«کیهان» جواب محسن هاشمی را داد : روزنامه کیهان به جوابیه محسن هاشمی درخصوص ...


روزنامه کیهان به جوابیه محسن هاشمی درخصوص گزارش این روزنامه با تیتر «نشتی کوزه کارگزاران کدام اهداف پنهان را فاش می‌کند» پاسخ داد. روزنامه کیهان به جوابیه محسن هاشمی درخصوص گزارش این روزنامه با تیتر «نشتی کوزه کارگزاران کدام اهداف پنهان را فاش می‌کند» پاسخ داد.

کیهان در پاسخ به اظهارات آقای محسن هاشمی نوشته است:

1- اینکه ایشان ارتباط بابک زنجانی - یکی از مفسدین مرتبط با کارگزاران- را با دولت سازندگی، صرفاً بدلیل یک عکس دانسته و بخاطر آن گلایه کرده‌اند، مصداق بارز «تجاهل‌العارف» است و ایشان بهتر از هر کس دیگری می‌داند که عکس بابک زنجانی با آقای هاشمی رفسنجانی، نه «علت» این ادعا که تنها و تنها «یک نشانه» از این واقعیت تلخ است و نباید و نمی‌توان از تمام آن واقعیت‌هاچشم پوشید.

2- اینکه گفته شده «تصویر مربوطه مربوط به چندین سال قبل از فعالیت اقتصادی مسأله‌دار این فرد بوده» هم از آن حرف‌هاست که باورش برای هیچ کس و حتی خود ایشان هم ممکن نیست! وگرنه کیست که نداند به اقرار هفته‌نامه «آسمان»- از سری نشریات خانواده کارگزاران «بابک زنجانی» کار خود را از رانندگی رئیس وقت بانک مرکزی آغاز کرد و اندکی بعد با رانت بانک مرکزی، به درآمد روزانه 17 میلیون تومان در سال‌های آغازین دهه هفتاد رسید!؟

فراموش نکنید که زنجانی 2 سال قبل، در مجله آسمان، ارگان کارگزاران قرب و منزلت داشت و در مصاحبه‌ای مطول و مفصل و در قالب یک رپرتاژ آگهی با افتخار تمام بعنوان «مرد 25 هزار میلیارد تومانی» معرفی شد! زمان این مصاحبه که در آن سال‌های دور نیست!؟ اتفاقاً مربوط به اوج فعالیت‌های خلاف وی بود و همان جاست که صراحتاً از حمایت دولت سازندگی می‌گوید: «راننده آقای نوربخش بودم... بعد از خدمت... آقای نوربخش 5-4 جا را انتخاب کرده بود و برای کنترل بازار به آنها دلار می‌داد تا در بازار پخش کنند.

دلار 300 تومان بود و همه می‌گفتند ارزش دلار می‌خواهد هزار تومان شود، مردم می‌رفتند شب تا صبح در صف بانک‌ها می‌خوابیدند تا دلار بگیرند و در بازار آزاد بفروشند. آقای نوربخش به من گفت بیا و با مجموعه‌هایی که دلار به بازار تزریق می‌کند تا قیمت بالا نرود و 5-4 نفر بودند کار کن. به من اعتماد پیدا کرده بود. برای تحویل ارزی که قرار بود به منظور کنترل بازار توزیع کنیم برای هر کس سقفی تعیین شده بود. سقف بقیه بالا بود 50 میلیون دلار و 100 میلیون دلار... سقف اعتباری من 20 میلیون دلار بود. آقای نوربخش از کارهایم می‌پرسیدند. من هم تعریف می‌کردم که به طور مثال در بازار مغازه گرفتیم. این طور شد. آن طور شد.

اولین ارزی که از بانک مرکزی برای توزیع در بازار گرفتم 17 میلیون دلار بود. اولین کارمزدی هم که گرفتم 17 میلیون تومان بود. با آن پول هم یک دفتر در میرداماد خریدم. هر روز از بانک مرکزی دلار می‌گرفتم. دلارها را از بانک مرکزی می‌گرفتم و در بازار می‌فروختم و پول ریالی‌اش را به بانک واریز می‌کردم. حدود 6-7 ماه این کار را انجام دادم و با شرکت‌های مختلفی که در کار ارز ورود داشتند، آشنا شدم... (درباره عکس با هاشمی و روحانی) من پیش این آقایان رفتم تا جایزه بگیرم... تا حالا سه چهار بار آقای هاشمی را از نزدیک دیده‌ام. بعد از انتخابات خدمت ایشان رفتم و توضیحی درباره کارهایم به ایشان دادم. بیشتر از 8 سال است که عکس ایشان در اتاقم هست.»

این اظهارات نه در روزنامه کیهان منتشر شده و نه مربوط به دیروز و پریروز است! اینها خاطرات سال‌های دور یعنی دوره سازندگی است که دو سال پیش در «آسمان» کارگزاران چاپ شده! اینها که دیگر تنها یک عکس یادگاری نیست، قصه تلخ فساد سیستماتیک در دوران تورم 50 درصدی سازندگی است. قصه مردمی که شب‌ها برای خرید ارز، پشت در بانک می‌خوابیدند و سود روزانه 17 میلیون تومان آن فساد، در جیب نوچه‌هایی چون بابک زنجانی می‌رفت. آیا اینها را هم مصداق داستان‌سرایی و قصه‌بافی می‌دانید!؟ اگر بله، چرا همان روز که مجله رسمی شما آن را منتشر کرد، تکذیب نکردید و نگفتید که بابک زنجانی بعد از انتخابات به دیدار آقای هاشمی رفسنجانی نرفته است!؟ تکذیب نکردید چون آن روز او را کارآفرین و سرمایه‌دار مورد حمایت می‌دانستید که دستش به جیبش آشنا است و...

3- گفته‌اید کیهان، یک کلمه درباره تخلفات دولت قبل ننوشت! چه خوب است به آرشیو کیهان مراجعه‌ای داشته باشید و ببینید کیهان، در همه سال‌های گذشته، علم مبارزه با فساد را یک تنه بر دوش داشته و در هر دوره‌ای هم به نحوی از سوی دولت وقت نواخته شده است! چه آن روز که فسادهای متعدد برخی دولتمردان سازندگی را برملا می‌کرد و چه آن روز که درباره مفاسد فرهنگی و سیاسی دولت اصلاحات گفت و چه آن روز که از انحراف دولت‌های نهم و دهم خبر داد و تغییر مسیر آن دولت از مدل «خدمت به مردم» به مدل «کارگزارانی» را نشانه‌ای خطرناک از سقوط آن اعلام کرده بود و بارها و بارها تیتر و مقاله و گزارش درباره آن نوشت. خوبی کار روزنامه اینست که سوابق آن موجود است و نمی‌شود مثل برخی رجل سیاسی، گذشته و پیشینه خود و برخی روابط را انکار کرد.

4- اما درباره پشیمانی اصلاح‌طلبان از تخریب چهره آقای هاشمی در دهه هفتاد گفتنی‌های فراوانی است که از بین آنها فقط به این سؤال بسنده می‌شود که کدامیک از آنها که در آن روزگار، هاشمی رفسنجانی را «عالیجناب سرخ‌پوش» لقب می‌دادند و به دشمن گرا می‌دادند که او عامل میکونوس و... است. امروز پشیمانند و ابراز پشیمانی کرده‌اند!؟ آیا جز این است که آنها، امروز همان عقیده را در دل دارند و فقط از ایشان بعنوان پل عبور برای رسیدن به اهداف خود استفاده می‌کنند؟! اگر شما عذرخواهی کسی را سراغ دارید بفرمائید.

و بالاخره باید گفت؛ جناب آقای محسن هاشمی، به دفاع تمام‌قد کیهان از آیت‌الله هاشمی در مقابل مدعیان اصلاحات و اراذل و اوباشی که امروزه به غرب پناهنده شده‌اند نگاهی بیندازید و شرایط امروز را هم ملاحظه کنید تا به این نتیجه برسید که کیهان نسبت به پدرتان دلسوزتر از برخی فرزندان ایشان است.


ویدیو : «کیهان» جواب محسن هاشمی را داد