت به او نداریم. معمولاً افراد وقتی در چنین شرایطی قرار می‌گیرند واكنش‌های متفاوتی از خود بروز می‌دهند. از آنجا كه واكنش‌های معشوق بر فرد عاشق تأثیر به سزایی دارد لذا بررسی این واكنش‌ها از نظر تأثیری كه بر دیگری داریم، كاملاً با ارزش است.

 

برخی از افراد در مقابل موج محبت و عشق دیگری، عقب‌نشینی می‌كنند و دچار ترس می‌شوند. محبت دیگری و صمیمیت دیگری، آنها را می‌ترساند و فراری می‌دهد. عشق، آنها را می‌ترساند. عشق برای این افراد ترسناك و مخوف ظاهر می‌شود. این افراد معمولاً وقتی متوجه عشق دیگری می‌شوند از او دوری می‌كنند، اجتناب می‌كنند و به صورت غیركلامی به او پیام می‌دهند كه «نزدیك نشو من تو را دوست ندارم». عشق آنها را به یاد خطر می‌اندازد، خطری كه باید از آن اجتناب كرد و از آن دور شد. عشق و صمیمیت آنها را به یاد سوء استفاده، رهاشدگی، بی‌اعتمادی، آسیب و... می‌اندازد برای همین از آن می‌گریزند و از آن دوری می‌كنند. بسیاری از ما در كودكی كسی را دوست داشته‌ایم كه بعدها به ما آسیب زده است؛ كسی را دوست داشته‌ایم كه از ما سوء استفاده كرده است و... همه این خاطرات در ترس از صمیمت تأثیر به سزایی دارند. یكی از راه حل‌های اصلی برای رفع این ترس‌ها، روان درمانی است. نزدیك شدن به ترس‌های كودكی توسط درمانگر، راه را برای كاهش این گونه از ترس‌ها باز می‌كند.

 

برخی دیگر در مقابل محبت و عشق دیگری فرار نمی‌كنند و نمی‌ترسند بلكه با پذیرش برخورد می‌كنند، آنها از اینكه معشوق واقع شده‌اند و مورد عشق دیگری هستند بدون آن كه به او احساس خاصی داشته باشند، شادمان می‌شوند، گویا نیاز آنها به دوست داشته شدن ارضا می‌شود.

 

این افراد معمولاً وقتی متوجه عشق دیگری می‌شوند اجازه می‌دهند كه او نزدیك شود تا بیشتر و بیشتر عشق او را ببینند و به خودشان و دیگران ثابت كنند كه دوست داشتنی هستند. پیام غیركلامی آنها این است: «نزدیك شو و مرا دوست بدار اما از من نخواه كه با تو ازدواج كنم». در برابر این پیام، فرد عاشق پیام «نزدیك شو و مرا دوست بدار» را حمل بر تمایل فرد به ازدواج و رابطه‌ی صمیمانه می‌كند. به همین دلیل پس از مدتی پای پیش می‌گذارد و بحث ازدواج را پیش می‌كشد و امید كامل دارد كه هیچ مشكلی نخواهد بود اما دربرابر خواستگاری صریح عاشق، قسمت دوم پیام معشوق تازه به گوش می‌رسد كه بنا نشد كه سراغ این صحبت‌ها بروی.

 

تو فقط مرا دوست داری و این هم مشكلی نیست اما من با تو ازدواج نمی‌كنم، اینجاست كه فرد عاشق گیج می‌شود و نمی‌تواند این دو پیام را از هم تفكیك كند پیام «نزدیك شو» برای عاشق به این معناست كه من هم تو را دوست دارم و پیام این كه «از من نخواه كه با تو ازدواج كنم» كاملاً در تناقض با پیام «نزدیك شو» می‌باشد. معمولاً افراد در این زمان احساس می‌كنند كه بازیچه قرار گرفته‌اند و مورد سوء استفاده واقع شده‌اند. برخی از افراد پیام «از من نخواه كه با تو ازدواج كنم» را حمل بر شرایط روحی و شرایط فعلی فرد می‌دانند و با خود می‌گویند، اگر صبر كنم ز قوره حلوا سازم.

 

آنها بر این اعتقادند كه او فعلاً این نظر را دارد اما بعداً نظرش تغییر خواهد كرد چرا كه مرا دوست دارد. شاهد این مدعا هم پیام‌های غیركلامی «نزدیك شو» است. پس از این معمولاً یك رابطه‌ی دوستانه‌ی طولانی مدت برقرار می‌شود كه یكی به فكر ازدواج است و دیگری به ازدواج فكر نمی‌كند و اگر با درخواست ازدواج هم رو به رو شود با صراحت و اطمینان می‌گوید كه «من گفته بودم كه با تو ازدواج نخواهم كرد». روابط دوستانه‌ی طولانی مدت و بی‌سرانجام تاحدودی حاصل یك چنین ارتباطی است.

 

برخی دیگر در برابر ابراز غیركلامی عواطف عاشقانه،‌بی‌تفاوت نشان می‌دهند، خود را به نادیدن می‌زنند، گویا كه هیچ اتفاقی نیفتاده است. این افراد نمی‌خواهند خود را درگیر چنین فضاهایی بكنند. چنین افرادی واكنش‌های غیركلامی را نادیده می‌گیرند، ابرازهای غیركلامی را انكار می‌كنند و بی‌تفاوت از كنار آن می‌گذرند. چنین افرادی معمولاً در پس این بی‌تفاوتی رابطه را تنظیم می‌كنند.

 

در صورتی كه فرد عاشق بخواهد نزدیك شود به او پیام‌های «دور باش!» می‌دهند و هرگاه كه دور می‌شود به او پیام می‌دهند كه: « حالا ناراحت نشو می‌توانی كمی به من نزدیك شوی! پسر (دختر) خوب!» این افراد معمولاً عاشق را سر در گم می‌كنند. عاشق وقتی به آنها نزدیك می‌شود پیام «دور باش» دریافت می‌كند و زمانی كه دور می‌شود پیام « می‌توانی كمی نزدیك شوی» دریافت می‌كند. عاشق در مقابل چنین فردی با تردید بسیار مواجه می‌شود، نمی‌داند كه پیام صریح فرد چیست؟! وقتی می‌خواهد برود به یاد پیام‌های «نزدیك شو» می‌افتد و زمانی كه می‌خواهد نزدیك شود و خواستگاری كند، به یاد پیام‌های «دور باش» می‌افتد. بهترین راه حل برای مواجهه با چنین افرادی بیان كلامی عواطف و درخواست پاسخ صریح از آنهاست.

 

به هر حال ما جزو هركدام از دسته‌های سه گانة بالا هم كه باشیم، سؤال اساسی این است كه اگر كسی عاشق من بود اما من عاشق او نبودم با او چگونه برخورد كنم؟! آیا از او فرار كنم؟ یا اینكه او را بپذیرم اما با او ازدواج نكنم؟ و یا اینكه بی‌تفاوت نشان دهم، بدون طرد كامل و بدون پذیرش كامل؟!

 

اگر براساس تئوری روابط اصلی بخواهیم عشق را توضیح دهیم، وقتی یك نفر عاشق ماست، ما برای او یادآور تصویر یكی از افراد اصلی زندگی او هستیم و او به این دلیل به ما عشق می‌ورزد كه «كودك درون» او در آن ارتباط به نحوی ناكام شده است و اكنون می‌خواهد كه مشابه آن رابطه را با ما كه یادآور آن فرد اصلی هستیم، شروع كند تا شاید این بار مشكلات و مسایل قبلی تكرار نشود. اگر یك كودك در یك بازی ببازد رفتار طبیعی او چیست؟ معمولاً كودكان اصرار می‌كنند كه یكبار دیگر بازی كنند تا شاید این بار برنده شوند اما اگر یكبار دیگر با آنها بازی كنید و باز ببازند چه می‌كنند؟! معمولاً دوباره اصرار می‌كنند كه «فقط یكبار دیگر!» و سعی می‌كنند كه دوباره بازی كنند و اگر دوباره ببازند معمولاً بازهم با التماس می‌خواهند كه یكبار دیگر بازی كنند.

 

این دور، ادامه دارد تا زمانی كه برنده شوند، آنگاه آرام می‌گیرند و بازی تمام است. همین مسأله برای كودكانی اتفاق می‌افتد كه در رابطه با پدر، مادر، برادر و خواهر احساس باخت كرده‌اند، احساس كرده‌اند كه در این رابطه چیزی كم بود و به همین خاطر كودك درون سعی می‌كند دوباره بازی كند تا شاید این بار آن كمبود نباشد و اگر بازهم كم باشد دوباره بازی را تكرار می‌كند و دوباره و دوباره تا وقتی كه احساس كند آن رابطه به تعادل رسیده است و دیگر مسأله‌ای نیست و مسأله حل شده است. اینك كودك درون احساس می‌كند كه بالاخره برنده شد و بازی تمام می‌شود.

 

وقتی كسی عاشق ماست با عشق خود به ما این پیام را می‌دهد كه «من تو را سالهاست كه می‌شناسم تو یادآور یكی از افراد اصلی در كودكی من هستی امیدوارم در رابطه با تو كه یادآور او هستی، مشكلات قبلی تكرار نشود و من به تعادل روانی برسم». و زمانی كه شما هیچ حس خاصی نسبت به او كه عاشق شماست ندارید به او این پیام را می‌دهید كه «من تو را نمی‌شناسم، تو یادآور هیچ یك از افراد اصلی در كودكی من نیستی، من نیازی به تو ندارم پس لطفاً تعادل روانی مرا برهم نزن» وقتی كسی را كه عاشق ماست طرد می‌كنیم، یعنی از همان اول به او گفته‌ایم كه «تو درست فكر كردی من همانند آن فرد هستم، طرد كننده، پس تلاش كن تا بازی را ببری!» و او هم تلاش خواهد كرد و بازی ادامه خواهد یافت.

 

اما اگر او را به طور كامل بپذیریم یعنی به او این پیام را داده‌ایم كه «چه فرد بدی بوده است اما من مثل او نخواهم بود، تو خواهی دید كه من چقدر با او متفاوتم و چقدر از او بهترم پس بیا و پذیرش مرا دریاب و آن را احساس كن و آرام گیر» اما وقتی به او احساس خاصی نداریم طبیعتاً در برابر او نمی‌توانیم عواطف راستینی را از خود بروز دهیم بنابراین دروغین بودن پذیرش ما آشكار خواهد شد و آن فرد این بار با زخم‌هایی جدید بر پیكره زخم‌های كهنه قدیمی بازی را خواهد باخت، حتی اگر هم با او ازدواج كرده باشیم.

 

اما اگر طرد نكنیم و به دروغ هم نپذیریم و تلاش كنیم كه توضیح دهیم به نظر می‌رسد بازی چندان ادامه نخواهد یافت و در آخر نیز احساس باخت نخواهد بود. همانند زمانی كه كودكی اصرار به بازی دارد اما شما برای او توضیح می‌دهید كه نمی‌توانید بازی كنید و بازی هم نمی‌كنید. درست است كه او ناكام می‌شود اما ناكامی او از این خواهد بود كه چرا بازی شروع نشد و او به دنبال یك نفر دیگر خواهد رفت كه با او بازی كند. «بازی نكردن» بهتر از این است كه به دروغ بازی كنید اما بازی نكردن هم آدابی دارد شما ممكن است بازی نكنید اما بدون توهین، بدون طرد و بدون اینكه احساس بدی ایجاد كنید.

 

اما ممكن است بازی نكنید اما بازی نكردن شما به گونه‌ای باشد كه فرد، احساس توهین كند، احساس طرد كند و با احساس بد از شما جدا شود. انسان‌ها را محترم بداریم چه وارد زندگی ما بشوند و چه نشوند. آنها را به گونه‌ای پس نزنیم كه احساس بی‌احترامی، حقارت و خواری در آنها ایجاد كنیم. كه البته اگر كسی چنین كند توهین و تحقیر و طرد او بدون دلیل روانی در خود او نخواهد بود. زمانی كه دیگری را طرد می‌كنیم این پیام را می‌دهیم كه «از من دور شوید ای همه‌ی آنهایی كه ارزش مرا ندانستید و سال‌ها پیش مرا از خود دور كردید».

 

انسان‌ها را محترم بداریم چه وارد زندگی ما بشوند و چه نشوند. رابطه با دیگران همیشه راهی است برای خودشناسی، در رابطه با انسانهاست كه می‌توانیم در آیینه‌ی دیگران، خودمان را و زندگی خودمان را ببینیم. وقتی از كسی بدم می‌آید می‌توانم در آیینه‌ی او به جستجوی آن باشم كه چه چیزی در او هست كه از آن بَدَم می‌آید و آنچه از آن بدم می‌آید مثلاً كجا مرا آزار داده است؟ این ویژگی در چه كسی بوده است كه من از آن بدم می‌آید؟! در گذشته این ویژگی را و یا مشابه این فرد را من كجا دیده‌ام و در گذشته چه بر من رفته است كه از این ویژگی متنفر شده‌ام؟

 

رابطه همیشه بابی است برای آشنایی بیشتر با روابط اصلی كه در كودكی شكل گرفته است و مبنا و پایه‌ی سایر ارتباطها و روابط انسانی است. اگر من از یك فرد مستبد و خودرأی بدم می‌آید درست است كه استبداد و خودرأیی بد است اما در كجای زندگی من، استبداد و خودرأیی بوده است؟ چه كسی در گذشته‌ی من مستبد و خودرأی بوده است؟! اگر پدرم مستبد و خودرأی بوده است كجا و چرا از او بدم آمده است؟ از كدام رفتار او متنفرم و... همان گونه كه به عشق و عواطف مثبت خود توجه می‌كنید به طرد و نفرت خود نیز توجه كنید و سعی كنید ریشه‌های آن را درك كنید كه این نفرت و این طرد از یادآوری و تداعی كدامین طرد و نفرت در گذشته‌ی من می‌آید. طرد و نفرت را وسیله‌ای كنید برای شناختن خود و خودشناسی. اما به اختصار اگر كسی عاشق شما بود و شما عاشق او نبودید سعی كنید مطابق جدول زیر عمل كنید تا هم به دیگری آسیب كمتری برسد و هم به شما.

 

انجام بدهید

انجام ندهید

 

1 ـ او را درك كنید.

 

1 ـ با او ازدواج نكنید.

 

2 ـ محترمانه برخورد كنید.

 

2 ـ با او رابطه جنسی برقرار نكنید.

 

3 ـ دوستانه رفتار كنید.

 

3 ـ او را طرد نكنید.

 

4 ـ علت رد درخواست او را برایش توضیح دهید.

 

4 ـ به او توهین نكنید.

 

5 ـ روشن و آشكار صحبت كنید و از بیان كلمات دو پهلو خودداری كنید.

 

5 ـ از عواطف او سوء استفاده نكنید.

 

6 ـ به او اجازه دهید كه با شما صحبت كند اما این اجازه نباید به گونه‌ای باشد كه فرد تصور كند می‌تواند نظر شما را تغییر دهد.

 

6 ـ راز او را به دیگران نگویید.

 

7 ـ سعی كنید خود را بشناسید.

 

7 ـ او را آزار ندهید.

 

8 ـ این رابطه را از سایر روابط كاری و... جدا كنید.

 

8 ـ با رفتار غیركلامی به او پیام‌های متناقض ندهید.

 

9 ـ به رفتارهای غیركلامی طرد كننده‌ی خود توجه كنید.

 

9 ـ اجازه ندهید كه او شما را آزار دهد.

 

10 ـ در صورتی كه پیام‌های شما را به طور متناقض درك كرد (پذیرش ـ طرد) برای او توضیح دهید كه پذیرش شما به چه معناست و طرد شما به چه معناست.

 

اما در صورتی كه عاشق یك فرد آزار دهنده بود و با رفتارها و عواطف خود شما را آزار می‌داد و وارد حریم خصوصی شما می‌شد، باید این بار مراقب «خود» باشید و از خودتان مراقبت كنید. در این صورت مطابق موارد زیر عمل كنید.

 

1 ـ به او بگویید كه رفتار او برای شما آزار دهنده است.

 

2 ـ از او فاصله بگیرید.

 

3 ـ از قدرت عاطفی خودتان برای ارجاع او به روان درمانگر یا مشاور استفاده كنید.

 

4 ـ با قاطعیت به او بگویید كه از شما فاصله بگیرد.

5 ـ در صورتی كه به رفتارهای خود ادامه داد از راه‌های قانونی برای رفع مزاحمت او استفاده كنید.

تهیه شده توسط :  مر کز خدمات رواشناسی سیاووشان



ویدیو : اگر كسی عاشق شما بود اما شما عاشق او نبودید !؟