داستان قصر بی عیب و نقص پادشاه :     پادشاهی قصری زرنگار بنا کرد و سپس حکیمان ...



 

داستان شاهنامه کنیزک و پادشاه , داستان پادشاه و گلیم , داستان پادشاه و کنیزک مثنوی

 

پادشاهی قصری زرنگار بنا کرد و سپس حکیمان و ندیمان را فرا خواند و گفت: آیا در این بنا عیبی می  بینید؟

همگان زبان به تحسین گشودند و از بی عیب بودن آن کاخ گفتند، تا این که زاهدی برخاست و گفت: قصر نیکویی است اما حیف که رخنه ای در آن دیده می شود که اگر این رخنه نبود این کاخ با قصر فردوس برابر بود.

شاه گفت: کدام رخنه، من رخنه ای نمی بینم. گفت: آن رخنه را فقط عزرائیل می بیند و این رخنه برای عبور او و گرفتن جان شما ساخته شده است.



گرچه این قصر است خرم چون بهشت      مرگ بر چشم تو خواهد کرد زشت

منبع:asriran.com

 

 

 


ویدیو : داستان قصر بی عیب و نقص پادشاه