امیر حسین رستمی: مسیر انحرافی اشتراکاتی با لاست دارد : امیرحسین رستمی در سال ...
امیرحسین رستمی در سال های اخیر به یکی از بازیگران شناخته شده سینما و تلویزیون تبدیل شده است. او که مسیرش را بسیار آهسته و پیوسته طی کرده توانست پله های ترقی را به تدریج طی کند. تماشا: امیرحسین رستمی در سال های اخیر به یکی از بازیگران شناخته شده سینما و تلویزیون تبدیل شده است. او که مسیرش را بسیار آهسته و پیوسته طی کرده توانست پله های ترقی را به تدریج طی کند. رستمی سال گذشته ماجراهای عجیب و غریبی را در زندگی اش پشت سر گذاشته است. او سال 90 را با حذف کامل نقشش در سه قسمت مجموعه «قهوه تلخ» شروع کرد. این قسمت ها در حالی توقیف شدند که روی بسته های قاچاقی که به بازار آمدند تصویر امیرحسین رستمی در نقش پسر باباشاه چاپ شده بود و خلاصه داستان را با حضور او با برچسب پوشانده بودند.
اما در نیمه دوم سال رستمی قرار بوده پس از 10 سال دوستی و آشنایی بالاخره برای اولین بار در یکی از نقش های اصلی کاری از محمدحسین لطیفی بازی کند. «ساخت ایران» مجموعه ای که لطیفی به خاطر ساخت آن قید «قلب یخی» را زد. اما برای اینکه بدانید چه شد که در آخرین لحظات امیرحسین رستمی در راه فرودگاه برگشت و با تیم «ساخت ایران» به لبنان نرفت و بعدها رضا گلزار جای او را گرفت این مصاحبه را از دست ندهید. رستمی همین طور از بیماری پسرش و داستان حضورش در سریال «مسیر انحرافی» در حالی که کاملا آن را از دست داده بود به تماشا گفت. با ما همراه باشید.
*قرار بود شما به جای رضا گلزار برای یکی از نقش های اصلی سریال «ساخت ایران» بازی کنید. چه شد که در آخرین لحظات حضورتان در این مجموعه منتفی شد؟
تقریبا اواخر آذر سال گذشته از دفتر آقای سهراب پور با من تماس گرفتند. بعد در جلسه ای حضوری که با ایشان داشتم از من برای یکی از نقش های اصلی سریال «ساخت ایران» دعوت کردند. قبل از من دو بازیگر دیگر؛ امین حیایی و فرهاد اصلانی قرارداد بسته بودند. در همان جلسه متوجه شدم که نویسنده این کار آقای خشایار الوند است و خب او از نظر من برندی در کار ما هستند و آرامشی برای تیم بازیگران است. همین طور با پیمان قاسم خانی که به عنوان مشاور در این پروژه حضور داشت صحبت کردم. او قرار بود درباره شخصیتی که من می خواستم در این قصه بازی کنم نظراتی بدهد. خود محمدحسین لطیفی هم که دوست قدیمی و 10 ساله من است و همیشه آرزو داشتم در کاری از او حضور داشته باشم. با همه این دوستان به توافق رسیدم و قرار شد من همن در این کار حضور داشته باشم.
البته همان موقع گفتم اولویت من سریال آقای سهیلی زاده به نام «دختران حوا» است. چون قرارداد آن را قبلا بسته بودم. منتها آن موقع پروژه «دختران حوا» خوابیده بود و من در این فاصله می توانستم سر کار «ساخت ایران» حاضر شوم. بنابراین قرارداد «ساخت ایران» را هم بستم. اما متاسفانه دقیقا موقعی که داشتیم عازم لبنان می شدیم یک دفعه ای از طرف سریال «دختران حوا» به من اعلام کردند که نمی توانم بروم چون می خواهند شروع به کار کنند. من هم از گروه «ساخت ایران» عذرخواهی کردم و نتوانستم همراه آنها بروم. البته آنها هم برخورد بسیار خوبی داشتند و هیچ مشکلی پیش نیامد. دیگر در جریان اینکه چطور با آقای گلزار قرارداد بستند یا با چه کسان دیگری صحبت کردند، نیستم.
*فیلمبرداری سریال «دختران حوا» بعد از آن شروع شد؟
سه روز بعد کار کلید خورد اما متاسفانه دوباره متوقف شد تا 40 روز بعد دوباره شروع شد. اگر من با گروه «ساخت ایران» رفته بودم تا آن موقع کار تمام شده بود. البته بازهم در نرفتنم خیر و صلاحی بود چون پسرم به شدت مریض بود و دقیقا چهار روز بعد از اینکه من با گروه «ساخت ایران» به لبنان نرفتم قرار شد او را جراحی کنند. برای جراحی بچه هم، حتما احتیاج به اجازه کتبی پدر است. واقعا شانس آوردم که آن موقع تهران بودم و سریع برگه اجازه جراحی را امضا کردم اگر نه ممکن بود پروسه درمان پسرم به تعویق بیفتد.
*مشکل پسرتان چه بود و حالا حالش خوب است؟
پسرم ناراحتی کلیه داشت و خدا را شکر بعد از دو عمل جراحی خوب شد. فقط طفلکی بچه پیش از عید مدتی از درس و مدرسه افتاد آن هم در حالی که سال دوم دبستان بود. اما خدا را شکر الان کاملا خوب است. زمانی که در بیمارستان بستری بود به من خیلی سخت گذشت چون کار آقای سهیلی زاده شروع شده بود و از طرفی من یک تمرین تئاتر هم با آروند دشت آرای داشتم. شبانه روز یک پایم بیمارستان و یک پایم سر کار بود. خیلی روزهای سختی بود.
*پس این شایعه که گروه سازنده «ساخت ایران» در لحظه آخر شما را به خاطر جواب مثبت رضا گلزار کنار گذاشتند صحت ندارد؟
به هیچ وجه. حتی این شایعه را نشنیده ام. حتی هفته پیش هم با آقای سهراب پور تماس داشتم و قرار شد در همین هفته نشستی برای کارهای جدید با هم داشته باشیم. در واقع گروه سازنده «دختران حوا» و شبکه پنج به من اجازه ندادند که همراه تیم «ساخت ایران» به لبنان بروم و مشکلی از آن طرف نبود. من تقریبا از فرودگاه برگشتم. البته همان طور که گفتم سریال «دختران حوا» به خاطر مساله بودجه خوابیده بود و به من اعلام کردند که مشکل حل شده و قرار است کار کلید بخورد که 40 روز بعد این اتفاق افتاد.
*«دختران حوا» بالاخره تمام شد؟
بله، پیش از عید، اواخر اسفند تمام شد.
*الان هم سر کار هستید؟
به من یک سریال و دو تا کار سینمایی پیشنهاد شده که الان دارم روی آنها مطالعه می کنم تا ببینم کدام را انتخاب کنم.
*ظاهرا شما خیلی از پیشنهادهای سال پیشتان را به خاطر «دختران حوا» از دست دادید؟
بله، من برای تمام سریال های ویژه نوروز به جز «چک برگشتی» پیشنهاد کار داشتم که به خاطر «دختران حوا» نپذیرفتم. درباره «مسیر انحرافی» هم واقعا شانس آوردم.
*سریال «مسیر انحرافی» هم در این هفته شروع شد. از حضورتان در این مجموعه بگویید. این کار با «دختران حوا» تداخل نداشت؟
چرا متاسفانه این کار هم با «دختران حوا» تداخل داشت و تقریبا آن را از دست داده بودم. بهرنگ توفیقی، کارگردان این سریال، از دوستان بسیار خوب و نزدیک من است. موقعی که این سریال داشت کلید می خورد بهرنگ به من لطف کرد و تماس گرفت که حتما در این کار حضور داشته باشم. اما آن موقع دقیقا مصادف شد با شروع سریال «دختران حوا» و من از بهرنگ عزیز عذرخواهی کردم و گفتم متاسفانه به دلیل این تداخل نمی توانم یکی از نقش های طولانی این کار را قبول کنم. نکته دیگر هم این بود که پوریا پورسرخ هم در هر دو این مجموعه ها حضور داشت و گروه «دختران حوا» کلی به زحمت افتاده بودند و برنامه ریزی پیچیده ای داشتند بنابراین من فداکاری کردم و نخواستم به خاطر من دوباره به این زحمت بیفتند.
*با این اوصاف چه شد که شما در نهایت از «مسیر انحرافی» سر درآوردید؟
در نهایت بهرنگ توفیقی از آنجا که هم خودش و هم من بسیار علاقه داشتیم در اولین سریال او حضور داشته باشیم، به خاطر من یک لطف بزرگ کرد. او همه قسمت های مرا گذاشت بعد از اینکه کارم در سریال «دختران حوا» تمام شد گرفت. ما بلافاصله بعد از کار سهیلی زاده حدود 10 روز تمام قسمت هایی که باید در «مسیر انحرافی» در نقش جدید می بودم را فیلمبرداری کردیم.
*اینکه می گویند این مجموعه شبیه سریال مشهور «لاست» است، صحت دارد؟
ببینید نه اینکه داستانش شبیه داستان «لاست» باشد اما مشترکاتی با «لاست» دارد که ممکن است آن را برای مخاطب تداعی بکند. هر دو داستان سقوط هواپیمایی مسافربری در جزیره ای متروک است. یعنی المان های سقوط هواپیما، جزیره متروک و دانشمند در هر دو حضور دارد منتها لحن نویسنده و مسیر کارگردانی کاملا متفاوت است.
*نقشتان را در این مجموعه دوست دارید؟
بله، خیلی زیاد. نقش بامزه ای است. این دانشمند دارد روی نخبه ها کار می کند و می خواهد هواپیمای نخبه هایی را که دارند به افریقای جنوبی می روند در جزیره خودش بنشاند. اما آن پرواز کنسل می شود و این دانشمند اشتباهی پرواز دیگری را با مسافران عادی در جزیره اش می نشاند. بعد از آن یکسری اتفاقات بسیار خنده دار رقم می خورد.
یه عاشقانه ساده
*امسال فیلم «یه عاشقانه ساده» را هم در نوبت اکران دارید. ظاهرا منتقدان این فیلم را در جشنواره نپسندیده اند. نظر شما چیست؟
من متاسفانه هنوز فرصت نکردم فیلم را ببینم اما تا وقتی که خودم فیلم را ندیده ام نمی توانم به قضاوت منتقدان صددرصد اعتماد کنم. من سامان مقدم را خیلی قبول دارم. وقتی او فیلم «مکس» و «پارتی» را هم ساخت منتقدان در جشنواره نپسندیدند اما بعد در موقع اکران همان منتقدان و روزنامه نگارها تعریف کردند و این فیلم ها با استقبال مردم در گیشه رو به رو شدند. بنابراین درباره «یه عاشقانه ساده» هم به نظرم تا اکران نهایی فیلم صبر کنید.
*اما شایعه است سامان مقدم خودش هم چندان از خروجی کار راضی نیست و حتی در نشست پرسش و پاسخ این فیلم در سی امین جشنواره بین المللی فیلم فجر شرکت نکرد.
نه این طور نیست. سامان مقدم به شدت آدم خجالتی و ماخوذ به حیایی است و روحیه بحث و جدل ندارد. فکر می کنم به این خاطر او در نشست پرسش و پاسخ فیلمش حاضر نشده است. مقدم با کارهایش خودش را نشان داده و فکر می کنم تا امروز هم جواب مثبتی از طرف مخاطبانش گرفته است. به هر حال به نظرم بهتر است صبر کنیم و موقع اکران این فیلم درباره آن صحبت کنیم.
*از فیلم های جشنواره کاری را تماشا کردید؟
متاسفانه من به دلیل اینکه به شدت درگیر کار و همین طور بیماری پسرم بودم نتوانستم خیلی فیلمی در جشنواره ببینم؛ اما فیلم «بی خود و بی جهت» آقای رضا کاهانی را به اتفاق دوست خوبم حبیب رضایی تماشا کردم و خیلی خوشم آمد. واقعا کار خوب و آبرومندی بود.
*و آخرین فیلمی که تماشا کردید؟
«انتهای خیابان هشتم» علیرضا امینی بود که به اتفاق خود او دیدم. این فیلم را هم بسیار دوست داشتم، به نظرم فیلم گردن کلفت و شریفی است. بازی ها را هم دوست داشتم و بیشتر از انتظارم خوب بودند. فیلم پرتعلیق و پرکششی است فقط یک جاهایی در دقایق اول فیلم که دوربین روی دست بود یک مقدار اذیت شدم تا بعد به این خط داستانی عادت کردم که به خود آقای امینی هم گفتم.
ویدیو : امیر حسین رستمی: مسیر انحرافی اشتراکاتی با لاست دارد