اختلاف نظر درباره «نازنین» : اخبار فرهنگی - اختلاف نظر درباره «نازنین» میگویند ...
اخبار فرهنگی - اختلاف نظر درباره «نازنین»
میگویند این فیلم ضعیف است، منتقدان «فیلم بین» حرفهای چنین اعتقادی درمورد فیلم «نازنین» دارند. ولی تماشاگران عادی سینما چنین به نقد این فیلم نمینشینند و پای حرفهای آنان كه بنشینی معتقدند فیلم «نازنین» سرگرمكننده است.میگویند این فیلم ضعیف است، منتقدان «فیلم بین» حرفهای چنین اعتقادی درمورد فیلم «نازنین» دارند. ولی تماشاگران عادی سینما چنین به نقد این فیلم نمینشینند و پای حرفهای آنان كه بنشینی معتقدند فیلم «نازنین» سرگرمكننده است. میتوان فیلم را تا انتها تماشا كرد و صدای خنده خود و دیگران را در سالن شنید.
اما آیا باید همه فیلم هاخیلی سنگین، عمیق، اثرگذار... باشد؟ نمیشود سینما را مكانی برای تفریح هم دید؟ نمیشود كه ساده، بیآلایش با قصهای نه خیلی پیچیده هم فیلم ملودرام ساخت. فیلم «نازنین» یك فیلم هنری نیست، ملودرامی با دیالوگهای پیچیده نیست، یك كار خودمانی است، اثری برای دقایقی تفریح، استراحت ذهن، خندیدن و صد البته با بازیگریهای حرفهای دنیای كمدی، از زخم جامعه میگویند و همچنین با روایتی كه از جنس قصههای «یكی بود یكی نبود» است. مهدی گلستانه، مستانه مهاجر، محمد حسین فرحبخش كارگردان، تدوینگر و تهیهكننده این فیلم در نشست نقد و بررسی فیلم «نازنین» پس از اكران فیلم در «سینما تك روزنامه ایران» از روزهای ساخت و اساساً چرایی ساخت این فیلم گفتند كه میخوانید.
آقای گلستانه! سینما گونههای مختلف دارد و بالطبع بر اساس هر ژانر نیز قصه متفاوت و مخاطبهای خاص شكل میگیرد. فیلم «نازنین» از دسته فیلمهای تجاری محسوب میشود كه مخاطب سینمای هنری را به خود جلب نمیكند، ولی تماشاگر خود را هم دارد، چرا این ژانر از سینما را انتخاب كردید؟
مهدی گلستانه: برای جواب این سؤال باید كمی به گذشته برگردم؛ به سال 72 و 73 كه در هنرستان صدا وسیما مشغول به تحصیل بودم، از همان مقطع زمانی جذب گروههای فیلمسازی شدم، در فضای دستیاركارگردانی و منشی صحنه پیش رفتم تا بیاموزم و توان آن را پیدا كنم كه فیلمی را بسازم كه همیشه دوست داشتم كارگردان چنین فیلمهایی باشم، اما در مورد سینمای مورد علاقهام، برمی گردم به فضای سینمای ملودرام و ذكر این نكته كه همیشه بیش از همه مخاطب برایم مهم است.
قبل از اینكه فیلمسازی سینما را شروع كنم چند مورد سریال پیشنهاد داشتم، ولی در آن فضا حس كردم، نه! اینجا جای من نیست، اینجا باید برای ساخت یك سریال تلویزیونی خیلی چیزها را باید فدا كرد. همین شد كه دنیای جعبه جادویی را رها كرده به فضای هنر هفتم وارد شدم.
برای كار در تلویزیون چه چیزهایی را باید فدا میكردید!؟
مهدی گلستانه: در فضای تلویزیون ساخت سریالهای طنز اولویت بیشتر داشته و بودجه و فضای ساخت بیشتری به آنها داده میشود. البته طنزسازی از نگاه مسئولان تلویزیون به معنای واقعی كلمه طنز است نه ساخت فیلمهای كمدی، یعنی تماشاگر به هر قیمتی بخندد، حتی با استفاده از لوده بازی.
گفتم سینمای مخاطب محور مورد توجهام است، اما نه به هر قیمت و نه با زیر سؤال رفتن آرمان هایم در فضای كارگردانی سینما، هیچ وقت دنبال فیلمسازی نبودم كه بگویم این فیلم را برای دل خودم ساختم یا فیلم من مخاطب خاص دارد.
البته این را بگویم خودم مخاطب فیلمهای هنری هستم، ولی به عنوان كارگردان دوست دارم فیلمام جدا از این دنیا باشد؛ فیلمهای من مخاطب خاص ندارد، دنبال فیلم هنری و دنیای فیلمنامههای خیلی متفاوت نیستم، سینمای قصه گو را دوست دارم.
خانم مستانه مهاجر! تدوین فیلم در ژانرهای مختلف چه حس و حال و رویكردی دارد؟
نوع تدوین هر فیلم بر اساس مناسبات و ادبیات خاص آن با دیگر فیلم متفاوت است.بهطور مثال در فضای فیلمهای اجتماعی یك تدوینگر باید دقت كند كه این فیلم اجتماعی در چه فضایی ساخته شده و كارگردان اثر چه نكتههایی را پررنگتر از مباحث دیگر میخواهد به مخاطب خود بگوید. البته توجه به اینكه مخاطبان این فیلم اجتماعی چه نوع تماشاگرانی هستند، مورد توجه قرار میگیرد. فقط فیلم مهم نیست ما باید نگاه كنیم مخاطب این اثر چه طیف جامعه است و بر اساس آن نگاه مخاطب، مونتاژ فیلم مسیر خود را شروع و به پایان میرساند.
وقتی بازیگری با یك كارگردان شروع به كار میكند اگر هر دو به كار خود از نگاه هنری نگاه كنند باید به یك قرابت فكری برسند، این قرابت اندیشه در فضای كارگردانان و تدوینگران نیز از ملزومات است یا اهمیت چندانی ندارد؟
مستانه مهاجر: اهمیت رسیدن به یك نگاه واحد، در نوع ساختار فیلم، اگر بین تدوینگر و كارگردانان برقرار نشود، فیلم آنچه باید بشود، نمیشود، یا همكاری این دو نفر سرانجام نخواهد گرفت. یك تدوینگر از زاویه همه عوامل فیلم باید به اثر نگاه كند.
پس میتوان گفت تدوینگر میتواند تلاش یك تیم سینمایی را درخشان یا ازسوی دیگر ویران كند؟
مستانه مهاجر: كل زحمتهای یك تیم كه سر صحنههای فیلمبرداری تلاش كردند دست آخر روی میز تدوین قرار میگیرد و تدوینگر است كه انتخاب میكند چه چیدمانی برای راشهای یك اثر داشته باشد، البته با نگاه كارگردان درمراحل تدوین همراه شود تا قصه فیلم از مسیر دلخواه كارگردان خارج نشود.
معمولاً مطلوبترین شرایط برای یك كارگردان این است كه مونتاژ فیلم همزمان به روزهای تولید انجام گیرد و ایدهآلتر این است كه تدوینگر فیلم فردی باشد كه كارگردان اعتماد صد درصد به كار تخصصی وی داشته باشد.
اینكه یك فیلم همزمان با تولید مونتاژ شود و تدوینگر هم مورد اعتماد كامل كارگردان باشد یعنی خوشبختی (خنده) و در جریان ساخت فیلم «نازنین» این دو ركن اصلی وجود داشت.
اگر فیلم مونتاژ همزمان نداشته باشد چه فرقی میكند؟
مهدی گلستانه: اتفاق عجیبی نمیافتد ولی میتواند گره سختی هم ایجاد كند، مثلاً اگر یك پلان فیلم كاستی و نقصی داشته باشد، آن زمان است كه گره ایجاد میشود، وقتی روزهای ضبط تمام شده و گروه دیگر گرد هم نیستند جمع وجور كردن دوباره تیم برای گرفتن یك پلان دشوار است. از سوی دیگر، بازیگری در دنیای نقش، متفاوت است. شاید نهایت هم آنچه باید شود، نشود، ولی وقتی مونتاژ همزمان است و عوامل فیلم مورد نظر آماده هستند، پلان تكرار ضبط میشود.
یك نكته دیگر كه متأسفانه یا خوشبختانه زیاد درگیر آن نیستم، حساسیت خاص كارگردانان روی پلان به پلان دقایق ضبط شده فیلمشان است. این حساسیت ویژه اغلب موجب ناخشنودی فضای كار میان كارگردانان و تدوینگران میشود، اما وقتی با دید مهربان به ماجرا نگاه كنیم هم به حساسیت كارگردانان و هم به تدوینگران حق میدهیم ولی وقتی به تدوینگر فیلم خود اعتماد كامل داشته باشید، كه مسیر چیدمان راشهای فیلم را در یك جاده درست پیش ببرد، روایت داستان نیز مقبولتر به نگاه تماشاگر بنشیند حساسیت هایمان كمتر میشود نتیجه اثر نیز ساختار بهتری خواهد داشت.
خانم مهاجر! آقای گلستانه از حساسیت خاص كارگردانان بر سكانس به سكانس فیلمشان گفتند و شاید باید به این وابستگیشان حق هم داد، شما در این فضا چقدر حساس هستید؟
مستانه مهاجر: اگر بخواهیم متری به فیلم نگاه كنیم خیلی نامهربان هستم، ولی در حقیقت خیلی سعی میكنم با فیلمها مهربان برخورد كنم، چون میدانم این حساسیت كارگردانان نشأت گرفته از عشقی است كه به هنر خود دارند و تلاشم همیشه این است که از همه پلانهایی كه به حتم زحمت زیادی برای برداشت هر كدامشان انجام گرفته به تناسب در تدوین فیلم استفاده كنم، ولی اگر پلان یا پلانهایی را كاملاً حذف میكنم، حتماً برای حذف نكردن آن، کلی فكر كردهام. وقتی به نتیجه قطعی رسیدم كه نبود این پلان بهتر از بودنش است با كارگردان به تأمل رسیده و آن بخش را كنار میگذاریم.
آقای فرحبخش! از زاویه تهیه كنندگی فیلم به «نازنین» بپردازید؛ اینكه فیلم لوكیشنهای محصور در آپارتمانی نداشته و 90 درصد آن در خیابانهای شهر تهران فیلمبرداری شده است.
محمدحسین فرحبخش:برخلاف تصوری كه میگویند فرحبخش تهیهكننده فیلمهای طنز و كمدی است شاید در 50 فیلمی كه ساختهام 8 فیلم كمدی وجود نداشته باشد، حتی نخستین فیلمی كه تهیهكنندهاش بودم فیلم «ریشه در خون» ساخته سال 1361یك فیلم اجتماعی، سیاسی است. در ادامه فیلمهایی مثل آواز تهران، آواز قو، شبهای تهران، غریبه، گردباد، كما و... كلاً علاقه من و آقای علیخانی بیشتر از هر ژانر سینما به فیلمهای اجتماعی است و فیلم «نازنین» هم با اینكه فضای كمدی دارد ولی در پس خندهای كه بر لب تماشاگر مینشاند، توجه او را به زخمهایی هم كه درجامعه است جلب میكند.
و اما همچنان كه اشاره كردید، این فیلم با لوكیشنهای بیرونی و خیابانی است. روزهای تولید سختی را پشت سرگذاشت، زیرا همه واقف هستند فیلم خیابانی با آرامشی كه ساخت فیلمهای آپارتمانی دارد ساخته نمیشود، من هراسی از اینگونه فیلمسازیها ندارم، ولی فیلمنامه مناسب برای ساخت فیلمهای خیابانی كم است. اصلاً سینما با آپارتمان جور در نمیآید، از اركان فیلم اجتماعی این است كه تماشاگر خود را در فیلم ببیند یعنی خیابانها، میادین شهر و... كه محل تردد تماشاگر است، در فیلم به نمایش درآید تا ملموستر به نگاه و ذهن تماشاگر بنشیند. حتی فیلم «عطش» كه كارگردانش خودم بودم نیز یك فیلم خیابانی است.
امید كه فضای سینمای ایران دراین دوره با حضور مدیران آگاهتر بهتر شود. فضای سینما هم زخم هایش بهبود یابد و هم فضای كار برای سینماگران بازتر شود، طوری كه فیلمنامههای مناسبتر با كارگردانانی خوب ساخته شده و سینما رونق دوباره بیابد.
خانم مهاجر! نه به عنوان تدوینگر این فیلم؛ از نگاه یك تماشاگر، فیلم «نازنین» را چگونه دیدید؟ از دیدگاه یك بیننده این فیلم برای مخاطب چه حرفی داشت؟
مستانه مهاجر: اول تأكید میكنم در قالب تدوینگر فیلم «نازنین» را دوست داشتم، حالا اگر جای مخاطب هم بنشینم باز میگویم كه این فیلم را دوست دارم، شاید تصور كنید تعارف است، ولی من واقعیت را میگویم. خیلی كم پیش میآید فیلمهایی را كه مونتاژ كردم در سینما ببینم.
چون آنقدر فیلم را دیدهام كه از یك جایی به بعد، عمداً از فیلم فاصله میگیرم تا ذهنم برای فیلم بعدی كه قرار است مونتاژ شود آماده شود، ما چون پشت سر هم آن هم در فضای مختلف سینما، فیلم مونتاژ میكنیم، باید از فیلم قبلی فاصله بگیریم، تا فكرمان برای ورود به مرحله تدوین فیلم بعدی آرامش كامل را داشته باشد، ولی برای فیلم «نازنین» بر خلاف عادت همیشگی هم در اكران اولیه فیلم حضور پیدا كردم و هم برای اكران فیلم در سینمای تك روزنامه ایران آمدم، گذشته از مهمان بودن خود نیز مشتاق دوباره دیدن فیلم بودم.
چرا فیلم «نازنین» تا این حد برایتان جذاب است؟ فیلم قصه تازهای ندارد، روایت ناگفتهای را نمیگوید اما تماشاگر تا انتها مینشیند و منتظر است، انتظار برای اینكه سكانس بعدی چه میشود...
مستانه مهاجر: به روایت و داستان برمیگردد، ما قصه كم داریم. قصه و روایت در سینمای ما ناقص شده، یعنی به یك سوژه در مسیر فیلم میچسبیم بعد حول محور آن سوژه، یك چیزهایی میگویم، بهطور واضح میتوانم بگویم كه ما اساساً فقر فیلمنامه داریم، ولی این فیلم با این نوع كارگردانی خوب بود، فیلمی كه ابتدا و انتهای بیسرو ته و رهایی نداشت؛ منظورم این نیست كه فیلمهایی كه پایان باز دارند، خوب نیستند، ولی برای این فیلم باید نقطهگذاری میشد.
مهدی گلستانه: گفتید این فیلم داستان تازهای نداشت، میخواهم بگویم همه قصهها گفته شده است، هیچ قصهای نیست كه تكراری نباشد، فقط پردازشها متفاوت است.
خانم مهاجر از خوبیهای فیلم گفتید، حالا فكر كنید آقای گلستانه اینجا نیستند، نقطه ضعفهای فیلم «نازنین» با نگاه تخصصی تدوینگری شما چیست؟
مستانه مهاجر: از ضعف فیلم بگویم (خنده بلند) معمولاً در مورد فیلم هایم، فیلمهایی كه تدوینگرش بودم از ضعف هایشان نمیگویم. ولی راحت بگویم فیلم بدی نیست. در اصطلاح عامیانه نمیلنگد؛ به خاطر اینكه خیلی برای فیلم زحمت كشیده شده است.
خب! خیلی سربسته گفتید.
مستانه مهاجر: خیلی محافظه كارم (باخنده). فقط میتوانم بگویم كه برای فیلم «نازنین» خیلی زحمت كشیدند كه به این قوام برسد، این زحمت را همه عوامل كشیدند، همه از كارگردان گرفته تا بازیگران، فیلمبردار، همه، دلی كار كردند و خواستند كه فیلم خوب شود، دیگر بیشتر از این از من نخواهید كه در مورد این سؤال پاسخ بدهم، چون خیلی خوب واقفم خروجی فیلم چقدر بهتر از آنچه قرار بود بشود شد، قصدم گفتن از خودم و تكنیكهای تدوین نیست، قصدم اشاره به زحمات تیم سازنده است و تولید كه ما هم به آنها اضافه شدیم.
با این حال سؤال مهمی دارم. شما به سینما رفتید، اما با چه فیلمی روبهرو شدید؟ ما كمی فرهنگ فیلم دیدنمان بد شده است، نقد هم نمیكنم این یك واقعیت است! انگار وقتی یك فیلم موفق میشود و سرو صدای جهانی میكند، انتظارمان این میشود كه همه فیلمها باید مثل آن باشند، نه! اینطور نباید اندیشید، آن فیلم موفق جهانی یك فیلم پیشرو است و كار خود را انجام میدهد، ولی ما یكسری فیلم اجتماعی سادهگو هم نیاز داریم، اشتباه ما این است كه میآییم آن سینما را با این سینما مقایسه میكنیم و از این مقایسه هم هیچ نتیجهگیری تخصصیای استخراج نمیشود فقط این وسط یك عده مخاطب معلق باقی میمانند، مخاطبانی كه میخواهند بروند سینما یك فیلم ساده ببینند راحتتر اینكه میروند، تا قصه بشنوند و ذهنشان درگیر نشود استراحت كند. ما اشتباهی همه چیز را در هم قاطی كرده و در این فضای قاطی، پاتی شده میخواهیم به یك فرمول درست هم برسیم.
بیاییم با خودمان تعارف نداشته باشیم، با دیگران نیز بیتعارف باشیم، سینما گونههای مختلف دارد و تماشاگران گونه به گونه، ما با این تفكر كه باید حتماً یك فیلم سنگین باشد خود را از دیدن آثار دیگر محروم نكنیم، بعضی آثار هستند كه میتواند فقط ما را سرگرم كند و برایمان قصه بگویند، روایت یكی بود یكی نبود را تكرار كنند، فیلم «نازنین» هم یك فیلم «یكی بود، یكی نبود» است.
اخبار فرهنگی - روزنامه ایران
ویدیو : اختلاف نظر درباره «نازنین»