آلودگی هوا برطرف شد ، برگردیم سر خانه اول! : 10گانه ای بر یک ماه بحران ...
10گانه ای بر یک ماه بحران تنفس
آلودگی هوا برطرف شد ، برگردیم سر خانه اول!
بالاخره پس از اما و اگرهای فراوان با عنایت خداوند، باران به شهر تهران هم رسید تا مردم این شهر را - ولو به طور موقت هم که شده - از دود و آلودگی و بیماری و... نجات دهد.
با باد و بارانی کنونی ، آلودگی هوای تهران در این مقطع کم کم به مرحله نهایی خود می رسد اما همچنان نکات متعددی در میان است:
1- خدا را شکر می کنیم که بالاخره باران آمد تا هم از یک طرف از آلودگی هوا نجات پیدا کنیم و از سوی دیگر از اظهارات عجیب و عملکردهای عجیب تر مسئولان.
2- در طول مدتی که هوا در شرایط بحرانی بود، وعده های فراوانی شنیدیم از مسوولان مبنی بر این که باید طرحی برای جلوگیری از آلودگی هوا داشته باشیم ولی به نظر می رسد پس از برطرف شدن نسبی آلودگی هوا، وعده ما با وعده های مسئولان هم می رود تا آلودگی بعدی هوا!
پس از مدتی دیر یا زود دوباره در هنگام آلودگی هوا، موتور مسئولان به کار می افتد و شروع خواهند کرد به وعده دادن و سخن گفتن در این باب. بنابراین، طبق تجربه تاریخی مان، نباید انتظار داشته باشیم کار چندانی برای جلوگیری از آلودگی مجدد صورت گیرد.
آلودگی هوا مشکل دائمی این کشور بوده است اما برخورد مسئولان با این موضع بیشتر برخوردی آتش نشانی بوده است یعنی صبر می کنند تا آلودگی هوا به وضعیت بحرانی برسد سپس برای رفع آن کاسه چه کنم چه کنم در دست می گیرند و مانند آتش نشان ها که عملکردشان صرفاً واکنشی است، تازه بعد از ایجاد مشکل به فکر چاره می افتند. اصولا می توان این نوع از مدیریت را مدیریت لحظه ای نیز نامید که تنها در لحظه وقوع بحران، به فکر حل آن می افتند و چون راه حلی مقطعی در پیش می گیرند و از راه حل های ریشه ای و اصلی خبری نیست، این بحران نیز همچنان ادامه می یابد.
3- در زمان اوج آلودگی هوا در تهران اعلام شد که در سال گذشته، حدود 3600 نفر براثر آلودگی هوا در تهران جان باخته اند. این نشان می دهد گرچه در بسیاری از مقاطع زمانی، آلودگی هوا در تهران به مرحله هشدار نمی رسد اما شهر آلوده است و قربانیان خود را هم می گیرد. واقعا معلوم نیست در آلودگی اخیر هوای تهران، چند نفر به کام مرگ فرو رفتند؟ آلودگی هوای تهران تنها به زمانی محدود نمی شود که در وضعیت هشدار قرار دارد بلکه تقریبا در اکثر ماه های سال هوا آلوده است اما نه مردم و نه مسئولان هیچ یک شاید آن را احساس نمی کنند. بنابراین، اگر شرایط بحرانی و اضطراری نباشد، معنایش آن نیست که الزاماً هوا خوب است و مردم دچار مرگ تدریجی نیستند!
4- در آلودگی اخیر هوای تهران با وجود اینکه تهران بارها و بارها با چنین معضلی روبه رو شده بود مسئولان نه تنها قدرت پیشگیری یا مقابله موثر با این بحران را نداشتند بلکه حتی از تشخیص و اعلام رسمی دلیل اصلی آن نیز عاجز بودند یا گفتن واقعیت را به صلاح و صرفه نمی دیدند. در مقابل از گفتن دلایل بی ربط و گاه خنده دار نیز ابایی نداشتند از جمله این که آلودگی را انداختند گردن مردمی که برای گرم کردن خانه هایشان بخاری روشن می کنند!
همچنین به جای راهکارهای عملی و واقعی برای حل مشکل، به طرح تراوشات ذهنی - تخیلی خود برای مقابله با چنین بلایی پرداختند که آب پاشی تهران به وسیله هواپیماهای سم پاش کوچک و نصب جت فن ها از جمله آنهاست که البته کلی باعث انبساط خاطر شد در میان آن همه دود و دم!
5- براساس آمار رسمی حدود 70 درصد از عامل آلودگی هوا مربوط به خودروهاست. در این بخش نیز دو عامل خودرو و بنزین نقش دارند. در یک سو با خودروسازانی رو به رو هستیم که دستگاه هایی تولید و مونتاژ می کنند که با استانداردهای مصرف سوخت فاصله دارند و از سوی دیگر با بنزین بی کیفیت و شبه بنزین هایی رو به رو هستیم که این دو ، یعنی خودرو و سوخت غیراستاندارد، با اشتراک مساعی خود (!) توانسته اند این چنین آلودگی مرگباری را ایجاد کنند.
این در حالی است که هیچ یک از مصوبات کمیته کاهش آلودگی هوا و سایر مسوولان ارشد کشوری هیچ نامی از این دو بخش یعنی خودروسازها و تولید کنندگان بنزین نیامد و ر مقابل ، از مردم خواستند که خودرهایشان را یک روز در میان بیرون ببرند. واقعاً چگونه است که می توان مردم را به دلیل آلودگی ها از استفاده از خودروهایشان محروم کرد اما نمی توان به خودروسازان و تولید کننده گان بنزین حتی نهیبی کوچک هم زد؟!
جالب و البته تاسف انگیز این است که نه تنها نهیب نزدند ، بلکه به کسانی که منتقد بنزین غیراستاندارد بودند ، انگ"عامل دشمن" هم زدند!
6- موضوع توسعه حمل و نقل عمومی و در راس آن مترو نیز به موضوعی تکراری تبدیل شده است که هم نویسندگان و هم خوانندگان هر دو از تکرار آن خسته شده اند که "گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست٬ آنچه البته به جایی نرسد فریاد است" و " آنچه عیان است، چه حاجت به بیان است؟"
7- آلودگی این بار هوای تهران تمام شد. عده ای از مردم مردند و عده ای دیگر مریض و مستعد سرطان شدند، برای یک ماه تمام همه از استنشاق هوای سالم بی بهره بودیم و این همه را می شد مدبرانه، پیشگیری کرد. با این حال نه تنها مسولان کاری نکردند، بلکه حتی دریغ از یک عذرخواهی خشک و خالی!
8 - گیریم که امروز و فردا، بادی بیاید و بارانی ببارد و هوا تمیز شود؛ اما پس فردا و پسین فرداها چه؟ اگر چند روزی خبری از باد و باران نباشد، آیا جز این است که بار دیگر، خفه خواهیم شد؟ تا علت های اصلی آلودگی برطرف نشوند، همین آش است و همین کاسه ... و بیچاره کودکان ما!
9 -در طول این مدت ، علاوه بر تهران ، شهرهای بزرگ کشور ، مانند تبریز، اصفهان، اراک ، اهواز و ... نیز دچار آلودگی بودند و بعضاً هنوز هم هستند. تمام آنچه در باب تهران گفته شد، عمدتاً درباره شهرهای دیگر هم صدق می کند. درست است که شدت آلودگی در تهران بیشتر بود ، اما در اصل مشکل، همه با هم برابر هستند و لذا باید چاره ای اساسی نه فقط برای پایتخت که برای همه ایران اندیشید. فراموش نکینم که ایران، فقط تهران نیست و هوای پاک، اولین حق طبیعی هر انسانی است.
10 - با پاک شدن نسبی هوا دوباره همه چیز فراموش می شود و دوباره برمی گردیم سرخانه اول و موضوع اصلی این می شود که مشایی چه گفت؟ ورزشکار زن به خارج بفرستیم یا نه؟ به قهوه تلخ و تیتراژ مختارنامه گیر بدهیم و گمانه زنی درباره اینکه فلان مدیرکل عوض می شود ... و درطول تمام این بازی های بی حاصل، فراموش می کنیم که داریم آرام آرام، ذرات معلق و مونواکسید کربن و سرب و مواد مسموم دیگر را تنفس می کنیم و در مرگی تدریجی و خاموش فنا می شویم.
بعد از تحریر:
از این که مسوولان محترم بعد از بارندگی اخیر اطلاعیه ندادند که با همت دستگاه های ذیربط مشکل آلودگی هوا حل شد ، از ایشان سپاسگزاریم و قدردان تواضع شان هستیم!..../تحلیل:عصرایران
ویدیو : آلودگی هوا برطرف شد ، برگردیم سر خانه اول!