مهدی ترابی هستم از اشتهارد : قرار بود در اردوی تیم ملی فوتسال جوانان شرکت کنم ...


قرار بود در اردوی تیم ملی فوتسال جوانان شرکت کنم اما یکی از دوستان گفت به تست سایپا برو و من هم رفتم، تاییدم کردند و اینگونه وارد فوتبال شدم. ورزش سه: ماجرای مهدی ترابی و سیر پیشرفت او جالب است. از تیم فوتسال استان البرز تا تیم ملی فوتبال ایران، تنها در عرض 4 سال! ترابی که زمانی با سر توپ زدن هایش در سالن همه را مجذوب خود می کرد حالا روی چمن هم فوتبالیست قابلی است. آنقدر که کی روش چشم روی تمام ستاره هایش بسته و او را در ترکیب اصلی قرار می دهد. ترابی که کمتر علاقه ای به مصاحبه دارد، این بار و در گفت و گو با ما از گذشته اش می گوید و مسیری که برای پیشرفت پیموده. صحبتهای ستاره 21 ساله فوتبال ایران و باشگاه سایپا را می خوانید.

 در چند ماه اخیر آنقدر کم مصاحبه کرده ای که خیلی ها نمی دانند از چه زمانی وارد فوتبال شدی و چگونه. این سوال را ابتدا پاسخ بده تا به بعدی ها برسیم.

من سالها فوتسال بازی می کردم.

 واقعا؟ کجا؟

در تیم استان البرز. فکر می کنم سال 1390 بود. یعنی 4 سال قبل. به مسابقات کشوری رفتیم و من آقای گل شدم. آن زمان 17 سالم بود. بعد به تیم ملی فوتسال جوانان دعوت شدم. قرار بود بروم و در اردو شرکت کنم که یکی به من گفت چرا به سایپا نمی روی تا تست بدهی و مربیان تو را ببینند؟ من هم پذیرفتم و همین شد که از فوتسال وارد فوتبال شدم.

چه کسی از تو خواست که فوتسال را رها کنی و وارد فوتبال شوی؟

من فوتسال بازی می کردم و مطمئن بودم که در این رشته موفق می شوم اما یکی از آشنایان ما به نام آقای یمینی مرا دید و گفت برو تیم جوانان سایپا و تست بده. به تمرین رفتم و اصلا امیدی هم نداشتم اما در نهایت مربیان پسندیدند و مرا مورد تایید قرار دادند.

چطور ناامید بودی اما در تست سایپا قبول شدی و نظر مربیان را جلب کردی؟

کاملا ناامید که نه اما فکر می کردم قسمتم حضور در فوتسال است. در تیم جوانان سایپا اول آقای صمدیان مربی ما بود و بعد هدایت تیم به محمد سلطانی سپرده شد. بازی ام برای جوانان سایپا به یک فصل نرسیده بود که آقای تقوی از من خواستند تا به تیم بزرگسالان بروم. همان فصل آقا مجتبی مرا در لیگ برتر بازی داد.

یعنی مسیر فوتسال تا لیگ برتر فوتبال را در کمتر از یک فصل سپری کردی؟

دقیقا. یادم می آید اولین بازی ام را مقابل گهر درود در لیگ برتر انجام دادم. بعد از آن بود که کم کم در تیم بزرگسالان سایپا جا افتادم و بیشتر بازی کردم.

البته فکر می کنم در دوران فیرات کمتر بازی کردی. درست می گویم؟

در زمان فیرات کم بازی کردم اما وقتی آقا مجید آمد بیشتر به من بها داد و رفته رفته به ترکیب اصلی هم رسیدم.

چون در دفاع راست و بال راست و چپ هم بازی کرده ای خیلی ها نمی دانند پست اصلی ات کجاست. توضیح می دهی؟

روز اولی که وارد فوتبال شدم در پست هافبک راست و چپ بازی کردم. یک بازی مقابل تراکتورسازی که بابک حاتمی مصدوم بود دفاع راست سایپا شدم و بعدها آقای خاکپور هم در یکی دو بازی از من در این پست استفاده کرد. در دفاع راست هم طبق نظر مربیان بد کار نکردم اما پست اصلی ام هافبک کناری است.

 فوتبال را دوست داشتی یا فوتسال؟

فوتبال را دوست داشتم اما فکر نمی کردم اینقدر زود در لیگ حرفه ای بازی کنم. در فوتسال داشتم پیشرفت می کردم. مرا برای تیم ملی جوانان انتخاب کردند اما آقای سلطانی، مربی ام در جوانان سایپا گفت که باید فوتسال را رها کنی و تمرکزت را روی فوتبال بگذاری. دیگر هم سمت فوتسال نرفتم و در فوتبال ماندم تا امروز که خدمت شما هستم.

سیر پیشرفت تو وحشتناک بود. در عرض 3،4 سال از فوتسال به تم ملی فوتبال رسیدی. چگونه این مسیر را اینقدر سریع طی کردی؟

خدا کمکم کرد و خانواده ام به معنای واقعی پشتم بودند و برایم سنگ تمام گذاشتند. من از اشتهارد به تمرین جوانان سایپا می آمدم. این مسیرحدود دو ساعت طول می کشید. بعد از مدتی خانواده ام به خاطر من به کرج آمدند تا راحتتر بتوانم به تمرین بروم. مسیرم کمتر شد و مهمتر از همه اینکه با مربیان خوبی کار کردم. آقا مجید، آقای تقوی، آقای خاکپور و در نهایت آقای کی روش که مرا در لیست تیم ملی قرار داد و به من اعتماد کرد.

 فکر می کردی یک روز به پیراهن تیم ملی برسی؟

من به فوتبال علاقه داشتم اما واقعیتش آنچنان فکر نمی کردم که اینقدر زود به جایگاه کنونی برسم. از اشتهارد تا الان کسی وارد فوتبال حرفه ای نشده. من اولین نفری بودم که از این منطقه به تیم ملی رسیدم. با اینکه اشتهارد استعدادهای بهتری نسبت به من داشته اما قسمت این بود که من نماینده این شهر در لیگ برتر و تیم ملی باشم.

اولین بازی ملی ات مقابل ازبکستان بود. به زمین آمدی و گل هم زدی. از کی روش بگو و اینکه چه شد به تو بازی داد؟

کی روش نه تنها مربی بلکه آدم بزرگی هم هست. من که برای اولین بار به تیم ملی دعوت شدم فکر نمی کردم که در لیست نهایی بمانم. اوائل می‌گفتم تازه 20 سالم است و فعلا زمان دارم تا در اردوهای بعدی خودم را نشان بدهم ولی وقتی برای دو بازی مقابل ازبکستان و ترکمنستان لیست نهایی تیم ملی را دیدم باورم نمی شد که خط نخورده ام. کی روش به ما جوان ها اعتماد به نفس داد و من هم خوشحالم که در اولین بازی ملی ام توانستم دروازه ازبکستان را باز کنم.

 آمار گلزنی تو در تیم ملی فوق العاده است. به ازبکستان، گوام و ژاپن گل زده ای. آقای گلی در فوتسال در چارچوب شناسی ات نقش داشته؟

در فوتسال خوب گل می زدم. نمی توانم بگویم نقش نداشته اما نه خیلی زیاد. چون فوتسال با فوتبال فرق دارد و نمی توان این دو را با هم مقایسه کرد. البته بر خلاف تیم ملی در رده باشگاهی کم گل زده ام و بیشتر پاس گل داده ام.

تو از جمله بازیکنان سرعتی فوتبال ایران هستی اما این خصیصه تو کمتر به چشم می آید. درست مثل مهدی طارمی. با سرعت جلو نمی روی اما از بازیکن حریف رد می شوی. چطور این اتفاق می افتد؟

به خاطر گام های بلندم است که این اتفاق می افتد. چون پاهایم نسبت به بالا تنه ام بلندتر است و به همین دلیل راحت تر می توانم گام برنم. شاید هم به این دلیل که بیشتر در فضا حرکت می کنم سرعتم دیده نمی شود.

نیم فصل از استقلال پیشنهاد داشتی. چه شد که مذاکرات به نتیجه نرسید؟

پیشنهاد استقلال که آمده بود من همراه تیم المپیک در اردوی قطر بسر می بردم و اصلا هم نمی دانستم ماجرا از چه قرار است. فقط از طریق رسانه ها شنیدم که استقلال به من پیشنهاد داده. در نهایت هم باشگاه تصمیم گرفت که بمانم و برای سایپا بازی کنم.

فصل قبل آماری منتشر شد که تو ارزانترین بازیکن تیم ملی هستی. واقعا اینطور بود؟

فکر می کنم بعد از گلی بود که به ازبکستان زدم. قراردادم 15 میلیون بود و به همین خاطر نوشتند ترابی ارزانترین بازیکن تیم ملی است. فکر می کنم این آمار درست بود.

در تیم ملی شماره پیراهنی به تو رسیده که بزرگانی چون کریم باقری و جواد نکونام آن را به تن می کردند. این همه شماره، حالا چرا شش؟

خود آقای کی روش پیراهن شماره شش را به من داد. وقتی برای بازی با ازبکستان به ورزشگاه رفتیم گفتند که شماره شش را بپوش. می دانم چه بزرگانی این پیراهن را پوشیده اند. امیدوارم لیاقتش را داشته باشم و بتوانم در تیم ملی بهترین عملکرد را ارائه بدهم.

الگوی فوتبالی ات کدام بازیکن است؟

کریس رونالدو.

تیم مورد علاقه ات چطور؟

وقتی کریس رونالدو الگویم است قطعا رئال مادرید را دوست دارم.

از همه چیز گفتی جز بازی با پرسپولیس که با تساوی به پایان رسید.

بازی زیبا و تماشاگرپسندی بود. هم ما بازی قابل قبولی ارائه دادیم و هم پرسپولیس. البته در نیمه اول مثل همیشه نبودیم اما هر چه از زمان بازی گذشت به فرم ایده‌آل مان رسیدیم و در اواخر بازی موقعیت‌هایی به دست آوردیم. ما برخی از دقایق بازی را بهتر از پرسپولیس بودیم اما به نظرم مساوی عادلانه بود و هیچ یک از دو تیم برتری آنچنانی نسبت به دیگری نداشتند.

یعنی سایپا برای کسب یک امتیاز به زمین نیامده بود؟

چرا باید به تساوی فکر می‌کردیم. ما اگر می‌بردیم به رده سوم جدول می‌رسیدیم و به قهرمانی امیدوار می‌شدیم. پرسپولیس از حمایت تماشاگرانش بهره برد و به تساوی رسید. شاید اگر آنها نبودند راحت‌تر بازی می‌کردیم و می‌توانستیم حتی سه امتیاز را بگیریم. به هر حال جای شکرش باقی است که همین یک امتیاز را گرفتیم اما هدفمان این نبود.

با این حساب به کسب عنوان قهرمانی امید دارید؟

چرا که نه. فاصله آنچنانی با صدرنشین نداریم و اگر روند رو به رشدی را طی کنیم می‌توانیم حتی قهرمان لیگ برتر شویم. ما تیم یکدست و بی حاشیه‌ای داریم که می‌توانیم کارهای بزرگ انجام بدهیم. امیدوارم یکی از این کارها کسب عنوان قهرمانی لیگ باشد. اتفاقی که آنقدرها دور از دسترس مان نیست.


ویدیو : مهدی ترابی هستم از اشتهارد