اکبر عبدی: كار معدن آسانتر از بازیگری است! : اکبر عبدی: كار معدن آسانتر از ...
اکبر عبدی: كار معدن آسانتر از بازیگری است!
وقتی به او فكر میكنم یاد این دیالوگ فیلم درخشان مادر میافتم و یكی از نقشهای به یاد ماندنی اكبر عبدی. میگویند مرد هزار چهره سینمای ایران است. تقریباً هر نقشی كه فكرش را كنید بازی كرده است. این روزها در یك سریال ایفای نقش میكند. با یك لهجه شیرین. «مادر مرد از بس كه جان ندارد» وقتی به او فكر میكنم یاد این دیالوگ فیلم درخشان مادر میافتم و یكی از نقشهای به یاد ماندنی اكبر عبدی. میگویند مرد هزار چهره سینمای ایران است. تقریباً هر نقشی كه فكرش را كنید بازی كرده است. تئاتر هم كه یار جدانشدنیاش اوست. مردی كه با او خندیدیم و گریستیم. این روزها در یك سریال ایفای نقش میكند. با یك لهجه شیرین.
موهبت خیلی بزرگی است كه مردم دوستت داشته باشند و این لطف خداوند شامل حالش شده است. با نقشهایش زندگی میكند و با هنرنماییاش زندگی را به مخاطبش هم هدیه میدهد. این شبها با سریال اولین انتخاب مهمان مردمی است كه دوستش دارند. آنچه میخوانید گپ و گفتی با اكبر عبدی است.
او از اولین انتخاب اینگونه میگوید:
«حدود اواسط زمستان سال قبل بود که برای کار به دفتر تولید سریال رفته بودم که ناگهان یک متن را با لهجه مازندرانی گفتم. در واقع خاطرهای را با لهجه مازندرانی تعریف کردم. آقای صباغزاده کاملاً خوشش آمد و گفت اکبر هر طور که هست باید در این سریال بازی کنی که پرسیدم کار خودتان است یا دیگران؟ گفت که کار خودم است.
او توضیح داد که قصه حول و حوش جوانی میگذرد که پدرش هم به عنوان یک کشاورز برنجکار که اهل روستایی از مازندران است به قصه اضافه میشود. اول قرار بود تنها در چهار قسمت بازی داشته باشم اما بعداً بیشتر شد. الان فکر میکنم در قسمتهای بیشتری از سریال بازی داشته باشم. او با اینكه آذری زبان است، لهجه مازندرانی را به خوبی صحبت كرد.
عبدی جواب این سوال كه آیا در كار دیگری هم لهجه مازندرانی داشته است یا خیر، اینگونه پاسخ میدهد:
این نخستین باری نبود كه كاراكتری را با این لهجه بازی كردم. در کار مدرسه پیرمردها نقش مازندرانی داشتم و در فیلم سینمایی کلاغپر هم نقش یک مشاور املاک مازندرانی را بازی كردم كه داستان در محمودآباد اتفاق میافتاد. فکر میکنم این سریال سومین یا چهارمین کارم با لهجه مازندرانی بود.
عبدی كاراكترهای متفاوتی را بازی كرده است و حتماً این نقش جدید هم برایش تازگی داشته است. او درباره نقشش در نخستین انتخاب معتقد است:
من به اینکه نقش تکراری باشد یا قرار باشد که تکراری اجرا شود توجه نمیكنم. خودم کاری میکنم که متفاوت شود. حالا یا مازندرانی باشد یا مانند کلاغ پر.
نقش تكراری به خودم نمیچسبد حتماً باید فرقهایی داشته باشد. انشاءالله که دراین کار شبیه نشده باشم و موفق باشم و این به نظر تماشاچی بستگی دارد که بعد از دیدن کار چه نظری خواهد داشت. كارگردان یكی از اركان مهم یك اثر تصویری محسوب میشود. عبدی همكاری با مهدی صباغزاده را اینگونه توصیف میكند: «این سریال دومین همکاری من با آقای صباغزاده است.
قبلاً در كاری به نام بدلکاران با هم همكاری داشتیم. داستان آن کار، درباره بخشی از اهالی سینماست که بنده نقش مدیر تولید را بازی میکردم و مرحوم فیروز نقش خودشان که یک بدلکار بود، بازی میکرد، کار با آقای صباغزاده بسیار راحت بود.
او با بازیگر فوقالعاده راحت است و دست بازیگر را باز میگذارد. به نظرم این به خاطر اعتماد به نفس بالایش است و از این بابت تشکر میکنم. چون اگر اعتماد به نفسشان ضعیف بود همیشه چشم و گوششان به دنبال رضایت گرفتن از اطرافیانشان برای تمام کردن پلانها بود. ایشان کاملاً مسلط به کار است و میداند چه میخواهد. وجودش به هیچ وجه آدم را اذیت نمیکند و اصلاً احساس نمیکنید آقا بالا سر دارید. انسانی است كه میتوانید با او راحت باشید.»
سینما، تلویزیون و تئاتر عرصههای بازیگری شما هستند. این روزها كدام را بیشتر میپسندید. این سؤال بعدی از مردی بود كه با نقشهایش زندگی كردیم. او پاسخ میدهد:
« تئاتر. البته اگر در سالن خصوصی باشد برای همه راحتتر است. چون اجرا در سالن دولتی سخت است. هم دیر سالن میدهند و هم پرداخت دستمزدها دشوار است. در سینما و تلویزیون هم دشوار است که از تهیهكننده دستمزد بگیریم. بنابراین اگر در سالن خصوصی باشد مانند یک رستوران شب به شب دخل جمع میشود بهتر است، چون تئاتر به تبلیغات و حمایت تماشاچی نیاز دارد.»
این روزها نقش تهیهكننده خصوصاً در پروژههای تلویزیونی كه مشكل بودجه وجود دارد بسیار مهم است و عبدی درباره مسعود ردایی تهیهكننده اولین انتخاب معتقد است:
«اصلاً ندیدم به عنوان تهیهكننده ادا در بیاورد. آدم بیادعا و راحتی است.»
او درباره شیوه ارتباطش با عوامل گروه میگوید:
«من با همه عوامل راحت هستم چون راحتی و صمیمیت به خود انسان بر میگردد. هر نوع برخوردی، چه جلوی دوربین چه حتی پشت دوربین به روابط خود انسان بر میگردد. من اگر ناراحت باشم طرف مقابل را هم ناراحت میکنم. خوشبختانه پشت صحنه خوبی داشتیم. معمولاً افراد چنین چیزی را به عهده نمیگیرند، میگویند من نتوانستم با فلانی کنار بیایم، در صورتی که این ایراد خود آن فرد است كه نمیتواند درست ارتباط برقرار كند. »
او در پایان نكته مهمی را یادآوری میكند.
«خواهشم از آقایان تهیهكننده بخصوص تهیهكنندگان بخش خصوصی این است وقتی تهیه یک فیلم یا سریال را به عهده میگیرند، چه بدون واسطه و چه با واسطه سرمایهگذار هستند، حق و حقوق عوامل را بموقع پرداخت کنند قبل از اینکه افراد برای مطالباتشان به آنها مراجعه کنند چون به نظرم کار ما سختترین کار دنیاست. قبلاً میگفتند کار معدن سختترین شغل است اما امروزه با دستگاهها و امکانات زیاد کار معدن آسانتر شده و کار ما سختترین کار دنیا شناخته شده است.
یک مورد دیگر اینکه بودجهای که تلویزیون برای ساخت فیلم و سریال در نظر میگیرد باید منطقی باشد و امیدوارم تلویزیون حق و حقوق ساخت یک کار را بموقع پرداخت کند. چون 80 درصد عوامل سازنده یک کار، انسانهای گنجشک روزی هستند که با همان درآمد زندگی میکنند البته در سریال اولین انتخاب، تهیهكننده حقوق عوامل را بموقع پرداخت میکرد.
شاید برای مردم و تماشاچیها تعجببرانگیز باشد که سال پیش با آقای جیرانی کار کردیم این کار کلی جایزه گرفت. به عنوان کار منتخب شناخته شد ولی ما هنوز اصل دستمزد را نگرفتهایم 30 تا 40 درصد آن باقی مانده است.»
و دست آخر آرزوی هنرمند دوست داشتنی كشورمان برای مردم این است:
«برای هموطنانم آرزوی سلامتی دارم. امیدوارم مسائل و مشکلات مملکت مان حل شود چون مردم ما لیاقت وضع آرام، عالی و خوب زندگی کردن را دارند.»/روزنامه ایران
ویدیو : اکبر عبدی: كار معدن آسانتر از بازیگری است!