اعتراف به کشتن و سوزاندن شوهر صیغه ای : یک زن جوان که در دومین زندگی مشترکش ...
یک زن جوان که در دومین زندگی مشترکش هم شکست خورده است در دادسرای امور جنایی پایتخت به کشتنو سوزاندن شوهر صیغه ای اعتراف کرد.
در آخرین روزهای آذر ۱۳۸۸ به بازپرس کشیک وقت دادسرای امور جنایی تهران بزرگ خبر رسید پیکر سوخته مردی ناشناس در جاده اسلامشهر پیدا شده است.
این مقام قضایی با دیدن جنازه قربانی میانسال ، رسیدگی به معما را در دستور کار خود قرار داد و با توجه به شواهد ، فرضیه کینه جویی آتشین قوت گرفت.
همان موقع پسر ۲۴ ساله مرد ۵۴ ساله ای که «علی» نام داشت به شعبه دوم دادیاری دادسرای ناحیه ۲۷ رفت و از گم شدن پدرش خبر داد.وی گفت : پدرم کارخانه دار است و تاکنون سه بار ازدواج کرده اما هیچ کدام از آنها فرجام خوشی نداشت.پدرم ، آخرین بار یک زن ۳۰ ساله مطلقه به نام «شیوا» را به عقد موقت خود درآورد و مدتی بعد ناپدید شد.
به دنبال شکایت این پسر ، نوک پیکان اتهام به سوی «شیوا» چرخید و وی دستگیر شد.این زن اما خود را بی گناه خواند و مدعی شد نمی داند چه بلایی بر سر شوهر صیغه ای اش آمده است.
کارآگاهان که حدس می زدند راز معما در قلب «شیوا» می تپد به تجسس دنباله دار خود ادامه دادند و سرانجام مدرک هایی به دست آوردند که این زن را به اعتراف واداشت.
وی چهار ماه پس از دستگیری در دایره ۱۰ اداره آگاهی مرکز ، از جنایت تکان دهنده خانوادگی پرده برداشت و ادعا کرد دوستش و نامزد او هم در این ماجرا دست داشته اند.
بدین ترتیب مشخص شد مردی که آذر پارسال در جاده اسلامشهر سوزانده شده بود همان کارخانه دار میانسال است.
پس از این که پرونده ، رنگ و بوی آدمکشی گرفت پرونده از شعبه دوم دادیاری به شعبه دوم بازپرسی ناحیه ۲۷ تهران بزرگ فرستاده شد و «شیوا» در بازجویی ها به تشریح جزئیات ماجرا پرداخت.
وی گفت : «علی» قول داده بود ۱۰ روز پس از جاری شدن خطبه صیغه ، مرا به عقد دائم خود در بیاورد اما این کار را نکرد و تصمیم داشتم از او جدا شوم.
«شیوا» در ادامه اعتراف هایش ادعا کرد «علی» مرد چشمچرانی بود و به زن برادرش هم نظر داشت : «آن روز مقداری قرص خواب آور در شربت ریختم و به شوهر صیغه ای ام خوراندم.وقتی علی بیهوش شد او را به اتاق خواب کشاندم و شیر گاز شهری را باز کردم تا خفه شود.»
زن عصیانگر اضافه کرد : سه ساعت بعد علی از خواب عمیق بیدار شد و پرسید چرا در اتاق ، بوی نامطبوع پخش شده است؟ من هم که می خواستم دست به سرش کنم مقداری خوشبو کننده در هوا اسپری کردم.
شوهرم اما برای بار دوم از بوی نامطبوع گاز گله کرد و در اوج خشم به او حمله کردم.گفتم میخواهم خفه اش کنم و او که بی حال بود جواب داد نمیتوانم.
وی اظهار داشت : موضوع کشتن «علی» را با دوستم و نامزدش در میان گذاشته بودم و قرار بود کمکم کنند.آنان به محض تماس تلفنی من به خانه شوهر صیغه ای ام آمدند و تلاش کردند تا «علی» را خفه کنند اما موفق نشدند.
«شیوا» توضیح داد : همان موقع چاقوی آشپزخانه را به دست گرفتم و چند ضربه به «علی» زدم که سرانجام جانش درآمد.ما جنازه را به حمام خانه کشاندیم و شستیم تا خونش روی راه پله نریزد.
سپس آن را به جاده اسلامشهر بردیم و با بنزین آتش زدیم. هم اکنون به دستور بازپرس «شاهنگیان» تحقیق جامع پلیس برای ردیابی و بازداشت زوجی که «شیوا» از آنان نام برده است ادامه دارد.این در حالی است که به نظر می رسد انگیزه دستبرد نیز در بروز جنایت ، نقش پررنگی داشت.
ویدیو : اعتراف به کشتن و سوزاندن شوهر صیغه ای