دام سیاه وکیل قلابی برای مادر یک زندانی : زن ۴۰ ساله زمانی که در تکاپو بود ...
زن ۴۰ ساله زمانی که در تکاپو بود تا پسرش را از زندان آزاد کند در دام سیاهی گرفتار شد که یک وکیل قلابی برایش پهن کرده بود. همشهری آنلاین: زن ۴۰ ساله زمانی که در تکاپو بود تا پسرش را از زندان آزاد کند در دام سیاهی گرفتار شد که یک وکیل قلابی برایش پهن کرده بود.
مرد كلاهبردار به بهانه آزادكردن زندانی، طعمهاش را فریب داد و پس از بیهوش كردن او و سرقت اموالش، نقشه شومش را اجرا كرد.
یك سال پیش محمد كه پسری 19ساله بود با زنی شیشهای به نام مریم آشنا شد. این زن 10سال از او بزرگتر بود و بعد از جدایی از همسرش با 2 فرزند خود به تنهایی زندگی میكرد.
محمد كه حسابی به او علاقهمند شده بود قصد ازدواج با وی را داشت و حتی وقتی متوجه شد كه این زن معتاد به شیشه است، از خواستهاش دست نكشید تا اینكه زن شیشهای از او خواست دست به سرقت بزند.محمد خواسته زن شیشهای كه سركرده یك باند سرقت بود را اجرا كرد. او نیمههای شب به خیابان میرفت و خودروهای پراید، ضبط و باند و وسایل داخل ماشین را سرقت میكرد. او بعد ازآن اموال سرقتی را تحویل زن شیشهای میداد و ماشین را كنار خیابان رها میكرد. سردسته باند نیز اموال مسروقه را به مالخر میفروخت و پولی را كه بهدست میآورد صرف خرید شیشه میكرد.
سرقتهای محمد ادامه داشت تا اینكه چندماه قبل در تاریكی شب به خیابانی در مركز تهران رفت و دست به سرقت پرایدی زد تا مثل همیشه وسایل آن را سرقت كند. دزد جوان اما خبر نداشت كه ماشین نقص فنی دارد و همین باعث شد كه با جدول كنار خیابان تصادف كند و ماشین متوقف شود. همزمان گشت پلیس سر رسید و مأموران كه به رفتارهای راننده مشكوك شده بودند پس از استعلام شماره پلاك خودرو، متوجه سرقتی بودن آن شدند. همین باعث دستگیری محمد شد و با اعترافات او زن شیشهای و نوچههای دیگر وی كه آنها نیز از دزدان حرفهای بودند به دام پلیس افتادند.
نگرانی مادرانه
از وقتی محمد دستگیر شد و با دستور بازپرس دادسرای ناحیه 12تهران به زندان افتاد مادر نگران او به تكاپو افتاد تا هرطور شده پیش از رسیدن نوروز پسرش را آزاد كند. این زن اما خبر نداشت در رفتوآمد به دادسرا در دام یك وكیل قلابی گرفتار خواهد شد. مرد كلاهبردار به این زن وعده داد با نفوذی كه دارد میتواند پسرش را از زندان آزاد كند اما همه این وعدهها نقشهای برای سركیسهكردن مادر محمد بود.
این زن كه به تازگی متوجه شده چه كلاهی سرش رفته چند روز پیش به دادسرای ناحیه 12تهران رفت تا از وكیل قلابی شكایت كند. او در توضیح ماجرا گفت: از وقتی پسركوچكم به زندان افتاده یك شب خواب راحت ندارم. اصلا باورم نمیشد كه یك روز پایم به دادسرا و كلانتری كشیده شود. پسرسادهلوحم را فریب دادند و او بدون اینكه پولی گیرش بیاید دست به سرقت زد.
برای همین هرروز به دادسرا میآمدم تا ببینم آیا راهی است تا با تهیه وثیقه پسرم از زندان آزاد شود و شب عید خانه باشد یا نه. در همین رفتوآمد بود كه مردی را در دادسرا دیدم. او خودش را سجاد معرفی كرد و مدعی شد كه وكیل دادگستری است. او گفت كه هرروز مرا در دادسرا میبیند كه پیگیر كارهای پسرم هستم و قصد دارد كمك كنم. برای او ماجرای گیرافتادن پسرم را تعریف كردم و او مدعی شد با نفوذی كه در دستگاه قضایی دارد میتواند پسرم را آزاد كند.
من كه بهشدت خوشحال شده بودم گفتم حاضرم تا 10میلیون تومان به او پول بدهم. برای همین در ابتدا حدود 2میلیون بهحساب مرد وكیل واریز كردم. چندروز بعد قرار شد همراه او به دیدن یكی از آشنایانش در یكی از دادگاهها برویم و سجاد از من خواست تا مدارك پسرم همراهم باشم.
من هم از همهجا بیخبر آن روز سوار خودروی سجاد شدم و به دفتر یكی از دوستانش رفتیم. در آنجا او برایم آبمیوه آورد كه بعد از نوشیدن آن از هوش رفتم و دیگر متوجه چیزی نشدم. شاكی افزود: وقتی به هوش آمدم كنار خیابان افتاده بودم و در آنجا متوجه شدم كه همه طلا و جواهراتم به همراه یك میلیون تومان پولی كه همراهم بود به سرقت رفته است. وكیل قلابی پس از بیهوش كردنم، مرا مورد آزار و اذیت قرار داده و همه اموالم را دزیده بود.
همین شكایت كافی بود تا جستوجوی كارآگاهان برای شناسایی و دستگیری وكیل قلابی آغاز شود. اقدامات اطلاعاتی سرانجام نتیجه داد و متهم فراری به دام پلیس افتاد. این مرد دربازجوییها به كلاهبرداری، سرقت طلا و جواهرات و آزار و اذیت زن اعتراف كرد و مدعی شد برای پیگیری پرونده یكی از بستگانش به دادسرا میرفته كه در آنجا مادر محمد را دیده است.
برای همین فكر كلاهبرداری و سرقت طلا و جواهراتش به سرش زده است. برای همین با معرفی خود تحت عنوان وكیل نقشه شوم خود را اجرا كرده است. این كلاهبردار سارق با قرار قانونی روانه زندان شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد تا زوایای پنهان آشكار شود.
ویدیو : دام سیاه وکیل قلابی برای مادر یک زندانی