سرگرمی های جوانان دیروز : من که نفهمیدم این "اون روزا و قدیما"که سر ...
من که نفهمیدم این "اون روزا و قدیما"که سر زبان همه هست, حتی جوانهای 18 ساله ام از خوبی های ماشین ,خانه,لباس و هر چیز قدیمی می گویند کی بوده و کجا بوده.
در این گزارش تلاش می کنیم ,شما را با برخی سرگرمی های عجیب وغریب جوانان دیروز آشنا کنیم البته بدور از هر گونه جهت گیری ای اگر نکاتی هست که جا افتاده مارو همراهی کنید .
1.دندان طلا !
خیلی از جوان های دیروز برای نشان دادن وضعیت خوب مالی و حتی جرات شان دندانهای سالمشان را می کشیدن و دندان طلا می گذاشتن!! باور ندارید از پدر بزرگتان بپرسید.
البته با افزایش نجومی قیمت طلا کمتر کسی از این فکرهای ... به سرش میزند.
2.کفتر بازی"کبوتر بازی"
ابزار لازم این به اصطلاح سرگرمی یک قفس و چند کبوتر زبان بسته بود که باظالمانه ترین روش ها مجبورشان می کردند مسافتی طولانی را طی کنند و مجددا به قفس تنگ و تاریکشان برگردند.
خدا رو شکر زندگی آپارتمان نشینی این روزها کمتر به افراد جرات می دهد همچین کاری انجام بدهند.
3.ترنا بازی
چند نفر که دور یکدیگر جمع می شدند تا رسم شاه و گدا و زندگی دیکتاتوری را تمرین کنند. یک نفر شاه می شد و هرچه امر می کرد باید بدون چون و چرا از سوی دیگران اجرا می شد.
این بازی اغلب در قهوه خانه ها و مکان های عمومی ساعت ها افراد را سرگرم می کرد.
البته برخی بدشان نمی آید ترنا بازی را دو باره رواج بدهند.
4.جمع کردن تمبر
بعضی از جوان های دیروز که دنبال تفریحات سالم بودند کلکسیون جمع می کردند.تمبر,سکه,پوسترهنرپیشه ها و ... که این روزها به دلیل کاهش نامه نگاری و صد البته سرعت دنیای امروز کمتر جوانی سراغ این کارها می رود.
باورتان بشود یانه, بعضی ها آنقدر به کلکسیون شان وابسته می شدند که حتی هزینه های خورد و خوراکشان را برای خرید یک تمبر جدیدمی دادند.
5. غیبت کنون
خیلی از پدر بزرگا و مادر بزرگایی که این روزها به چت و گروه های اینترنتی ایراد می گیرندو نگران اتلاف وقت جوانان هستند قبلا توی کوچه پس کوچه های قدیمی بعد از ظهر ها دور هم جمع می شدند و یه حلقه تشکیل می دادند و مراسم غیبت کنون راه می انداختند.
البته این مراسم آن روزها اسمی نداشت .اما از آنجایی که محتوای جلسات چند ساعته ایشان بیشتر غیبت و صحبت از همسایه های غایب در جلسه بود با اجازه شما جلسه غیبت کنون برای این هم نشینی ها برگزیدیم.
6.فرکردن مو
قدیم ها که ابزار و لوازم سلمانی و آرایش مو انقدر پیشرفت نکرده بود خیلی از مادر بزرگ هایی که از اتلاف وقت نوه هاشان جلو آینه ناراحت هستندیک صبح تا بعد از ظهر با استفاده از ابتدایی ترین روش ها برای فر کردن موها شان وقت می گذاشتند.
تازه خبرندارید که خیلی وقتها موهاشون هم می سوخت و مجبور می شدند کوتاهشان کنند و بعد هم یه یک هفته ای برای موهای از دست رفته عزاداری می کردند!!
7.تماشای معرکه گیری
حتما می دونید که این روزها چندین کتاب و مقاله در خصوص اتلاف وقت جوانان جلوی تلویزیون و شبکه های اجتماعی نوشته شده . اما حتما خبرندارید که قدیما بعضی از بزرگتر ها برای سرگرم شدن پای بساط معرکه ,معرکه گیران می نشستند تا عملیات محیر العقول پاره کردن زنجیر ,بلند کردن جسم سنگین و مارگیری تماشا کنند.تازه برای مشاهده این عملیات شگفت انگیز پول هم پرداخت می کردند تا دخل پهلوان خالی نماند!
8.خربازی یا خر سواری
اگر چه خودم از مخالفان سرسخت این پیاده روی با ماشین! و چرخ زدن با اتومبیل هستم اما خبرندارید جوان های قدیم کارهای عجیب تری می کردند.
یکی از سرگرمی های جمعی مردم خربازی ( خرسواری ، یابو سواری ) بود و این بازی و تفریح منحصرا مخصوص داش مشدی های خوش پوش بود که برای سوار شدن بر خرهای معروف به خربندی و یا خرهای دولایی به خیابان علاءالدوله ( فردوسی ) می رفتند . در این خیابان ده ها خر کوچک و بزرگ همراه پالان های دیدنی و افسارهای مزین به برنج و نقره و گل میخ نقره کوبی شده و زنگوله های ریسه ای و پالان های مخمل و شال و ترمه و اطلس پرزرق و برق و دست و پا و بال و دم حنابسته و سم های سیاه شده و منگوله های زیبا آماده شده بود .
خربازها و یا یابوسوارها نیز لباس های جالبی می پوشیدند . مثلا لباده های بلند از ماهوت و مخمل و رداهای رالی و کپنک های نمدی و شال های ابریشمی و گیوه های آجیره و ملکی و غیره و این خرسوارها در برابر چشمان صدها تماشاچی از حاشیه خیابان علاءالدوله و گاهی لاله زار بالا و پایین می رفتند!!
9. قاشق زنی"تکدی گری آیینی"
قاشقزنی رسمی زنانهاست. زنان چادری بر سر انداخته و گاه نقابی بر چهره میزدند تا ناشناس بمانند. آنگاه با قاشق بر کاسه یا قابلمه یا بر در خانه میکوبیدند و اهل خانه را از آمدن خویش آگاه میکردند. اهل خانه کاسه خالی را گرفته و مشتی آذوقه خشک از قبیل بنشن در آن ریخته و باز میگرداندند. گاه بجای آذوقه پول نقد به قاشق زن پرداخت میشدهاست. مهمترین شرط در قاشق زدن ناشناس ماندن قاشقزن بودهاست. لذا نه قاشقزن و نه صاحب منزل، در هنگام مواجهه سخن نمیگفتهاند.این رسم معمولا توسط دختران دم بخت اجرا می شد!!
البته گفته می شود که آذوقه های جمع آوری شده برای پختن آش نذری بکار گرفته می شد و بین فقرا توزیع می گردید.
ویدیو : سرگرمی های جوانان دیروز