ورود حیوانات جدید به باغ وحش ارم : پای ببر سفید بالاخره به تهران باز شد. ببر ...
پای ببر سفید بالاخره به تهران باز شد. ببر سفیدی كه از آلمان راهی تهران شده و در حال حاضر در یكی از قفسهای قرنطینه ارم، جا خوش كرده است. روزنامه اعتماد: پای ببر سفید بالاخره به تهران باز شد. ببر سفیدی كه از آلمان راهی تهران شده و در حال حاضر در یكی از قفسهای قرنطینه ارم، جا خوش كرده است.
«براوو» چهار سال بیشتر ندارد، دو، سه روزی است پایش به تهران رسیده و حالا، در كنج قفس بینور بخش قرنطینه، نشسته تا مراقبتها و چكآپها تمام شود و او را به قفسش برسانند، قفسی اعیانی كه ماده ببر سفید، باقی عمرش را در آن بیاساید. ظهرها، وقت آفتاب، در استخر كوچكش تنی به آب بزند و هروقت حوصله داشت و سركیف بود، با غرشی، مو به تن تماشاچیانش سیخ كند و خودی بنمایاند.
قفس قرنطینه، دور از باغ وحش، در میان تپههای وسط زمینهای بیاستفاده، درست شده، دو اتاق تودرتو، كه دخترك در گوشهای خنك، شكمش را بر سنگهای سفید قفس میمالد تا گرمای تنش را به سنگها بدهد. مدیر باغ وحش، همراهیام میكند تا از لای میلههای در، ببینمش. تا چشمهایم به تاریكی عادت كند، گمش كردهام، میخواهد غافلگیرم كند، یادش رفته در قفس است، دور میزند و از گوشه كور قفس، حمله میكند به در، و دندانهای بزرگش، تا چند سانتیمتری صورتم میآید. از صدای جیغم لذت میبرد و با غرور به جایش بازمیگردد. موفق شده نخستین بازدیدكنندهاش را متوجه هیبت و حضورش كند.
باغ وحش ارم، مدتی است به عضویت اتحادیه باغ وحشهای اروپا درآمده، اتحادیهای كه عضویت در آن، مستلزم رعایت استانداردهای زیستی حیوانات است، حیوانات مختلف، از گربهسانان گرفته تا پستانداران گیاهخوار و پرنده و خزنده. باغ وحش ارم، با ورود ببر سفید تغییر هم كرده و قرار است تغییرات دیگری هم به خود ببیند. بنر «شیر ایرانی در راه است» در چند گوشه باغ وحش به چشم میخورد. قفسی بزرگ و با هیبت هم در مركز باغ وحش ساختهاند برای شیر، با شیروانی قرمز و با مساحتی حدود ٨٥٠ متر فضای آزاد و ١٥٠ متر ساختمان كه خانه زمستانیاش میشود، مساحتی كه زمانی از شش متر و هشت متر تجاوز نمیكرد.
پرویز قندالی، مدیر باغ وحش، با نشان دادن قفس شیر كه بر مبنای استانداردهای EEP (اتحادیه باغ وحشهای اروپا) ساخته شده، از رسیدن شیر در آیندهای نزدیك خبر میدهد. «بازرسان EEP در راهند تا بیایند و قفس را تایید كنند. بعد از تایید آنها، مراحل انتقال شیر در جریان میافتد.»
قفس ببر سفید هم كنار قفس ببر بنگال است، برای هردویشان، حوضچهای پر از آب درست كردهاند، حوضچه ببر قدیمیتر آماده است و در حال آبتنی است كه میرسیم بالای قفسش. با تكه چوبی ور میرود و آدمها را كه میبیند، باید عرض اندام كند. به سمت شیشه مقابلش، حمله میكند و جیغ مردی جوان را در میآورد. میلهها و حفاظهای متنوع جایشان را به شیشهای ضخیم دادهاند، شیشهای كه فاصله آدمها با حیوانات را به چند سانتیمتر میرساند. سرحال است، یكی از كاركنان باغ وحش، پشتش را به شیشه و وانمود میكند غافلگیر شده، منتظر حمله ببر است. میداند كه ببر دوست دارد از پشت، طعمههایش را غافلگیر كند.
برای پیشگیری از بیماری، قرنطینه میكنیم
مدیرعامل مجموعه ارم، از تغییرات روند ورود حیوانات به باغ وحش میگوید، تغییراتی كه در پیشگیری از بیمار شدن حیوانات نقش مهمی دارد. ایرج جهانگیر، به قرنطینه یك ماهه حیوانات اشاره میكند و میگوید: «ببر سفید كه وارد تهران شد، باید به مدت ٢٠ تا ٢٥ روز در قرنطینه بماند تا از صحت و سلامت كاملش مطمئن شویم. البته پیش از آنكه وارد تهران شود، تستهای مختلف سلامت را گرفته و سلامتیاش توسط كارشناسان EEP تایید شده، اما بحث تایید سازمان دامپزشكی هم در میان است و باید چك نهایی شود و بعد از حصول اطمینان، وارد قفسش در باغ وحش میشود.»
او به روند جدیدی كه باغ وحش تهران در پیش گرفته اشاره میكند و ورود حیوانات جذاب و خاص را برای باغ وحش الزامی میداند و میگوید: «در راستای افزایش تعداد گونههای جانوری باغ وحش، خواستیم حیوانات خاص جذاب كه زیبایی خاصتری نسبت به بقیه دارند را به باغ وحش بیاوریم. كانگورو، یكی از حیواناتی بود كه جذابیت داشت و به باغ وحش آوردیم. ببر هم جزو همین حیوانات خاص است، به خصوص ببر سفید كه زیبایی و هیبت منحصر به فردی دارد. ببر را بعد از ٤، ٥ ماه پیگیری از EEP به تهران آوردیم. با اخذ مجوز از سایتیس، محیط زیست و دامپزشكی.»
براوو، اصالتا آفریقایی است، آفریقای جنوبی. اما در آلمان بزرگ شده و به ایران منتقل شده است. جهانگیر در خصوص سازگاری مكانی این حیوانات میگوید: «هر منطقهای برای خودش حیوان خاصی دارد. ببرها و كلا گربهسانان، این ویژگی را دارند كه خودشان را با محل زندگیشان هماهنگ میكنند. فیلها، برعكساند، حیواناتیاند كه با تغییرات آب و هوایی متفاوت سازگار نمیشوند. ما برای ببرها، شرایط زمستانی و تابستانی فراهم كردهایم، حوض و آبشار برای تابستانشان و خانه مسقف برای زمستان.»
مشمشه، بیماری مشترك انسان و دام، یكی از نگرانیهای فعالان محیط زیست است، نگرانیای كه برای ببر جدید دارند و ترس از بیمار شدن و رسیدگی نكردن مدیران به آن و در نهایت ابتلا به سرنوشت ببر بیمار. جهانگیر، قرنطینه و تستهای سلامت برآورد شده در آلمان از ببر سفید را راههای پیشگیری از بیمار شدن حیوان میداند و میگوید: «در مورد بیماری مشمشه كه ببرها گرفته بودند، متاسفانه شده چكشی در دست مدافعان حقوق حیوانات.
این اتفاق تلخ، اتفاقی است كه در سالهای پیش افتاده، در حال حاضر ما قواعد زیادی را برای پیشگیری از بیمار شدن این حیوانات در نظر گرفتهایم. ببر بیمار متعلق به محیط زیست بود و مالك آن باغ وحش نبود. پنج سال پیش، مدیران وقت باغ وحش با حركت اشتباه خود كه میخواستند با محیط زیست همكاری كنند، ببر را پذیرفتند و مستقیم آن را از سیبری به باغ وحش تهران منتقل كردند. این انتقال بدون درنظر گرفتن حیوان در قرنطینه پیش رفته بود و بیماری حیوان را از پا درآورد.
قرنطینهای كه در حال حاضر برای حیوان درنظر گرفتهایم، ٢٠ و چند روزه است، در تمام این مدت، حیوان خارج از باغ وحش میماند تا آزمایشات رویش انجام شود، وقتی مطئمن شدیم كه بیمار نیست و چك نهایی توسط سازمان دامپزشكی انجام شد، حیوان به قفسش در باغ وحش منتقل میشود. این اتفاقات باعث میشود شاهد حادثه تلخ مجددی نباشیم. مدیران قبل از ما بیتجربگی كردند و خبطی مرتكب شدند، قرار نیست ما هم مرتكب شویم. ببر را قبل از حركت از اروپا، براساس خواست دامپزشكی استان تهران، آزمایش كردند و نتیجه همه آزمایشاتش فرستاده شد. در قرنطینه هم دامپزشكی از او تست میگیرد اگر سالم بود به باغ وحش وارد میشود.»
او همچنین از حضور دایمی دو دامپزشك در باغ وحش خبر داد و گفت: «در باغ وحش، دو دامپزشك مقیم داریم كه هر روز موظفند از مسوول حیوانات گزارش بخواهند. اگر حیوانات در غذا خوردن، خوابیدن، دفع ادرار و مدفوع و رفتارهایشان تغییری مشاهده شد، درصدد رفع و رجوع آن برمیآیند، این نظارت دایمی است.»
به حیوانات گوشت الاغ نمیدهیم
غذای حیوانات، یكی از معضلات همیشگی برای ورود بیماری به آنها بود، بیماری كه در تاریخ مدافعان حقوق حیوانات باقی میماند و محال است فراموشش كنند. مدیر باغ وحش تهران، گوشتهای یخزده برزیلی را كه متعلق به شركت گوشتیران است نشان میدهد. گوشتهایی كه در قصابیها هم به وفور دیده میشود. سردخانه زیر صفر، جایی برای نگهداری خوراك گوشتخواران و سردخانه بالای صفر، جای نگهداری خوراك گیاهخواران است. گوشتهای بستهبندی شده برزیلی در سردخانه خنك گوشه انتهایی باغ وحش، جایگزینی است بر گوشت الاغ كه پیش از این به گوشتخواران داده میشد.
قندالی میگوید: «برای پیشگیری از مشكلات بیماری حیوانات هم از دادن گوشت الاغ به آنها پرهیز داریم، هزینه میكنیم و از شركت گوشتیران، گوشتهای یخ زده برزیلی میگیریم، همان گوشتی را كه برای خوراك انسان استفاده میشود با مهر بهداشت و تاریخ انقضای مشخص، در اختیار حیوانات میگذاریم.»
تكثیر حیوانات در اسارت، یكی از برنامههایی است كه هم محیط زیست به آن رو آورده و هم باغ وحش از آن سخن میگوید. كشته شدن شش پلنگ در كمتر از ٥٠ روز از اول سال تاكنون، كه البته در سالهای گذشته هم آمار دست كمی از این ٥٠ روز نداشت، مسوولان را به سوی تكثیر این گونههای در اسارت كشانده است. قندالی در ادامه به این تكثیر اشاره میكند و از همكاریهایشان با دانشگاهها و مراكز ناباروری چون رویان سخن میگوید: «میخواهیم پلنگ ایرانی را تكثیر كنیم و شاید بتوانیم در آینده، نسل بعدشان را در محیطی نیمه طبیعی رها كنیم، محیطی كه در حالت نیمه اسارت باشند. حیواناتی كه در قفس به دنیا میآیند، به سختی میتوانند در طبیعت زندگی كنند، شاید هم نتوانند. از كودكی به آنها غذا داده شده و دیگر نمیتوانند شكار كنند.»
جهانگیر هم بر این بحث تاكید دارد و معتقد است: «حیوانی را كه در بدو تولد در باغ وحش است، نمیتوان به طبیعت برگرداند. مثل ماهی قرمزی كه در تنگ متولد میشود و دیگر نمیتواند در دریا زندگی كند. حیوانات حیات وحش هم همینطورند. مگر اینكه محیطی محصور در طبیعت درست كنیم و این حیوانات را به آنجا منتقل كنیم تا در محیطی نیمه طبیعی به سر برند.»
او در خصوص هزینهها برای آوردن حیوانات میگوید: «انتقال هر حیوانی كه موفق به رسیدن به استانداردهای نگهداریاش شویم، رایگان است، اما هزینه نقل و انتقال و ساخت قفس با خودمان است. تاكنون برای شیرایرانی، چیزی حدود ١٥٠ تا ٢٠٠ میلیون تومان هزینه كردیم تا قفسش تمام شود. بعد از شیر، برنامه انتقال زرافه را داریم.»
او با اظهار تاسف از انقراض شیر و ببر ایرانی در ایران میگوید: «شیرها را در حال حاضر در اروپا داریم كه توانستیم از آنها بگیریم. كاش ببر ایرانی را هم، اروپاییها برده بودند تا جلوی انقراضش گرفته شده بود و الان میتوانستیم از آنها بگیریم. در این باغ وحش، روزی بالای دو تا سه هزار دانشآموز برای بازدید از حیوانات میآیند، چرا بچههای ما نباید زرافه یا شیر ایرانی و ببر را از نزدیك ببینند. من به همه منتقدان این انتقال اعلام میكنم، اگر در حال حاضر مشكلی ناشی از سوء مدیریت در باغ وحش بود كه مورد توجه طرفداران حیوانات باشد، من خودم استعفا میدهم.»
در گوشهای از باغ وحش، ببر دیگری زندگی میكند، دختر ٩ سالهای است كه نزدیك پنج سال است رنگ آفتاب را ندیده، گوشهای از قفس كز كرده و خبر ندارد، «براوو»، ببر تازه وارد باغ وحش هم در چند ده متریاش، نفس میكشد، ببری كه قرار نیست سرنوشتی شبیه «ببری» داشته باشد و از چهار سالگی، اسیر مشمشه شود و روی آفتاب را نبیند.
براوو به باغ وحش ارم میآید تا مدیرانش ثابت كنند سرنوشت همه ببرها به سرنوشت شوم «ببری» ختم نمیشود، همه قرار نیست مرگ را انتظار بكشند. همه قرار نیست به اندازه عمرشان، آفتاب را نبینند، آنقدر كه نای جست و خیز نداشته باشند. مسوولان دامپزشكی، كاش زودتر تكلیف ببر متعلق به محیط زیست كه گوشه باغ وحش تهران در قفسی بزرگ و بینور مستقیم آفتاب لمیده را روشن كنند. دخترك روح ندارد انگار، بس كه زندگی كردن یادش رفته.
ویدیو : ورود حیوانات جدید به باغ وحش ارم