داستان لیلی و مجنون
خلاصه داستان لیلی و مجنون
بی شک بارها نام لیلی مجنون را شنیده ومی خواهید بدانید داستان دلدادگی این دو چیست که اینقدر بر سر زبان هاست وحتی ضرب المثل کوی وبرزن شده است . می خواهم خیلی خلاصه داستان را بیان کنم هر چند شما دوستان عزیز استاد مایید . امیدوارم طوری بیان کنم که در اخر معلوم شود لیلی زن بود یا مرد! لیلی ومجنون نام یکی از منظومه های نظا می گنجوی شاعر بزرگ ایران است . لیلی دختری زیبا از قبیله عامریان بود و مجنون پسری زیبا از دیار عرب . نام اصلی او قیس بود و بعد از آشنایی با لیلی او را مجنون یعنی دیوانه خواندند چرا که او دیوانه بار دور کوه نجد که قبیله لیلی در آنجا بود طواف می کرد. قیس با لیلی در راه مکتب آشنا شد و این دو شیفته یکدیگر شدند. ابتدا عشقشان مخفی بود اما از آنجا که قصه دل را نمی توان مخفی نگاه داشت ،رسوای عالم شدند قصه دلدادگی ان دو به همه جا رسید . پدر لیلی مردی بود مشهور و ثروتمند و چون بعضی از(( رجال امروزی!)) حاضر نبود دخترک زیبای خود را به فرد بی سر و پایی چون قیس دهد که تنها سرمایه اش یک دل عاشق بودو بس . پدر مجنون به خواستگاری لیلی رفت اما نه تنها پدر لیلی بلکه همه قبیله عامریان با این وصلت مخالفت کردند مجنون چون جواب رد شنید زاری ها و گریه ها کرد ولی دست بردار نبود قبیله لیلی قصد آزار او را کردند و او گریخت .مجنون حتی شخصی به نام نوفل را به خواستگاری لیلی فرستاد اما سودی نداشت . بعدها لیلی را به مردی از ... داستان لیلی و مجنون
داستانک پیامکی لیلی و مجنون
پیامک زد شبی لیلی به مجنون که هر وقت آمدی از خانه بیرون بیاور مدرک تحصیلی ات راگواهی نامه ی پی اچ دی ات را پدر باید ببیند دکترایتزمانه بد شده جانم فدایت دعا کن ... دعا کن مدرکت جعلی نباشدزدانشگاه هاوایی نباشد وگرنه وای بر احوالت ای مردکه بابایم بگیرد حالت ای مرد چو مجنون این پیامک خواند وارفتبه سوی دشت و صحرا کله پا رفت اس ام اس زد ز آنجا سوی لیلیکه می خواهم تورا قد تریلی دلم در دام عشقت بی قرار استولیکن مدرکم بی اعتبار است شده از فاکسفورد این دکترا فاکسمقصر است در این ماجرا فاکس چه سنگین است بار این جداییامان از دست این مدرک گرایی
تفاوتهای لیلی و مجنون
بر آنیم تا ، جهت کاهش اختلافات زناشویی ، شما را با تفاوت های موجود درمیان دوجنس آشنا نمائیم . تفاوت هایی درساختارمغز، حرف زدن وگوش کردن، تجسم فضایی، احساسات وادراک، بیوشیمی بدن ونهایتا ، تفاوت درنوع عاشق شدن وازدواج. درهربخش ، راه حلهایی برای رویارویی با این تفاوت هانیز پیشنهاد شده است.تفاوتهای همسرانیکی از دلایل اصلی بروز اختلافات زندگی زناشویی، عدم شناخت زن ومرد از یکدیگر است.اگر به دانش بشری رجوع کنیم ، به این نتیجه می رسیم که بسیاری از باورهای ما ، پندارهای استواربرروی آب بوده اند،واگر این گونه پندارهای نادرست، اساس یک ارتباط جدی وسرنوشت سازهمانند زندگی طولانی زناشویی باشند، به تحقیق زندگی ما دستخوش کژی وکاستی خواهد شد وروزی نیز با کمال تاسف به بن بستی تلخ خواهد رسید.تفاوت هایی درساختارمغز، حرف زدن وگوش کردن، تجسم فضایی، احساسات وادراک، بیوشیمی بدن ونهایتا ، تفاوت درنوع عاشق شدن وازدواج. درهربخش ، راه حلهایی برای رویارویی با این تفاوت هانیز پیشنهاد شده است.از آنجا که چگونگی ارتباط با جنس مخالف وتشکیل خانواده ، ازدغدغه های اصلی نسل جوان محسوب می شود ، امیدوارم که این چند مقاله ، بتواند اطلاعات مفیدی را دراختیار شما عزیزان قرار دهد.تفاوت، با تساوی حقوق درتضاد نیست. منظوراز تساوی حقوق، آزادی برای انجام کاری است که برای آن ساخته شده ایم ومنظور از تفاوت ، این است که زن و مرد برای کار یکسانی ساخته نشده اند.این سلسله مقالات ، درصدد ...
اپرای عروسکی لیلی و مجنون (عکس)
اخبار فرهنگی - اپرای عروسکی لیلی و مجنون (عکس) اپرای عروسکی لیلی و مجنون به کارگردانی بهروز غریب پور از 2 بهمن ماه در تالار فردوسی به روی صحنه رفته است. اخبار فرهنگی - ایران
محمود و اسفندیار، لیلی و مجنون هستند
اخبار سیاسی - داوود احمدینژاد:محمود و اسفندیار، لیلی و مجنون هستند «لیلی و مجنون» جدیدترین صفتی است که داوود احمدینژاد برای برادرش و اسفندیار رحیممشایی به کار میبرد تا بخواهد رابطه بین آن دو را توضیح دهد. هرچند که این عبارت، قوام رابطه دوستانه آن دو را نشان میدهد اما پیشتر هم عبارات مشابهی - البته در سطح سیاسی و نه اینگونه عاطفی- به کار رفته بود. بهعنوان نمونه اسفندیار و محمود را مدل ایرانی پوتین- مدودف توصیف میکردند و برخی رسانهها در جستوجویی در تاریخ و ادبیات، به مدل شمس و مولانا رسیدند. قبلتر اما مجتبی ذوالنور، جانشین پیشین نماینده ولیفقیه در سپاه، این دو را لاله و لادن خوانده بود و در توضیح گفته بود که «برخی میگویند که اگر احمدینژاد و مشایی را از هم جدا کنیم درست میشود. ولی احمدینژاد و مشایی مانند لاله و لادن دوقلوهای بههمچسبیده هستند که وقتی آنها را عمل جراحی کردند هر دو از بین رفتند.» لیلی و مجنون اما اینبار توصیف جالبتری از ارتباط اسفندیار رحیممشایی و محمود احمدینژاد است. جالب آنکه داوود احمدینژاد این عبارات را درحالی مطرح میکند که پیشتر از حدس خود درباره جدایی این دو یار جداناشدنی خبر داده بود و اینک خود آن را بهنوعی رد کرده و به نامهنیوز میگوید: «من عرض کردم این خبر را شنیدهام و خودم هم این را باور نکردم و مطمئن هستم که این اتفاق نمیافتد.» او افزود: «این دو چون لیلی و مجنون میمانند که جداییشان ...
ریسکهای اقتصادی لیلی و مجنون
وقتی متاهل می شوید صفات فردی شما تاثیرات عمیق تری بر زندگی شما خواهد گذاشت. استقلال از خانواده ی پدری، اکنون به شما این اجازه را می دهد که سلایق و افکار خودتان را بیشتر نشان دهید و حالا می توانید با هر تصمیمی که می گیرید تغییر خاصی در زندگی ایجاد کنید اما گاهی این تصمیم گیریها خیلی به نفعتان نخواهد بود.مدیریت مالی زوجینبه خاطر داشته باشید که تا قبل از ازدواج، شما عضو خانواده ای با تجربه تر بودید. پدر و مادر شما سنی گذرانده و بالا و پایین های زندگی را تجربه کرده بودند و بعد از گذر سالها، نوعی از مدیریت اقتصادی را در زندگی برگزیده بودند. اما اکنون شما بدون تجربه و درک پیچ و خمهای اقتصادی، تازه زندگی را آغاز کرده اید. اگر اهل احتیاط و قناعت باشید کمتر دچار آسیبهای اقتصادی و حتی روانی می شوید اما اگر اهل بلند پروازی باشید، اهل ریسک و تصمیمهای ناگهانی باشید، چه بسا خدایی نکرده زندگی پر دردسر و مشکل زایی را تجربه کنید که گاهی تجربه ی این مشکلات سخت در ابتدای زندگی تاثیرات بسیار بدی بر روابط زوجین و یا حتی بر سلامتی روحی شما خواهد گذاشت.بهتر است در ابتدای زندگی، ملاک تصمیم گیریهای اقتصادی احتیاط و اطمینان باشد. برای وارد شدن به فعالیتهایی که ممکن است خطرهای اقتصادی زیادی داشته باشد سالهای ابتدایی زندگی مناسب نیست. ابتدا بهتر است تسلط اقتصادی قابل قبولی بر زندگی پیدا کنید و با همسرتان توافق اخلاقی و تفاهم لازم برای رسیدن به تعادل در زندگی ...
حکایت آموزنده قرار ملاقات عاشقانه لیلی و مجنون!
روزی لیلی از علاقه شدید مجنون به او و اشتیاق بیش از پیش دیدار او با خبر شدپس نامه ای به او نوشت و گفت:“اگر علاقه مندی که منو ببینی ، نیمه شب کنار باغی که همیشه از اونجا گذر میکنم باش”مجنون که شیفته دیدار لیلی بود چندین ساعت قبل از موعد مقرر رفت و در محل قرار نشست .نیمه شب لیلی اومد و وقتی اونو تو خواب عمیق دید …از کیسه ای که به همراه داشت چند مشت گردو برداشت و کنار مجنون گذاشت و رفتمجنون وقتی چشم باز کرد ، خورشید طلوع کرده بود آهی کشید و گفت :“ای دل غافل یار آمد و ما در خواب بودیم . افسرده و پریشون به شهر برگشت”در راه ، یکی از دوستانش اونو دید و پرسید : چرا اینقدر ناراحتی؟!و وقتی جریان را از مجنون شنید با خوشحالی گفت : این که عالیه !آخه نشونه اینه که ،لیلی به دو دلیل تو رو خیلی دوست داره !دلیل اول اینکه : خواب بودی و بیدارت نکرده!و به طور حتم به خودش گفته : اون عزیز دل من ، که تو خواب نازه پس چرا بیدارش کنم؟!و دلیل دوم اینکه : وقتی بیدار می شدی ، گرسنه بودی و لیلی طاقت این رو نداشت پس برات گردوگذاشته تا بشکنی و بخوری !مجنون سری تکان داد و گفت : نه ! اون می خواسته بگه :تو عاشق نیستی ! اگه عاشق بودی که خوابت نمی برد !تو رو چه به عاشقی؟ بهتره بری گردو بازی کنی!قضاوت همیشه آسانست ، اما حقیقت در پشت زبان وقایع نهفته است .چگونگی و کیفیت افراد ، وقایع و یا سخنان دیگران به تفسیر ی است که ما ، از آنها می کنیم ، و چه بسا که حقیقت ، غیر ازتفسیر ...
لیلی و مجنون با اختلافات فرهنگی
اختلافات فرهنگی ریشه بسیاری از مشکلات زوجین است. بنابراین قبل از اینکه زن و شوهربا چنین تفاوتی با یکدیگر ازدواج کنند بهتر است در مورد آنها خوب بیندیشند. در روابط زن و شوهر گاهی مسائل و مشکلاتی وجود دارد. اما عقل و درایت انسان به او کمک می کند تا راه حل خوبی برای حل مشکلات خود بیابد. گاهی اختلافات زن و شوهر برگرفته از تفاوتهای فرهنگی آنهاست. تفاوتهای فرهنگی آنها شامل تفاوتهای در دین و مذهب، آداب و رسوم، لباس پوشیدن و آراستن ظاهر، اعتقادات و باورها و ... است.البته بهتر است زن و شوهر در مورد وجود چنین تفاوتهای قبل از ازدواج آگاهانه با آن برخورد کنند تا در زندگی مشترک دچارمشکلات کمتری شوند. اما زمانیکه در زندگی مشترک خود نیز دارای چنین مشکلاتی هستند، بهتر است با هم اندیشی و پیدا کردن راهی مشترک و متعادل ، در کاهش مشکلات خود گام موثر بردارند تا رضایتمندی خود را فراهم آورند.گاهی اختلاف زن و شوهر بر سر مسائل مذهبی و دینی خود است و معمولا با افزایش سن بیشتر می شود و این اختلافات شامل نحوه تربیت فرزندان، انجام فرایض مذهبی و حتی در گردشهای آنها نیز مشاهده می شود.وجود چنین اختلافاتی و آگاهی یافتن زن وشوهر از اینکه هر کدام دیدگاه و نظر متفاوتی درباره مسائل و موضوعات دارند و هر کدام با توجه به شرایط خانوادگی خود می تواند درست باشد ، به زن و شوهر کمک می کند تا با پذیرش مشکلات و اختلاف سلیقه ی که بین آنها وجود دارد به یک راه حل منطقی تری برسند.بسیاری ...
راههایی برای آنکه همیشه لیلی و مجنون باشید
اگر با دیدن یک زندگی عاشقانه، به دنبال رازورمز عجیبی در زندگی آنها میگردید، دست نگه دارید. لیلی و مجنونها راز پیچیدهای برای عاشق هم بودن ندارند. برای اینکه شما هم در گروه خوشبختترینها جا بگیرید، لازم نیست کار خارقالعادهای انجام دهید. پادشا: اگر با دیدن یک زندگی عاشقانه، به دنبال رازورمز عجیبی در زندگی آنها میگردید، دست نگه دارید. لیلی و مجنونها راز پیچیدهای برای عاشق هم بودن ندارند. برای اینکه شما هم در گروه خوشبختترینها جا بگیرید، لازم نیست کار خارقالعادهای انجام دهید. باور کنید همین موضوعاتی که راحت از کنارشان میگذرید و همین ریزهکاریهایی که هر روز فراموششان میکنید، کلید خوشبختی شما هستند. هیجانهای سادهای که پیش از این به آنها اهمیت نمیدادید و درد دلهایی که فکر میکردید سر همسرتان را به درد میآورند، میتوانند خیلی زود فاصلهای که میانتان افتاده را از بین ببرند و شما را هم به گروه خوشبختترینها وارد کنند. پس برای شروع، کمی به پیشنهادهای ما فکر کنید و بعد به دنبال راهحلهای ساده و تازهتری برای خوشبخت بودن بگردید. زندگیتان را دونفرکنیدمهم نیست که او به سبب کار دیر به خانه بازمیگردد یا برای رسیدگی به موضوع دیگری بعد از شما وارد خانه میشود. نشان دادن انتظارتان به او یکی از موضوعاتی است که میتواند همسرتان را برای وارد شدن به خانه، هیجانزده کند. این انتظار میتواند با یک ظاهر آراسته، یک میزغذا یا برنامهریزی ...
داستان عشق و ديوانگي
در زمانهاي بسيار قديم وقتي هنوز پاي بشر به زمين نرسيده بود، فضيلت ها و تباهي ها دور هم جمع شده بودند، آنها از بي كاري خسته و كسل شده بودند. ناگهان ذكاوت ايستاد و گفت بياييد يك بازي بكنيم مثل قايم باشك. همگي از اين پيشنهاد شاد شدند و ديوانگي فورا فرياد زد، من چشم مي گذارم و از آنجايي كه کسي نمي خواست دنبال ديوانگي برود همه قبول كردند او چشم بگذارد. ديوانگي جلوي درختي رفت و چشم هايش را بست و شروع كرد به شمردن .. يك .. دو .. سه .. همه رفتند تا جايي پنهان شوند. لطافت خود را به شاخ ماه آويزان كرد، خيانت داخل انبوهي از زباله پنهان شد، اصالت در ميان ابرها مخفي شد، هوس به مركز زمين رفت، دروغ گفت زير سنگ پنهان مي شوم اما به ته دريا رفت، طمع داخل كيسه اي كه خودش دوخته بود مخفي شد و ديوانگي مشغول شمردن بود هفتاد و نه ... هشتاد ... و همه پنهان شدند به جز عشق كه همواره مردد بود نمي توانست تصميم بگيريد و جاي تعجب نيست چون همه مي دانيم پنهان كردن عشق مشكل است، در همين حال ديوانگي به پايان شمارش مي رسيد نود و پنج ... نود و شش. هنگامي كه ديوانگي به صد رسيد عشق پريد و بين يك بوته گل رز پنهان شد. ديوانگي فرياد زد دارم ميام. و اولين كسي را كه پيدا كرد تنبلي بود زيرا تنبلي، تنبلي اش آمده بود جايي پنهان شود و بعد لطافت را يافت كه به شاخ ماه آويزان بود، دروغ ته درياچه، هوس در مركز زمين، يكي يكي همه را پيدا كرد به جز عشق و از يافتن عشق نا اميد ...